۴- در یک ارتباط زناشویی توام با حس همکاری و مشارکت ممکن نیست زن و مرد همیشه با یکدیگر موافق باشند اما می توانند براحتی مخالفت خود را اعلام کنند و این امر مورد پذیرش قرار گیرد. انها بدنبال راه حل می گیرند که مورد تایید هر دو قرار گیردریال،مشکلات زندگی را همواره با یکدیگر حل کنند و به طور منظم و صحیح برای تعریف و حل مشکلات حتی اگر خیلی ساده باشند به گفتگو می پردازند (ملازاده،۱۳۸۶).
نتایج تحقیقات بوث و اماتو[۲۲۲] (۲۰۰۴ ، به نقل از ملازاده ،۱۳۸۶) نشان داد که سازگاری روانشناختی بیشتر در بعد فردی می تواند سازگاری و رضامندی زناشویی بهتری را در پی داشته باشد. از سوی دیگر رضایت مندی زناشویی نیز به سازگاری و رضایت عمومی در زمینه های مختلف مانند روابط اجتماعی بین فردی و رضامندی شغلی کمک می نماید. با وجود این نباید تصور شود که فقط کیفیت روان شناختی یکطرفه کافی است .چون وجود سازگاری ، روابط دوستانه و محبت امیز بازخوردها و سبک زندگی کاملاً متفاوت از یکدیگر است. به بیان دیگربرای نارضایتی و ناسازگاری زناشویی ضرورتاً نباید هر دو نفر مشکل داشته باشند.رضایت مندی زناشویی می تواند بطور کامل بر کیفیت زندگی تاثیر گذارد. تحقیقات انجام شده اهمیت تاثیر ان را بر انواع نتایج بالینی مانند برداشت روانی، برداشت جسمانی و حتی طول عمر تایید نموده اند ، با توجه به اهمیت رضایت مندی زناشویی در بهداشت و سلامت، بسیاری از متخصصان این سازه را همواره مورد سنجش قرار می دهند (الیور و میلر[۲۲۳]،۱۹۹۴،به نقل از سیدی،۱۳۸۶).
۲-۲-۲-تعارض زناشویی
تعارض به طور طبیعی در تمام زمینههای شغلی،تحصیلی، خانوادگی، ازدواج و در سطح فردی و جمعی روی میدهد. روابط خانوادگی فشردهترین موقعیت برای تعارضات بین فردی است. روابط عاطفی و عاشقانه زمینه را برای محک زدن جدی مهارتهای آموخته شده برای زندگی مهیا میکنند. در ارتباط بین افراد تعارض وقتی بروز میکند که فرد بین اهداف،نیازها، یا امیال شخصی خودش و اهداف، نیازها و امیال شخصی طرف مقابلش ناهمسازی و ناهمخوانی میبیند (پریوت و روبین[۲۲۴] ،۲۰۰۳؛ به نقل از وانگ[۲۲۵] ،۲۰۰۶ ). به طورکلی، طراوت و سلامت خانواده تا اندازهای به میزان تعارض در خانواده و نوع تعارضی که تجربه میکنند، بستگی دارد. تعارضات در خانواده اغلب منجر به استرس میشود، میتواند پیش بینی کننده شروع افسردگی، اضطراب و بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی باشد. (اورهوسلر و آدامز[۲۲۶] ، ۲۰۰۵ )
زیگرت و استمپ[۲۲۷] (۲۰۰۹) اثرات"اولین نبرد بزرگ” را در روابط عاشقانه بررسی کردند و پی بردند که برخی زوجها برنده و عده ای بازنده اند. آنها نتیجه گرفتند که"تفاوت بزرگ بین برندگان و بازندگان در شیوه درک و اداره تعارض توسط آنها بود". ویلموت[۲۲۸] (۲۰۰۵) خاطر نشان میکند: ” آنچه که در مقیاس وسیع، طول عمر رابطه را معین میکند این است که طرفین رابطه تا چه اندازه با موفقیت از برهههای تعارض میگذرند". به عقیده کومستاک و استرزیزویک[۲۲۹] (۲۰۰۳ ) این وجود یا نبود تعارض نیست که"کیفیت ازدواج” را تعیین میکند بلکه طرز اداره موقعیتهای تعارض آمیز است که کیفیت رابطه زناشویی را تعیین میکند. بنابراین، مهارت کلیدی در روابط متعهدانه دراز مدت، مدیریت تعارض است (ویلموت و هاکر[۲۳۰]،۲۰۱۰)
وقتی تعارض بروز میکند، طرفین رابطه دست بکار میشوند تا با اقدام برای برطرف کردن آن دوباره آرامش را به رابطه بازگردانند. تجارب، دانش، باورها و ارزشهای افراد شیوههای مختلفی را برای حل تعارضات پیش روی آنها میگذارد. این شیوه ها به “سبکها و تاکتیکهای حل تعارض” موسومند (ویلموت و هاکر ،۲۰۱۰).
سبکهای حل تعارض در واقع پاسخهای الگوبرداری شده یا مجموعه ای از رفتارند که افراد در هنگام تعارض به کار میبرند. تاکتیکها در واقع حرکات فردی هستند که افراد انجام میدهند تا نظرکلی خود را پیش ببرند. بنابراین، سبکها تصویر بزرگتری را ارائه میدهند. درحالی که تاکتیکها قطعات ارتباطی خاص این تصویر بزرگتر را توصیف میکنند. با این حال، وقتی این تاکتیکها به دفعات بسیار زیادی بکار میروند، تبدیل به سبک یا پاسخ الگوبرداری شده میشوند (ویلموت و هاکر،۲۰۱۰).
دگرگرن سازی تعارض به تغییر مفهومی ویا ادراکی در یکی یا بیش از یکی از طرفین رابطه متکی است. “برداشت یا تصور” ، هسته اصلی واکاوی تعارضات است. در تعارضات بین فردی، افراد طوری واکنش نشان میدهندگوییکه در اصل اهداف متفاوتی دارند، برخی منابع به اندازه کافی وجود ندارند و طرف مقابل در واقع پا در راهی میگذارد که انگار که در حق دیگری لطف میکند. گاهی مواقع، باور بر این است که این شرایط واقعی است اما مقایسه اینکه چه چیزی واقعی است و چه چیزی از نظر شخص درست است، مبنای تحلیل تعارض را شکل میدهد(همان منبع)
مداخلات آموزشی و درمانی متعددی برای حل تعارضات زناشویی صورت گرفته است. برخی بر عوامل شناختی نظیر الگوهای اسنادی و یا باورهای غیر منطقی عام یا خاص رابطه تاکید کرده اند (برای نمونه الیس و هارپر[۲۳۱] ،۱۹۷۵؛اپستین و ایدلسون[۲۳۲] ،۱۹۸۱؛ الیس و گریگر [۲۳۳]، ۱۹۷۷؛رومانس و دبورد[۲۳۴]، ۱۹۹۶؛ به نقل ازبهاری و سیف،۱۳۸۴). زیرا این باور وجود دارد که درک پویاییهای زناشویی و تغییر رابطه اهمیت زیادی دارد (برای نمونه، بوکام[۲۳۵] ،۱۹۸۱؛اپستاین ،۱۹۸۲؛ به نقل از اعتمادی،۱۳۸۴) و برخی نیز تبادلات رفتاری زناشویی و یا عوامل رابطهای نظیر مهارتها را کانون مداخله خود قرار داده اند (برای نمونه،جاکوبسن و مارگولین[۲۳۶] ، ۱۹۷۹ ؛به نقل از برنشتاین و برنشتاین[۲۳۷] ،ترجمه سهرابی۱۳۸۷). عده ای نیز بر هیجانها و یا بر سیستم زناشویی تاکید کرده اند.
حل مسئله
اغلب مشکلات زناشویی از نداشتن یا به کارنبستن مهارتهای ارتباطی ناشی میشوند و حل مسأله ازجمله مهارتهای سازندهای است که میتواند مشکلات رابطهای همسران را کاهش دهد. همچنین آگاهی زوجین از طبیعی بودن اختلافها و تفاوتهای زن و شوهر و نگریستن به تعارض به عنوان یک مسأله و چالش برای حلکردن و نه یک عامل تهدیدکننده و مخرب میتواند در حل اختلافات آنها کمک بسزایی محسوب شود.
