شهید مطهری در این راستا چنین می فرمایند:
« انسان در اثر اینکه معتقد به یک سلسله خرافات مىشود، در اثر اینکه گرفتار تعصب و تحجر مىشود، این فرشتهاى که خداى متعال در باطن او به نام قوه عقل قرار داده است، مثل ملائکهاى که در چاهى محبوس باشند در تن انسان محبوس باقى مىماند. پس اگر انسانى گرفتار خرافهاى( تعصبی) شد عقل و فکرش در حبس مىماند و زندانى مىشود ».[۳۶۹]
به نظر می رسد درواقع ایشان یک رابطه تقابلی بین تعصب و عقل قائل شدند.کسی که تعصب بورزد فکر و اندیشه و عقل آن از کار می افتدودرتشخیص راه درست از نادرست،راه اشتباه را در پیش خواهد گرفت.
۲-۲- پ) تعصب سبب محرومیت از شناخت
درآیه ۵ فصلت می خوانیم : «وَقالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّهٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ وَ فِی آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ ؛گفتند:دلهاى ما از آنچه ما را بدان دعوت مىکنى در پرده است و گوشهایمان سنگین است و میان ما و تو حجابى است. ».
متعصبان لجوج گوش شنوا ندارند، گویى کرند و هیچ نمىشنوند، گوش ظاهرشان سالم است، ولى روح شنوایى و درک حقایق را از محتواى کلام از دست داده اند.اما عکس العمل منفى این کوردلان به همین جا ختم نمىشد، بلکه تلاش و کوشش داشته که پیامبر(صلی الله و علیه واله وسلم) را از دعوت خود مایوس سازند، و به او ثابت کنند که در مقابل دعوت تو گوش شنوایى در این دیار نیست، و بیهوده تلاش مکن! آنها گفتند: قلبهاى ما در برابر دعوت تو در پوششهایى قرار گرفته، و گوشهاى ما سنگین است، و میان ما و تو حجابى وجود دارد.عقل و فکر ما گویى در محفظههایى قرار گرفته که چیزى در آن وارد نمىشود!
” اکنه” جمع” کنان” به معنى پوشش است، نه یک پوشش که در حقیقت پوششهاى جهل و تعصب، پوشش لجاجت و عناد، پوشش تقلید کورکورانه و مانند آن قلبهاى آنها را فرا گرفته بود.آنها مىگفتند: علاوه بر این که” عقل” ما چیزى درک نمىکند” گوش” ما هم سنگین است، و سخنان تو را نمىشنویم؛ یعنى هم مرکز اصلى از کار افتاده و هم ابزار و وسیلهها.از همه اینها گذشته گویى در میان ما و تو پرده ضخیمى کشیده شده که اگر گوش سالمى هم مىداشتیم صدایت به گوش ما نمىرسید، پس چرا این همه خود را خسته مىکنى، فریاد مىزنى، دل مىسوزانى، شب و روز تبلیغ مىکنى، ما را به حال خود بگذار که در اینجا کالاى تو مشترى ندارد! تو بر دین خود و ما هم بر آئین خود! تمام فاصله میان ما و تو را حجابى پر کرده بدیهى است، و البته حجابى که تمام این فاصله را در بر گیرد باید بسیار ضخیم باشد، و طبیعى است سخن گفتن از پشت چنین حجاب کمترین اثرى نخواهد داشت.[۳۷۰]
پس عامل اصلی انحراف وخطای مشرکان عرب ،تعصب است که درهای معرفت و شناخت را از هر سو به روی صاحبان این صفات رذیله میبندد و سبب میشود که انسان به راحتی ما انزل الله را رها سازد و پشت به حق کند و رو به باطل نماید.دراین صورت است که راه حق را از باطل و سره را از ناسره نمی تواند تشخیص دهدودرجستجوی حقیقت راه اشتباه را بپیماید.
۳-۲- پ ) تعصب سبب منطق گریزی
خداوند دراین زمینه می فرماید:
قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِی اللَّهِ شَکٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَ یُؤَخِّرَکُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى قالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونا عَمَّا کانَ یَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبِین[۳۷۱] ؛پیغمبرانشان گفتند: مگر در خداى یکتا و ایجاد کننده آسمانها و زمین، شکى هست؟! او شما را دعوت مىکند تا گناهانتان را بیامرزد، و تا مدتى معین، نگاهتان دارد. آنها گفتند: شما نیز جز بشرهایى مثل ما نیستید، که مىخواهید ما را از خدایانى که پدرانمان مىپرستیدهاند منصرفمان کنید، پس براى ما دلیلى روشن بیاورید.
تکیه بر راه و رسم نیاکان با توجه به این حقیقت که معمولا دانش آیندگان بیش از گذشتگان است، چیزى جز یک تعصب کور و خرافه بىارزش نمىتواند باشدو از اینجا روشن مىشود اینکه تقاضا داشتند دلیل روشنى اقامه بشود به خاطر این نبوده که پیامبران فاقد آن بودهاند، بلکه مکرر در آیات قرآن مىخوانیم که بهانهجویان دلائل روشن و سلطان مبین را انکار مىکردند، و هر زمان پیشنهاد معجزه و دلیل تازهاى مىنمودند تا راه فرارى براى خود پیدا کنند.[۳۷۲]
متعصبین با این همه دلایل روشن باز برهانى قوىتر از یاد آورى محض خواستند، برهانى مادّى همچون زنده کردن مردگان و جارى ساختن چشمههاى طلا در زمین و صعود به آسمان تا به ناچار ایمان بیاورند. ایشان به راهنماى خرد بسنده نکردند و در برابر فشار تقلید نایستادند و آزادى از آن را نخواستند و از این رو گفتند: «فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبِینٍ» براى ما دلیلى روشن بیاورید. درواقع این نشانگر منطق گریزی آنها بوده است.
نتیجه این که وقتی تعصب، عقل انسان را از کار بیاندازدوسبب منطق گریزی شود در این صورت است که درتشخیص خوب و بد،خیروشر، سعادت و شقاوت دچار سردرگمی می شودو راه درست را نمی تواند انتخاب کند؛ازاین رو دچار اشتباه می شود.به عبارتی دیگروقتی انسان دچارتعصب گرددراهی را که راباید به سعادت واقعی منتهی شودکه همان ، قرب الهی یا شناخت خداوندتبارک تعالی است رادرست تشخیص نمی دهدودچار خطا می گردد.
۳- پ ) درمان تعصب
قرآن با تعصب مذموم مخالف است و آن را مورد نکوهش قرار می دهد.
زمانى که اسلام ظهور کرد، در میان اعراب مسأله خویشاوندپرستى و تفاخر به قبیله و نژاد به شدت وجود داشت.اعراب به اقوام وعشایرخویش تفاخر مىکردند.اما اسلام نه تنها به این احساسات تعصب آمیز توجهى نکرد، بلکه با شدت با آنان مبارزه کرد. قرآن کریم در کمال صراحت فرمود: «یا ایُّهَا النّاسُ انّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍوَ انْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا انَّ اکْرَمَکُمْ عِنْدَاللَّهِ اتْقیکُمْ [۳۷۳]؛ اى مردم، ما همه شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را گروه ها و قبیلهها قرار دادیم تا به این وسیله یکدیگر را بشناسید، گرامىترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.
درجای دیگرقرآن چنین بیان کرده است:
إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّهَ حَمِیَّهَ الْجاهِلِیَّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَهَ التَّقْوى وَکانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً[۳۷۴]؛ به خاطر بیاورید) هنگامى را که کافران در دلهاى خود خشم و نخوت جاهلیّت داشتند و (در مقابل،) خداوند آرامش و سکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر کس شایستهتر و اهل آن بودند و خداوند به همه چیز دانا است.
