۵-۴.پیشنهادات تحقیق ۱۱۴
۵-۴-۱.پیشنهادات کاربردی ۱۱۴
۵-۴-۲.پیشنهادات برای تحقیقات در آینده ۱۱۶
۵-۵.محدودیتهای تحقیق ۱۱۶
منابع ۱۱۸
چکیده لاتین ۱۲۵
چکیده
این پژوهش با عنوان «مقایسهی تأثیر هوش هیجانی و هوش بازاریابی بر توفیق بنگاههای اقتصادی در بازاریابی» با این هدف کلی و ۵هدف فرعی در سال ۱۳۹۱ در شهرک صنعتی بوعلی شهر همدان انجام شده است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی با روش پیمایشی از نوع علّی- مقایسهای است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و مسئولان امر بازاریابی در کارخانجات تولیدی و خدماتی در شهرک صنعتی بوعلی می باشد که شامل ۱۸۰نفر میباشند. حجم نمونه توسط فرمول کوکران برابر با ۱۲۳ نفر برآورد و به شیوهی تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش توسط سه پرسشنامه؛ که یک پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی سیبریا شرینگ با ۳۳ سؤال و دو پرسشنامه محقق ساخته هوش بازاریابی و توفیق در امر بازاریابی جمعآوری و با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و توسط آزمون رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل گردید. روایی هر سه پرسشنامه به صورت صوری و محتوایی برآورد و پایایی ابزار توسط ضریب آلفای کرونباخ سنجش گردید که در تمامی پرسشنامه ها و ابعاد بیش از ۷۰/۰ به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی بیش از هوش بازاریابی بر توفیق بازاریابان و مسئولین بازاریابی بنگاههای اقتصادی اثرگذار بوده است نتایج دقیق حاکی از آن است که هوش هیجانی در ابعاد؛ مجموع توفیق در امر بازاریابی، تجزیه و تحلیل بازار و انتخاب بازارهای هدف، قویتر از هوش بازاریابی بوده است، اما هوش بازاریابی تنها در دو بعد؛ ترکیب عناصر بازاریابی و تلاشهای بازاریابی قویتر از هوش هیجانی عمل نموده است.
کلید واژگان: هوش هیجانی، هوش بازاریابی، توفیق در تجارت و بازاریابی، شهرک صنعتی، بوعلی، همدان
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (۲-۱): مؤلفههای هوش هیجانی. ۳۱
جدول (۲-۲). منابع آزاد اطلاعات ۷۰
جدول (۳-۱): خرده آزمونهای هوش هیجانی شرینگ ۷۹
جدول (۳-۲): سؤالات سنجشگر ابعاد پرسشنامه توفیق در بازاریابی ۸۰
جدول (۳-۳): نتیجه سنجش پایایی پرسشنامه های تحقیق ۸۱
جدول (۴-۱): توزیع فراوانی جنسیت مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۸۵
جدول (۴-۲): توزیع فراوانی سن مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۸۶
جدول (۴-۳): توزیع فراوانی سابقه فعالیت اقتصادی مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۸۷
جدول (۴-۴): توزیع فراوانی سابقه فعالیت مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۸۸
جدول (۴-۵): توزیع فراوانی زمینه فعالیت مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۸۹
جدول (۴-۶): توزیع فراوانی میزان تحصیلات مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۹۰
جدول (۴-۷): توزیع فراوانی میزان هوش بازاریابی مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۹۱
جدول (۴-۸): توزیع فراوانی میزان هوش هیجانی مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۹۲
جدول (۴-۹): توزیع فراوانی میزان توفیق پاسخگویان در امر بازاریابی ۹۳
جدول (۴-۱۰): توزیع فراوانی میزان توفیق پاسخگویان در تجزیه و تحلیل بازار ۹۴
جدول (۴-۱۱): توزیع فراوانی میزان توفیق پاسخگویان در انتخاب بازارهای هدف ۹۵
جدول (۴-۱۲): توزیع فراوانی میزان توفیق پاسخگویان در ترکیب عناصر بازاریابی ۹۶
جدول (۴-۱۳): توزیع فراوانی میزان توفیق پاسخگویان در تلاشهای بازاریابی ۹۷
جدول (۴-۱۴): نتایج سنجش وضعیت به هنجار و نرمال بودن متغیرهای اصلی(ملاک و پیش بین) تحقیق ۹۸
جدول (۴-۱۵): ضریب تعیین رگرسیون فرضیه اصلی ۹۹
جدول (۴-۱۶): تحلیل واریانس فرضیه اصلی ۹۹
جدول (۴-۱۷): معادله خط رگرسیون فرضیه اصلی ۹۹
جدول (۴-۱۸): ضریب تعیین رگرسیون فرضیه فرعی اول ۱۰۱
جدول (۴-۱۹): تحلیل واریانس فرضیه فرعی اول ۱۰۱
جدول (۴-۲۰): معادله خط رگرسیون فرضیه فرعی اول ۱۰۱
جدول (۴-۲۱): ضریب تعیین رگرسیون فرضیه فرعی دوم ۱۰۳
جدول (۴-۲۲): تحلیل واریانس فرضیه فرعی دوم ۱۰۳
جدول (۴-۲۳): معادله خط رگرسیون فرضیه فرعی دوم ۱۰۳
جدول (۴-۲۴): ضریب تعیین رگرسیون فرضیه فرعی سوم ۱۰۵
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (۴-۲۵): تحلیل واریانس فرضیه فرعی سوم ۱۰۵
جدول (۴-۲۶): معادله خط رگرسیون فرضیه فرعی سوم ۱۰۵
جدول (۴-۲۷): ضریب تعیین رگرسیون فرضیه فرعی چهارم ۱۰۷
جدول (۴-۲۸): تحلیل واریانس فرضیه فرعی چهارم ۱۰۸
جدول (۴-۲۹): معادله خط رگرسیون فرضیه فرعی چهارم ۱۰۸
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۴-۱.درصد فراوانی جنسیتی مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی بوعلی همدان ۸۵
نمودار ۴-۲.درصد فراوانی سنی مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی بوعلی همدان ۸۶
نمودار ۴-۳.درصد فراوانی سابقه فعالیت اقتصادی مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی ۸۷
نمودار ۴-۴.درصد فراوانی سابقه فعالیت مدیران و مسئولان بازاریابی شهرک صنعتی در بنگاه فعلی ۸۸
به این بازی قایم موشک هم اطلاق می شد و بدین ترتیب اجرا می گردید: قرعه به نام هر کس که می افتاد چشم هایش را می بست و تا شماره ده می شمرد، در این فاصله کودکان هر کدام در جایی پنهان می شدند سپس به دنبال پیدا کردن بقیه به جستجو می پرداخت. اولین کسی را که می دید او بازی را تکرار می نمود.