صاحبنظران یکی از مهمترین مشخصه های موقعیتهای مسألهآفرین ازجمله تعارض همسران را واکنش هیجانی افراد میدانند. آنها عقیده دارند اولین قدم در کلیه مسایل زندگی مگر سادهترین آنها «مکث کردن و فکر کردن» است. اگر افراد در هنگام مواجهه با مشکل فوراً پاسخ دهند ممکن است وقت کافی برای پاسخهای شناختی باقی نگذارند، پاسخهایی که به شخص در انتخاب سلسله اقدامات مؤثر کمک میکنند (دیویسون و گلدفرید[۲۳۸]، ۱۳۷۱؛ ترجمه احمدی). لذا شیوه حل مسأله می تواند در بروز واکنشهای هیجانی زوجین مؤثر باشد. در پایان با توجه به مؤثربودن شیوه آموزش حل مسأله در کاهش تعارض همسران شهر اصفهان، توصیه میشود سایر مشاوران و رواندرمانگران خانواده و ازدواج نیز از این شیوه استفاده کنند
عدم توافق موجود بین زوج ها نه تنها غیر عادی است بلکه اگر ساختارمند حل شود باعث تحکیم رابطه میشود. غم، تنش و بروز خشم بین زوج ها گریز ناپذیر است. منبع این اختلافها می تواند تقاضاهای غیر واقع بینانه و غیرمعقولانه، انتظارات کشف نشده و موضوعات حل نشده یکی از زوج ها باشد. حل کردن تعارض ها، احتیاج به صداقت و شوق برای درک دیدگاه همسر دارد، حتی اگر بسیار زمان بر باشد.ارتباط سالم موضوع حساسی است به خصوص وقتی موضوع تصمیمات ما در مورد روابط زناشویی، دوره کار، ازدواج و تشکیل خانواده باشد.
حل مسئله بر یک فرایند رفتاری شناختی یا آشکار دلالت دارد که پاسخهای بالقوه مؤثر برای موقعیت مشکل را فراهم میکند. احتمال انتخاب مؤثرترین پاسخ را از میان پاسخهای متعدد، افزایش میدهد.برنامه حل مساله به دو مرحله تقسیم میشود.
۱- شناسایی مشکل
۲- حل کردن مشکل
در مرحله اول فرد تلاش میکنند شناخت متقابلی از مشکل بدست آورند. در این مرحله مهارتهای مختلفی مورد نیاز است. شریکها باید مهارتهای تصریح رفتاری، بیان احساس و مهارت گوش دادن فعال را داشته باشند. در مرحله دوم، انتخاب و اجرای یک راهحل مهمترین کار است.با سازماندهی حل مساله به این دو مرحله و مراحل فرعی مختلف، میآموزیم که این فرایند جدید نظامدار و کنترل شده است. با این ذهنیت، برنامه ارائه شده در قسمت بعدی تلاشی است برای سازماندهی کوششهای حل مساله جهت استفاده در جلسه درمان و خانه.
۱- شناسایی مشکل
مرحله ۱: انتخاب زمان و مکان مناسب برای حل مساله
قبل از هرگونه تلاش برای حل مشکل، زن و شوهرها باید ابتدا محیطی پیدا کنند که بحث و بررسی صریح موضوعات را تسهیل نماید، همچنین زمان حل مساله نیز باید مناسب باشد.
مرحله۲: ثبت جلسات حل مساله
چهار نوع اطلاعات مهم حاصل از جلسه حل مساله وجود دارد که میبایست در دفترچه یادداشت زن و شوهر ثبت شود:تاریخ، مشکل بحث شده، پیامد به دست آمده و امضای زن و شوهر.
مرحله ۳: تعریف دقیق مشکل
اولاً شریکها باید به خاطر داشته باشند تا به حقایق پایبند باشند. دوم، شریکها باید تلاش کنند بیشتر از یک مشکل را در هر بار بحث نکنند. سوم در نظر داشته باشند مشکلاتی را که در حال حاضر اتفاق افتاده است یا به طور بالقوه در آینده نزدیک بروز میکند، بحث کنند.
۲- حل مشکل
مرحله ۴: پذیرفتن مشکل و حرکت در جهت یافتن راهحل
افراد به منظور اینکه مسالهگشای خوبی باشند، باید ابتدا یاد بگیرند گوش کنند و نظر و احساس همسرشان را بپذیرند. سپس به اتفاق همدیگر میتوانند این سئوال مهم را مطرح کنند. (برای حل این وضعیت چه کاری میتوان کرد؟)
مرحله ۵: راهحل مشکل مستلزم تصریح هدف است
شریکها جهت حل مشکل خوشان ابتدا باید بدانند برای چه هدفی میکوشند. بنابراین اهداف باید عینی باشند و به صورت صریحی عنوان شوند تا به خوبی دریابیم به این هدفها دست یافتهایم یا نه و آیا این اهداف برای هر دوی آنها قابل پذیرش است و سرانجام اینکه هدف باید عملی باشد.
مرحله ۶: در نظر گرفتن طبقه وسیعی از راه حل های احتمالی
بعد از ارائه اهداف شریکها باید راهحلهای بسیار مختلفی را برای حل مشکلات جستجو کرده و در نظر بگیرند مهمترین مساله این است که افراد باید در ارائه و مطرح کردن راهحلهای احتمالی به طور کلی عاری از تعصب بوده و سعه صدر داشته باشند. آنها باید خلاق باشند، راهحلها را فهرستبندی نمایند بعد از آن به صورت منطقی ارزیابی میشوند.
مرحله ۷: انتخاب یک راهحل با توافق طرفین
شریک ها چطور تصمیم میگیرند که کدام راهحل باید انتخاب شود؟ پاسخ این است که آنان باید با هم به توافق برسند به منظور دستیابی به بهترین راه حل ها برای مشکلات زن و شوهر هر دو باید موافقت کنند تا حدی در موضعشان تعدیل به وجود آورند که نیازهای همسر و خود را با وضعیت تطبیق دهند.بهبود مهارتهای حل مساله یکی از رویکردهای درمانی متفاوتی است که برای تسهیل تعامل مؤثر زن و شوهر در دسترس میباشد. هدف درمان برای زن و شوهر این است که در نهایت درمانگران خود باشند.همچنین مهارتهای که آنان کسب میکنند میتواند در مورد طبقه وسیعی از مشکلات که بهطور غیرقابل اجتنابی در روابط درازمدت اتفاق میافتند به کار برده شوند.
۳-۲-۲-نظریات سبب شناسی تعارض زناشویی
در این قسمت محقق به نظریات روانشناختی که شامل روان تحلیلی، رفتار شناختی و نظریه مبادله اجتماعی است اشاره می کند.
۱-۳-۲-۲- رویکرد روان پویایی (روان تحلیلی)
امروزه نظریه روان پویایی یا همان روان تحلیلی به عنوان اساس . پایه نظریه های مشاوره و روان درمانی،نوین شناخته شده است. در واقع اگر بخواهیم این نظریه را شرح دهیم باید به پایه گذار اصلی ان یعنی زیگموند فروید و نظریه وی هم اشاره ای کنیم. فروید پس از سال ها مطالعه و تاثیر گرفتن از نظریات یکی از دانشمندان بزرگ قرن نوزدهم به نام ارنست بروک روانشناسی پویا را خلق کرد. در این روانشناسی تبدیل و تبادل انرژی در درون شخصیت ادمی مورد مطالعه قرار می گیرد( ساعتچی، ۱۳۸۲).
روانشناسی فرویدی نوعی روانشناسی نیروهای متعارض است که جزئی از طبیعت دوگانه فکر انسان می باشد. طبیعت دوگانه و متعارض ذهن را می توان به دو بخش هشیار و ناهشیار تقسیم کرد. از دیدگاه فروید این نوع دوگانگی ادمی را به دلیل انکه در جامعه زندگی می کند می توان به دو حالت ،یعنی انسان به عنوان حیوانی زیستی و انسان به عنوان موجودی اجتماعی تقسیم کرد. بوسیله همین تعارض های موجود بین هشیار در مقابل ناهشیار و تعارض های موجود بین هوشیار در مقابل ناهشیار و تعارض های نوجود بین نیروهای محرک زیستی در ادمی و نیروهای معتدل سازنده اجتماعی در محیط است که شخصیت فرد رشد پیدا می کند، فرهنگ پذیری به وقوع می پیوندد و شخص ارزش ها را کسب می کند (جورج و همکاران[۲۳۹]، ۲۰۰۴،به نقل از خطیبی زاده،۱۳۸۸).
در رویکرد روان پویایی، برگذشته فرد و تعارض های درون روانی وی تاکید می شود. این دیدگاه نه تنها به گذشته و تجربیات شخصی اهمیت می دهد بلکه به خانواده نیز به عنوان یک واحد مهم نگریسته می شود بر اساس این دیدگاه عوال ناهشیار بر تمامی جنبه های زناشویی تاثیر دارند. در انتخاب همسر در مشکلاتی که در خلال زندگی مشترک ایجاد می شود و در چگونگی حل انها (احدی،۱۳۸۲).
