به صورت کلی، از دو منظر میتوان به تبیین رابطه مفاهیم دینی و سرمایه اجتماعی پرداخت: اول اینکه خود دین به عنوان یک مکتب، ایدئولوژی و کل جامع، سرمایه اجتماعی است که باید سعی کرد آن را در جامعه رشد داد و تمامیت جامعه را مبتنی بر ارزشهای آن ساخت. نحوه دیگر پرداخت رابطه دین و سرمایه اجتماعی توجه به ارزشها، سرمایهها و ابزاری مترقی دین مانند خدامحوری، عدالت و انصافورزی و … برای رشد و پرورش جوامع انسانی و به نوعی کاشت و انباشت سرمایه اجتماعی است (ردادی، ۱۳۸۷: ۱۲۸).
۲-۳ بخش سوم: مسئولیت پذیری
۲-۳-۱ تعریف مسئولیت پذیری
انسان موجودی اجتماعی است که از لحظه تولد تا آخر عمر در اجتماع به سر میبرد و همواره در تعامل با انسانهای دیگر است. وی همواره باید بیاموزد که چگونه در جمع زندگی کند و نیازهای خود را ارضا نماید. این امر نیازمند یک سری مهارت های اجتماعی است که فرد طی فرایند یادگیری و جامعهپذیری آنها را فرامیگیرد و یادگیری درست آنها می تواند به شکل گیری مسئولیت پذیری اجتماعی منجر شود(ایمان و جلائیان بخشنده، ۱۳۸۹: ۳۷). مسئولیت پذیری اجتماعی به طور فزایندهای از فرهنگ، اجتماع و اقتصاد حاکم بر جامعه حمایت می کند(ازمات[۸۷]، ۲۰۱۰).
ایجاد و رشد مسئولیت پذیری به عنوان یکی از کارکردها و اهداف مهم نظام های آموزشی و برنامه های درسی در مقاطع و سطوح مختلف می باشد. در واقع، سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزشی و درسی از طریق پرورش و رشد قابلیت های مرتبط با مسئولیت پذیری تلاش می کنند تا مجموعه ای از مهارت های فردی و اجتماعی مورد نیاز برای زندگی در قرن بیست و یکم، که عصر سرشار از تغییرات و تحولات سریع و شتابان است را در دانشجویان به وجود آورند. براین مبنا حتی می توان گفت که موفقیت هر نظام آموزشی در حوزه مسئولیت پذیری دانشجویان عملاً باعث پایه ریزی و شکل گیری یک جامعه انسانی می شود که از شاخص های توسعه یافتگی اجتماعی و فرهنگی برخوردار می باشد. بدیهی است این امر به منزله یک هدف مهم، زمانی اتفاق میافتد که برنامه ریزان درسی نظام آموزشی در مقاطع مختلف از جمله دانشگاه، در این حوزه احساس وظیفه نموده و بتوانند از طرق مختلف نسبت به آموزش و درونی ساختن قابلیت های مسئولیت پذیری اقدام نمایند.
۲-۳-۲ تبین مفهوم مسئولیت و مسئولیت پذیری
احساس مسئولیت مفهومی است که باعث می شود افراد اهداف خود را دنبال کرده، با دیگران ارتباط مناسبی برقرار کرده و در یک جامعه با هماهنگی و مشارکت با یکدیگر زندگی کنند و از این روست که این مفهوم تأثیر بسزایی در زندگی افراد دارد (بیرهوف،۱۳۸۷). مسئولیت به عنوان یک احساس وابستگی یا نوعی ارتباط با فرد نیازمند، تعریف شده است که تعهد به عنوان عامل اصلی برای احساس مسئولیت شناخته شده است (شوالتز[۸۸]، ۱۹۷۷). مفهوم مسئولیت میتواند حداقل سه رابطه را در بربگیرد “مسئول بودن در مقابل چیزی، در مقابل کسی و در برابر رابطه یا قضیهای. مسئولیت شامل جنبه های مختلف اخلاقی، عملی و در نظر گرفتن پیامدهای یک عمل است. انسان هنگامی مسئولانه برخورد می کند که با توجه به دیدگاه های اخلاقی عمل نماید و بپذیرد که مسئول پیامدهای اعمال خویش است” (بیرهوف،۱۳۸۷: ۲۳۲). مسئولیت از نظر لغوی به معنای موظف بودن به انجام دادن امری است (معین،۱۳۴۵: ۴۰۷۷). در معنای عام حقوقی نیز مسئولیت به مفهوم متعهد و موظف بودن شخص به انجام یا ترک عملی است (شهیدی ،۱۳۸۹: ۴۹). از اواخر قرن سیزده میلادی، در شرایطی که حقوق، تابع مذهب و اخلاق بود، اصطلاح مسئول به معنی کسی که در مقابل خداوند نسبت به زندگی و اعمالش پاسخگو است، در اخلاق مذهبی رواج پیدا کرد. بعدها در جریان غیر مذهبی شدن اخلاق، واژه مسئولیت پذیری وارد اخلاق عرفی گردید و به معنی پاسخگو بودن فرد در مقابل وجدانش که در بردارنده قانون اخلاقی مطابق با طبیعت و اخلاق است،تثبیت شد. سرانجام به معنی کسی که در مقابل دادگاه نسبت به نتایج رفتار و اعمال و تقصیرش پاسخگو است، به حیطه حقوقی راه یافت” (بادینی،۱۳۸۴: ۲۴).
علاوه بر این، “یکی از نخستین فیلسوفانی که واژه مسئولیت را بکار برد جان استوارت میل[۸۹] بود که در سال ۱۸۵۹در مقاله خود تحت عنوان ” درمورد آزادی” از این کلمه استفاده کرد، بعدها ماکس وبر[۹۰] (۱۹۱۹) واژه مسئولیت اخلاقی را وارد جامعه شناسی کرد” (بیرهوف، ۱۳۸۷: ۲۳۱). از مسئولیت به معنای"تعهد، مواخذه، موظف به امری بودن ” نیز یاد شده است (دهخدا،۱۳۳۷: ۱۲۰). در فرهنگ عمید مسئولیت چنین تعریف شده است: ” آنچه که انسان از اعمال، وظایف و رفتار، عهده دار و مسئول آن باشد” (عمید،۱۳۶۷: ۵).
همچنین باید در نظر داشت که مسئولیت دارای معانی مختلفی است که در اینجا به مواردی اشا میکنیم، آدیسون ایلینویز[۹۱] در پاسخ به سوالی، معانی مختلف مسئولیت را عنوان نموده است که عبارتنداز:
– انجام دادن وظایف ضروری و مهم
– هدفگذاری، انتخاب کاری برای انجام دادن و عمل به آن به صورت درست و مطمئن
– توانایی پاسخگویی در مورد اعمال انجام شده
– انجام کارهای صحیح و پاسخ نه دادن به سایرین
– اطاعت کردن از قوانین زندگی مبتنی بر ارزش های اخلاقی به همراه تعادل داشتن
– مدنظر قرار دادن عواقب و پیامدهای رفتارها و اعمال
– نشان دادن بلوغ و برقراری ارتباط مناسب با سایرین
– اولویت گذاری و اقدام مناسب برای آن
– لیاقت کنترل شخصی داشتن و…(گروزنیکل و استفنر[۹۲]،۱۹۹۲: ۲۷).