بازی خنده
عده ای دور هم می نشینند یک نفر بازیگر می شود و حرکاتی خنده آور را انجام می دهد اگر طرف مقابل او خنده نمود شرط را باخته است و چنانچه خنده ننمود برنده می شود در این بازی بیشتر می بازند یعنی در مقابل حرکات بازیگر خنده بی اختیار می گیرد.
بخش دوم: ادبیات شفاهی
ادبیات شفاهی، هنر زبانی و کلامی مردم عامه که میراث نسل های گذشته است به صورت شفاهی در قالب آثار ذوقی به نسل های بعدی انتقال یافته است گونه های مختلف ادبیات داستانی آن شامل قصه، افسانه های تاریخی، نیمه تاریخی، قهرمانی، عاشقانه، اخلاقی پندآموز، تمثیلی و تخیلی است و آثار غیرداستانی آن مانند مثل ها، چیستان ها، متل ها و لطیفه ها که در قالب نظم و نثر است، گونه های شعری آن مانند دو بیتی، تصنیف، لالایی، ترانه، مثنوی و گونه های مختلف بیت می باشند.
زبان شفاهی که خاستگاه آن توده مردم است ساده و روان است، طی سال ها انتقال سینه به سینه آن با واژه های دشوار و ناهنجار مانوس شده که به آسانی نمی توان آن را تلفظ کرد. تعبیرها، کنایه ها و تشبیه های متداول گفتاری مردم بیانگر نحوه پرداخت به رویدادهای تخیلی یا واقعی مردم است.
شعر و ترانه های عامیانه بر طبق اصول عروض و قافیه بنیاد شده اند و تاکید بر هجا و آهنگ کلمه دارند.
گونه های متفاوت ادبیات عامیانه نزد مردم در سنین خاصی محبوبیت دارد، برای نوزادن لالایی، کودکان قصه، نوجوانان ترانه و تصنیف، بزرگسالان حکایت و ضرب المثل. همه این گونه ها به خوبی بیانگر آداب و رسوم و نحوه زندگی انسان های قدیمی است.
ترانه های محلی
الف) دوبیتی ها
قدت از دور می بینم بِسَم نیس به جای رفته ای که دست رسم نیس
به جایی رفته ای کاخ بزرگون سخن دارم که جای گفتنش نیس
*****
دل من ناله داره نامه داره به دستش ترکه بادوم داره
به دستش ترکه بادوم کوهی خودش مست و منو دیونه داره
*****
سر کوه بلند نی می زنم نی شتر گم کردِمو رَد می زنم من
شتر گم کرده ام با بارو جاشی گلی گم کرده ام شاید تو باشی
*****
از اینجا تا به کرمون لاله کاشتم میون لاله ها سیبی گذاشتم
از اینجا می روی سیبارو نَچینی برای دلبرم تنها گذاشتم
*****
سر کوی بلند آلاله سر زد امیرالمومنین دست بر کمر زد
امیرالمومنین قربان نامت خودم جاروکشم، کاکام غلامت
*****
حسینو می دوید من می دویدم حسینو می نشست من می رسیدم
دو تا خال سیاه کنج لبش بود اگر او می فروخت من می خریدم
بیا بنشین جلالت کم نمی شه نصیب ما و تو با هم نمی شه
نصیب ما و تو کار خدایه چه سازوم که خدا راضی نمی شه
*****
الهی ای الهی ای الهی سر راهت بیا مار سیاهی
اول بر من زند دل بر تو بستم دوم بر تو زند که بی وفایی
*****
بر این راه می روی چپ چپ نگاه کن گرفتار توام دردم دوا کن
گرفتار توام رنجیده دل دل رنجیده را از خود رضا کن
*****
به قربون سرت گردم دوباره ندونستم تو ماهی یا ستاره
به توفیق خدا چنگت می آرم اگر در آسمون گردی ستاره
*****
به قربون حنای پشت دستت تو قلیون چاق نکن می سوزه دستت
تو قلیون چاق نکن، بر من حرام است خودم چاق می کنم می دم به دستت
*****
بلند بالا که می گویی رشیدی کبابم کرده ای سیخم کشیدی
کبابم کرده ای نگذار بسوزم به درگاه خدا، دارم امیدی
سرکوه بلند سنگ ریزه ریزه بنازم دکمه ها سر دست نُوزه
اگر چرخ فلک بامُو بگرده تلافی واکنم در کنج حجله
*****
سر کوه بلند پنج پنجه شیر خبر اومد که یارم خورده شمشیر
پیاله پر کنم از آب انجیر بریزم از قد بالای شمشیر
*****
۲-۷-۲- نهاد دین
به علت ابعاد فکری، رفتاری، عاطفی و اجتماعی، اندیشمندان و متفکرین به تعریف واحدی از دین دست پیدا نکردهاند. در این پژوهش از تعریف زیر استفاده شده است. دین مجموعهای از باورها، عقاید، ارزشها و قوانین اجتماعی، عبادی و معاملاتی است که از طریق وحی و نبوّت به بشر رسیده است.