۱-۳- پ )مبارزه با تعصب
راه علاج این رذیله اخلاقى مانند سایر رذایل اخلاقى در درجه اوّل توجّه به انگیزه ها و ریشه ها و از بین بردن آن است، و با توجّه به اینکه ریشه تعصّب، حبّ ذات افراطى، پایین بودن سطح فرهنگ، شخصیّت زدگى، و انزواى اجتماعى و فکرى است، براى از میان بردن این صفت رذیله باید سطح آگاهى افراد بالا رود، با اقوام و ملل دیگر و گروه هاى مختلف اجتماعى بیامیزند، حبّ ذات در آنها تعدیل گردد، و گرایشهاى زیانبار قومى و قبیلگى از میان آنها برچیده شود تا پایه هاى تعصّب و لجاجت و تقلیدهاى کورکورانه برچیده شود.
بهترین راه مبارزه با این خوى زشت، و طریق نجات از این مهلکه بزرگ، تلاش و کوشش براى بالا بردن سطح فرهنگ و فکر و ایمان هر قوم و جمعیت است.در حقیقت داروى این درد را قرآن مجید در همین آیه مورد بحث بیان کرده، آنجا که در نقطه مقابل آن، از مؤمنانى بحث مىکند که داراى سکینه و روح تقوى هستند، بنا براین آنجا که ایمان و سکینه و تقوى است، حمیت جاهلیت نیست، و آنجا که حمیت جاهلیت است ایمان و سکینه و تقوى نیست.[۳۷۵]
۲-۳- پ ) آرامش و بردباری
دومین راه، برای مبارزه با هرگونه تعصب های جاهلانه، بهره گیری از آرامش و بردباری است. قرآن به مومنان پیشنهاد می کندکه برای مبارزه با تعصبات جاهلی می بایست ازاین سلاح به خوبی بهره گیرند.پیامبر(صلی الله علیه واله)ومومنان برای مبارزه باتعصبات جاهلی با بهره گیری از سلاح آرامش و بردباری توانستند اندیشه ها و تعصبات جاهلی را در جامعه قرآنی مدینه در دوره حکومت خویش ریشه کن کنند.
درادامه آیه فوق آمده است: در مقابل آن” خداوند حالت سکینه و آرامش را بر رسول خود و مؤمنان نازل فرمود” (فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ).
این آرامش که مولود ایمان و اعتقاد به خداوند، و اعتماد بر لطف او بود،آنها را به خونسردى و تسلط بر نفس دعوت کرد، و آتش خشمشان را فرو نشاند، تا آنجا که براى حفظ اهداف بزرگ خود حاضر شدند جمله" بسم اللَّه الرحمن الرحیم” که رمز اسلام در شروع کارها بود، بردارند، و به جاى آن" بسمک اللهم” که از یادگارهاى دوران گذشته عرب بود در آغاز صلح نامه حدیبیه بنگارند، و حتى لقب” رسول اللَّه” را از کنار نام گرامى” محمد” (صلی الله علیه واله)حذف کنندوحاضر شدند که بر خلاف عشق و علاقه سوزانى که به زیارت خانه خدا و مراسم عمره داشتند از همان” حدیبیه” به سوى مدینه باز گردند، و شترهاى خود را بر خلاف سنت حج و عمره در همانجا قربانى کنند، و بدون انجام مناسک از احرام به درآیند.
آنها حاضر شدند دندان بر جگر بگذارند و در برابر همه این ناملایمات صبر و شکیبایى به خرج دهند، در صورتى که اگر” حمیت جاهلیت” بر آنها حاکم بود هر یک از این ها کافى بود که آتش جنگ را در آن سرزمین شعلهور سازد.[۳۷۶]
برای مبارزه با هرگونه تعصبات جاهلی، لازم است که با توکل و بهره گیری از ابزارهای آرامش و بردباری به مقابله و مبارزه با این خصلت زشت برخاست و تعصبات را از ریشه برکند. این امر به همگان ضروری و بایسته است.
۳-۳- پ )توجه به آثاروپیامدآن
ازراهکارهای دیگرتعصب، توجه به آثار و پیامدهای آن است. هنگامى که انسان توجّه داشته باشد که تعصّب و لجاجت، پرده اى بر فکر و عقل او مى اندازد و او را از درک صحیح بازمى دارد، و نیز سبب انکارحق ، محرومیت از شناخت، منطق گریزی و… می شودهمه این آثار را باید به دقت شناخت.
۴-۳- پ )تغییرشکل و محتوای در آن
یکى دیگر از طرق درمان ،تغییر شکل و تعویض محتواى آن است به این معنى که انگیزه ها را از بخشهاى منفى به بخشهاى مثبت هدایت کنیم: مثلا کسى که داراى تعصّب شدید نسبت به مسائل نادرستى است، به جاى این که انگیزه تعصّب را در او بمیرانیم، تعصّب او را به امور مثبت متوجّه سازیم.
این همان چیزى است که در سخنان نورانى امیرمؤمنان على(علیه السلام) در خطبه قاصعه خواندیم که مى فرماید: «اگر بنا هست تعصّب داشته باشید سعى کنید تعصّب شما به خاطر مکارم اخلاق و محامد افعال و محاسن امور باشد».[۳۷۷] یعنى اگر بناست وابستگى توأم با اصرار نسبت به چیزى داشته باشید این وابستگى را نسبت به فضایل اخلاقى قرار دهید.[۳۷۸]
وقتی مشرکان که بر طبق آئین آباء واجدادشان نسبت به دختران حساسیت ویژه ای داشتند و آنان را زنده به گور می کردندکه این عمل آنان ریشه در تعصب بی حد و حصر آنان به آئین اجدادشان بوده است و با این اعتقاد خویش حتی به پیامبر طعنه و کنایه می زدند که چرا ابتر هستی که لازمه این حرفشان همانا ارزش قائل نشدن به دختران بوده است در قبال این گونه برخوردها ، قرآن کریم در پاسخ به آنها از موضع سرکوبانه وارد نشده است؛ بلکه می فرماید: ” که ای پیامبر ما به تو کوثر دادیم". درواقع قرآن با این عمل ارزش خاصی برای دختران قائل شده و در برابرآن تفکر غلط این گونه واکنش نشان می دهد؛یعنی در قبال تعصب غلط مشرکان نسبت به دختران ، جهت را تغییر داده و به مثبت و مطلوب بودن دختران اشاره می کند.
۵-۳- پ )تعقل در امور
یکی دیگر از راهکارهای مقابله با تعصب ، به کار گرفتن عقل یا تعقل و اندیشیدن در هر امری است.خداونددرقرآن کریم می فرماید:
وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ [۳۷۹] و هنگامى که به آنها (مشرکان) گفته شود: آنچه را خدا نازل کرده است پیروى کنید، گویند: بلکه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن یافتیم پیروى مىنماییم. آیا (از آنان پیروى مىکنند) هر چند پدرانشان چیزى نمىفهمیدند و هدایت نیافته بودند؟
هنگامی که به ایشان گفته می شود به حقایق فروفرستاده شده از سوی خدا ایمان آورید با آن به مخالفت و مقابله برمی خیزند و می گویند ما چون به اندیشه ها و سنت ها و آداب اجدادی خویش انس و الفت گرفته ایم نمی توانیم برخلاف آن عمل کنیم و اندیشه و بینش جدیدی را بپذیریم.
تحلیل قرآن دراین باره براین قرار گرفته است که ریشه چنین رفتارهای ضدحقانیت و مقاومت و مقابله با آن، درعدم اطاعت ایشان از عقلانیت است. از این رو از آنان می خواهد که در مسئله تعقل کنند و با تفکر و به کارگیری عقل، خود را از بحران حق گریزی نجات دهند. درحقیقت آنچه عامل حق ناپذیری و حق گریزی ایشان است، عواطف و احساسات ضدعقلانی است. درحقیقت پدرانشان، امری و چیزی را بی بهره گیری از عقل و تعقل پذیرفته اند و آنان نیز کورکورانه بی بهره گیری از عقل و خرد درهمان راهی گام برمی دارند که پیش از این آنان کورکورانه رفته اند.