در حقوق مدنی از واژه مسئولیت پذیری تحت عنوان تعهد به جبران خسارت یاد شده است (بادینی، ۱۳۸۴). به علاوه صاحبنظران و متخصصان مختلف نیز برداشتها و تبیینهای خاصی را در مورد معنا و مفهوم مسئولیت پذیری ارائه کرده اند. دهستانی (۱۳۸۷) مسئولیت پذیری را پاسخگو بودن در برابر کسی یا چیزی میداند و آن را معادل اخلاق حرفهای میداند، چرا که یک فرد اخلاقی، فردی است که دارای دو ویژگی اساسی است: مسئولیت پذیری و پاسخگویی در برابر آن و دیگری پیش بینی پذیری؛ هرچه میزان مسئولیت پذیری و پیش بینی پذیری فرد بیشتر باشد، فرد اخلاقیتر است. رفعتیان نیز معتقد است “مسئولیت پذیری یعنی قابلیت پذیرش، پاسخگویی و به عهده گرفتن کاری که از کسی درخواست می شود و شخص حق دارد آن را بپذیرد و یا رد کند و در روند صحیح رشد انسانها پدید می آید” (رفعتیان،۱۳۸۹: ۱۱). با توجه به این تعریف مسئولیت پذیری یک انتخاب آگاهانه است.
از دیدگاه دسبونس و رابی[۹۳] (ترجمه نونهالی، ۱۳۸۸) اندیشه مسئولیت اصولاً از عمل کردن به اختیار در حکم تملک اراده است و از آزادی جدا نیست. با این همه، این عناصر را نباید به ترتیب خاصی طبقه بندی کرد. یعنی آنکه آزادی اصل و اراده محرک، کنش است و مسئولیت پذیری تفکر و قبول مسئولیت آنچه که انجام دادهایم، میباشد. همچنین مسئولیت پذیری به عنوان “عمل کردن همچون یک آدم بالغ و بزرگسال، هدف داشتن و ابتکار به خرج دادن و در نظر گرفتن کارهایی که باید انجام می شدند و باید انجام شوند” تعریف شده است (پالمر،آلبرتی فرونر[۹۴]، ۱۳۸۶: ۱۲۱). مرگلر و همکاران[۹۵] (۲۰۰۷) معتقدند که مسئولیت پذیری در معنای توانایی نظم دادن به تفکرات احساسات و رفتار فردی همراه با اراده و قدرت انتخابگری خود به عنوان مسئول و پاسخگوی اصلی پیامدهای فردی و اجتماعی آن می باشد. از دیدگاه سرتو[۹۶] (۱۹۸۹) مسئولیت پذیری به مثابه الزام و تعهد درونی فرد برای انجام مطلوب همه فعالیت هایی است که به عهده او گذاشته شده و نشأت گرفته از واقعیتهای درونی هر فرد میباشد. لذا این مفهوم با پذیرش و انجام یک مسئولیت یا وظیفه متناسب با سطح تواناییها، استعدادها و علایق فردی توأم میباشد. فرمهینی فراهانی (۱۳۹۰) نیز مسئولیت پذیری را به معنای بر عهده گرفتن امر یا کاری و پاسخگو بودن در برابر کار یا وظیفه به عهده گرفته شده می داند.
طالب زاده نوبریان و همکاران (۱۳۷۸) در تعریف عملیاتی خود از مسئولیت پذیری معتقدند که این مهارت شامل مواردی همچون مراقبت ازخود و محیط، پذیرش نتیجه عمل، رعایت مقررات، انجام دادن تکالیف و وظایف محوله (انجام سروقت تکالیف و کار و تمرکز و اتمام آن) میباشد. در عین حال، صاحبنظران مذکور تاکید می کنند که مهارت مسئولیت پذیری و انجام وظایف و مسئولیتهای محوله مستلزم همکاری با افراد است و این همکاری زمانی موفقیتآمیز است که در آن همدلی وجود داشته باشد. به علاوه، انجام مسئولیت در هر سطحی، بیانگر مهارت ابراز وجود در فرد است. گلن و نلسون[۹۷] (۱۹۸۸: ۲۰) مسئولیت پذیری را نوعی احساس عملی در بکارگیری تواناییها و انجام کوششها در تطابق و سازگاری با مردم تعریف کرده است که عدم پذیرش آن، قانون شکنی و نپذیرفتن مسئولیتهای اجتماعی تلقی می گردد. طبق دیدگاه فروم[۹۸] (۲۰۰۴) مسئولیت پذیری یک وظیفه یا تکلیف نیست که باید توسط یک فرد انجام بگیرد بلکه، برعکس نوعی احساس و حالتی است که توسط خود فرد برانگیخته شده و دربردارنده پاسخ و واکنشی است که فرد نسبت به نیازهای دیگران به صورت آشکار یا پنهان ابراز میدارد. ناکامورا و واتاناب موراکا (۲۰۰۶) معتقدند که مسئولیت پذیری یک ارزش است که مردم سالاری و جامعه مردم سالار را تحت تأثیر قرار میدهد. اسلنکر و همکاران[۹۹] (۱۹۹۴) معتقدند قلب مسئولیت پذیری، نوع دوستی است. بنابراین، احساس مسئولیت پذیری از یکسو پدیدهای است که بیشتر به افراد مربوط می شود تا جامعه و از سوی دیگر لازمه خودکنترلی برای فرد و کنترل اجتماعی برای جامعه است.
از دیدگاه ایزدی و عزیزی شمامی (۱۳۸۸)، مسئولیت پذیری یکی از مهم ترین ابعاد شهروندی بوده و شخص مسئولیتپذیر کسی است که بر اساس عزت نفس خود و با احترام به حقوق سایرین، دیدگاه های خود را ارزیابی نموده و در نهایت پیامدهای اعمال و تصمیماتش را میپذیرد. صاحبنظران مذکور، همچنین ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی را در قالب سه بعد شناختی (رشد دامنه اطلاعاتی فرد از انواع مسئولیت های اجتماعی و اعتلای مهارت های عقلانی و تحلیل و تفکر پیرامون این مسئولیت ها)، عاطفی (ایجاد انگیزه، نگرش و عواطف مثبت نسبت به انواع مسئولیتهای اجتماعی ) و عملکردی (توانایی ایفای مطلوب وظایف اجتماعی توأم با همکاری، همراهی، کمک و احترام به سایر افراد) مورد بحث قرار می دهند.
همچنین سبحانی نژاد و فردانش (۱۳۷۹) با تأکید بر نقش و رسالت نهادهای آموزشی در زمینه مسئولیتپذیر کردن یادگیرندگان، این مسئولیت ها را شامل ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، مدنی و زیست محیطی می دانند و معتقدند که آموزش و برنامه های درسی مرتبط با مسئولیت پذیری باید بتوانند عملاً شناختها، عواطف و مهارت های (عملکردها) لازم را در این زمینه در فراگیران به وجود آورد. یعنی آنکه یادگیرندگان باید از آگاهیها و مهارت های عقلانی برای کسب شناخت از انواع مسئولیتهای فردی و اجتماعی برخوردار شوند. به علاوه واجد عواطف و نگرشهای مثبت در زمینه پذیرش انواع مسئولیتهای اجتماعی شده و نهایتاً توانمندیهای لازم را برای اقدام به انواع وظایف و مسئولیتهای اجتماعی کسب کنند. صاحبنظران مذکور معتقدند که دلالت صریح مطالب فوق آن است که برنامه های درسی مرتبط با آموزش مسئولیت پذیری نباید صرفاً به یکی از ابعاد سه گانه محدود گردد.