اندیشمندان به کرات راجع به اهمیت و نقش تأثیر گذار دین بر سرمایه اجتماعی صحبت کردهاند از آن جمله میتوان موارد زیر را ذکر کرد:
۱- مارکس وبر بیان میکند دین نهتنها به خاطر ایجاد اخلاق کار بلکه از این جهت که شبکههای اعتماد را بوجود میآورد حائز اهمیت است.
۲- کلمن بر مبنای تحقیقات خود روی تاجران الماس شهر نیویورک، وابستگی این تاجران به یکی از فرقه های یهودی لهستان را دلیل وجود سرمایه اجتماعی بالا در میان آنها میداند.
۳- به عقیده فوکویاما، دین می تواند نقش مهمی در ایجاد سرمایه اجتماعی بازی کند. بسیاری از مذاهب با ترویج ارزش هایی نظیر مشارکت، صداقت، اعتماد و ایثار موجب میشوند سرمایه اجتماعی بالایی در بین پیروان خود ایجاد شود. ادیان و مذاهب می توانند علاوه بر ایجاد اعتماد داخلی، زمینه برقراری روابط مفید و مؤثر را با گروه ها و مذاهب دیگر اجتماعی فراهم سازند. ادیان در گذشته، حال و آینده قطعاً نقش جدی در سرمایه اجتماعی داشته و خواهند داشت.
۴- امیل دورکیم برگزارکردن مراسم و مناسک جمعی (همانند: جشنها، اعیاد و مراسم مذهبی) را سبب افزایش تعامل میان مردم میداند که نتیجه آن ایجاد اعتماد و افزایش سرمایه اجتماعی است.
۵- مایرز دین میتواند به گونه ای محسوس به کیفیت روابط خانوادگی کمک کرده و بهعنوان عاملی در جهت ایجاد سرمایه اجتماعی گام بردارد (ملاحسنی، ۱۳۸۱).
۶- گیدنز می گوید مهمترین کارکرد باورهای مذهبی این است که معمولاً به تجربه رویدادها و موقعیت ها اعتماد تزریق میکند (گیدنز، ۱۳۷۷).
۷- گریلی طی تحقیقات خود به این نتیجه رسید که در کشورهایی که میزان دینداری پایین است میزان سرمایه اجتماعی و به ویژه مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی در سطح پایینی قرار دارد Greeley, 1997)).
۸- افه و فوش پی بردند که دین باوری و تعهد دینی از عوامل مؤثر بر شکلگیری سرمایه اجتماعی هستند (۲۰۰۲ Offe and fuchs,).
۹- ایوانز نیز بر نقش فعالیت ها و مناسک دینی در بهبود کنشهای متقابل افراد در پیوند و اعتماد آنها به یکدیگر تأکید میکند ( ایوانز و همکاران، ۱۳۸۰).
اما دین مبین اسلام به مراتب بیشتر از ادیان قبلی در اثرگذاری روی سرمایه اجتماعی نقش داشته است در این مورد میتوان به سخنان پاسونز در خصوص اسلام اشاره کرد که می گوید:
در اسلام زمینه بروز سرمایه اجتماعی به خاطر جهتگیری مثبت آن به سوی دنیا و نسبت به جامعه و سیاست و تأکید فراوان بر مسئولیتهای اجتماعی مؤمنان به مراتب افزونتر و قدرتمندتر از ادیان دیگر است چنانکه هالن کروتز، وسترلند، و جان وُل نیز به این مطلب اشاره نمودهاند. در ادامه با بررسی سرمایه اجتماعی در سیره پیامبر اکرم، جانشین ایشان و قرآن کریم این مطلب را بیشتر پی می گیریم.
یدالله دادگر (۱۳۸۵) در مقالهای تحت عنوان سرمایه اجتماعی و بازتولید آن در عصر پیامبر اسلامی عنوان میکند که هرچند احیاء و طرح جدی سرمایه اجتماعی به یک یا دو دهه آخر قرن ۲۰ استناد داده میشود. اما با توجه به ماهیت موضوع میتوان آن را پدیدهای ریشه دار و بهطور کامل قدیمیدانست که در اندیشه ها، گرایش ها، سنت ها، رفتار ها، نهادها، مجموعه ارتباطات، شبکههای انسانی اجتماعی ظهور و حضورداشته است. این موضوع با توجه به پیوندهای اخلاقی و ارزشی اش با سنت های دینی، رفتار و پندار بنیان گذاران ادیان آسمانی، هم پیوندی های قابلتوجهی دارد. ایشان برای سرمایه اجتماعی محور ها و خصایصی را درنظر می گیرند و بر اساس همین خصایص، به بیان بازتولید سرمایه اجتماعی در عصر پیامبر اسلامی اشاره میکنند. این خصایص عبارتاند از: اعتماد و همکاری متقابل، پویایی و پایان ناپذیری، دارای ماهیت حل مسئله ای، ارزش مداری و کارآمدی و چارچوب فرابعدی.