ت- تأثیر محیط( اجتماع)
۱- ت)ماهیت و چیستی اجتماع
محیط اجتماعی وفرهنگی نیز دراثر گذاری خود از عامل دوستی بهره می گیرد. علت این است که انسان به صورتی فطری ، همتای خودرا دوست می دارد.بر این پایه به اندیشه های افراد نزدیک و نزدیک تر به خود نیزارزش بیشتری قائل می شود.
از سوی دیگر انسان در وجود ودرون خود از یک نیرویی به نام اراده برخوردار است و وقتی که تحت تاثیر فشارهای محیط قرارگیرد زمینه ای ایجاد می شودکه نسبت به آن فشارها واکنش نشان دهد حال یا مغلوب خواسته ها آن شده ویا می تواند از آن به راحتی گذر کند و تسلیم نگردد.این تسلیم شدن ونشدن به اراده قوی و ضعیف فرد بستگی داردو اراده ،از مقوله های روانی انسان محسوب می گردد.
حال با این رویکرد ،تاثیر محیط را برانسان به عنوان یکی از عوامل روانی خطای انسان بررسی می کنیم.
اصولاً نوع انسان ، نوعی است اجتماعی ؛ زیرا اجتماعی بودن ، فطری هر فرد انسانی است.به طوری که تاریخ نشان می دهدانسان پیوسته دراجتماع زندگی می کرده است. قرآن در آیات زیادی از این مطلب خبر داده است. از جمله خداوند متعال می فرماید:
یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ[۳۸۰] ؛اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید.گرامىترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است.
وابستگی به دیگران و اثرگیری از غیر، چه درجنبه درونی وجود و چه در جنبه بیرونی آدمی، امری است که از لحظه تشکیل و تکّون جنین آغاز شده و تا پایان زندگی ادامه دارد. ما از همان آغاز تکوّن وجودی از پدرو مادراثر می گیریم و بعدها نیزتحت تاثیراخلاق و رفتار آنها، خویشان و بستگان، مدرسه ومعلم اعضای اجتماع از مردم عادی و رهبران آن هستیم وبا آنها روابطی مستقیم یا غیرمستقیم داریم.
اعمال و رفتاری را که در دوران خردسالی و حتی جوانی و بزرگسالی انجام می دهیم با همه ادعای استقلال درفکر و اراده و عمل باز هم به گونه ای نشات گرفته ازجمع و حیات جمعی است.بیشترین مایه های زندگی را ازدیگران گرفته ایم والبته به تناسب درک و اراده خود بعدها سعی کرده ایم ، شخصاً مسؤولیت آن را پذیرا گردیم و اعمالی را که انجام می دهیم به ظاهر برای ما و براساس ذوق و سلیقه ماست. ولی اگرنیکو تعمق کنیم همه آنها متکی به وظایف فردی نیستند. درمواردی بسیار مبتنی بر مراعات حال اشخاص و افرادی هستند که ما به گونه ای از آنها تاثیرپذیرفتهایم وچون چنین جنبه ها و مشخصه ها دررفتار است که سبب می شود جامعه شناسان مشخصه حیات انسان را اجتماعی بودن ذکر کنند. پس حیات جمعی برای ما امری ضروری و لازم است.می توان گفت انسانیت انسان درحدوسیع به جنبه اجتماعی حیات انسان وابسته است.
حال که انسان به اجتماع وابسته است این وابستگی سبب تاثیر پذیری او ازآن می شود.که این تاثیرپذیری هم می تواند درجهت مثبت وتعالی ورشد او بیانجامد وهم درجهت منفی وشقاوت و بدبختی وی.آنچه که دراین مقوله به دنبال آن هستیم تاثیر پذیری انسان درجهت منفی که سبب خطای وی می گردد، می باشد.
بى شک وضع محیط اجتماعى زندگى انسان اثر فوق العاده اى در روحیّات و اعمال او دارد؛ چرا که انسان بسیارى از صفات خود را از محیط کسب مى کند. محیطهاى پاک غالباً افراد پاک پرورش مى دهد و محیطهاى آلوده غالباً افراد آلوده.
درست است که انسان مى تواند در محیط ناپاک، پاک زندگى کند و بعکس در محیطهاى پاک سیر ناپاکى را طى کند و به تعبیر دیگر، شرایط محیط علّت تامّه در خوبى و بدى افراد نیست؛ ولى تأثیر آن را به عنوان یک عامل مهمّ زمینه ساز نمى توان انکار کرد. ممکن است کسانى قائل به جبر محیط باشند ـ همان گونه که هستند ـ ولى ما هر چند جبر را در تمام اشکالش نفى مى کنیم امّا تأثیر قوىّ عوامل زمینه ساز را هرگز انکار نخواهیم کرد.
آیاتى را که درباره تأثیر محیط در شخصیّت انسان به دلالت مطابقى یا به اصطلاح التزامى سخن مى گوید، مورد بحث قرار مى دهیم:
وَالْبَلَدُ الطِّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّه وَالَّذى خَبُثَ لایَخْرُجُ اِلاّنَکِداً کَذلِکَ نُصَرِّفُ الآیاتِ لِقَوْم یَّشْکُرُونَ[۳۸۱] ؛سرزمین پاکیزه گیاهش به فرمان پروردگار مى روید؛امّا سرزمین هاى بد طینت(و شوره زار) جز گیاه ناچیز و بى ارزش از آن نمى روید؛ این گونه آیات (خود) را براى آنها که شکر گزارند، بیان مى کنیم.
اشکال
تقاضای سفر
مقصد
-
- مقصد نهایی (مدیریت مقصد)
فروختن سفر
شکل شماره ۲-۲- سیستم گردشگری میل و موریسون (میل و موریسون،۲:۱۹۸۵)
سیستم گردشگری گان
گان (۱۹۹۳) با رویکردی مشابه میل و موریسون، نظام گردشگری را با اصطلاحات عرضه و تقاضا تشریح مینماید؛ او مردم علاقمند و دارای توانایی سفر یا گردشگران را به عنوان تقاضا تعیین مینماید و سمت عرضه را دربرگیرنده انواع گوناگونی از حمل و نقل، جاذبهها، تسهیلات و خدمات برای گردشگران، اطلاعات و تبلیغات پیشبردی در نظر میگیرد. همچنین او منابع طبیعی، منابع فرهنگی، کارآفرینی، تأمین مالی، نیروی کار، رقابت، اجتماع، سیاستهای دولت، سازمان و رهبری را به عنوان عوامل تأثیرگذار بر کارکرد نظام گردشگری تعیین مینماید. در این سیستم عرضه و تقاضا با هم تعامل دارند و این تعامل بیانگر تأثیر و تأثر هر کدام از عناصر بر یکدیگر است. برنامه ریزی و مدیریت گردشگری نیازمند درک این ارتباط دو طرفه است و همۀ این عناصر باید به صورت موزون و متناسب رشد کرده باشند. در این الگو به بحث اثرات و پس زمینه های اجتماعی اشاره نشده است و در این الگو تأکید خاصی بر بعد عرضه شده و جزئیات مورد بررسی در آن بیشتر از بعد تقاضا است. (ضیایی،۱۳۹۲).
تقاضا (جمعیت علاقمند به سفر)
جاذبه
حمل و نقل
ترویج
خدمات
اطلاعات
عرضه
شکل شماره ۳-۲- سیستم گردشگری گان (گان؛۳۴:۲۰۰۲)
سیستم گردشگری لیپر
لیپر در سال ۱۹۷۹ و بعدها در سال ۱۹۹۰ الگوی سیستم گردشگری را به شکل سادهای ارائه نموده است. این الگو از سه جزء اصلی گردشگران، عناصر جغرافیایی و صنعت گردشگری تشکیل شده است.