بر اساس این رویکرد درون فکنی های بیمارگونه افراد نیز در بروز اختلاف های زناشویی موثر است. در این نظریه هدف عمده در کار با اعضای خانواده کمک به انها برای کسب بینش نسبت به رفتار متقابل یکدیگر است. در این روش درمانی اعضای خانواده به تداعی ازاد تشویق می شوند تا افکارشان را ازادانه و بدون سانسور به زبان اورند. درمانگران پیرو روان پویایی در مقایسه با درمانگران مکاتب دیگر معمولاً تفسیرهای کمتری به عمل می اورند، سولات کمتری می پرسند و مداخله فعالانه کمتری دارند (احدی،۱۳۸۲).
۲-۳-۲-۲-رویکرد رفتاری- شناختی
این رویکرد براین فرضیه اساسی استوار است که هر کدام از زوج ها مجموعه ای از باورهای اساسی درباره ارتباطات صمیمی دارند که آنها را در رابطه زناشویی نیز وارد می کنند.
مطابق با این دیدگاه برداشت زن و شوهر از رفتار یکدیگر بیش از خود رفتار اهمیت دارد. زیرا انسان به برداشت ها و نتیجه گیری های خود حکم واقعیت محض یا حقیقت را می دهد و به ان به عنوان فرض هایی که باید ازمون شوند نگاه نمی کند.به عبارت دیگر در این رویکرد تاکید بر این است که چگونه زوج ها رفتار یکدیگر را تفسیر می کنند و ان را مطابق با محتوای شناختی خود ارزیابی کرده غنا می دهند و در نهایت چگونه رفتارهای همسر خود ر ناشی از خودخواهی یا بی نزاکتی تعبیر می کنند. پیامد چنین برداشت و تفاسیری بروز رفتارها و واکنش های تهاجمی نسبت به طرف مقابل یا کناره گیری از اوست. در این موقعیت کسی که مورد حمله قرار گرقته نیز خود را مستوجب مجازات ندانسته، با حمله پاسخ داده و یا به سهم خود بیشتر فاصله می گیرد و بدین ترتیب تبادل رفتاری بیزار کننده بین زوجین افزایش می یابد (اپشتاین و شلزینگر[۲۴۰]،۲۰۱۲).
اپشتاین و ایدلسون[۲۴۱](۲۰۰۹) دریافتند که میزان باورهای غیرواقع بینانه درباره رابطه زناشویی پیش بینی کننده نیرومندی برای پریشانی زندگی زناشویی و انتظارهای منفی از درمان است و در نتیجه پیشنهاد می کنند که برنامه های درمانی برای رفع ناکارامدی رابطه باید مبتنی بر بارسازی شناختی فهرستی از باورهای غیرواقع بینانه رابطه زناشویی را فراهم اورده اند. این پرسش نامه ۵ باور را بررسی می کند.
۱- عدم توفیق ویرانگر است.
۲- از همسران انتظار می رود فکر خوان باشند.
۳- همسران نمی توانند تغییر کند.
۴- کمال جویی در رابطه جنسی.
۵- انعطاف ناپذیری نقش جنسیتی (یعنی، زنان و مردان از لحاظ نیازهایشان در رابطه زناشویی متفاوتند.) (برنشتاین[۲۴۲]،۲۰۰۵ ،به نقل از جعفری،۱۳۸۴ ).در واقع این نظریه به این مسئله اشاره دارد که این گونه باورها با سازگاری زناشویی همبستگی منفی دارد.البته همانطور که از عنوان این نظریه پیداست، رویکردی رفتاری - شناختی است. ساختار نظریه اولیه این رویکرد بر اساس تبادل اجتماعی است (تی بک و کلی،۲۰۱۰).
تی بک فرض می کند رابطه اجتماعی نتیجه در دسترس بودن تقویت و دو سویه بود. رضایت از ارتباط در زوجین ان شکل می گیرد و ادامه می یابد. رضایت از ارتباط در زوجین و احساس صمیمیت از تقویت فوری رفتار هر همسر بوسیله رفتار متقابل مثبت از سوی همسر دیگر بوجود می اید. امروزه ثابت شده است که این فرضیه تقابلی اشتباه است. روابط شاد دوسویه نیستند و یا حداقل در کوتاه مدت این گونه نیستند بلکه در عوض همسران شاد تمایل به پاسخدادن به رفتارهای همسرشان را ندارند و مثبت بودن راحتی زمانی که متقابل نباشد حفظ می کنند (جکوبستن و همکاران[۲۴۳]،۱۹۸۲؛به نقل از جعفری ،۱۳۸۴).
۴-۲-۱۳) تعداد صفحات فصل پنج…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۰۶
۴-۲-۱۴) تعداد صفحات بخش ضمیمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۰۸
۴-۲-۱۵) تعداد کلید واژه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۱۰
۴-۲-۱۶)تعداد کلید واژه مورد استفاده در عنوان پایان نامه……………………………………………………………………………………………………………۱۱۲
۴-۲-۱۷) تعداد اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۱۴
۴-۲-۱۸) تعداد فرضیه تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۱۶
۴-۲-۱۹) تعداد سوال تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۸
۴-۲-۲۰) وضعیت تعداد نمودارهای موجود در پایان نامه ها…………………………………………………………………………………………………………..۱۲۰
۴-۲-۲۱) وضعیت نوع نمودار در پایان نامه ها………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۲۲
۴-۲-۲۲) وضعیت تعداد جداول موجود در پایان نامه ها………………………………………………………………………………………………………………..۱۲۴
۴-۲-۲۳) وضعیت نوع ضمیمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۲۶
۴-۲-۲۴) نوع محدودیت های موجود در پایان نامه ها……………………………………………………………………………………………………………………۱۲۸
۴-۲-۲۵) نوع پیشنهادات موجود در پایان نامه ها…………………………………………………………………………………………………………………………..۱۳۰
۴-۲-۲۶) وضعیت تعداد منابع فارسی در پایان نامه ها…………………………………………………………………………………………………………………..۱۳۲
۴-۲-۲۷) وضعیت تعداد منابع انگلیسی در پایان نامه ها………………………………………………………………………………………………………………..۱۳۴
۴-۳) توصیف متغیرهای روش شناسی…………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۳۶
۴-۳-۱) وضعیت نوع هدف در پایان نامه ها…………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۳۶
۴-۳-۲) جامعه آماری……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۳۸
۴-۳-۳) تعداد حجم نمونه در پایان نامه ها……………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۴۲
۴-۳-۴) شیوه جمع آوری داده ها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۴۴
۴-۳-۵) وضعیت نوع داده در پایان نامه ها……………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۴۶
۴-۳-۶) روش تحقیق پایان نامه ها………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۴۸
۴-۳-۷) وضعیت روش نمونه گیری جامعه آماری……………………………………………………………………………………………………………………………۱۵۰
۴-۳-۸) روش گردآوری داده ها……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۵۲
۴-۳-۹) ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها……………………………………………………………………………………………………………………….۱۵۴
۴-۳-۱۰) فرمول به دست آوردن حجم نمونه………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۵۶
۴-۳-۱۱) نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………………………………………………….۱۵۸
۴-۳-۱۲) میزان ضریب آلفای پایایی………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۶۰
۴-۴) توصیف ساختار فیزیکی پایان نامه ها……………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۶۲
۴-۴-۱) چاپ مشخصات روی جلد (فارسی) …………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۶۳
۴-۴-۲) چاپ مشخصات پشت جلد (انگلیسی) ………………………………………………………………………………………………………………………………۱۶۳
۴-۴-۳) صفحه عنوان فارسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۶۴
۴-۴-۴) صفحه عنوان انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۶۵
۴-۴-۵) صفحه چکیده فارسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۶۶
۴-۴-۶) صفحه چکیده انگلیسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۶۷
۴-۴-۷) صفحه تقدیم……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۶۸
۴-۴-۸) صفحه تشکر………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۶۹
۴-۴-۹) صفحه گواهی دفاع……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۷۰
۴-۴-۱۰) صفحه ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۷۱
۴-۴-۱۱) صفحه تعهد اصالت پایان نامه………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۷۲
۴-۴-۱۲) صفحه منشور اخلاقی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۷۳
۴-۴-۱۳) صفحه ضمیمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۷۴
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱) مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۷۶
۵-۲) خلاصه تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۷۷
۵-۳) یافته های تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۷۸
۵-۳-۱) بخش اول: توصیف متغیرهای کلی…………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۷۸
۵-۳-۱-۱) تعداد کل پایان نامه ها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۷۸
۵-۳-۱-۲) قلمرو موضوعی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۷۸
۵-۳-۱-۳) قلمرو مکانی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۷۹
۵-۳-۱-۴) جنسیت پژوهشگران………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۷۹
۵-۳-۱-۵) وضعیت هدایت پایان نامه ها توسط استاد راهنما……………………………………………………………………………………………………….. ۱۷۹
۵-۳-۱-۶) وضعیت هدایت پایان نامه ها توسط استاد مشاور……………………………………………………………………………………………………….. ۱۸۰
این فصل در سه بخش کلی به شرح ذیل تشریح شده است.