از نمونه های باز تولید سرمایه اجتماعی در عصر پیامبر که ایشان بدان اشاره میکنند میتوان موارد زیر را برشمرد:
۱- توجه به شکلگیری قراردادها و حفظ قراردادها و ممنوعیت کاربرد هر نوع حیله در مبادلات و معاملات.
۲- تحریم ربا، کنز، رشوه، و محکومیت دروغ و قسم در انجام معاملا و تبلیغ غیر واقعی از کالا در معاملات، تحریم اسراف و تبذیر، مبارزه با تلقی رکبان و حفظ و پدید آوردن قراردادهای صلح (حتی با کفار حربی).
۳- تشویق فعالیتهای وقف، زکات، انفاق و نوع دوستی، تشویق به کار گروهی، تلاش برای مشارکت دادن بخش خصوصی و بازاری ها در اداره بازار و عدم دخالت غیر اصولی در سازوکارهای طبیعی بازار.
در ادامه ایشان خصایصی از پیامبر را یاداور میشوند که سرمایه ساز هستند ازجمله: راست اندیشی و راستگویی، شافیت، اخلاق پسندیده و کارافرین، مسئولیت پذیری اجتماعی و استواری بر سر پیمآنها.
منصور اعتصامی (۱۳۸۸) در مقالهای تحت عنوان درآمدی بر الگوی مدیریتی امام علی (ع) از منظر مؤلفههای سرمایه اجتماعی عنوان میکنند که مدیریت در نگاه امیر المومنین دارای سه ویژگی بوده است که آن را متمایز و متفاوت می ساخته، که آن سه ویژگی عبارتاند از:
۱- امانت بودن مدیریت: از دید آن حضرت مسند مدیریت امانتی است الهی که باید از این امانت به شدت مراقبت شود.
مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست بلکه امانتی است بر گردن توست و کسی که از تو بالاتر است، از تو خواسته تا نگهبان آن باشی. وظیفه نداری که در کار مردم به میل و خواسته خود عمل کنی، یا بدون ملاک معتبر و فرمان قانونی به کار بزرگی دست بزنی…
۲- مدیریت تکلیف است و نه حق: حق و تکلیف دو مقوله است. حق به معنای استفاده، بهره و سود، و تکلیف به معنای وظیفه است. در نظام اسلامی، واگذاری، قبول و احراز مناصب اجتماعی و مدیریتی تکلیف است نه حق یا وسیله سودجویی.
۳- خدمت یا ریاست: مدیر باید جایگاه خود را برای خدمت بخواهد و به عبارت دیگر خدمت نباید وسیلهای برای حاکمیت باشد بلکه حکومت باید وسیلهای برای خدمت باشد.
همچنین ایشان در ادامه اصولی را برای سرمایه اجتماعی در مدیریت آن حضرت بیان کردهاند که عبارتاند از:
۱- اصل تقوای الهی
۲- اصل عدالت و انصاف
۳- اصل پرهیز از غرور و خودپسندی
۴- اصل تواضع و حلم
۵- اصل گشاده رویی و خوشرویی
۶- اصل پرهیز از دنیاطلبی
۷- اصل مقابله با اکوپاتی
بنابراین همانطور که در مطالب بالا ذکر شده پیامبر اکرم و جانشین ایشان حضرت امیر المومنین در سیره اخلاق فردی و اجتماعی خود دارای ویژگیهای رفتاری بوده اند که تولید کننده و تقویت کننده سرمایه اجتماعی به شمار می آیند و قرن ها بعد صاحب نظران عرصه سرمایه اجتماعی بسیار به آنها اشاره کرده و جامعه را برای دستیابی به سرمایه اجتماعی در راستای رسیدن به توسعه به آن تشویق نموده اند.
قرآن کریم نیز دارای تاکیدات بسیاری است که پیروی از آنها میتواند به تولید، بازتولید و تقویت سرمایه اجتماعی بانجامد. ازجمله تاکیدات میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
عدالت: به یقین ما فرستادگان خود را با دلایلی روشن فرستادیم و به آنها کتاب آسمانی و وسیله سنجش فروفرستادیم تا مردم به قسط و عدل برخیزند…[۱۳]
تأکید بر عدالت و ایجاد قدرت یکپارچه در جامعه دینی از مؤلفههای اثرگذار و بنیادی سرمایه اجتماعی است (اعتصامی، ۱۳۹۱:۷۴).
برادری: همانا مومنان برادر یکدیگرند[۱۴]، که هیچ برتری بر یکدیگر ندارند مگر در پرهیزگاری[۱۵] که آنهم برتری نزد خداوند است و نه برتری در امتیازات دنیوی.
در فرهنگ اسلامی، مؤمنان برادران یکدیگر خوانده شده اند واین مفهوم در فرهنگ ها بهویژه فرهنگ های شرقی از بالا ترین ارزشها محسوب میگردد و یکی از توصیه های اکید به مسلمانان این است که در صورتی که کدورتی بین دو مسلمان پیش آید، به هر صورت در رفع آن بکوشند.