گردشگران: گردشگران بازیگران اصلی این سیستم به شمار میآیند و حلقههای این سیستم بدون آنها شکل نمیگیرد گردشگران در سفر به دنبال تجربه کردن تفاوتها و تنوع در مقصدهای مختلف میباشند.
عناصر جغرافیایی: در این جزء از سیستم سه عنصر جغرافیایی مبادی گردشگرفرست[۳۵]، مقصدهای گردشگرپذیر[۳۶] و منطقه تردد گردشگران[۳۷] مطرح می شود. مبادی گردشگرفرست در واقع تقاضا و بازار گردشگری را شکل می دهند و عامل انگیزشی[۳۸] سفر را ایجاد می کنند. مقصدهای گردشگری نقاط حساس و تأثیرگذار این سیستم هستند. بیشتر اثرات گردشگری در این منطقه وارد میگردد و عمدتاً برنامه ریزی و مدیریت راهبردی محصول در این بخش اجرا میگردند. مقصدها با جاذبههای متنوع فرهنگی، تاریخی و طبیعی، عامل جذب کننده[۳۹] و برطرف سازندهی نیازها و خواسته های گردشگران میباشند و کانالهای تردد گردشگری به شمار میآیند. این مرحله فاصلهی بین حرکت و رسیدن در مسافرت میباشد.
صنعت گردشگری: جزء سوم الگوی لیپر را صنعت گردشگری شکل میدهد که شامل کسب و کارها و سازمانهایی است که عرضهی محصولات گردشگری را به عهده دارند. این الگو موقعیت و جایگاه کسب و کارهای مختلف را نشان میدهد. برای نمونه دفاتر خدمات مسافرتی و متصدیان تور در مبادی گردشگر فرست دیده میشوند و جاذبهها، مهمانپذیرها در مقصدهای گردشگری دیده میشوند و گسترهی بخش حمل و نقل در منطقه تردد گردشگران زیاد است (ضیایی، ۱۳۹۲).
ورود گردشگران
منطقه تردد گردشگران
بازگشت گردشگران
خدمات صدور بلیط
متصدیان تور
دفاتر خدمات مسافرتی
بازاریابی و ترویج
کانالهای حمل و نقل و ارتباطات
اقامتگاهها
غذا و نوشیدنی
تفریحات
جاذبههای گردشگری
خرید
خدمات گردشگری
محدوده صنعت
محیط های انسانی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، فناوری، فیزیکی، سیاسی و سایر
شکل شماره ۴-۲- الگوی سیستم گردشگری لیپر (اقتباس از کوپر و همکاران،۵:۱۹۹۸)
اینسکسپ (۱۹۹۱) در زمینۀ نظام گردشگری به این نکته اشاره می کند که اگرچه صنعت گردشگری یک صنعت چندبخشی است و مدنظر قرار دادن آن به عنوان یک نظام از پیچیدگی خاصی برخوردار است ولی باید این صنعت را به عنوان یک نظام و دربردارندۀ بخشهای وابسته به هم در نظر گرفت تا بتوان به شکلی همپیوند، به تعریف، تحلیل، برنامه ریزی و مدیریت آن پرداخت. او بر این نکته تأکید می کند که عرضه و تقاضای گردشگری باید در چارچوب تأمین اهداف اجتماعی و زیستمحیطی متوازن گردد (اینسکیپ،۲۲:۱۹۹۱).
ونهوف (۲۰۰۵) نظام گردشگری را به عنوان چارچوبی تعریف می کند که بر هم کنش بین عرضۀ گردشگری در مقصد، عناصر اتصالی بین عرضه و تقاضا و تقاضای گردشگری را نشان میدهد. در نظام گردشگری تعریف شده از سوی ونهوف؛ عرضۀ گردشگری در مقصد یک عنصر کلیدی به شمار میرود (ونهوف،۷۵:۲۰۰۵). عرضهکنندگان، عناصر کلیدی را فراهم میآورند که با همدیگر تجربۀ کلی بازدیدکننده را شکل می دهند (کراچ و ریچی،۹۷:۲۰۰۳). در میان این عناصر، نیروی کار به عنوان عامل کلیدی به شمار رفته و دیگر عوامل عرضه شامل؛ تولیدکنندگان غذا و نوشابه، صنایع دستی محلّی و تولیدکنندگان تجهیزات (نظیر وسایل بازی در شهربازیها وتجهیزات کمپینگ) هستند. عرضهکنندگان از طریق کانالهای بازاریابی که به طور عمده شامل واسطهها (تورگردانها، خردهفروشان، برنامه ریزان همایشها و کنفرانسها) و تسهیلکنندگان بوده و در زمینۀ کارآمدی عملکرد نظام گردشگری یاریرسان هستند (برای مثال جریان اطلاعات، بازاریابی، پول و دانش) با گردشگران به عنوان وجه تقاضای گردشگری مرتبط میگردند. دیگر عناصر اتصالی شامل انواع مختلف حمل و نقل هستند (ونهوف،۷۵:۲۰۰۵-۷۶).
پیرس (۱۹۹۵)، ماهیت ارتباط متقابل بین اجزای تقاضا و عرضه گردشگری را با استفاده ار ارائه سه مدل مختلف گردشگری توضیح میدهد: ۱- مدل مبدأ-مقصد، ۲- مدل ساختاری و ۳- مدل تکامل تدریجی.
فورمیکا (۲۰۰۰)، به مطالعه ارزیابی جذابیت مقصد گردشگری به عنوان عملکرد رابطه متقابل بین عرضه و تقاضا پرداخت و پیشنهاد داد که سیستم گردشگری از منابع گردشگری موجود در مقصد پدیدار می شود جاذبههای گردشگری در تعیین میزان جذابیت و منحصر به فرد بودن مقصدهای گردشگری مهم هستند. وی همچنین پیشنهاد داد که اجزای عرضه گردشگری میبایست با منابع بازاریابی مسافرت از قبیل آژانسهای مسافرتی و تور اپراتورها به منظور تأمین و شناخت نیازها و خواسته های بازارهای تقاضا در پیوند و ارتباط باشد.
می گیرد. بنابراین برون سپاری فعالیت هایی که ارتباط مستقیمی با حیات سازمان دارند، کار ساده ای نیست و با توجه به پیامدهایی که در پی خواهد داشت، به یک روش قوی و کارآ نیاز دارد. انتخاب راهبرد برون سپاری در امر آموزش، امروزه مورد استقبال بسیاری از سازمان ها قرار گرفته است و هر یک به فراخور موقعیت خاص خود و به دلایل متعدد به این امر اقدام می کنند (برون[۷]، ۲۰۰۴).
در نهایت با توجه به مطالب بیان و ضرورت بررسی موضوع برون سپاری خصوصاً در محیط ورزشی و با توجه به جدید بودن کاربرد موضوع برون سپاری در حوزه ورزش، محقق در این پژوهش به دنبال مطالعه موانع برون سپاری آموزش در ورزش از دیدگاه کارشناسان و مدیران ورزشی استان کردستان به منظور دست یابی به اهداف مورد نظر است.
۳.۱. ضرورت و اهمیت پژوهش
تأمین منابع از خارج از سازمان می تواند باعث کاهش هزینه ها شود و به سازمان این امکان را دهد تا توجه بیشتری را صرف فعالیت های کسب و کار اصلی خود معطوف کند. سازمان های بسیاری برای حفظ مزیت رقابتی خود از این روش استفاده می کنند (کیولان[۸] و همکاران، ۲۰۰۳). در واقع برون سپاری عبارتست از واگذاری فعالیت های تکراری و متناوب داخلی و نیز اختیارات تصمیم گیری سازمان به نیروی های خارج از آن در قالب یک قرارداد یا تفاهم نامه (گریور[۹]، ۱۹۹۹). امروزه برون سپاری طیف گسترده ای از تأمین کالاها و خدمات مشاوره ای، علمی و فناورانه را شامل می شود که سازمان ها بنابر ملاک های فنی و استانداردهای عملیاتی به تأمین و یا خرید آنها از بیرون از سازمان اقدام می کنند. در چنین موقعیتی است که مدیران و تصمیم گیران سازمانی به مسائل کلیدی سازمان و تدوین اهداف و چشم اندازهای متعالی خواهد پرداخت و آن دسته از فعالیت هایی را که از طریق ارائه دهندگان خارجی متخصص با اثربخشی و کارآمدی بیشتر قابل واگذاری است، به تأمین کنندگان خارج از سازمان می سپارند (وودی[۱۰]، ۲۰۰۴).