۱-۳-۱۰-۲- بخش اول: گزارشها و صورتهای مالی سالانه و میاندوره ای
- ناشر بورسی مکلف است گزارشها و صورتهای مالی زیر را مطابق استانداردهای ملی و یا فرمهایی که توسط سازمان ارائه میشود، ظرف مهلت های مقرر تهیه و افشا نماید.
۲-۳-۱۰-۲- بخش دوم: مجامع عمومی
در این بخش وظایف ناشر در قبال مجامع عمومی تشریح می گردد. برخی از بندهای مهم بیان می گردد.
- ناشر موظف است زمان، تاریخ، محل تشکیل و دستور جلسه مجامع عمومی را در روزنامه های کثیرالانتشار و سایت اینترنتی خود درج و مراتب را حداقل ۱۰ روز قبل از برگزاری مجماع افشا نماید. دستور جلسه مجامع عمومی باید صریح و واضح باشد. موضوعات مهم از قبیل انتخاب اعضای هیئت مدیره، انتخاب حسابرس و بازرس قانونی، تقسیم سود و اندوخته ها و تغییر موضوع فعالیت، باید مشخصاً در دستور جلسه قید شود و قابل طرح در بخش"سایر موارد” نمیباشد.
- در صورتی که افزایش سرمایه در اختیار هیئت مدیره بوده و دستور جلسه هیئت مدیره تصویب اجرای افزایش سرمایه باشد، ناشر موظف است حداقل ۱۰ روز قبل از تاریخ برگزاری جلسه هیئت مدیره، مراتب را افشا و علاوه بر افشای فوری تصمیمات اتخاذ شده، حداکثر ظرف ۳ روز کاری پس از برگزاری مجمع، متن صورتجلسه مورد تایید اعضای هیات مدیره را افشا نماید.
۳-۳-۱۰-۲- بخش سوم: اطلاعات مهم
- ناشر موظف به افشای فوری اطلاعات مهم میباشد. برخی از مصادیق اطلاعات مهم به شرح زیر است:
الف – رویدادهای مؤثر بر فعالیت، وضعیت مالی و نتایج عملکرد ناشر
ب – تصمیمات و شرایط مؤثر بر ساختار سرمایه و تأمین منابع مالی ناشر
ج – تغییر در ساختار مالکیت ناشر
د – سایر اطلاعات مهم مؤثر بر قیمت اوراق بهادار ناشر و تصمیم سرمایهگذاران
۱۱-۲- دستورالعمل اجرایی “نحوه گزارشدهی دارندگان اطلاعات نهانی”
دستورالعمل اجرایی نحوه گزارشدهی دارندگان اطلاعات نهانی، در اجرای تبصره ۲ ماده ۴۶ قانون بازار اوراق بهادار در جلسه مورخ ۱۱/۱۰/۸۶ توسط هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار به تصویب رسید. برخی از بندهای مهم این دستورالعمل در اینجا بیان می گردد. متن کامل این دستورالعمل در پیوست ۳ ارائه میشود.
- شخص گزارشدهنده” مکلف است، اطلاعات مورد نظر از جمله اطلاعات معاملات اوراق بهادار به شرح “فرمهای شماره ۱ و ۲” این دستورالعمل را ظرف مهلتهای مقرر در این ماده به اطلاع سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت بورس اوراق بهادار تهران برساند.
- شرکت مکلف است فهرست"اشخاص گزارشدهنده” را مطابق “فرم شماره ۳” به سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت بورس اوراق بهادار تهران گزارش دهد. هرگونه تغییر در فهرست مزبور باید ظرف یک هفته اطلاع داده شود.
- مسئولیت صحت اطلاعات گزارش شده برعهده “شخص گزارشدهندهای” است که ذیل فرمهای مربوطه را امضا می کند.
۱۲-۲- آیین نامه انضباطی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس (مصوب شورای بورس مورخ ۱۸/۱۰/۸۴)
این آیین نامه در چهار قسمت به شرح ذیل تنظیم گردیده که متن کامل آن در قسمت پیوست ۴ ارائه شده است.
الف) وظایف شرکتهای پذیرفتهشده در بورس در ارتباط با مجامع عمومی
ب) وظایف شرکتها در ارتباط با تهیه صورتهای مالی
ج) وظایف شرکتها در ارتباط با سهامداران
د) ضمانت اجرایی
۱۳-۲- شفافیت اطلاعات
۱-۱۳-۲- ماهیت شفافیت گزارشگری در متون مالی
در نگاهی کلی، شفافیت یعنی دستیابی گسترده به اطلاعات مربوط و اتکاپذیر در خصوص عملکرد دورهای، موقعیت مالی، فرصتهای سرمایهگذاری، راهبری شرکتی و ریسک شرکتهای تابعه (بوشمن و اسمیت[۵۹]،۲۰۰۳). اما از دیدی دقیقتر، شفافیت عموماً به سه دسته تقسیم میشود؛
-
- تعریفهای مبتنی بر ذینفعان اطلاعات
-
- تعریفهای مبتنی بر مسئولیت پاسخگویی،
-
- شفافیت از ابعاد قانون (طاهری، ۱۳۸۹).
دسته اول: تعریف های مبتنی بر ذینفعان اطلاعات
ویش وانات و کافمن[۶۰](۱۹۹۲) بر این باورند که شفافیت یعنی افزایش جریان به موقع و اتکاپذیر اطلاعات اقتصادی،اجتماعی و سیاسی که در دسترس همه ذینفعان مربوط باشد. در نقطه مقابل آن، نبود شفافیت در اطلاعات به مفهوم ممانعت از دسترسی به اطلاعات صحیح و یا ارائه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار از کسب اطمینان نسبت به کفایت و مربوط بودن کیفیت اطلاعات ارائه شده تعریف شده است.
دسته دوم: تعریفهای مبتنی بر مسئولیت پاسخگویی
فلورینی[۶۱](۱۹۹۹) شفافیت را به عنوان افشای اطلاعاتی به وسیله شرکتها که برای ارزیابی عملکرد و انجام وظیفه پاسخگویی ضروری است، بر شمرده است. وی معتقد است شفافیت ابزاری است برای تسهیل فرایند ارزیابی عملکرد شرکتها.
“تاکید بر حق دسترسی به اطلاعات با در نظر گرفتن حریم هر دو طرف تهیهکننده و استفادهکننده و امکان ارزیابی عملکرد شرکتها با بهره گرفتن از این اطلاعات، در تعریفهای فلورینی برجستهتر شده است و دیدگاه مسئولیت پاسخگویی عمیقتری در بر دارد” (تجویدی، ۱۳۸۷).
به واقع، شفافیت ارتباط تنگاتنی با پاسخگویی دارد و علت وجود تقاضا برای شفافیت این است که بازار، شرکتها را بابت سیاستها و عملکردشان مسئول میداند.
دسته سوم: شفافیت از ابعاد قانون
بُعد سوم از شفافیت در حوزه مسئولیتهای قانونی است، زیرا شرکتها به منظور اجرای دو رویکرد فوق توسط دولت و مراجع قانونگذار، ملزم به پایبندی به الزامات افشا و شفاف سازی اطلاعات هستند. مجموع تعریفهای شفافیت نشان میدهد که وجه مشترک آنها، کیفیت در اطلاعات خروجی است (طاهری، ۱۳۸۹).
۲-۱۳-۲- نقش شفافیت در گزارشگری مالی
بر اساس چارچوب مفهومی گزارشگری مالی، اطلاعات مالی باید دوجنبه مربوط بودن و اتکاپذیری را داشته باشد .اما کیفیت اطلاعات در خصوص شفافیت، بیشتر از دیدگاه افشای اطلاعات مناسب و به موقع است (مدهنی[۶۲]،۲۰۰۹).