همچنین باید یادآور شد که واژه مسئولیت پذیری نه تنها از نظر صاحبنظران و اندیشمندان متفاوت است بلکه مکاتبی چون مکتب روانکاوی و مکتب وجودگرایانه و گشتالت درمانی تعریفی متفاوت از مسئولیت پذیری ارائه می کنند. مسئولیت پذیری در مکتب روانکاوی و از نظر فروید بدین معناست که انسان مسئول رفتار و اعمال خود نیست بلکه تحت تأثیر نیروهای درونی قرار دارد. اما وجودگرایان، مسئولیت پذیری را به معنای متعلق بودن به خود ما و برخورد صادقانه با آزادی میدانند و در نظریه گشتالت درمانی، مسئولیت پذیری یعنی اتکا بر توانایی خویش جهت انتخاب کردن است (شارف،۱۳۸۹).
با وجود تعاریف و تعابیر متنوعی که از منظر صاحبنظران مختلف در زمینه مسئولیت پذیری به عمل آمده است، میتوان در یک نگاه کلی چنین بیان نمود که مسئولیت پذیری به معنای به عهده گرفتن تکلیف یا عملی است که فرد از طریق یک الزام درونی و تعهد در قبال آن، مسئول و پاسخگو میگردد. در واقع در مسئولیت پذیری نوعی اختیار نهفته است که به فرد این امکان را میدهد تا در قالب اراده خود، عملی را انجام دهد و در قبال خود و دیگران پاسخگو باشد.
۲-۳-۳ مسئولیت پذیری از منظر جامعهشناختی و روانشناسی
در زمینه مسئولیت پذیری دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها در باب مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی و برخی دیگر در زمینه پرورش مسئولیت پذیری مطرح شده اند؛ که این مباحث در نوع خود می توانند راهنمایی برای عمل باشند. لذا در این جا به بررسی دیدگاه های جامعه شناختی و روانشناسی پرداخته شده و در ذیل دیدگاه جامعه شناختی، اندیشه های هابرماس[۱۰۰]، هومنز [۱۰۱]و ویکرز[۱۰۲] مطرح می شود.
۲-۳-۳-۱ هابرماس
هابرماس نظریهای تحت عنوان کنش ارتباطی مطرح می کند که مبنای کار خود را بر ارتباط بدون تحریف و اجبار قرار داده است (ریترز،۱۳۸۴). وی در نظریه کنش ارتباطی خود، بر فلسفه زبان تأکید میکند و بر این عقیده است که امروزه مسئله زبان جایگزین مسئله آگاهی را شده است؛ و آنچه ما را از طبیعت متمایز می کند، زبان است و استقلال و مسئولیتی که برای ما مهیا می شود را ناشی از زبان میداند (کرایب،۱۳۸۸).
۲-۳-۳-۲ هومنز
هومنز از دیگر جامعه شناسانی است که قالب نظریه مبادله خود به مقوله مسئولیت پذیری توجه مینماید. “وی در نظریه مبادله خود از تعهد و مسئولیت پذیری تحت عنوان رعایت هنجارها و قواعد گروهی برای بدست آوردن پاداش یاد می کند. به اعتقاد هومنز انسان در روابط متقابل به دنبال رفتارهایی است که به پاداش بیشتر منجر می شود. عامل اصلی در مبادله، کنش متقابل و رویارویی افراد است که این کنش مبتنی بر مبادله مادی یا نمادین است؛ و الگوی انتخاب عمل (مسئولیت زندگی) در این مبادله، عقلانی هستند و به وسیله دو عامل انگیزه و عمل تعیین می شود (توسلی،۱۳۸۰، به نقل از خرمدل،۱۳۸۷).
۲-۳-۳-۳ ویکرز
ویکرز از جمله معدود افرادی است که در نوشته های خود به دو مقوله مسئولیت فردی و اجتماعی پرداخته است. توجه او به مسئولیت پذیری به عنوان شرطی برای یکپارچگی، ثبات و ویژگی اخلاقی جامعه در کتاب «مسئولیت پذیری: منابع و محدودیتهایش» مطرح شده است. این مسئله در دیگر نوشتههایش مخصوصاً در مجموعه انتشار داده شده به عنوان «مقالات ویکرز» نیز تأثیر داشته است. وی معتقد است که مسئولیت پذیری، به یک الگوی انتظارات متقابل و اعتماد دربین مردم نیاز دارد. از نظر او چند شرط باید محقق شود تا مسئولیت پذیری به عنوان یک ویژگی در جامعه مطرح شود؛ شرط اول توافق بر سر آنچه که افراد باید مسئولیت آن را به عهده بگیرند بدین معنا که یک همگرایی در مورد معنی مسئولیت پذیری و در مورد ضرورت رفتار مسئولانه وجود داشته باشد. دوم اینکه روابط بین فردی باید به وسیله تعهدات و مسئولیتهای متقابل، مشخص شده باشد و یک جامعه مسئول باید با ساختار منظمی از کارکردها، حقوق و وظایف، مشخص شده باشد. سوم اینکه روابط سیتماتیک باید مدون باشد(یا از لحاظ رسمی به وسیله قانون یا قاعده یا اینکه از طریق غیررسمی به وسیله رسوم) (کارول ۱۹۹۴، به نقل از خرمدل،۱۳۸۷).
اما دیدگاه های روانشناختی در مورد مسئولیت پذیری در چارچوب آرا و مواضع صاحبنظرانی چون آدلر[۱۰۳]، پرز[۱۰۴]، اریک برن[۱۰۵]، گلاسر[۱۰۶] و راجرز[۱۰۷] مطرح می شود.
۲-۳-۳-۴ آدلر و روانشناسی فردی
آدلر به عنوان اولین روانکاوی است که بر ماهیت انسان تأکید ورزیده است. به عقیده او، رفتار در یک زمینه اجتماعی رخ میدهد و انسان مجبور است به ایجاد روابط متقابل بپردازد. وی جبرگرا نیست و به آزادی انتخاب و مسئولیت انسان در زندگی معتقد است. به نظر او زندگی فاقد هرگونه معنی ذاتی است و هرکسی به شیوه خاص خودش به زندگی معنا میبخشد و در واقع محرک اصلی رفتار بشر، هدفها و انتظارات وی از آینده است. فرد سالم برای هدفهای خود تلاش می کند که در درجه اول ماهیتی اجتماعی دارد (شفیع آبادی و ناصری،۱۳۹۰).