دیگر خواهی و از خود گذشتگی: سفارشات بسیاری در فرهنگ اسلامی آمده مبنی بر اینکه آنچه برای خود می خواهی، برای دیگران هم بخواه و آنچه برای خود نمی پسندی، برای دیگران هم روامدار که به عدالت نزدیک است. اصل عمومی در جامعه اسلامی برقراری عدالت است اما در شرایطی خاص، لازم میآید که یک مرحله ازعدالت فراتر رفت و با ایثار رفتار نمود که اسلام برای ایثارگران اجر عظیمی قائل است[۱۶]. زیرا فرد ایثارگر در مقابل از خود گذشتگی، هیچ انتظاری از دیگران ندارد و چه بسا از داشته های خود که نیاز بیشتری به آنها نسبت به دیگران احساس میکند، به دیگران ببخشد.
رعایت حقوق افراد: تأکید بر رعایت حقوق افراد، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، زن، مرد و کودک.
حفظ امانت: حفظ امانات از دستورات مهم بوده، و نیز پرهیز از عیب جویی و توصیه به عیب پوشی.
پایبندی به تعهدات: یکی از دلایل کاهش سرمایه اجتماعی، عدم پایبندی به تعهدات بهویژه از سوی دولتها است. وفای به عهد توصیه ای است که در قرآن کریم بارها به آن تأکید شده است[۱۷].
۲-۷-۳- نهاد فرهنگ
جامعه اخلاقی و حقیقت گرا، سرمایه اجتماعی را ارتقاء می بخشد و حقیقت، راستگویی، صداقت و یک رویی اشخاص حقیقی و حقوقی جامعه، رابطه مستقیمی با سرمایه اجتماعی دارد.
از سوی دیگر، مبانی مستحکم هویت یکپارچه و به دور از چندگانگی که بهصورت نسلی و حتی تاریخی شکل میگیرد، باعث انسجام درونی جوامع و پرهیز از پراکندگی میشود.
در توضیح منابع هویت چنان که فالک و کیلپاتریک (۲۰۰۰) عنوان کردهاند، منابعی است که موجب القاء ارزشهای درونی به فرد می گردند که مجموعه باورها ارزش ها و معیارهای فرد را القاء میکنند.
فرهنگ قوی و اعتقادات فراگیر ملی و همگرایی قومیت ها نقش بسیار مهمی را در افزایش سطح سرمایه اجتماعی ایفا می نماید. فرهنگ ها (و بهویژه دین) که هویت را می سازند، اگر قدرتمند باشند، هویت را حفظ و در موارد لازم بازسازی میکند.
افزایش روابط بین گروهی و در سطح ملی، موجب اعتماد متقابل تعمیم یافته و تقویت انسجام ملی میشود. با افزایش روند مزبور، مدیریت رفتارهای اجتماعی تقویت و قابلیت جامعه برای حل مسالمت آمیز آنها افزایش مییابد و امکان تصحیح روند جامعه از طریق مباحثات انتقادی گسترش و واقعگرایی در تعیین اولویت ها و اهداف بهتدریج افزایش مییابد و جامعه از افراط و تفریط در امان می ماند (چلبی، ۱۳۸۶).
۲-۷-۴- نهاد دولت
عملکرد دستگاه های دولتی بر افول یا ارتقاء سرمایه اجتماعی در یک جامعه تأثیر بسیار زیادی دارد و مهمترین اقداماتی که دولت ها می توانند برای ارتقاء سرمایه اجتماعی انجام دهند عبارتاند از: تعریف، اجرا و تضمین حقوق مالکیت، پایبندی اکید نسبت به تعهدات، نظارت بر اجرای دقیق قراردادهای کلان اقتصادی و دفاع از حقوق طرفین قراردادها بهویژه سرمایه گذاران داخلی و خارجی و کار آفرینان، تشویق و تقویت نهادهای مدنی، تقویت و غنی سازی آموزش های عمومی ازطریق نظام آموزشی و رسانه ای، افزایش کارآمدی نظام اداری و جلب رضایت مراجعان و مرتبطان با سیستم بوروکراسی کشور (الوانی و شیروانی، ۱۳۸۵).
۲-۷-۵- نهاد دادگستری
وفای به عهد به ویژه پایبندی به قراردادها نیز با نهادها پیوند دارد. قراردادها را میتوان به کمک نظام قضایی کارآمد و نهادینهشده ضمانت بخشید؛ در غیر این صورت، سطح اعتماد عمومی کاهش مییابد. نهادهای قضایی که عملکردی منصفانه و بی طرفانه دارند، به تعمیم اعتماد کمک میکنند. برابری در مقابل قانون و مساوات در مشارکت سیاسی، نمونه های استاندارد هستند.
۲-۷-۶- نهادهای اقتصادی و اجتماعی
زدودن شعارهای تهی و تعیین هدفهای تولیدی برای کارکنان؛
زدودن سهمیه های کمکی؛
زدودن سدهای موجود در راه احساس غرور و استادی کارکنان؛
نهادینه کردن برنامه های منسجم تحصیلی و آموزش؛
اقدام و عمل در به ثمر رساندن دگرگونی سازمان.