افشا به مفهوم انتشار اطلاعات است، اما عکس العمل حسابداران نسبت به اصل افشا چندان که باید، جالب نیست. امروزه افشای اطلاعات تنها محدود به اطلاعات مالی در چارچوب گزارشهای مالی نیست، بلکه شرکتها معمولاً دسته ای از اطلاعات غیرمالی را نیز با هدف اثرگذاری بر تصمیم های استفاده کنندگان افشا میکنند[۶۳].
شفافیت یکی از عوامل مهم اثرگذار بر جذابیت شرکت برای سرمایهگذاران و به عنوان یکی از عناصر اصلی در چارچوب نظامهای راهبری شرکتی است. میزان شفافیت بسته به تمایل و توان مدیریت برای تصحیح هرگونه تمایزهای آگاهی دهنده برای مشارکتکنندگان بازار است.
در درازمدت، بازارهای سرمایه تنها از طریق استقرار یک محیط اطلاعاتی شفاف پیشرفت خواهند کرد. در این محیط، شفافیت اطلاعات مالی نقشی انتقادی دارد. به واقع، شرکتهایی که در تحقق استانداردهای شفافیت ناتوانند، ریسک زیادی دارند که اعتبار مدیران آنها را تحت الشعاع قرار میدهد. در این حالت، این شرکتها با کاهش اعتماد سرمایهگذاران و سهامداران مواجه خواهند بود که منجر به زیان بازار سرمایه و کاهش جایگاه اعتباری شرکت و کاهش نقدشوندگی در بازار خواهد شد(صادقی،۱۳۹۱).
از طرفی دیگر مدهنی (۲۰۰۹) معتقد است که مزایایی با اهمیت در افشای داوطلبانه برای ایجاد یک سیستم شفاف وجود دارد. افشای داوطلبانه اطلاعات وگزارشگری مالی شفاف در درازمدت به شرکتها کمک میکند تا مزایای رقابتی ایجاد کنند.
بوشمن و همکاران (۲۰۰۱) یک طرح ارزیابی برای شفافیت شرکتی ایجاد کردند که در قیاس با شاخصهای شفافیت مورد استفاده در سایر بررسیها، جامعتر بود. آنها شفافیت را در سه طبقه اندازهگیری کردند؛
اندازهگیری کیفیت گزارشگری شرکت شامل حجم، اصول ارزیابی، به موقع بودن و قابلیت اعتبار افشای شرکتها (یعنی کیفیت حسابرسی)
اندازهگیری حجم به دست آوردن اطلاعات خصوصی شامل تحلیل و رواج جدول های ترکیبی سرمایهگذاری و فعالیتهای تجاری داخلی، و
اندازهگیری کیفیت اطلاعات شامل ارائه و مالکیت خصوصی یا عمومی رسانه ها با هدف اطلاع رسانی و حضور در اذهان عمومی.
۱۴-۲- آیا شفافیت همیشه مطلوب است!؟
عشق و نفرت هر دو مانع هستند. هر دو جلوی چشم انسان مثل یک عینک و حائل رنگی عمل میکنند و آدمی را از دیدن صحیح باز میدارند. همانگونه که عاشق، زشتیها و عیوب معشوق را نمیبیند و حتّی عیوب را، حسن و نیکی میبیند بالعکس، شخص متنفر محاسن طرف مقابل را ندیده، هرچه میبیند زشتی و بدی است. عشق و نفرت، کور و کر میکند.
امیر بیان علی۷ چه زیبا میفرماید:
«من عشق شیئاً اعشی بصره و امرض قلبه»[۲۴۱]
قرآن کریم نیز روی این مسئله تکیه میکند و آن را جزء اصول معارف راجع به شناخت برمیشمرد. مسئله کوشش کردن برای بیطرف ماندن و خوب قضاوت نمودن: )أَ فَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً([۲۴۲] در مورد کسی است که عمل بدش در نظر خودش خوب جلوه میکند. چنین انسانهایی دچار خطاء در برداشت میشوند.
)هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً([۲۴۳]
از آیات قبل فهمیده میشود که در حقیقت اینها زیانکارترین مردم هستند چرا که بر اثر اعمال و کردارشان دچار قلب در برداشت شده و چیزهای بد را خوب مینگرند.
۱۵- پرخوری و حرامخواری مانع فطانت و زیرکی در ادراک
پرخوری که مورد نهی اسلام است و یکی از رذایل شمرده میشود باعث کم شدن فهم آدمی میگردد. در روایات اسلامی آمده است که: شکمهایتان را پر نکنید که نور معرفت در دلها را خاموش میگرداند.
حضرت علی۷ میفرمایند: «لا تجتمع الفطنه و البطنه»[۲۴۴]
«البطنه تحجب الفطنه»[۲۴۵] و در سفارشهای لقمان حکیم به فرزندش آمده است: چون معده پر شود، قوه فکر و اندیشه میخوابد و حکمت و دانایی لال میشود و اعضاء و جوارح از عبادت باز میایستد.
رسول مکرّم اسلام۶ میفرمایند: «لا تشبعوا فیطفأ نور المعرفه من قلوبکم.»[۲۴۶]
کسی که بیش از اندازه غذا میخورد هرگز حکیم نمیشود؛ زیرا روح الهی که امانت خداست، مجبور میشود این بدن را اداره نماید و تمام وقت خود را صرف برطرف نمودن احتیاجات بدن و جسم نماید و دیگر نمیتواند به اموری دیگر بپردازد.
پیامبر اسلام۶ میفرمایند:
«ایّاکم و فضول المطعم فإنّه یسم القلب بالقسوه و یبطئ بالجوارحِ عن الطّاعه و یصمّ الهمم عن سماع الموعظه»[۲۴۷]
از غذای اضافی بپرهیز که قلب را پر قساوت میکند و از اطاعت حق تنبل میسازد و گوش را از شنیدن موعظه کر میکند.»
غذای حرام نیز در معرفت انسان اثر منفی میگذارد.
هر غذای و دوای ناپاک مصرف شده به وسیله انسان، در دو قوس نزول و صعود او، تأثیر اساسی و ظهور تغییرناپذیر دارد. در قوس نزول، تنزّل کرده و به صورت نسل او ظهور میکند و فرزندان ناصالح، تحویل میدهد و در قوس صعود نیز، به اندیشه تبدیل میگردد، هرگز خوردنیها و نوشیدنیهای حرام، برهان عقلی و عرفان فطری نمیشود. بلکه در مسیر صعودی به مغالطات، شبهات، موهومات، رسومات و رسوبات جاهلی تبدیل میگردد که در نقطه تقابل با معرفت و ادراک ناب و بیپیرایه است.[۲۴۸]
در حدیث معروف امام حسین۷ در روز عاشورا، بعد از ایراد آن سخنان پرمحتوا و گیرا در برابر لشکر لجوج و قساوتمند کوفه، هنگامی که ملاحظه نمود آنها حاضر به سکوت و گوش دادن به سخنانش نیستند، فرمود: «آری شما حاضر به شنیدن سخن حق نیستید زیرا «ملئت بطونکم من الحرام فطبع الله علی قلوبکم» شکمهای شما از غذاهای حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهای شما مهر زده است (و هرگز حقایق را درک نمیکنید)[۲۴۹]
۱۶- اغواء شیطان مانع فهم صحیح و القاء شیطان باعث سهو و نسیان
«شیطان با ایجاد وهم جلوی فهم را میگیرد.»[۲۵۰]
کار شیطان آن است که خاطرات بدآموز، مغالطهها، شبههها و خیالات واهی را در دل دوستان خود انباشته کند و آنان را به جدال فرهنگی با مؤمنان، وا دارد.
)وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ([۲۵۱]
شیطان، تنها با شیوههای عملی و واداشتن انسان به گناه، او را نمیفریبد، بلکه از زمینههای علمی نیز بهره میگیرد. نه تنها بزم شبانه گنهکاران را میآراید و رونق میدهد، که محقق شب تا سحر به تحقیق نشسته را نیز رها نمیکند. و با بهره گرفتن از مغالطه، میکوشد وهم او را به جای عقل او بنشاند و با جابجایی واهمه و فاهمه، تحقیقات او را به اشتباه و انحراف بکشاند.»[۲۵۲]
)یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً([۲۵۳]
القای شیطان باعث سهو هم میشود.