۲-۳-۳-۵ دیدگاه پرز گشتالت درمانی
پرز، معتقد بود انسان از طریق رشد بالغ می شود و از حمایت محیطی به حمایت شخصی و استقلال نایل می آید. انسان، منفعل و فعلپذیر نیست بلکه یک سازمان دهنده فعال است. به عقیده او اشخاص سالم بدون مداخله نیروهای بیرونی قادر به تنظیم خود هستند و فقط آگاهی از خود می تواند به رشد و کمال شخصیت بیانجامد. ما باید خواسته ها و آرزوهایمان را بشناسیم و بپذیریم. اگر در سراسر زندگی پدر و مادرمان را سرزنش کنیم و آنها را مسئول مشکلاتمان بدانیم، همچنان خود را کودک میپنداریم نه فرد بالغی که مسئول خویش است. پس باید به خود بگوییم: اکنون فرد بالغ و مسئول زندگی خود هستم. (شولتس، ترجمه خوشدل،۱۳۸۵، به نقل از نعمتی ۱۳۸۷).
۲-۳-۳-۶ دیدگاه تحلیل تبادلی اریک برن
به نظر برن، فرد ایده آل و با ثبات کسی است که برحسب شرایط خاص به راحتی از یک حالت من به حالت دیگران جا به جا شود. آدم با ثبات از نظر بالغ، آدمی واقع بین، منطقی و مسئول است و از بازیهایی که برای انداختن مسئولیت زندگی بر دوش دیگری ترتیب یافتهاند، پرهیز می کند (پروچیسکا و جان سی ترجمه سیدمحمدی،۱۳۸۶). به عقیده او انسان، مجموعه ای از احساسات، اخلاقیات و کنترل آگاهانه بر خود است که براساس هریک از آنها می تواند در برابر عوامل محیطی پاسخگو باشد. افراد بالغ و رسیده قادرند در اغلب موارد، بُعد بالغ خویش را تحت کنترل بگیرند. تحلیل تبادلی روشی است که فرد را در تجزیه و تحلیل و درک رفتار خود و در کسب آگاهی و قبول مسئولیت، با توجه به آنچه در زمان حال اتفاق میافتد، یاری میدهد (شفیع آبادی و ناصری،۱۳۹۰).
۲-۳-۳-۷ دیدگاه واقعیت درمانی گلاسر
واقعیت درمانی روشی است که در دهه ۱۹۶۰ توسط گلاسر ابداع شد. واقعیت درمانی در واقع “روشی است برای حل مشکلات رفتاری و عاطفی و نیز رسیدن به هدف هویت. مراجع را در قبول واقعیت، پذیرش مسئولیت و ارزیابی رفتار درست و نادرست یاری میدهد"(شفیع آبادی،۱۳۸۹: ۲۶). به نظر واقعیت درمانگران، هر انسانی این استعداد را دارد که مسئول رو غیر مسئول باشد، اما اینکه به چه شیوهای رفتار خواهد کرد، به تصمیم او بستگی دارد نه به شرایط موجود. پیدایش نابسامانی هم، نتیجه عدم توانایی فرد در تحقق نیازهایش میداند. مخصوصاً دو نیاز اساسی یعنی مبادله عشق و محبت و احساس ارزش که هر دو در تشکیل هویت نقش مهمی دارند. کسی بیمار به حساب می آید که نتواند دو نیاز اساسی خود را درحیطه ی واقعیت و پذیرش مسئولیت و تشخیص موارد درست و نادرست ارضا کند (شفیع آبادی و ناصری،۱۳۹۰).
۲-۳-۳-۸ دیدگاه مراجع ـ محوری راجرز
مشاوره به شیوه مراجع ـ محوری را که کارل راجرز بنا کرده، به علت نگرش مثبت و عملی، در میان مشاوران مدارس مقبولیت فراوانی یافته است. هدف اصلی مشاوره مراجع ـ محوری، کاهش اضطراب و افزایش خود آگاهی و خودشناسی مراجع است. با این وجود، راجرز نسبت به انسان نگرش مثبتی دارد و معتقد است که انسان تمایل ذاتی به خودشکوفایی، تحقق هدفهای ارگانیسم حفظ تمامیت خود دارد. این تمایل ذاتی موجب تلاش و فعالیت، خود ـ رهبری، خود ـ تنظیمی، تسلط بر خود، استقلال، مسئولیت پذیری و اجتماعی شدن انسان می شود(شفیع آبادی،۱۳۸۹).
۲-۳-۳-۹ دیدگاه وجود گرایان فرانکل
افراد بسیاری به جای اینکه مسئولیت یافتن راه سالم زندگی را بپذیرند، وانمود می کنند که سایقهای زیستی آنها، زندگیشان را کنترل می کند. البته این ما هستیم که تصمیم میگیریم چنین افسانه ای را باور کنیم. سارتر میگوید: انسان غیر از آنچه از خودش میسازد چیزی نیست. این اولین اصل وجودگرایی است(پروچیسکا و جان سی ترجمه سیدمحمدی،۱۳۸۶). فرانکل، پذیرفتن مسئولیت را امری ضروری می داند و قاطعانه به آن تکیه دارد. روش درمان او این است؛ چنان زندگی کن که گویی بار دومی است که به دنیا آمدهای، و اینک در حال انجام خطاهایی هستی که در زندگی نخستین مرتکب شده بودی. هیچ قاعده کلی، بهتر از این نمیتواند احساس مسئولیت و حس وظیفه شناسی را در انسان بیدار کند(فرانکل،ترجمه صالحیان و میلانی،۱۳۸۵، به نقل از نعمتی۱۳۸۷).
۲-۳-۴ اهمیت و جایگاه مسئولیت پذیری از منظر اسلام
نظام حقوقی اسلام یک نظام تکلیفگرا است و تکلیف هر فرد همان مسئولیتی است که در قبال خود و دیگران دارد. در واقع مسئولیت پذیری یکی از موضوعات و مؤلفه هایی است که در دین مبین اسلام بر آن تأکید بسیار می شود؛ از جمله برعهده گرفتن مسئولیت رفتار و اعمال خویش، مسئول بودن درقبال خود و جامعه و… که دارای بار ارزشی و اخلاقی است، همچنین باید گفت انسان اشرف مخلوقات است و برای رسیدن به جایگاهی که استحقاق آنرا دارد باید مسئولیتهایی را که خداوند در اختیار وی نهاده است را بشناسد و بعد از آشنایی با حقوق و مسئولیت ها، از طریق عمل، کمر به همت آن ببندد. در مباحث پیشین مفاهیمی از مسئولیت پذیری بیان گردید و در این بخش به بیان اهمیت و جایگاه مسئولیت پذیری در آیات و روایات میپردازیم.