مطالعه ادبیات و سوابق موضوع نشان می دهد که برون سپاری طی دو دهۀ اخیر از حوزه امور و فعالیت های فنی و تولیدی به حوزه اداری، مشاوره ای و در جدیدترین شکل خود به امور آموزش سازمانی گسترش یافته است (نوردین[۱۱]، ۲۰۰۷). تأمین منابع از خارج از سازمان می تواند باعث کاهش هزینه ها شود و به سازمان این امکان را دهد تا توجه بیشتری را صرف فعالیت های کسب و کار اصلی خود معطوف کند. سازمان های بسیاری برای حفظ مزیت رقابتی خود از این زوش استفاده می کنند. تیم های خدمات و اطلاعات مدیریت اولین حوزه های عملیاتی بودند که به شدت برای تأمین نیازهای خودشان، از منابع خارج سازمان استفاده می کنند (کیولین[۱۲]، ۲۰۰۳). سازمان ها برای دست یابی به بهره وری نیاز دارند تعدادی از فرآیندهای خود را برون سپاری نمایند. بهره وری از دو جزء اصلی کارآیی و اثربخشی تشکیل می شود که بخش کارآیی مربوط به تعیین نیازها و خواسته های مشتریان و بخش اثربخشی شامل منابع مورد استفاده می باشد. سنجش هر یک از این دو عنصر میزا بهره وری سازمان را مشخص می کند (اسپینو[۱۳] و همکاران، ۲۰۰۴). یکی از اهمیت های برون سپاری فرآیندهای تجاری آزاد شدن وقت مدیران اجرایی از مسئولیت های روزانه می باشد. هنگامی که فرآیندهای تجاری به طور موفقیت آمیز برون سپاری شوند، مدیران از زمان آزاد کافی برای جستجوی حوزه های درآمدی جدید، تسریع پروژه های دیگر و تمرکز روی مشتریان برخوردار خواهند بود که این در نهایت به بهبود در بهره وری منجر خواهد شد (هود[۱۴] و همکاران، ۲۰۰۳).
دلایل اصلی و عمده برای واگذاری فعالیت ها به بیرون از سازمان را که مدیریت شبکه و زنجیره تأمین شکل می دهد می توان شامل منابع آزاد برای سرمایه گذاری، بهبود تمرکز سازمان، بالا بردن امکان دسترسی به وجوه سرمایه، کاهش هزینه های عملیاتی، کاهش مخاطره و رهایی از کمبود منابع داخلی و غیر قابل دسترسی (محمدکریمی و همکاران، ۱۳۹۱). انتخاب راهبرد برون سپاری در امر آموزش، امروزه مورد استقبال بسیاری از سازمان ها قرار گرفته است و هر یک به فراخور موقعیت خاص خود به دلایلی از قبیل کاهش هزینه های ثابت آموزش، بهره گیری از خدمات کیفی و تخصصی تر، آزاد سازی منابع و شناسایی و دست یابی به مناب برون سازمانی به این امر اقدام می کنند (برون، ۲۰۰۴).
محقق در این پژوهش به مطالعه موانع برون سپاری آموزش در ورزش از دیدگاه کارشناسان و مدیران ورزشی استان کردستان می پردازند تا ضمن دست یابی به اهداف تعیین شده بتواند کمک شایانی در بحث برون سپاری آموزش و مدیران و مسئولان ورزش به منظور انجام برنامه ریزی های ضروری ارائه نماید.
۴.۱. اهداف پژوهش
هدف کلی:
مطالعه موانع برون سپاری آموزش در ورزش از دیدگاه کارشناسان و مدیران ورزشی استان کردستان.
اهداف جزئی:
-
- بررسی میانگین برون سپاری آموزش در ورزش.
-
- بررسی میانگین مؤلفه های برون سپاری آموزش در ورزش.
-
- تعیین اولویت بندی مؤلفه ه
ای برون سپاری آموزش در ورزش.
- تعیین اولویت بندی مؤلفه ه
-
- مقایسه برون سپاری آموزش بر اساس جنسیت.
-
- مقایسه برون سپاری آموزش بر اساس وضعیت تأهل.
-
- مقایسه برون سپاری آموزش بر اساس مدرک تحصیلی.
-
- مقایسه برون سپاری آموزش بر اساس رشته ورزشی.
-
- مقایسه برون سپاری آموزش بر اساس نوع مسئولیت.
-
- تعیین رابطه بین برون سپاری آموزش با سن.
-
- مقایسه مؤلفه های برون سپاری بر اساس مدارک تحصیلی.
-
- مقایسه مولفه های برون سپاری با توجه به رشته های ورزشی انفرادی و تیمی.
۵.۱. فرضیه های پژوهش
-
- بین میانگینهای مشاهده شده و فرضی برون سپاری اختلاف معناداری وجود دارد.
-
- بین میانگین های مشاهده شده و فرضی مولفه های برون سپاری اختلاف معناداری وجود دارد.
-
- الویت بندی مولفه های برون سپاری با هم تفاوت معناداری دارند.
-
- بین برون سپاری براساس جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد.
-
- بین برون سپاری براساس وضعیت تاهل تفاوت معنی داری وجود دارد.
-
- بین برون سپاری براساس مدارک تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد.
-
- بین برون سپاری براساس رشته ورزشی تفاوت معنی داری وجود دارد.
-
- بین برون سپاری براساس نوع مسئولیت تفاوت معنی داری وجود دارد.
-
- بین برون سپاری با سن رابطه معنی داری وجود دارد.
-
- مولفه های برون سپاری با توجه به مدارک تحصیلی اختلاف معناداری با هم دارند.
-
- مولفه های برون سپاری با توجه به رشته های ورزشی انفرادی و تیمی اختلاف معناداری با هم دارند.
۶.۱. محدودیتهای پژوهش
-
- در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات فقط از پرسشنامه استفاده شده است، در حالی که اگر از مصاحبه و روشهای کیفی جمع آوری اطلاعات نیز استفاده شد، نتایج دقیقتر به دست میآمد.
-
- همکاری محدود برخی از مدیران و کارشناسان در تکمیل پرسشنامه.
-
- عدم توانایی کنترل تمامی متغیرهای مداخلهگر مانند: موقعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مدیران و کارشناسان ورزش.
-
- با توجه به اینکه تحقیق حاضر در سطح مدیران و کارشناسان ورزشی انجام گرفته است، تعمیم نتایج آن به سایر جوامع آماری باید با احتیاط انجام پذیرد.
۷.۱. پیش فرضهای پژوهش
-
- پاسخ دهندگان مفهوم سؤالات پرسشنامه را به درستی درک کردهاند.
-
- پاسخ دهندگان با آگاهی، دقت و صداقت به پرسشنامهها پاسخ دادهاند.
-
- امکانات، روشها و سایر شرایط محیطی در پاسخگویی پاسخ دهندگان تأثیری نداشته است.
-
- محقق بر این فرض است کلیه سؤالات انجام شده از طریق پرسشنامه، فهم مشابهی را برای محقق و پاسخدهندگان ایجاد کرده است.
- محقق براین فرض است که کلیه پاسخدهندگان دانش و اطلاعات کافی را برای فهم اطلاعات تخصصی دارا میباشد.