امیرمؤمنان علی۷ میفرماید:
«لمّتان: لمّه من الشیطان و لمّه من الملک، فلّمه الملک الرّقَه و الفهم و لمّه الشّیطان ألسّهو وَ القسوه.»[۲۵۴]
دو گونه القاء وجود دارد: القاء شیطانی و القای فرشته (رحمانی)، القای فرشته باعث خرّمی قلب و فزونی فهم است و القاء شیطانی موجب سهو و قساوت قلب میگردد.
۱۷- میل به باطل
)فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ([۲۵۵]
میل به باطل، باعث دور شدن از حق شده و آدمی را به سوی تبهکاری و انحراف پیش میبرد. در حقیقت میل به باطل باعث گریزان شدن دلها میگردد. انحراف از مسیر حقّ اگرچه در ابتداء راه بسیار اندک باشد، امّا رفته رفته این انحراف باعث تغییر در مسیر گشته و انسان از ناکجاآباد سر در میآورد و از مقصود حقیقی بسیار دور میشود.
۱۸- لجاجت و تعصّب بیجا مانع تفکّر، استدلال و حقّبینی
علم به تنهایی برای هدایت یافتن کافی نیست، روحیهی حقپذیری هم لازم است. حضرت علی۷ میفرمایند: «لیس للجوج تدبیر»[۲۵۶] شخص لجوج مدیریّت و تدبیر ندارد. همانطور که میبینید حضرت لجاجت را یکی از موانع تدبیر در امور میداند. لجاجت به گونهای است که آدمی را از درک حقایق و بدیهیّات باز میدارد. تعصّب هم سدّ راه شناخت است. دستگاه اندیشه انسان طوری آفریده شده است که اگر روح انسان از نظر عاطفی، رنگ به خصوصی داشته باشد، نمیتواند حقایق را آنگونه که هست ببیند، بلکه مطابق آن رنگ میبیند. تعصّب میتواند انسان را حتّی به توجیه بدیها بکشاند. امّا اگر تعصّب نبود انسان آزاد از هر قیدی میتواند بهتر و شفافتر قضاوت کند.
۱۹- بهانهجویی باعث قساوت قلب
در قرآن مجید خداوند منّان خطاب به قوم بنیاسرائیل، پس از داستان بقره و بهانهجوییهای مکرّر این قوم میفرماید: )ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً…([۲۵۷]
یعنی بهانهجوییها باعث قساوت قلب شد پس قلبتان مثل سنگ سخت شد و یا سختتر از سنگ، چرا که سنگ گاهی میشکافد از آن چشمهای میجوشد امّا قلب شما از سنگ هم سختتر است یعنی نه حرف و سخنی در آن فرو میرود و از آن چشمه حکمتی سرازیر میگردد. کنایه از این که بخاطر انسداد مجاری ادراک نه مطلب نویی را میپذیرید و نه تراوشات معرفتی از قلب بسته شما خارج میشود.
۲۰- غفلت، گمراهی جان
غفلت یکی دیگر از رذایلی است که آثار سوءش در خرد و جان انسان بسیار مخرّب است. طبق آیات الهی، غفلت از یاد خداوند راه را برای نفوذ شیطان در دل انسان هموار میسازد.
)وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ([۲۵۸]
غفلت از خدا گاهی انسان را «کور» میکند، گاهی «احول» دوبین میکند و گاهی هم انسان را به «سراب» میکشاند، چون اهل بصیرت نیست، سراب را آب میبیند، کوری، دوبینی، سرابزدگی نتیجه غفلت است.[۲۵۹]
در حقیقت غفلت سرچشمه اصلی بدبختیهاست.
)وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَلَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ([۲۶۰]
در حقیقت اینها گوش دارند امّا اهل سمع نیستند، چشم دارند امّا اهل بصیرت نیستند، اهل خیال هستند اهل تفکّر و تعّقل نیستند.
حضرت علی۷ غفلت را گمراهی جان میداند. «الغفله ضلال النّفوس»[۲۶۱]
امام باقر۷ میفرماید: «ایاک و الغفله ففیها تکون قساوه القلب»[۲۶۲]
پیامبر اسلام۶ در پاسخ به این سؤال که علامت غفلت چیست فرمودند: «امّا علامه الغافل فاربعه العمی و السّهو و اللّهو و النّسیان»[۲۶۳] یعنی نشانههای غافل چهار چیز است: نابینایی (بستن چشم بر روی حقایق)، و سهو و لهو و نسیان (به گونهای که گرفتار فراموش کاری) و سردرگمی و همچنین سرگرمی به شهوات و عدم توجّه به سرنوشت آینده خویش میشود.
آیا برای چنین شخصی ادراک و معرفتی ناب حاصل میشود؟
۲۱- شقاوت و محرومیّت از علم
رذیله شقاوت باعث دوری انسان از علم و معرفت است.
رسول مکرم اسلام۶ میفرمایند:
«… العلم إمام العمل و العمل تابعه، یلهم به السعداء، و یحرمه الأشقیاء.»[۲۶۴]
دانش پیشوای عمل و عمل پیرو آن است. به نیکبختان دانش الهام میشود. و شوربختان (اشقیاء) از آن محروم میشوند.
بنابر آنچه که از این روایت فهمیده میشود یکی از موانع علم و معرفت، شقاوت است وانسان شقی از نعمت بزرگ علم و معرفت و ادراک محروم است. البته باید توجّه داشت که مراد از معرفت و علم در این روایت، آن دسته از علومی نیست که با حسّ و تجربه بدست میآید چرا که بسیاری از دانشمندان علوم تجربی و علوم انسانی در طول تاریخ از صف سعادتمندان نبودهاند. و البته برخی از مفسّرین مراد از نفی علم در دنیا از مجرمین را به نفی از پیروی از علم تفسیر نمودهاند. و گفتهاند که مراد از نفی علم در آخرت نیز این است که وقتی سر از قبر برمیآورند جهالتی که در دنیا براساس آن زندگی کردند گریبانشان را خواهد گرفت و اعمالشان از ایشان منفکّ نمیشود.[۲۶۵]
۲۲- فسق موجب گمراهی ومانع شناخت حقایق
فسق از جمله رذایلی است که باعث ضلالت و عدم دستیابی به هدایت است. قرآن کریم در این باره میفرماید: )وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقِینَ([۲۶۶]
این رذیله فسق است که موجب ضلالت و گمراهی شخص شده و او را از نعمت هدایت محروم نگه میدارد.
۲۳- ترک عمل موجب از دست دادن علم
در این مدل افراد بیانگر مدیران و کارکنان درون سازمان است و به آن چیزی که می توان انجام دهد حتی بصورت جمعی سرمایه انسانی اطلاق می شود. سیستم، دانش موجود در سازمان است که مستقل از افراد است و بازار، شامل روابط سازمان با بیرونی ها است مانند عرضه کنندگان، توزیع کنندگان و مشتریان .این سه جزء مدل ،بطور نزدیکی بهم پیوسته شده اند .برای مثال موفقیت یک تکنولوژی جدید به شایستگی و آموزش کارکنان بستگی دارد (گلدی صدقی ،۱۳۸۶،ص ۶۵ ).
۲-۴- بخش سوم: روش های اندازه گیری سرمایه فکری
۲-۴-۱- طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه فکری
سیستم های حسابداری کنونی هنوز هم تحت تاثیر عوامل سنتی کار، مواد و سرمایه مالی می باشد و اهمیت دانش بعنوان عاملی موثر در تولید و ایجاد ثروت در آنها نادیده گرفته می شود. این در حالیست که نگرش واقع بینانه به اهمیت در حال گسترش سرمایه های ناملموس، نیاز ما را به این سرمایه ها را دوچندان نموده است.در محیط تجاری کنونی، اندازه گیری ارزش سازمانی با بهره گرفتن از روش های سنتی حسابداری ناکافی می باشد چرا که اغلب ارزشهای محاسبه شده به روش سنتی با ارزش اقتصادی امروزی آنها نا مرتبط می باشد.