همان طور که آذرمهر (۱۳۹۱) بیان میدارد، در معارف اسلامی، مسئولیت و مسئولیت پذیری با واژگانی چون تکلیف، حقوق، وظیفه و تعهد ملازم است. امام سجاد میفرمایند: بدان که خدای عزّوجلّ را بر تو حقوقی است که در هر جنبشی که از تو سر میزند و هر آرامشی که داشته باشی و یا در هر حالی که باشی یا در هر منزلی که فرود آیی یا در هر عضوی که بگردانی یا در هر ابزاری که در آن تصرّف کنی، آن حقوق اطراف تو را فرا گرفته است. بزرگترین حقّ خدای تبارک و تعالی همان است که برای خویش بر تو واجب کرده؛ همان حقّی که ریشه همه حقوق است. وی در توضیح حدیث مذکور تأکید می کند که: امام سجّاد (ع) نمیفرماید تو بر گردن دیگران حقّی داری که آنها باید در مورد تو رعایت کنند بلکه میفرماید؛ حقوقی تو را احاطه کرده؛ یعنی حقوقی که دیگران بر گردن تو دارند و تو باید از عهدۀ آنها برآیی. همانطور که دیدیم اسلام دینی تکلیف گراست و اصولا̋ دینداری بدون مسئولیّت پذیری و تعهّد معنایی ندارد. در قرآن مجید آیات فراوانی وجود دارد که اهمیّت مسئولیّتپذیری و وظیفه شناسی را برای انسان بیان کرده است؛ ابعاد این پاسخگویی به قدری وسیع است که حتّی اعضاء و جوارح انسان را نیز در بر می گیرد و خداوند در قرآن میفرماید:
موضوع: "بدون موضوع"
کجا آرامشی از مرگ خوش تر کس تواند دید؟
می و افیون فریبی تیز بال و تندپروازند
اگر درمان اندوهند،
خماری جانگزا دارند.
نمی بخشند جان خسته را آرامش جاوید
خوش آن مستی که هوشیاری نمی بیند ! (همان، ج۱: ۳۳۶)
مشیری در چند جای دیگر نیز از مرگ به عنوان سوداگر یاد کرده که زندگی انسان را به یغما میِبرد.
در شعر"چتر وحشت":
… دیر گاهی است در فضای جهان
آتشین تیرها صدا کرده
دست سوداگران وحشت و مرگ
هر طرف آتشی به پا کرده (همان، ج۱: ۴۹۸).
و در شعر «نماز شکایت» مرگ را چون هیولایی تصور کرده است که انسان در زیر بال و پر آن پرورش یافته است:
… میان جنگل آتش
میان چشمه خون
به زیر بال هیولای مرگ زیستهِام
و تا سپیده صبح
به سرنوشت سیاه بشر گریستهِام (همان، ج۱: ۵۳۹).
و باز در جای دیگر مرگ را چو گرد بادی تصویر کرده است که همِچنان در حال وزش است و نسیمش بر هر که بوزد او را، به خوابی ابدی فرو خواهد برد و حتی وضعیت فیزیکی انسان در مرگ را که کبود رنگ میِشود با تشبیه مرگ به گردباد کبود و بنفش تصویر میِکند:
در موج گرد باد کبود و بنفش مرگ
راهی در آن فضای تهی باز کردهِاند.
همچنین در شعر “دلخسته” از مجموعه” تشنه توفان” که سراسر ملال و مرگ است، خویشتن را تشنه مرگ میِانگارد واز زندگی خسته میِشود و دیگر خواهان زندگی نیست.
این منم بی نصیب از جوانی
این منم کشته ی مهربانی
رانده از درگه مهربانان
خسته از تیغ یاران جانی
این منم تشنهِی باده ی مرگ
این منم سیر از زندگانی. (همان، ج۱: ۱۰۰).
آمیختگی مرگ و زندگی:
مشیری در بعضی از اشعار خود حضور مرگ و زندگی را با هم بیان کرده و معتقد است که برای هر زندهِای مرگ تقدیر است و گریزی از آن نیست.
در شعر«راه»
دور یا نزدیک،
راهش را می توانی خواند
هرچه را آغاز و پایانی ست،
-حتی هرچه را آغاز و پایان نیست – !
زندگی راهی ست،
از به دنیا آمدن تا مرگ!
شاید، مرگ هم راهی ست. (همان، ج۱: ۶۰۳).
مشیری در شعر «قربانی عشق» که به یاد دوست جوان مرگش «مسعود افخمی» سروده از مرگ سخن گفته و جهان پس از مرگ که زندگی دوباره آغاز میِشود.
… کاش آوای من میِشنودی
ای گل گلشن مهربانی
این جهان قابل زندگی نیست
بعد از این مییکنی زندگانی (همان، ج۱: ۱۵۷).
۴-۱-۲-۲٫ درد و دریغ و آه و اندوه و نومیدی
یکی دیگر از درونمایهیهای اصلی شعر رمانتیک که به طور گسترده بر شعر مشیری سایه افکنده است، ناامیدی، ناله و اندوه است. ردپای درد و دریغ و اندوه به طور پراکنده در تمامی آثار مشیری به چشم میِخورد. دهه سی دههِی حوادث نامنتظر، دهه ی امیدو نومیدی و دههِی شکست حزب توده بود و این حزب قشر عظیمی از جامعه را متوجه خود ساخته بود. فضا غم انگیز بود و پس از شکست حزب توده و وقایع حزب توده، وقایع ۲۸ مرداد یک نومیدی عمومی روشنفکران و به خصوص شاعران را مسخر کرده بود. علاوه بر آن فضای رمانتیکی که بر ادبیات حاکم بود غم انگیز بودن و احساساتی بودن را لازمه ی شاعری و نویسندگی میِکرد.
۴-۱-۲-۳٫ دلسوزی و شفقت نسبت به محرومان
رمانتیکِها فرد ستمدیده و محروم را قربانی نظام اجتماعی میِدانند. همدلی با محرومان و رنج دیدگان ویژگی است که در همه ی آثار رمانتیک ها وجود دارد.
مشیری در شعر «جهنم سبز» پنبه کاران روستایی در گرگان را که فقیر هستند،"سیاه روزترین مردمان روز” میِنامد. که به جای گل سپید پنبه، مرگ سیاه را میِچینند.
سیاه روزترین مردمان روی زمین
که شانهِهاشان
از تازیانهِی خورشید
و گونهِهاشان، از سیلی ستمکاران
آیت الله سیستانی
بیع صحیح است و شرط باطل است.
پاسخ کتبی
آیت الله علوی گرگانی
۱- عقد صحیح است اما این گونه شرط باطل است و باید معامله توسط فروشنده فسخ شود تا باطل گردد ۲- چنین شرطی صحیح نیست اما خود عقد صحیح است.
پاسخ کتبی
آیت الله صافی گلپایگانی
اصل عقد صحیح است ولی این گونه شرط محل اشکال است باید شرط شود که بایع در صورت مذکوره حق فسخ دارد یعنی می تواند با اراده آن را فسخ کند و اگر باینصورت شرط بکند نیازی به تعیین مدت ندارد.
پاسخ کتبی
آیت الله جعفر سبحانی
شرط انفساخ شرط نتیجه است و در مورد فسخ صحیح نیست باید شرط کنند که طرف ذی نفع حق فسخ داشته باشد بنابراین برای سئوال دوم موضوعی باقی نمی ماند.
پاسخ کتبی
آیت الله وحید خراسانی
این شرط صحیح نیست چون شما انفساخ را به صورت شرط نتیجه، شرط می کنید در حالی که فسخ باید انشاء شود.
پاسخ شفاهی
همانطور که مشاهده می شود برخی از علما و مراجع به صراحت این شرط را صحیح اعلام کرده اند، برخی از آنها به صراحت آن را باطل اعلام کرده اند و عده ای هم معتقدند که انفساخ یا فسخ باید اعلام و انشاء شود. عده ای هم پاسخ شفاهی دادند و برخی هم اصلاً پاسخ استفتاء را نداند.