این چهارده نکته، اساس کار دمینگ برای تغییر صنایع آمریکا در همه جا، در شرکتهای بزرگ و کوچک فعال در زمینه ساخت صنعتی محصولات یا خدمات هستند. “بیماریهای مرگبار” کیفیت به تعبیری که دمینگ از آنها دارد در مسیر تحول وجود دارد و این بیماریها عبارتند از: فقدان انسجام هدف در برنامه ریزی محصول یا خدمات؛ تاکید بر سود کوتاه مدت؛
سیستم رتبه بندی و بازنگریهای سالانه که به نتایج نهایی تاکید دارد. افراد به خاطر خوب کارکردن درسیستم پاداش می گیرند نه به خاطر بهبود آن؛
۶-۶-۲- نظریه ارتباطات دور و اقتصاد
آثار و نتایج اقتصادی مخابرات با اثرگذاری در تجارت، کشاورزی، صنعت، پزشکی، حمل و نقل و محیطزیست و… آشکار میشود. مخابرات با حضور خویش در جریان اقتصادی و تجاری کشور -همچون کاتالیزور در فعل و انفعالات شیمیایی موجب تسهیل عملیات تا حصول نتیجه نهایی میشود و به جریان اقتصادی، سرعت و شتاب میبخشد. بطوریکه میتوان گفت: هر کار اقتصادی بدون مخابرات، نتایج مطلوب و سودآوری نخواهد داشت. سرمایهگذاری در بخش مخابرات، علاوه بر اشتغالزایی در کشورها، مستقیماً در توسعه نقش دارد و هم اکنون نیز به عنوان اشتغالزاترین صنعت شناخته میشود. از طریق خدمات گوناگونی که در اختیار بشر گذاشته است، صرفهجوییهای زیادی را از نظر انرژی، وقت، هزینه، جلوگیری از فرسایش محیط، جسم و روح افراد باعث میشود.( کیهان، ۱۳۸۶)
۷-۶-۲ - نظریه بانکداری الکترونیک:
فناوری در بانکها، فناوری پردازش، ثبت، نگهداری، تغذیه و تبادل اطلاعات مشتریان است، این تکنولوژی طی دورههای چهارگانهای به تکامل رسیده است. در هر دوره تا حدی رایانه و نرمافزار جایگزین انسانها و کاغذها شدهاند. دوره های تحول الگوهای اساسی فنآوری در صنعت بانکداری عبارت است از:
دوره اول: اتوماسیون پشت باجه
دوره دوم: اتوماسیون جلوی باجه
دوره سوم: متصل کردن مشتریان با حسابهایشان
دوره چهارم: یکپارچهسازی سیستمها و مرتبط کردن مشتری به تمامی عملیات بانکی
در سه دوره اول، هنوز ارتباطات و مخابرات به شبکههای کامپیوتری متصل نشدهاند، اما آخرین دوره زمانی آغاز میشود که همه نتایج بدست آمده از دورههای قبل، بطور کامل به سیستم عملیات الکترونیک انتقال یابند تا هم بانک و هم مشتریان بتوانند به صورت دقیق و منظم اطلاعات مورد نیازشان را کسب کنند. گرچه آهنگ این تحولات متفاوت است، اما این چهار دوره بطور یکسان، در بانکداری اکثر کشورها روی داده است. البته ما هنوز در بخش عمدهای از نظام بانکی در مرحله دوم و سوم قرار داریم” ( کیهان، ۱۳۸۶)
ویژگیهای بانکداری الکترونیک مبتنی بر شبکههای مخابرات عبارتند از:
مشتریان در انجام عملیات بانکی مشارکت دارند.
امنیت بالا، ورود به سیستم الکترونیکی در شرایطی خاص امکانپذیر است. کاهش خطای انسانی و ورود هر شخص به حساب خودش، امنیت بانکداری را بالا برده است.
در بانکداری الکترونیک، هر فرد امکان مییابد که از منزل یا محل کار خود، خدمات متعارف بانکی را از بانک خود دریافت کند.
۸-۶-۲- نظریه کرازبی
فیلیپ کرازبی کار خود را در صنعت به عنوان یک بازرس کیفیت شروع کرد، کرازبی شخصیتی پویاست که ایده های او درمورد کیفیت توجه بسیاری را جلب کرده است. «چهار مطلق» کیفیت کرازبی و برنامه کیفیت جامع او نقش بسیاری در فلسفه کیفیت داشته است. این چهار مطلق به قرار زیرند:
تعریف کیفیت از انطباق با خواسته ها است» واضح است که مدیران باید خواسته ها و معیارهای کیفیت را تعیین کنند در غیر این صورت «اپراتورها» تصمیم می گیرند که چه چیزی لازم است؛
سیستم کیفیت، مبتنی بر پیشگیری است». پیشگیری از مسائل با درک فرایندها و بهبود آنها، پیش از آنکه محصولات یا خدمات به مشتری برسد؛
استـــانـدارد عملکرد، نقص صفر (کار بی نقص) است». این، به معنی آن است که هدف «کیفیت کامل» است. این اصل قویاً متکی بر آناست که آنچه بیش از هر چیز مطرح است رسیـدن به خواسته های درست است. به نظر می رسد که هزینه پیشگیری برای رسیدن به کار بی نقص، با کاهش هزینه های شکست جبران می شود؛
اندازه گیری کیفیت، قیمت عدم انطباق است». به نظر می رسد که هزینه اندازه گیریهای کیفیت، یک محرک اصلی برای مدیریت باشد،
تلاشهایی که برای بهبود کیفیت انجام می شود بیشتـــر از پرداختی است که ازطریق بهبود بهره وری، کاهش دوباره کاری و رضایت مشتریان، حاصل خواهدشد.