روش های سنتی، ارزش نهفته در مهارت، تجربه، قابلیت یادگیری افراد و همچنین ارزش موجود در شبکه ارتباطات میان افراد و سازمان ها نادیده می گیرد. تلاش های زیادی جهت تشریح تفاوت میان ارزش بازاری شرکتها انجام گرفته است. مشهورترین این روشها روش ترازنامه نامرئی، کنترل دارارییهای ناملموس و کارت نمره متوازن، روش ارزش افزوده اقتصادی، روش شاخص سرمایه فکری، روش کارگزار تکنولوژی، روش نرخ باده دارایی ها، روش تشکیل سرمایه بازار، روش سرمایه فکری مستقیم، روش جهت یابی تجاری اسکاندیا، روشهاس مالی و مدل مدیریت سرمایه فکری که در زیر به تحلیل ویژگی های هر یک از این روش ها توسط علی اصغر انوری رستمی اشاره خواهد شد:
۲-۴-۱-۱- ارزش افزوده اقتصادی[۸۳]
در این روش از معیارهایی نظیر بودجه بندی سرمایه ای ، برنامه ریزی مالی ، تعییین هدف، اندازه گیری عملکرد، ارتباط با سهامداران و جبران خدمات تشویقی برای تعیین راههایی که از طریق آنها ارزش شرکت افزوده یا کم می شود، استفاده می شود. نقاط قوت این روش همبستگی آن با قیمت سهام است. از آنجایی که این روش به طور گسترده ای در مجامع مالی پذیرفته شده و از معقولیت برخوردار است، میتواند مشروعیت شرکت را در بازارهای مالی افزایش دهد.عیب عمده این روش پیچیدگی آن میباشد. از آنجائیکه این روش از دارایی های دفتری با اتکا به هزینه های تاریخی بهره می گیرد و ارزش دفتری نیز با ارزش بازار فعلی مطابقت چندانی ندارد، ممکن است جهت بیان کمی ارزش داراییهای ناملموس، چندان مناسب نباشد.
۲-۴-۱-۲- کارت نمره متوازن[۸۴]
این روش ابزاری را جهت ایجاد ثبات در استراتژی های آینده شرکت بدست می دهد. این روش شرکتها را قادر می سازد تا نتایج مالی را همزمان با نظارت و کنترل در ایجاد ظرفیت ها و اکتساب دارایی های ناملموسی که به آنها برای رشد در آینده نیاز دارد ، دنبال کنند. این شیوه بیانگر نوعی کمبود جدی در سیستمهای مدیریت سنتی و ناتوانی آنها در مرتبط نمودن استراتژی بلند مدت شرکت با فعالیت های کوتاه مدت شرکت می باشد. این روش گذشته و حال شرکت را با آینده اش مرتبط می نامید و ابزاری در اختیار مدیریت شرکت قرار می دهد تا استراتژی های گوناگونی را برای شرکت تعریف وآنها را کنترل نماید. این روش شرکت را قادر می سازد تا نتایج مالیش را تحلیل نماید و استراتژی شرکت را اجرا نماید. “کاپلان ” و “نورتون” معتقدند که این روش نوعی سیستم اندازه گیری است که با بهره گرفتن از معیارهای کیفی، میزان استراتژی به اجرا درآمده شرکت را نشان می دهد. این روش اهداف و معیارها را از چهار زمینه یا دیدگاه نشان میدهد این دیدگاه ها عبارت است از دیدگاه مالی، دیدگاه مشتری، دیدگاه فرایندهای داخلی و دیدگاه نوآوری و یادگیری. این روش تا حدی ایستا بوده و برای هر شرکت خاص می باشد (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۶، ص ۷۹).
۲-۴-۱-۳- ترازنامه نامرئی
این روش به منظور نشان دادن دارایی های شرکت مبتنی بر دانش طراحی شده است. این روش در واقع توسعه ای در حسابداری منابع انسانی به شمار می آید. در این روش، سرمایه فکری شرکت به دو دسته سرمایه فردی و سرمایه ساختاری تقسیم می شود. شاخص اصلی سرمایه فردی همانا شایستگی های حرفه ای و خبرگی کارکنان کلیدی که استراتژی یک شرکت را تشریح می کنند، می باشد. سرمایه ساختاری نیز شامل مزیت رقابتی یک شرکت و تواناییهای کارکنان آن مانند شهرت، تجربه و روشهای خاص تولیدی می باشد. این مدل مبتنی بر معیارهای کیفی است و توانایی ارزیابی کمی ارزش سرمایه فکری را ندارد (جعفری و همکاران ،۱۳۸۷،ص ۱۲).
۲-۴-۱-۴- کنترل دارایی های ناملموس[۸۵]
این روش در پی اندازه گیری دارایی های ناملموس شرکت به روش ساده می باشد. در این راستا معیارهای مناسب متعددی را معرفی نموده و هدف از آن ایجاد بینش و دیدگاهی جامع از موقعیت سرمایه فکری شرکت می باشد. در این روش ضروری است تا معیارها با واقعیت های هر شرکت مطابقت داده شده و تعدیل شود. عیب عمده این روش در آن است با تمامی شرکت ها و موقعیت ها قابل انطباق نی باشد. از این روش همچنین برای طراحی سیستم های اطلاعاتی و یا انجام ممیزی ها بهره گرفته می شود(گلدی صدقی،۱۳۸۶،ص ۶۵).
۲-۴-۱-۵- روش جهت یابی تجاری اسکاندیا[۸۶]
این روش بر اساس منطق و مفهوم ارائه شده در روش ترازنامه نامرئی بنا هاده شده است و شرکت اسکاندیا مبدع آن به شمار می آید. این شرکت عملکردش را بر اساس ۳۰ شاخص عملکردی کلیدی در زمینه های مختلف نظارت مینماید. این روش علاوه بر زمینه های سنتی مالی، به مشتریان، منابع انسانی و توسعه و بازار آفرینی نیز نظارت دارد. این روش ،شاخص های مشتری محوری عبارتند از:تعداد حساب های مشتریان ،تعداد واسطه ها و تعداد مشتریان از دست رفته؛ شاخص های فرایند محوری در آن عبارتند از: تعداد حساب های مشتریان به ازای خالص تعداد کارکنان و هزینه های مدیریتی به خالص کارکنان؛ شاخص های انسان محوری در آن عبارتند از:میزان گردش پرسنل، نسبت مدیران، نسبت زنان مدیر و نسبت هزینه های آموزش به کارکنان؛ و در نهایت شاخص های مبتنی بر توسعه و بازآفرینی در آن عبارتند از: شاخص رضایت کارکنان؛ هزینه های بازیابی به خالص مشتریان و سهم ساعات آموزش. این روش در دنیای امروزه روشی آرمانی و مطلوب به شمار آید. این روش علی رغم کاملتر بودن در زمینه تشریح بهتر عملکرد تجاری، قادر به کمی سازی ارزش سرمایه فکری نمی باشد (همان منبع، ص۷۲).
۲-۴-۱-۶- شاخص سرمایه فکری
در جایی که فعالیتهای نسل اول، اطلاعاتی را در خصوص اجزای مجرد سرمایه فکری بدست میدهند، این شاخص فعالت های نسل دوم را معرفی می نماید (شاخص هایی که بر تصویر کلی از فرایند ایجاد ارزش در شرکت تمرکز می نماید). این روش در تلاش است تا شاخص های پراکنده را در مجموعه ای واحد ارائه نماید و میان تغییرات حاصله در سرمایه فکری و تغییرات در ارزش بازاری شرکت ها همبستگی ایجاد نماید. این معیار جنبه های مختلفی را در بر می گیرد. مزایای این روش در آن است که معیاری غیر متعارف را ارائه می نماید، بر نظارتی پویا در خصوص سرمایه فکری متمرکز می باشد، توان احتساب عملکرد دوره های قبلی را داشته و نگرشی واحد، کلی و جامع از شرکت ارائه می نماید. این معیار گامی به پیش تلقی می شود چرا که به مدیران این اجازه را می دهد تا تاثیراتی که یک استراتژی بخصوص در سرمایه فکری شرکت دارد را درک نماید و گزینه های متعدد را با هم مقایسه نمایند تا مشخص شود کدامیک از آنها از حیث سرمایه فکری مرجع می باشند.
شاخص سرمایه فکری همچنین موجب الگوبرداری منظم از فعالیت های مبتنی برآینده می کردد. این اقدام موجب مقایسه هایی در سطوح واحد تجاری و شرکت می گردد.
۲-۴-۱-۷- نرخ بازده دارایی ها
نرخ بازده دارایی های شرکت نرخی است که می توان آن را با متوسط صنعت مقایسه کرد تا اختلاف آن با متوسط صنعت بدست آید. اگر اختلاف مذکور صفر یا منفی باشد، شرکت از سرمایه فکری اضافی برخوردار نیست. اگر این اختلاف مثبت باشد، فرض می شود که شرکت در صنعت خود از سرمایه فکری اضافی برخوردار است. در صورت وجود مازاد بازده نسبت به صنعت، این میزان بازده دارایی های اضافی در متوسط دارایی های ملموس شرکت ضرب می شود تا متوسط عایدات اضافی سالیانه شرکت، محاسبه شود. تقسیم این عایدات اضافی بر متوسط هزینه سرمایه شرکت، ارزش سرمایه فکری شرکت را بدست می دهد. مزیت عمده این روش، فرمول ساده آن و قابل دسترس بودن تمامی اطلاعات مورد نیاز در صورت های مالی تاریخی شرکت می باشد. عیب عمده این روش در فقدان ارائه اطلاعاتی است که مدیران برای مدیریت موثر سرمایه فکری به آنها نیازمند می باشند.