احتمالات زیادی که در خصوص پاسخ استفتاء انجام شده به ذهن می رسد، این است که اولاً، ممکن است پاسخ استفتاء توسط افراد مورد اعتماد آنها داده شده باشد. تضاد بین نظراتی که در خصوص یک سئوال مشترک، چند بار از برخی از علما و مراجع استفتاء شده گواه این موضوع است. ثانیاً، احتمالاً در برخی از موارد بدون بررسی و تحقیق پاسخ ها داده شده است. همچنان که در برخی از پاسخ های متضاد مشاهده می شود. ثالثاً، برخی از مراجع فوق الذکر احتمالاً در پاسخ به این گونه سئوالات به نظرات قبلی خود مراجعه نمی کنند، که تضاد بین پاسخ های متعدد به سئوالات واحد گواه این موضوع است.
۷-۲- استفتائات انجام شده توسط شعبه هفتم دادگاه عمومی حقوقی قم:
استفتائات زیادی در خصوص شرط منفسخ شدن عقد به واسطه تأخیر در پرداخت ثمن (یا همان شرط فاسخ) توسط رئیس محترم شعبه هفتم دادگاه عمومی حقوقی قم انجام شده است؛ اما تنها چند نمونه از آنها موجود بود و با وجود کیفیت بسیار پایین از آنها رونوشت تهیه گردید. نتیجه تعدادی از این استفتائات در جدول ذیل آمده است.
سئوال- اگر در عقد بیع برای تأدیه جزئی از ثمن، موعد معین گردید و شرط شد هر گاه مشتری تا موعد مقرر باقیمانده ثمن را تأدیه نکند معامله به خودی خود منفسخ می گردد آیا چنین شرطی در معاملات صحیح است و معامله خود به خود منفسخ می گردد یا نیاز به اعلام فسخ از طرف متعاقدین دارد؟
برخی از استفتائاتی انجام شده توسط شعبه هفتم دادگاه عمومی حقوقی قم
ردیف
نام
پاسخ
توضیحات
آیت الله خامنه ای
ترجمه :
هدف انسان از دردها و رنج هایش چیست ؟ فلسفه زندگی چیست ؟
صلاح عبدالصبور نا امید از یافتن راهی برای نجات و رهایی انسان از مصائب و تلخی های روزگار سوالی طرح می کند که مهر تأیید بر بیهودگی رنج ها و تلاش های انسان دارد ؛ زیرا که او معتقد است این سعی و تلاش در زندگی به هیچ هدفی منتهی نمی شود و او در نهایت به پوچی می رسد :
هل مِنْ مَزیدٍ یا حیاۀُ ، مِحْنَتی ! هل مِنْ مَزیدٍ
( همان : ۱/۸۲ )
ترجمه :
ای زندگی آیا درد و رنجم بیشتر از این می شود .
عبدالصبور در ابیات زیر باز هم نا امید از یافتن سعادت و خوشبختی دنیوی ، با شیوع ظلم و ستم ، فقر ، بالا گرفتن شرارت های انسانی ، به دنبال دنیایی است که چاچوب ساختاری آن به دور از دسترس انسان فانی است ؛ دنیایی که آدمی در اداره ی آن هیچ دخل و تصرفی نخواهد داشت . شاعر این دنیار را در پس حقیقت مرگ و حیات دائمی در آن می یابد و در رویاهای خویش از آن به عنوان شهر نور یاد می کند ، که همواره ، آرامش ، عدالت ، شور حیات و حرارت در آن حاکم است ؛ اما ناکام از یافتن رویای خود به پوچی می رسد :
لو متُّ عِشتُ ما أشاءُ فی المدینۀِ المُنیرهِ
مدینۀِ الصَحوِ الَّذی یَزخَرُ بالأضواءِ
و الشمسُ لا تُفارِقُ الظَهیرهِ
أواه ، یا مدینَتی المُنیرهِ
مدینۀُ الرَوی التّی تشربُ ضواءِ
مدینۀُ الرَوی التّی تمجُّ ضَواءِ
( عبدالصبور ؛ ۱۹۹۸ : ۱/ ۲۳۷ )
ترجمه :
اگر بمیرم همیشه در شهر نور زندگی خواهم کرد
شهر بیداری که لبریز از نور است
و خورشیدش از آن جدا نمی شود
آه ، ای شهر نور باران من
شهر رویاهایی که نور می نوشد
شهر رویاهایی که از نور موج می زند .
عائشه تیموریه نیز سعادت را حقی می داند که بر روی این زمین که سرشار از شادی و سرور می باشد ، وجود ندارد ؛ چرا که شاعر معتقد است که سعادت در سرای ابدی است ، پس باید در دنیا به وسیله ی آن چه که ما را از عذاب آخرت دور می دارد تلاش نماییم تا به سعادت دست یابیم .
وی در اشعارش هر چند به طور مستقیم از این مسأله صحبت ننموده ؛ اما اگر نگاهی عمیق و وسیع به اشعارش داشته باشیم خواهیم فهمید که عائشه صیانت اخلاقی را بهترین راه برای ریسدن به سعادت بشری معرفی می کند . وی صیانت اخلاقی را در حفظ حجاب و شرافت و عزت هر انسانی می داند که بدین وسیله فرد می تواند بر هم نوعانش برتری یابد . پس وی راه رسیدن به سعادت حقیقی را در حفظ ارزش های اخلاقی می داند :
بِیَـدِ العِــفافِ أُصـونُ عِزَّ حِجــــابی وَ بِعِصـــمَتی أســـمُو عَـلَی أَتْـــرابی
وَ لَقَد نَظَمتُ الشِـــعرَ شیمـَۀ معشـَرٍ قَـــبلی ذَواتِ الخِـــدرِ وَ الأحســـابِ
وَ خَصَصَتُ بِالدُرِ الثَمینِ وَ حامَـت الـ خَنَــــساءُ فـی صَـخَرِ وَجَوبَ صِعــابی
( تیموریه ؛ بی تا : ۳ )
ترجمه :
با دست عزت و عفت و شرافت حجابم را محافظت می کنم و با عصمتم بر هم نوعانم و همسالانم برتری می جویم .
و من به خاطر اخلاق گروهی شعر سرودم که قبل از من دارای حجاب بوده اند و حسب و نسب پاکی داشته اند .
و من در نگه داشتن گوهرگرانبها بی نظیرم و گوهر گرانبها فقط به من داده شده است و خنساء در ازدست دادن صخر و مرگ او ، باوقار ، صبور و حیران است .
نتیجه
با بررسی آراء و نظریات دو شاعر می توان به سعادت و داشتن هدف در زندگی بشریت پی برد . این مطلب نمونه ی بارزی از افتراق دو شاعر است که تمامی اشعار و آثار آنان را تحت تأثیر قرار می دهد . مطالعه ی دقیق و بررسی تمامی اشعار صلاح عبدالصبور دریافتیم که وی برای رسیدن به سعادت در پی یافتن دنیایی ماوراء دنیای بشریت است که در نهایت ناکام از چشیدن خوشبختی و سعادت در این دنیا به انزوا و پوچی می گراید . لازم به ذکر است که این مرحله در زندگی عبدالصبور همان مرحله ای است که وی به انگار توحید و نفی خداوند گرایش داشت ، حال آن که عائشه تیموریه سرمست از ایمان به خداوند ، رسیدن به کمال و سعادت را در سرای ابدی ( جهان آخرت ) می یابد و این دنیای مادی را با حفظ ارزش های اخلاقی وسیله ای برای دست یابی به این ثروت عظیم اُخروی می داند .