برنامه کیفیت جامع کرازبی، برنامه اقدام خاصی برای اجرای کیفیت جامع است.
پوشش این برنامه به قرار زیر است:
تعهد مدیریت و تشکیل تیم؛
سنجش کیفیت؛
برنامه ریزی کیفیت و آگاهی نسبت به آن؛
آموزش نیروی کار؛
سرمایه گذاری روی کارکنان؛
بازنگری و ارزیابی فعالیتهای بهبود؛
نظارت بر کیفیت و پشتیبانی از آن به عنوان فرایندی مستمر، توسط شورای کیفیت.
شهــرت کرازبی مدیون ارائه دیدگاه کار بی نقص یا خرابی صفر است. او اعتقاد دارد کیفیت بالا هزینه را کاهش داده و سود را افزایش می دهد. او ۱۴ قدم دارد که بر نحوه تغییر سازمانی متمرکز است
۱۴ قدم رویکرد کرازبی عبارتند از:
تعهد مدیریت؛
تیم ارتقای کیفیت؛
سنجش کیفیت؛
هزینه کیفیت؛
آگاهی از کیفیــت؛
اقــدامات اصلاحی؛
برنامه ریزی نقص صفر؛
وفاداری به برند کنونی مانعی برای ورود رقبا
وفاداری به برند، اهرم تجاری برند برای اشغال فضای بیشتری از قفسه های مغازه ها است.
تعداد بالای مشتریان وفادار و راضی، تصویر مناسبی از برند ایجاد می کند.
وفاداری به برند فرصت واکنش رقابتی به حرکت های رقبا و توسعه ی محصول و برند را ایجاد می کند
ب) آگاهی از برند[۹۸]
منظور از آگاهی، میزان و قدرت حضوری است که برند در ذهن مصرف کننده دارد. روش های مختلفی که آگاهی از برند را می سنجد به یاد داشتن برند توسط مشتری را ملاک قرار می دهند. از تشخیص برند (آیا شما تا کنون این برند را دیده اید؟) گرفته تا فراخوانی ذهنی برند (چه برندهایی از این گروه محصولات را به یاد می آورید؟) تا بالاترین برند در ذهن (نخستین برندی که به یاد آورده می شود) و تا برند مسلط (تنها برندی که به یاد آورده می شود) (آکر،۱۹۹۶،ص۱۰).
چهار سطح متفاوت از آگاهی وجود دارد، مسلط[۹۹]، ملکه ذهن[۱۰۰]، یادآوری[۱۰۱] و تشخیص[۱۰۲].
“برندهای مسلط” به این معنی است که مشتریان می توانند گروه محصول را برشمارند. گروه دوم “ملکه ذهن” است که به این معنی است که مشتریان نام برند را به عنوان اولین نام به زبان می آورند.گروه سوم “برندهای یادآوری” هستند، تمام نام های برندی هستند که مشتریان بعد از برند ملکه ذهن به یاد می آورند. یک برند که تنها “تشخیص” داده می شود از نظر آگاهی ضعیف است. برای مثال زمانی که در مورد برند اتومبیل پرسیده می شود، یک مشتری ممکن است که بتواند ۱۰ الی ۱۵ برند را یاآوری کند در حالی که بقیه برندهای از آگاهی کمتری برخورداند (سیتارامَن و دیگران[۱۰۳]،۲۰۰۱،ص۲۴۴).
آگاهی از برند دارای مزیت های رقابتی برای شرکت ها می باشد (آکر،۱۹۹۵،ص۲۰۸)
آگاهی، احساس آشنایی با برند در مشتریان ایجاد می کند.
آگر یک برند در زمان خرید در ذهن مشتری فراخوانی شود (حتی اگر به عنوان گزینه ای که خریداری نشود)، می تواند یک برجستگی در ذهن مشتریان ایجاد کند.
آگاهی از برند می تواند نشانه ای از نوعی تعهد مشتری باشد. اگر نسبت به برندی آگاهی وجود داشته باشد، پس باید یک دلیل برای آن وجود داشته باشد.
ج) کیفیت ادراک شده از برند[۱۰۴]
کیفیت ادراک شده ی برند نوعی تداعی ذهنی برند است که به سطح بالاتری رسیده است و به شرایط و چگونگی دارائی های برند می پردازد، زیرا (آکر،۱۹۹۶،ص۱۷):
در بین تمام تداعی های برندی، فقط کیفیت ادراک شده است که به عنوان نیروی محرکه ی عملکرد مالی در نظر گرفته می شود.
کیفیت ادراک شده اغلب، اگر نخواهیم بگوییم اصلی ترین نیرو، حداقل یک نیروی اصلی برای هر کسب و کاری است.
کیفیت ادراک شده با دیگر وجوهی که نحوه ی ادراک برند را تشریح می کنند مرتبط است و آنها را به حرکت در می آورد.
کیفیت ادراک شده می تواند از طرق زیر ایجاد ارزش کند:
دلیلی برای خرید[۱۰۵]
در بسیاری از زمینه ها، کیفیت ادراک شده دلیلی اساسی برای خرید، مورد توجه قرار دادن یا توجه نکردن و انتخاب یا رد برند می باشد. از آنجاکه کیفیت ادراک شده با تصمیمات خرید مرتبط است اگر کیفیت ادراک شده بالا باشد تبلیغات و ترویج مؤثر خواهد بود.