۲-۴-۱-۸- روش تشکیل سرمایه بازار
این روش، معیاری از ارزش بازار، سرمایه فکری شرکت را ارائه می دهد. در این روش فرض بر این است که تشکیل سرمایه اضافی یک شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام آن، همانا بیانگر سرمایه فکری موجود در آن می باشد. این روش مبتنی بر عرف بازارها سرمایه و برآورد قیمت سهام است. در این روش جهت سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری ضروری است تا صورت های مالی تاریخی در مقابل اثرات تورم یا هزینه های جایگزینی آنها تعدیل شوند. گرچه یکی از اهداف اندازه گیری سرمایه فکری، تشریح اختلاف میام ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها است، اما این نوع تشریح و تفسیر قادر به بیان این حقیقت نمی باشد که داراییهای ناملموس شرکت تنها پدید آورنده این اختلاف بودهاند. بر اساس روش یاد شده، سرمایه فکری در شرکت های تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات، تمامی ارزش شرکت را تشکیل خواهد داد چرا که تفاوت فاحشی میان ارزش بازار و ارزش دفتری پایین اینگونه شرکت ها وجود دارد.
۲-۴-۱-۹- کارگزار تکنولوژی
این نگرش نوعی پیشرفت در امر سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری به شمار می آید چرا که شرکت را قادر می سازد تا ارزش پولی سرمایه فکریشان را محاسبه نمایند.” بروکینگ” سرمایه فکری را ترکیبی از چهار جزء داراریی های بازار، دارایی های مبتنی بر انسـان، دارایی هـای مالکیت معنوی، داراییهای زیربنایی می داند. دارایی های بازار مزایای بالقوه ای که یک سازمان از دارایی های غیر ملموس مرتبط با بازار کسب میکند را متعادل می کند. داراییهای مبتنی بر انسان به تخصص ها و توانایی های تخصصی موجود، ظرفیت خلاقیت و حل مساله، رهبری و مهارت های مدیریتی که در نمودار کارکنان سازمان ارائه می کردند، مرتبط می باشد.
دارایی های مالکیت معنوی به مکانیزم های قانونی لازم جهت حفظ شرکت و دارایی های زیر بنایی آن مانند دانش فنی، حقوق تکثیر، حقوق طراحی و نشانهای تجاری و خدماتی مربوط می باشد. در نهایت، دارایی های زیر بنایی شامل آن دسته از تکنولوژی ها، متدولوژی ها و فرایند هایی است که سازمان را قادر می سازد تا به وظایف خود عمل کند و دربردارنده فرهنگ شرکت، روش های ارزیابی ریسک، روش های مدیریت نیروهای فروش، ساختار مالی، پایگاه های اطلاعاتی بازار و یا مشتریان و سیستمهای ارتباطی می باشد (بروکینگ،۱۹۹۷، ص۱۳)[۸۷].
۲-۴-۱-۱۰- روش سرمایه فکری مستقیم
تاکید این روش اندازه گیری ارزش سرمایه فکری ابتدا بر شناسایی اجزای مختلف آن و سپس ارزیابی هر یک از این اجزا قرار گرفته است. با تعیین اجزای سرمایه های فکری شرکت(نظیر سرمایه مشتری نظیر وفاداری مشتریان، مالکیت فکری نظیر حقوق اختراعات ، دارایی های فنی نظیر دانش فنی ، دارایی های انسانی نظیر آموزش و دارایی ساختاری نظیر سیستم های اطلاعاتی) و تعیین ارزش هر یک از این اجزاء می توان ارزش کلی سرمایه فکری شرکت را محاسبه نمود. این روش پیچیده ترین اما دقیق ترین ابزار اندازهگیری سرمایه فکری است. عیب اصلی این روش در ضرورت شناسـایی تعداد زیادی از اجزا و یا ارزش گذاری هر یک از آنها می باشد که موجب پر هزینه و پیچیده شدن این روش میگردد (جعفری و همکاران،۱۳۸۷، ص۸).
۲-۴-۱-۱۱- روش های مالی و مراحل اندازه گیری مالی سرمایه فکری
بر اساس این روش سرمایه فکری یک شرکت متنمودار از سرمایه انسانی، سرمایه مشتری و سرمایه ساختاری است و نقاط تلاقی آنها با هم ترکیبی از سرمایه فکری را نشان می دهد. ترکیب سرمایه انسانی و مشتری منجر به روابط افراد و نزدیکی آنها با مشتریان و بکار گیری خلاقیت های آنها جهت پاسخگویی به نیازهای خاص مشتریان می گردد. ترکیبی سرمایه ساختاری و مشتری منعکس کننده توانایی شرکت در انتقال نامهای تجاری به مشتریان است و به کیفیت ارزشی که مشتریان بنام تجاری شرکت می دهند مرتبط می باشد.
ترکیب سرمایه انسانی و ساختاری در فرایند دانش نهفته است بعنوان مثال، می توان به اشتراک در بهرهگیری از دانش و یا انتشار ان اشاره نمود. این روش قادر به اندازه گیری پولی سه جزء یاد شده بوده و ابزار مناسی را جهت ارزیابی، مدیریت و مقایسه عملکرد شرکت ها در طول زمان به مدیران ارائه می کند. جهت سنجش و ارزش گذاری مالی سرمایه های فکری، مراحل زیر پیشنهاد می گردد:
گام ۱- تعیین سرمایه فکری مشهود:
ارزش بازار = ارزش ملموس + ارزش ناملموس
ارزش بازار = ارزش دفتری+ ارزش سرمایه فکری مشهود
ارزش بازاری قابل دسترس = ارزش بازار + فرسایش سرمایه فکری
ارزش بازاری قابل دسترس = سرمایه ملموس + (سرمایه فکری مشهود + فرسایش سرمایه فکری)
گام ۲- شناسایی اجزای مرتبط با سرمایه فکری
گام ۳- تخصیص اوزان مناسب با اجزای سرمایه فکری بر اساس تجربه و شناخت آنها
گام ۴ – تعدیل ضرایب هم بستگی
گام ۵ –ارزش گذاری
۲-۴-۱-۱۲- مدل مدیریت سرمایه فکری
زمانی که از سنجش و اندازه گیری صحبت می کنیم ، ابتدا ضروری است تا منابع غیر ملموس و حیاتـی شرکت که نیازمند نظارت مدیریت هستند را به منظور نیل به اهداف استراتژیک یا برای ارتقای مزیت اصلی آنها شناسایی نموده و سپس باید اشخاص ثابتی که دارای اطلاعات مفیدی درباره ارزش واقعی شرکت هستند را شناسایی کرد. فرایند مدیریت سرمایه فکری دارای سه مرحله اساسی شناسایی، اندازهگیری و مدیریت این منابع می باشد که در ذیل به تشریح آن خواهیم پرداخت.
شناسایی
در این مرحله شرکت ها تمرکز خود را بر متغییر های ایجاد کننده ارزش فعلی شرکت قرار می دهند . در نهایت شبکه ای از منابع و فعالیت های ناملموسی که با اهداف استراتژیک شرکت مرتبط هستند به وجود می آید. همیشه مجموعه ای از منابع ناملموس ولی حیاتی در شرکت ها وجود دارد که به حفظ و ارتقای مزیت رقابتی آنها و یا رسیدن آنها به اهداف استراتژیک کمک می کند.
نمودار ۲-۱۰- شبکه منابع و فعالیت های ناملموس (منبع: گلدی صدقی ،۱۳۸۶ ،ص۸۷)
اندازه گیری
پس از شناسایی، باید معیارهایی را برای اندازه گیری منابع ناملموس توسعه داد. هم معیارها و هم منابع ناملموس را می توان به روش های مختلفی تقسیم بندی نمود، ابتدا باید دو سطح تجزیه و تحلیل را از هم جدا نمود:
سطح منابع ناملموس
سطح فعالیت های ناملموس
شبکه منابع وفعالیت های ناملموس و ویژگی های اصلی سیستم اندازه گیری توسعه یافته در نمودار۲-۱۰ و جدول ۲-۲ ارائه شده است.
جدول ۲-۲- ویژگی های اصلی سیستم اندازه گیری (منبع: گلدی صدقی ،۱۳۸۶ ،ص۸۸)۱