به مکانهای ورزشی (سرپوشیده وروباز) گفته میشوند که در آن امکان اجرای برخی از ورزشهای آبی مانند شنا، شیرجه، کانوپولو و… وجود داشته باشد(ابراهیمی، ۱۳۸۷).
پیست ورزشی( سرپوشیده و روباز)[۲۲]
به مکانهای ورزشی گفته می شود که مسیر و نقطه شروع و پایان فعالیتهای ورزشی- تفریحی خاصی در آن جا از قبل مشخص شده است(ابراهیمی، ۱۳۸۷).
زورخانه [۲۳]
یکی از مکانهای ورزشی که خاستگاه اصلی آن کشور ایران است. زورخانه مکانی است که از زمان ایران باستان، پهلوانان ودلاوران ایرانی برای انجام فعالیتهای ورزشی خود به آن مراجعه میکردند و فعالیتهای ورزشی را با رسوم و آدابی مخصوص و با فرهنگی آمیخته به جوانمردی ودینداری به مرحله اجرا در میآوردند. در زور خانه فعالیتهایی همچون نرمش کردن، کباده کشی، میل زدن، چرخ زدن و کشتی گرفتن که همگی با ضرب و شعر خوانی فردی به نام مرشد همراه است، انجام می شود.
معیارهای شهری و برنامه ریزی مراکز ورزشی
ترکیب فضایی و ویژگیهای مراکز ورزشی
الف- موقعیت و شرایط استقرار مراکز ورزشی در اراضی شهری باید با توجه به مطالعات و پیش بینیهای زیر انجام پذیرد.
ب : انتخاب زمین
-انتخاب زمین باید به گونه ای باشد که امکان توسعه و گسترش مراکز ورزشی در آینده فراهم باشد.
- موقعیت زمین با توجه به امکان دسترسی پیاده، سواره و وسایل نقلیه پیش بینی شود.
- انتخاب زمین باید پس از بررسی و مطالعه کاربری زمینهای همجوار و تعیین میزان سازگاری و یا ناسازگاری آن با فعالیتهای ورزشی انجام شود.
- موقعیت ورزشگاههای جدید باید با توجه به شبکه ورزش موجود شهر پیش بینی شود.
- انتخاب زمین باید به گونه ای باشد که امکان دسترسی به تأسیسات زیر بنایی مانند شبکه فاضلاب، آب، برق، تلفن و گاز فراهم باشد.
- انتخاب زمین ورزشگاه باید هماهنگ با سیستم حمل و نقل شهری باشد و بار ترافیک متراکم به شبکه تحمیل نکند و پارکینگ در حد نیاز در داخل و خارج زمین فراهم باشد .
پ- جانمایی بناها
- جانمایی بناها در داخل زمین باید هماهنگ با عوارض طبیعی و ویژگیهای زمین طراحی شود.
- جانمایی بناها باید هماهنگ با معابر و دسترسیهای موجود زمین باشد(کاشف، ۱۳۸۸).
عوامل طبیعی مؤثر در استقرار ورزشگاها
الف - خاک: در این بخش انجام مطالعات پوشش گیاهی، توان بالقوه خاک، نفوذپذیری و مکانیک خاک توصیه می شود.
ب - توپوگرافی: در این بخش انجام مطالعات آبهای سطحی،آبراهه ها، دسترسیها، آب و هوای موضعی و چگونگی جانمایی توصیه می شود.
پ - جهت گیری: در این بخش مطالعه جهات استقرار به منظور دریافت بهینه انرژی خورشید، بادهای مطلوب و دید و منظر توصیه می شود.
ت – گونه های گیاهی: در این بخش مطالعه گونه ها و چگونگی استقرار گیاهان توصیه می شود. در این مطالعه مواردی همچون سایه، کاهش دمای محیط، تنظیم رطوبت، ممانعت از بازتاب اشعه خورشیدی، هدایت بادهای مطلوب، باد شکن و صافی هوا، اکوستیک و تأمین محیط زیست مطلوب و زیبا حتی به عنوان مشخصه فضایی یک مرکز ورزشی می تواند هدف مطالعه باشد.
ث - آب وهوا:
آفتاب: تابش مستقیم آفتاب در روشنایی طبیعی در فضاهای داخلی ورزشگاه بر حسب عملکرد هر یک ممکن است مطلوب و یا نامطلوب باشد. از این نظر جانمایی و جهت گیری بناها با توجه به عملکرد داخلی آن در رابطه با تابش آفتاب در فصول مختلف ضروری میباشد.
باد: سرعت، دما وجهت باد یکی از عوامل مهم در جانمایی و حتی ارزیابی اراضی میباشد به گونه ای که استفاده از بادهای مطلوب تعدیل مناسبی در شرایط آب وهوایی ورزشگاها به وجود خواهد آورد.
باران: میزان بارندگی و آبراهه های طبیعی در جانمایی بناها و طراحی کالبدی آن مؤثر خواهد بود مضافاً اینکه حفاظت بناها در مقابل بارانهای همراه با باد و بارانهای شیمیایی در محیطهای آلوده باید مورد توجه باشد(سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۴).
کاربری زمینهای اطراف ورزشگاهها (همجواریها)
الف – همجواریهای مناسب :
این گونه همجواریها، شرایط همسایگی با اماکن ورزشی را دارند:
ساخت اماکن ورزشی در کنار پارکها و فضاهای سبز
ساخت اماکن ورزشی در کنار تأسیسات آموزشی مثل مدارس، دانشکده ها و دانشگاهها
ساخت اماکن ورزشی در کنار محلات مسکونی (به منظور سهولت دسترسی ساکنان محلات به اماکن ورزشی(مظفری، ۱۳۸۸).
ب – همجوارهای نامناسب
منظور از همجواریهای نامتناسب، همجواریهایی است که شرایط همسایگی با ورزشگاهها و اماکن ورزشی را ندارند مثل: ساخت اماکن ورزشی در کنار بزرگراه ها، راهآهن، ترمینالها ومحل تردد اتومبیلها یا در کنار تأسیسات صنعتی، فروشگاههای مواد سوختنی و پمپ بنزینها، تأسیسات نظامی وتسلیحاتی، آزمایشگاهای اتمی و شیمیایی، اماکن جمع آوری زباله وفاضلابهای شهری، حمامها و یا مراکز غیر بهداشتی مثل کشتارگاههای غیر استاندارد، تأسیسات درمانی و بهداشتی ساخت ورزشگا هها مناسب نیست(منبع قبلی، ۱۳۸۸).
عوامل مصنوعی مؤثر در مکان یابی فضاهای ورزشی
الف - ملاحظه الگوهای فعالیتی و کاربری اراضی پیرامون ورزشگاه و پیشگیری از ناسازگاریهای احتمالی با فضاهای همجوار.
ب - ملاحظه ویژگی تاریخی محل و بهره برداری مناسب از آن
پ - انتخاب فضا باید به گونه ای باشد که امکان توسعه و گسترش مراکز ورزشی در آینده فراهم باشد.
ت - انتخاب مکان ورزشی باید هماهنگ با سیستم حمل و نقل شهری باشد و بار ترافیک متراکم به شبکه تحمیل نکند و پارکینگ در حد نیاز در داخل زمین فراهم باشد.
ث - دقت در انتخاب محل ورودی اصلی ورزشگاه براساس تسهیل رفت و آمد و کنترل مراجعت و همچنین امکان نمایش آن به عنوان نشانه ورزشگاه.
ج - امکان دسترسی به تأسیسات و تسهیلات زیر بنایی و بهره برداری به اقتصادیترین وجه از شبکه گاز، تلفن، برق، آب، فاضلاب و تخلیه زباله و دفع آبهای سطحی.
ح - پیشگیری از انتقال سرو صدا با توجه به سیستم محوطه سازی و تراکم گیاهی، جانمایی بر اساس الگوی سرو صدا و بهره گیری از موانع مصنوع انتقال صدا( مظفری، ۱۳۸۸).