تمایز/جایگاه[۱۰۶]
برند چه یک اتوبیل باشد چه یک پنیر یا یک خرده فروشی، کیفیت ادراک شده از آن از ویژگی های اصولی جایگاه یابی می باشد.
صرف قیمت[۱۰۷]
مزیت در کیفیت ادراک شده به شرکت اختیار افزایش صرف قیمت را می دهد. صرف قیمت می تواند سود را افزایش دهد یا منابعی را برای سرمایه گذاری مجدد روی برند فراهم کند. این منابع را می تواند در فعالیت های ساخت برند مانند تقویت آگاهی یا تداعی ها یا در فعالیت های R&D برای بهبود محصول مورد استفاده قرار داد. صرف قیمت نه تنها منابع را فراهم می کند بلکه کیفیت ادراک شده را نیز تقویت می کند.
جلب توجه و علاقه کانال توزیع[۱۰۸]
کیفیت ادراک شده همچنین می تواند وسیله ای برای دستیابی به خرده فروشان و سایر اعضای کانال باشد. بنابراین امتیازی برای دست یافتن به کانال توزیع است. کالاها و خدمات روی ذهنیت اعضای کانال تأثیر می گذارند. در واقع اعضای کانال های توزیع برای ارائه برندها تنها به وسیله کالاهایی ترغیب می شوند که از دید مشتریان کیفیت خوبی داشته باشند (آکر،۱۹۹۱،ص۸۶)
د)تداعی/ تمایز برند[۱۰۹]
ارزش ویژه برند به میزان زیادی از طریق تداعی های ذهنی که مصرف کنندگان در ذهن خود از برند می سازند پشتیبانی می شود. تداعی برند که هویت برند را شکل می دهد، به هر چیزی اطلاق می شود که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در ذهن مشتری با برند مرتبط است. تداعی های برند می تواند در دسته های زیر جای گیرند (آکر،۱۹۹۵،ص۲۰۹):
خصوصیات محصول (ولوو با دوام و امن است)
مورد استفاده یا کاربرد (نوشیدنی مخصوص ورزش مانند رِدبول)
کلاس محصول (کارنِیشین اینستَنت بِرِکفَست[۱۱۰] برای صبحانه است)
سبک زندگی و احساسات (پپسی)
شخصیت (هارلی برای یک مرد مستقل و کله شق)
سمبل (علامت یک برند)
تداعی برند، یک دارائی است که می تواند دلایل متمایزی برای خرید ایجاد کند؛ بر احساسات در مورد یک محصول تأثیر بگذارد و پایه های گسترش برند را ایجاد کند. برخی تداعی ها با دادن اعتبار و اعتماد به نفس به یک برند، بر تصمیمات خرید تأثیر می گذارند، برخی تداعی ها احساسات مثبت را تحریک می کند و سپس این احساسات را به برند انتقال می دهد (آکر،۱۹۹۵،ص۲۰۹).
۲-۱-۱۰ ارزش ویژه برند خرده فروشی[۱۱۱]
ارزش ویژه برند خرده فروشی شکلی از ارزش ویژه برند است که ساختار آن موازی ارزش ویژه برندهای عمومی و عادی است (کلر، ۱۹۹۸). بر این اساس ارزش ویژه برنده خرده فروشی اینگونه تعریف می شود: “اثر متمایزی از دانش فروشگاه بر پاسخ مشتری به فعالیت های بازاریابی فروشگاه". مهم است اشاره شود که ارزش ویژه در هر دو تعریف کلر و این تعریف یک مفهوم مشتری محور است در مقابل مفهوم مبتنی بر مالی.
به طور ویژه ارزش ویژه برند خرده فروشی ترکیبی از چهار بعد است:
وفاداری به خرده فروشی[۱۱۲]
آگاهی از برند خرده فروشی[۱۱۳]
کیفیت ادارک شده از خرده فروشی[۱۱۴]
تداعی ها/تمایزات برند خرده فروشی[۱۱۵] (آکر، ۱۹۹۱)
۳ بعد ( وفاداری، آگاهی و کیفیت ادارک شده) از یک خرده فروشی به خرده فروشی دیگر ثابت است. به این معنی است که مواردی که برای اندازه گیری این سه بعد مورد توجه قرار می گیرند برای تمام خرده فروشی ها یکسان است. با این وجود، به دلیل اینکه مشتریان برخی اوقات تداعی ها/ تمایزات منحصر به فردی در ارتباط با یک فروشگاه در ذهن خود شکل می دهند، بعد چهارم۰ تداعی ها/ تمایزات خرده فروشی) نیاز به تطبیق با ویژگی های مختص برخی از فروشگاه ها دارد.
۲-۱-۱۰-۱ وفاداری به خره فروشی
وفاداری به برند خرده فروشی یکی از اجزای مهم و با اهمیت ارزش ویژه برند خرده فروشی است. برای مثال، وفاداری مشتریان و وجود مشتریان وفادار آسیب پذیری خرده فروشی را در مقابل فعالیت های رقبا کاهش می دهد (آکر، ۱۹۹۱). به طور معمول، افزایش وفاداری منجر به افزای ارزش ویژه می گردد (یو و دیگران، ۲۰۰۰).
برای اندازه گیری وفاداری به خرده فروشی از سه شاخص زیر می توان استفاده کرد (آرنت و دیگران، ۲۰۰۳):
تعداد دفعات خرید مشتریان از یک فروشگاه ویژه
تعداد دفعات خرید مشتریان از فروشگاه های دیگر