۵-۲-۴ ۰ رفاه یا فقر اجتماعی
یکی از اساسی ترین حقوق اولیه ی بشر داشتن رفاه اجتماعی است که در پی آن رضایت مندی آدمی از خانواده و جامعه و حکومت حاکم به مرحله ی ظهور می رسد . از سوی دیگر آرامش و آسایش اجتماعی در گرو آرامش فردی و در سایه ی رفاه اقتصادی و اجتماعی به وقوع می پیوندد . این امر به شکل معکوس یعنی فقر اجتماعی آثاری بس مخرب و ویرانگر که سبب ایجاد طغیان های روحی و جسمی و همچنین خیزش شرارت ها و رذایل اخلاقی به سوی جامعه ی انسانی می گردد . تهیه ی نیازهای اولیه ی بشری از مهم ترین و بارزترین دغدغه های فکری انسان از دیرباز بوده است .
عبدالصبور از جمله ادیبانی است که با قلم شعر به بیان نیازهای بشری می پردازد . او در اشعار خویش به طریقی زیرکانه با توسل به فن گفتگو به شکل پرسش و پاسخ ، نقاش امروزی دنیای خویش است .
او در میان ابیاتش از فقر تحمیلی سخن به میان می آورد که تمام پیکره ی مردم عصرش را فرا گرفته و در این میان عواطف و انسانیت به دست فراموشی سپرده شده است . فقدان ارزش های اخلاقی ناشی از فقر فضای اجتماعی حاکم بر جامعه را به اغتشاش و درگیری می کشاند :
الحَلاج : هَبْنا جانِبَنا الدُّنیا
مانَصْنَعُ عندئذٍ بالشرِ
الشَبَلی : الشر
ماذا تَعْنی بالشرِ ؟
الحَلاج : فقرُ الفقراءِ
جَوعُ الجَوعی
( عبدالصبور ؛ ۱۹۹۸ : ۲/ ۴۶۹ )
نمودار(۴-۱۳) فراوانی سوال سیزدهم متغیر شناسایی خواسته های مصرف کنندگان……………………….۱۵۶
نمودار(۴-۱۴) فراوانی سوال چهاردهم متغیر شناسایی خواسته های مصرف کنندگان……………………..۱۵۶
نمودار(۴-۱۵) فراوانی سوال پانزدهم متغیر شناسایی خواسته های مصرف کنندگان……………………….۱۵۶
نمودار(۴-۱۶) فراوانی سوال شانزدهم متغیر شناسایی خواسته های مصرف کنندگان………………………۱۵۷
نمودار(۴-۱۷) فراوانی سوال هفتدهم متغیر شناسایی خواسته های مصرف کنندگان……………………….۱۵۷
عنوان صفحه
نمودار(۴-۱۸) فراوانی سوال هیجدهم متغیر شناسایی خواسته های مصرف کنندگان………………………۱۵۷
نمودار(۴-۱۹) فراوانی سوال نوزدهم متغیر شناسایی خواسته های مصرف کنندگان……………………….۱۵۸
نمودا(۴-۲۰) فراوانی سوال بیستم متغیر آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک………………………۱۶۱
نمودا(۴-۲۱) فراوانی سوال بیست و یکم متغیر آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک…………….۱۶۱
نمودار(۴-۲۲) فراوانی سوال بیستم و دوم متغیر آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک……………۱۶۱
نمودار(۴-۲۳) فراوانی سوال بیستم و سوم متغیر آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک…………..۱۶۲
نمودار(۴-۲۴) فراوانی سوال بیستم و چهارم متغیر آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک………..۱۶۲
نمودار(۴-۲۵) فراوانی سوال بیستم و پنجم متغیر آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک………….۱۶۲
نمودار(۴-۲۶) فراوانی سوال بیستم و ششم متغیر آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک…………۱۶۳
نمودار(۴-۲۷) فراوانی سوال بیستم و هفتم متغیر برند………………………………………………………………..۱۶۶
نمودار(۴-۲۸) فراوانی سوال بیستم و هشتم متغیر برند………………………………………………………………۱۶۶
نمودار(۴-۲۹) فراوانی سوال بیستم و نهم متغیر برند………………………………………………………………..۱۶۶
نمودار(۴-۳۰) فراوانی سوال سی متغیر برند…………………………………………………………………………..۱۶۷
نمودار(۴-۳۱) فراوانی سوال سی و یک متغیر برند…………………………………………………………………..۱۶۷
نمودار(۴-۳۲) فراوانی سوال سی و دو متغیر برند…………………………………………………………………….۱۶۷
نمودار(۴-۳۳) فراوانی سوال سی و سوم متغیر برند………………………………………………………………….۱۶۸
نمودار(۴-۳۴) فراوانی تحصیلات……………………………………………………………………………………………۱۸۹
نمودار(۴-۳۵) فراوانی جنس………………………………………………………………………………………………….۱۸۹
عنوان صفحه
نمودار(۴-۳۶) فراوانی شغل…………………………………………………………………………………………………..۱۹۰
نمودار(۴-۳۷) فراوانی رشته تحصیلی………………………………………………………………………………………۱۹۱
نمودار(۴-۳۸) فراوانی سن…………………………………………………………………………………………………….۱۹۲
نمودار(۴-۳۹) فراوانی سابقه…………………………………………………………………………………………………..۱۹۲
فهرست شکل ها :
عنوان صفحه
شکل(۱-۱) مدل مفهومی ابتدایی تحقیق…………………………………………………………………………………….۱۴
شکل(۳-۱) مدل مفهومی ابتدایی تحقیق…………………………………………………………………………………..۱۲۶
شکل(۵-۱) مدل مفهومی نهایی تحقیق…………………………………………………………………………………….۲۰۹
چکیده :
هدف از این تحقیق بررسی جایگاه فرش دستبافت ایران در بازارهای جهانی و شناسایی عوامل توسعه بازار و رتبه بندی این عوامل می باشد. کلا” ۱۲۰ نفر از خبرگان فرش، و اعضاء اتحادیه صادرکنندگان فرش در برآورد شرکت داشتند. که روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علی از شاخه پیمایشی می باشد که ابزار گرد آوری پرسشنامه و نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. این تحقیق با بهره گرفتن از آمار توصیفی(جدول توزیع فراوانی، نمودار، شاخص های آماری) و آمار استنباطی(آزمون کولموگروف- اسمیرنف[۱]، آزمون T، آزمون فریدمن، آزمون کروسکال والیس) به بررسی ارتباط میان متغیرها پرداخته و ضمناً برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و انجام آزمون های فوق از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که: شناسنامه دار کردن فرش دستباف سبب توسعه بازار فرش دستباف می گردد. افزایش تبلیغات رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دستباف دارد. شناسایی خواسته های مصرف کنندگان فرش دستباف سبب توسعه بازار فرش دستباف می گردد. آشنایی صادر کنندگان با تجارت الکترونیک رابطه معنی داری با توسعه بازار فرش دستباف دارد. وجود یک برند برای فرش دستباف سبب توسعه بازار فرش دستباف می گردد. و همچنین مشخص شد که اهمیت متغیرهای پژوهش به ترتیب عبارتند از: تبلیغات، شناسایی خواسته های مصرف کنندگان، وجود یک برند، آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک، شناسنامه دار کردن.