مقیاس و شعاع عملکرد مراکز ورزشی
سالنهای ورزشی بر اساس معیارهای شناخته شده بین المللی در سه اندازه کلی به شرح زیر پیشنهاد شده است(بحر العلوم، ۱۳۷۵).
سالنهای ورزش کوچک با مساحت کمتر از ۵۰۰ متر مربع
سالنهای ورزشی متوسط با مساحت ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ متر مربع
سالنهای ورزشی بزرگ با مساحت بیش از ۱۰۰۰ متر مربع
نمونه ای دیگر از استانداردها :
اسناد مسلّم الصدور اسنادی است که صدور آن مسلّم شمرده شده و میتوانند اساس تطبیق قرار گیرند. البتّه عبارت مزبور در قانون دیده نمیشود، امّا در دادگاهها همواره به کار گرفته شده و میشود.
تطبیق خط، امضا، مهر یا اثر انگشت سند مورد تعرّض با اسناد مسلّم الصدور رایجترین راهی است که ارائه میشود و مورد توجّه قرار میگیرد. بنابراین طرفی که باید حسب مورد، اصالت سند یا جعلیت آن را اثبات نماید. سند مسلّمالصدوری را به دادگاه ارائه می کند تا حسب مورد، خط، امضا، مهر یا اثر انگشت سند متنازع فیه با خط، امضا، مهر یا اثر انگشت آن تطبیق داده شود.[۶۲]
گفتار ششم: انواع سند از نظر زمان (مراحل عمر)
أ: سند جاری: اسنادی است که مورد مراجعه مستمر باشد؛
ب: اسناد نیمه جاری: اسنادی است که گاه گاهی مورد مراجعه قرار میگیرند؛
ج: اسناد راکد: اسنادی است که مورد مراجعهی ایجاد کنندهی آن قرار نمیگیرد.
گفتار هفتم: انواع سند از نظر ارزش
ارزش اسناد و اعتبار آنها از نظر اداری یا اطّلاعاتی است که در هر سند برای ادارهی ایجاد کننده و آرشیو وجود دارد. بنابراین تعریف هر سند میتواند دارای ارزشهای اداری و آرشیوی میباشد.
أ: ارزش اوّلیّه (اداری یا استنادی)
ارزش از نظر ایجاد کننده آن که از نظر زمانی در مرحلهی جاری و نیمه جاری است مانند اسناد اداری، مالی، حقوقی.
ب: ارزش ثانویه: (آرشیوی یا اطّلاعاتی)
ارزش از نظر محقّقان، پژوهشگران و آرشیوها
زمانی که کلیّهی اقدامات لازم بر روی سند انجام شده باشد و فعالیّت یا عملی که منجر به ایجاد آن گردیده، تمام و کامل میشود. در صورتی که در مراجع قضایی و قانون طرح نبوده و همچنین مورد نیاز دستگاه یا فرد ایجاد کننده آن نباشد ارزش اوّلیّهی سند پایان مییابد و سند حائز ارزش ثانویه میگردد.
گفتار هشتم: انواع سند از نظر درجهی حساسیّت
أ- اسناد عادّی؛
ب- اسناد محرمانه؛
ج- اسناد سرّی؛
د- اسناد به کلّی سرّی.
گفتار نهم: انواع سند از نظر محتوی و موضوع
اسناد و مدارک از نظر محتوی و موضوع به دستجات مختلف قابل تقسیم میباشند. علیرغم این که در هر یک از این اسناد به موضوع خاصّی پرداخته شده و یا تشریح و تبیین مقوله خاصّی مورد توجّه قرار گرفته، لیکن به اعتبار ارتباط ذاتی دانشهای بشری با یکدیگر، اسناد مربوط به یک موضوع میتواند در سایر بخشها مورد استفاده قرار گیرد. گر چه از نظر موضوعی اسناد تنوع وسیعی را در بر میگیرد، ولی در این بخش به برخی از انواع اسناد از این گونه اشاره میشود.
۹-۱- اسناد اداری
اسناد اداری سندی است که دارای ارزش اداری بوده و سازمان را در اجرای وظایف جاری خود یاری نماید. این نوع سند توسط سازمانهای اداری کشور و در حیطهی وظایف مسئولیّتهای قانونی مصوّب سازمان و در راستای اجرای تعهّدات و امور اداری سازمانها ایجاد و تنظیم میگردد. این اسناد با توجّه به خدمتی که ارائه میکند به دو دستهی کوتاه مدّت و بلند مدّت تقسیم میشود.
اسناد کوتاه مدّت مانند تقاضانامههای معمولی و یا اسنادی است که برای انجام امور شخصی کارکنان یا مثلاً در جریان ترمیم سازمان مربوط ایجاد میگردد، که این گونه اسناد به سرعت کامل میشوند و به همان سرعت نیز فاقد ارزش میگردند. اسناد بلند مدّت اداری نیز نظیر اساسنامهها، قوانین، آییننامهها، قراردادها که در برگیرندهی سیاستها، تعهّدات و حدود وظایف و مسئولیّتهای کلّی سازمان میباشد.
۹-۲- اسناد مالی
اسناد مالی اسنادی است که به روابط مالی در ادارات باز میگردند و بیشتر شامل اسناد بودجه میشوند که چگونگی اختصاص هزینهها به امور متفاوت سازمانی را نشان میدهند، نظیر پروندهی ضمانت مالی افراد، پروندهها، هزینهها به اشکال مختلف یا اسناد مربوط به پرداخت حقوق کارکنان و سایر تعهّدات مالی سازمان که این اسناد هدف مؤسّسه از اختصاص بودجه به یک فعالیّت معیّن را نشان میدهد.
۹-۳- اسناد علمی و فنی
اسنادی است که دارای ارزشهای علمی و فنّی بوده و شامل مقادیر معتنابهی از اطّلاعات تخصّصی و فنی میباشند که در نتیجهی تحقیقات خاص توسط متخصّصین حاصل گردیده، نظیر گزارشات مربوط به انجام پروژههای تحقیقاتی و عملیاتی سازمانها.
۹-۴- اسناد قانونی
قانون به قواعدی گفته میشود که یا با تشریفات مقرّر در قانون اساسی در مجلس شورای اسلامی وضع شده و یا از راه همه پرسی به تصویب میرسد (اصل ۵۸ و ۵۹) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همان گونه که ملاحظه میشود واژهی قانون مفهوم ویژهای دارد که با تصمیمات قوّهی مجریه متفاوت بوده و لذا آنها را نباید به جای هم به کار برد. بر همین اساس است که برخی از حقوقدانان با توجّه به لازم الاجرا بودن تصمیماتی که مقامات صلاحیّتدار در حدود وظایف و به حکم قانون اتخاذ میکنند، مثل آیین نامههای دولتی، بخشنامهها به جای کلمهی قانون از حقوق قانونی یا اسناد قانونی استفاده میکنند. اسناد قانونی، اسناد لازمالاجرایی است که در اختیار مدیر قرار داشته و کلیّهی تصمیمات متّخذه توسط مدیران سازمان ضرورتاً منطبق با آن باشد. مع ذلک همهی متون و اسناد قانونی از اعتبار یکسان برخوردار نبوده و سلسله مراتبی بین متون قانونی و یا اسناد قانونی وجود دارد مانند قانون اساسی، قانون عادّی، تصویب نامههای مصوّب دولت یا کمیسیونهای مجلس، عهدنامههای بین المللی، آییننامههای دولتی.
۹-۵- اسناد تاریخی
کلیّهی پروندهها و سوابق پس از طی مرحلهی جاری و نیمه جاری چنانچه دارای یکی از ارزشهای پیش گفته باشند اسناد تاریخی محسوب میگردند. این اسناد عمدتاً مورد مراجعهی محقّقان و پژوهشگران قرار میگیرند مانند عهدنامههای تاریخی ترکمانچای فرمان صدور مشروطیت و … .