واژگان کلیدی: فرش دستبافت ، بازار، توسعه بازار،توسعه، جایگاه محصول
مقدمه
فرش در دنیای امروز به عنوان یک کالای تجاری دارای ارزش و اعتبار خاصی می باشد. در ایران نیز فرش مهم ترین کالای صادراتی غیر نفتی بشمار می آید که درصد بالایی از سهم صادرات را در برگرفته است. امروزه عرصه رقابت در بازارها
ی جهانی فرش بسیار فشرده و نزدیک بهم می باشد. کشورهای عمده تولیدکننده فرش مانند چین، ترکیه، پاکستان، هند و….. سهم بسیار زیادی از بازارهای جهانی فرش را در اختیار گرفته اند. بی گمان علت اصلی موفقیت این کشورها در عرصه ی فرش، شناخت دقیق نیازهای جامعه بشری امروز می باشد. همانگونه که نیاز انسان نخستین موجب پیدایش فرش شد، آگاهی و شناخت دقیق از نیازهای جامعه بشری امروز می تواند، موجب شکوفایی و رونق این کالا گردد و فرش ایران از این قاعده کلی مستثنی نیست. بدین ترتیب اگر خواسته باشیم که همچون گذشته در عرصه جهانی فرش از قافله عقب نمانیم، نیازمند آنیم که اولا” با بهره گرفتن از شیوه های علمی و تخصصی، پروسه تولید فرش در کشورمان را مورد ارزیابی قرارداده و نواقص، کمبودها، تنگناها و مشکلات آنرا شناسایی و برطرف نماییم. ثانیا” با بررسی موشکافانه و کارشناسانه، نسبت به نیازهای جامعه بشری امروز شناخت و آگاهی کامل پیدا کنیم. تا نه تنها از این قافله جهانی عقب نمانیم، بلکه با هوشیاری بازارهای جهانی فرش را در اختیار گرفته و هدایت کنیم و این امر میسر نخواهد شد، مگر اینکه مسئولان، صاحب نظران، کارشناسان و کلیه ی دست اندرکاران فرش گردهم آیند، تا با بررسی و تحقیق دقیق، راه حل مناسبی را برای این مهم جستجو کنند(چیت سازیان، ۱۳۷۹، ص۱۴۱).
فصل اول
کلیات
مقدمه
فرش دستباف به عنوان یک کالای هنری - صنعتی از دیر باز توسط ایرانیان تولید می شده و به شکل زیرانداز و یا برخی مصارف دیگر مورد استفاده قرار می گرفته است. فرش دستباف که آمیخته با هنر و فرهنگ ایرانی و اسلامی است به دلیل کیفیت و جذابیت خود جایگاه ویژه ای را در اذهان ایرانیان و حتی جهانیان داشته و دارد(چیت سازیان، ۱۳۷۹، ص ۱۳۰). فرش دستباف هنری اصیل و صنعتی فراگیر است که به مدد دستان هنرمند و پرتوان طراحان، رنگرزان و بافندگان ایرانی ضمن به ارمغان آوردن اعتباری سترگ برای این مرزو بوم، سهمی بسزا در ارتزاق و اشتغال انبوهی از مردم کشورمان دارد(چیت سازیان، ۱۳۷۹، ص ۱۱).
۱-۱- بیان مساله
فرش دستباف ایران متأثر از ویژگی های برجسته فرهنگی و هنری آن در سده ها و دهه های گذشته، همواره به عنوان یکی ازکالاهای برجسته در سبد صادرات غیرنفتی ایران مطرح بوده و می باشد. و برای صادرات در سطح بین المللی، تولید و عرضه می شود. به طوری که طی سال های متمادی اولین و بالاترین ردیف ارز آوری در صادرات ایران و حدود ۷ درصد اشتغال کل کشور و معیشت چند میلیون نفر را به خود اختصاص داده است. متاسفانه به دلیل فقدان اساسی در ابعاد سازمانی، ساختاری، مدیریتی، تولیدی و به ویژه تجاری و بازرگانی، فرش ایران دوران افول و رکود شکننده ای را در عرصه رقابتهای جهانی پیموده و اکنون در شرایط بحرانی خاصی به سرمی برد. از طرفی، بی توجهی به اصول و مبانی بازاریابی و تجارت که دربرگیرنده فرایند تولید آن نیز می شود، مزیتهای رقابتی فرش دستباف را در داخل و به ویژه در سطح جهانی با مخاطرات جدی مواجه نموده است. تجربه موفق دیگر کشورها حاکی از توجه آنها به واقعیتهای محیط تجارت و دیگر عوامل تاثیرگذار است(شم آبادی و همکاران،۱۳۸۶، ص۳). جایگاه و نقش تعیین کننده و همچنین هدایتگر بازاریابی صادراتی و بین الملل برای ارتقای کیفیت و انطباق آن برخواست، نیاز و ترجیحات مشتریان و خریداران امری است که از آن غفلت شده است(صبوری، ۱۳۸۲). متأسفانه چنین به نظر می رسد که در تولید حجم عمده ای از فرش دستباف ایران (جز در مواردی معدود و انگشت شمار) معیارها، نگاه کلان و فرایندی برای تولید با مزیت رقابتی مبتنی بر اصول بازاریابی بین الملل در نظر گرفته شده است و مورد توجه کافی تولیدکنندگان نمی باشد و عموماً پس از تولید، در گرداب مشکلات عدیده ای از عوامل داخلی قرار می گیرند و در سطح رقابت بین المللی نیز اقدام به صادرات و رقابت با رقبایی می شوند که در نقطه مقابل تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی با تکیه بر آخرین دستاوردهای علمی و فناوری قرار دارند و ضمن بهره گیری از برجستگی های هنری فرش ایران، تولیدات خود را با موفقیت بیشتر به فروش می رسانند(شم آبادی و همکاران،۱۳۸۴، ص۸۳).
با توجه به توضیحات بالا این سوال مطرح می شود که فرش دستباف ایران در سطح جهانی چه جایگاهی دارد و چه عواملی باعث توسعه بازار این صنعت می شود.
۱-۲- سوالات تحقیق
سوالات تحقیق به شرح ذیل می باشد.
الف) سوال اصلی تحقیق
فرش دستباف ایران در سطح جهانی چه جایگاهی دارد و چه عواملی باعث توسعه بازار این صنعت می شود.
ب) سوالات فرعی تحقیق
۱- آیا شناسه دار کردن فرش باعث توسعه بازار فرش دستباف می شود؟
۲- آیا افزایش تبلیغات باعث توسعه بازار فرش دستباف می شود؟