۹-۶- اسناد فرهنگی
اسنادی است که حاوی نکات فرهنگی بوده و یا ایجاد کنندهی این اسناد از چهرهها و شخصیّتهای فرهنگی باشد، این اسناد عرصههای متنوع هنر را از شعر، موسیقی، سینما، تئاتر، معماری و غیره در بر میگیرد.
۹-۷- اسناد سیاسی
اسنادی است که توسط مراجع صلاحیّتدار تولید گردیده و حاوی سیاستها و خط و مشیهای سیاسی یک کشور را از نظر داخلی و خارجی میباشند نظیر پروتکلها، معاهدات، قراردادهای بین المللی، یادداشتهای سیاسی، اولتیماتوم، اعلام جنگ و غیره که بیانگر نحوهی برقراری روابط بین کشورها و استراتژیهای سیاسی دولت میباشد. اسناد سیاسی از نظر ماهوی ممکن است یک طرفه باشد مانند اولتیماتوم و اعلان جنگ و یا چند جانبه باشد مانند قراردادها و معاهدات بین المللی.
در حدود قانون اساسی کشورها تشریفات خاصّی برای لازم الاجرا شدن معاهدات بین المللی پیش بینی شده است، بر اساس اصل ۷۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
«معاهدات بین المللی در صورتی لازم الاجراست که از طرف دولت به مجلس شورای اسلامی ارائه و در آنجا به تصویب مجلس برسد، یعنی در صورت مطابقت با قانون اساسی و مصالح کشور به تشخیص مجلس رسمیّت و اعتبار پیدا میکند.»
۹-۸- اسناد نظامی
اسنادی هستند که حاوی جهتگیریها و سیاستگذاریهای نظامی کشورها در راستای تأمین امنیت ملی، منطقهای و بین المللی بوده و مبتنی بر اصول قانون اساسی آن کشورها میباشد این اسناد از آنجایی که در برگیرنده معاهدات نظامی بین المللی نیز هستند میتوانند جزء اسناد سیاسی نیز محسوب شوند مانند اسناد همکاریها و مشارکتهای نظامی و دفاعی کشورها.
۹-۹- اسناد اقتصادی، عمرانی
اسنادی است که دارای ارزش اقتصادی میباشند و فعالیّتهای کشور را در امر توسعهی اقتصادی بیان میکنند.
بخش دوم
سند از منظر فقه و حقوق
فصل اوّل: سند در فقه
فصل دوم: سند در حقوق
فصل اوّل
سند در فقه
دین اسلام کاملترین دین آسمانی شناخته شده است، دینی که پاسخ بسیاری از پرسشهای جوامع بشری را میدهد و گاهی دستورات و سفارشات زیبایی در آن دیده میشود که مسلمانان را ملزم به رعایت و اطاعت آنها میکند.
گذری بر کتابهای مربوط به آیات الاحکام گویای این مطلب است که در خصوص «سند» دو آیه وجود دارد که به این موضوع پرداختهاند؛ آیات ۲۸۲ و ۲۸۳ سورهی بقره.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ. وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ. وَلَا یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ. فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا. فَإِنْ کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ. وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ. فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى. وَلَا یَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا. وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیرًا أَوْ کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ. ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَهِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا. إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً حَاضِرَهً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَکْتُبُوهَا. وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَایَعْتُمْ. وَلَا یُضَارَّ کَاتِبٌ وَلَا شَهِیدٌ. وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ. وَاتَّقُوا اللَّهَ. وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ. وَاللَّهُ به کلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که بدهی مدّت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید و باید نویسندهای از روی عدالت (سند را) را در میان شما بنویسد و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد نباید از نوشتن – همانطور که خدا به او تعلیم داده- خودداری کند. پس باید بنویسد و آن کس که حق بر عهدهی اوست باید املا کند و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد و چیزی را فروگذار ننماید. و اگر کسی که حق بر ذمّهی اوست سفیه یا ضعیف است (به خاطر لال بودن) توانایی بر املا کردن ندارد، باید ولی او به جای او با رعایت عدالت املا کند و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حق) شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند انتخاب کنید (و این دو زن باید با هم شاهد قرار بگیرند) تا اگر یکی انحرافی یافت دیگری به او یادآوری کند. و شهود نباید به هنگامی که آنها را برای (شهادت) دعوت میکنند، خودداری نمایند و از نوشتن (بدهی خود) چه کوچک باشد یا بزرگ ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید) این در نزد خدا به عدالت نزدیکتر و با شهادت مستقیمتر و برای جلوگیری از تردید و شک (نزاع و گفتگو) بهتر میباشد، مگر اینکه داد و ستد نقدی باشد که بین خود دست به دست میکنید. در این صورت گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید. ولی هنگامی که خرید و فروش (نقدی) میکنید شاهد بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد (به حق گویی) زیان برسد و اگر چنین کنید از فرمان پروردگار خارج شدهاید. از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و خداوند به شما تعلیم میدهد خداوند به همه چیز داناست.[۶۳]
در آیهی فوق عبارت «تداینتم» به معنای تبادل دین است (یعنی قرض بگیرید و قرض بدهید) اعم از اینکه به صورت پیش فروش یا نسیه یا اجاره باشد و خلاصه هر معاملهای را در نظر دارد که عوض یا معوض، مدّتدار باشد.[۶۴] در این آیه از کتابت دین صحبت شده است تا حقّ طلبکار محفوظ بماند و عواملی مانند فراموشی و مرگ و انکار، موجب تضییع حق وی نگردد.
در خصوص این که مقتضای «فاکتبوه» مندرج در آیهی ۲۸۲ سورهی بقره چیست. بعضی از فقها، چون مالک، ربیع و کعب معتقدند که مقتضای «فاکتبوه» در این آیه، وجوب نوشتن دین است و چون بنابر اصل: مقدّمهی واجب، واجب است[۶۵]، بنابراین از نظر پیروان این استنباط اصولی تهیه و تنظیم و تدوین سند در عقود دینی واجب است. به هر حال پیروان این نظریهی فقهی در اقلیّت قرار دارند، زیرا اکثریت معتقدند مقتضای «فاکتبوه» مندرج در آیهی مورد بحث وجوب نیست بلکه استحباب است و وجوبی برای متعاقدین در خصوص کتابت دین وارد نشده است از این نظر اشخاصی چون ابوسعید، خدری، شعبی، راوندی و سیوری طرفداری نمودهاند.[۶۶]
در کتاب الجامع لاحکام القرآن آمده که «فاکتبوه» هم قرض و هم مدّت را شامل میشود یعنی هم قرض را بنویسید و مدّت آن را، بعضی گفتهاند آیه امر به کتابت کرده پس مراد آن است که بنویسید و شاهد بگیرید زیرا نوشته بدون شاهد حجت نیست، بعضی دیگر گفتهاند آیه امر کرده ما را به کتابت تا فراموش نکنیم. و در قول خدای تعالی که فرموده است «فاکتبوهُ» اشارهای است ظاهر به این که بنویسید سند را با جمیع اوصافی که مبیّن آن است.[۶۷]
گفتار اول: تنظیم اسناد تجاری در ابواب فقها و کلام معصومین
همان طوری که قرآن با رباخواری و احتکار کردن و بخل، سخت مبارزه کرده، برای امور تجاری و اقتصادی نیز مقرّرات دقیقی بیان داشته است تا هر چه بیشتر سرمایهها رشد طبیعی خود را بنمایند و هیچ گونه بن بست و اختلافی رخ ندهد.
طولانیترین آیهی قرآن در مورد داد و ستد مالی مقرّرات و دستوراتی به ما میدهد که به ترتیب عبارتند از:
۱- هر گاه شخصی به دیگری قرض داد و یا معامله انجام گردید، و یکی از طرفین بدهکار شد، برای آنکه هیچ گونه اشتباهی و گفتگویی بعداً پیدا نشود باید قرارداد با تمام خصوصیّات آن نوشته شود.[۶۸]