۲)مسائل زیست محیطی
۳)محدودیتهای بودجه و سرمایه
۴)بهره برداری نیروی انسانی
۵)MTBFفاصله بین دو خرابی تجهیز
۶)[۳۷]MTTRمتوسط زمان تعمیرات هر تجهیز
در مقاله ای تحت عنوان کاربرد منطق فازی در مسایل تعویض (رییسی ، شهیدیان ،۱۳۸۷) دو معیاری که برای تعویض قطعه در نظر گرفته شده است شامل موارد ذیل میباشد:
درجه حساسیت قطعه برای دستگاه
قیمت قطعه تعویضی
درجه حساسیت قطعه بیانگر میزان تأثیر قطعه مورد نظر بر روی عملکرد دستگاه و سایر قطعات آن میباشد . برای مثال در صورت عدم تعویض به موقع پیستون، سیلندر هم آسیب میبیند
معیار دوم قیمت قطعه تعویضی میباشد که یکی از فاکتورهای مهم در مسایل تعویض است. . خروجی مدل ” ضرورت تعویض ” میباشد که بیانگر این مطلب است که در صورت عدم تعویض قطعه خط تولید چقدر متضرر میگردد .
برنامه نگهداری وتعمیرات توصیه شده
برنامه ریزی نگهداری وتعمیرات
قابلیت اطمینان
تشخیص متخصص سیستم
امکانات نگهداری وتعمیرات
بهره وری مورد نیاز
محیط زیست
تجهیزات جایگزینی
طراحی آینده
نوع سوخت
سرمایه گذاری برای قسمتهای قابل تعویض در دسترس
ارزش زمان کارکرد تجهیز
سیکل کاری
شکل ۲-۱عوامل موثر در برنامه ریزی تعمیرات ) رضایی سیامک ، پور بیک یعقوب،۱۳۸۷(
در نهایت به منظور جمع بندی نهایی معیارهای استفاده شده از ادبیات تحقیق می توان به ۱۵ شاخص در ذیل اشاره نمود:
هزینه تجهیز
ایمنی تجهیز
اثر تجهیز در کیفیت محصول
قابلیت تعمیر پذیری
قابلیت اطمینان
قابلیت دسترسی
توجیه پذیری
ارزش افزوده
مسائل زیست محیطی
محدودیتهای بودجه و سرمایه
بهره برداری نیروی انسانی
[۳۸]MTBFفاصله بین دو خرابی تجهیز
[۳۹]MTTRمتوسط زمان تعمیرات هر تجهیز
در جه حساسیت قطعه برای دستگاه
قیمت قطعه تعویضی
۲-۶- مدلهای تصمیمگیری ریاضی
۲-۶-۱- تکنیکهای تصمیمگیری ریاضیMCDM[40]
مدلهای بهینه سازی از دوران نهضت صنعتی در جهان و به خصوص از زمان جنگ دوم جهانی مورد توجه ریاضی دانان و دست اندرکاران صنعت بوده است .تاکید اصلی بر مدلهای کلاسیک بهینه سازی ،داشتن یک معیار (یا یک تابع هدف )می باشد بطوری که مدل مذکور می تواند در مجموع به صورت خطی ،غیر خطی ویا مخلوط باشد اما توجه محققین در دهه های اخیر معطوف به مدلهای چند معیار (MCDM) برای سنجش تصمیمگیریهای پیچیده گردیده است در اینگونه تصمیمگیریها ممکن است به جای استفاده از یک معیار سنجش بهینگی از چندین معیار سنجش استفاده گردد.
این مدل تصمیمگیری به دو دسته مدلهای چند هدفه ([۴۱]MODM)و مدلهای چند شاخصه (MADM)تقسیم می گردند .مدلهای چند هدفه به منظور طراحی به کار گرفته می شوند در حالیکه مدلهای چند شاخصه به منظور انتخاب گزینه برتر استفاده می گردند. (اصغر پور ، ۱۳۸۳)
۲-۶-۲- ارزیابی و بررسی مدلهای [۴۲]MADM
دو دسته عمده از روشهای مختلف در پروسه تحلیل کردن اطلاعات موجود از یک مساله MADM وجود دارد :یک دسته از روشها ی منشعب از مدلی مشهور به مدل غیر جبرانی و دسته دیگر منشعب از مدل دیگری معروف به مدل جبرانی می باشد.
الف) مدل غیر جبرانی: شامل روشهایی می شود که در آنها مبادله در بین شاخصها مجاز نیست یعنی مثلا نقطه ضعف موجود در یک شاخص توسط مزیت موجود از شاخص دیگر جبران نمی شود در این روشها هر شاخص به تنهایی مطرح بوده و مقایسات بر اساس شاخص به شاخص صورت می پذیرد.
هدفگذاری مشخصی برای عملکرد سازمان و درک منطق هدفگذاری برای سازمان در خصوص این معیار بدرستی روشن نمیباشد.
مقایسه بهینهای از بهترینهای صنعت و یا متوسط صنعت جهت مقایسه نتایج صورت نپذیرفته است.
شرکت منطق و علت روندهای مثبت و پایدار خود را در خصوص فعالیتهای انجام شده در خصوص این متغیر را درک مینماید ولی در خصوص انتقال این نتایج به جامعه، فعالیتهای نظاممندی انجام نشده است.
شواهدی مبنی بر تفکیک نتایج حاصل از این معیار برای جوامع مختلف مورد نظر سازمان مشاهده نگردید.
فعالیتهایی از طرف سازمان برای ارائه نتایج مطلوب به جامعه صورت پذیرفته که از جمله آنها میتوان به پروژه فیلتر پرس، کادر آموزش دیده اداره بهداشت، ایمنی و محیطزیست ، برگزاری دورههای آموزشی در خصوص محیط زیست و تشویق کارکنان به مشارکت در طرحهای اجتماعی عامالمنفعه به صورت رسمی و غیر رسمی را میتوان ذکر نمود.
شرکت همواره و به صورت منظم و سیستمانیک میزان آلایندههای زیست محیطی خود را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد و استاندارهای کیفی و مدیریتی در این زمینه را اخذ و الزامات آنها را رعایت و در دورههای زمانی مختلف با بهره گرفتن از ارزیابان و ممیزان داخلی و خارجی براساس شاخصهای مورد نظر هر نظام، مورد سنجش قرار میدهد.
شرکت با این دید که کارکنان و خانوادههای آنها عضوی از جامعه هستند امکانات و خدمات بهداشتی و درمانی را برای آنها در منطقه فراهم نموده و از تخصص پزشکان برجسته کشوری برای ارائه خدمات مطلوب استفاده مینماید. که امکان استفاده برای بخشی از جامعه پیرامون نیز وجود دارد.
ارائه بسیاری از خدمات به جامعه پیرامون توسط شرکت عملیات غیرصنعتی انجام میگیرد که علیالرغم پرداخت هزینه های آن از طرف سازمان، دریافت نظرات جامعه و توجیح آنها که شرکت محل تحقیق در این رسالت سهیم بوده برای جامعه پیرامون بدرستی تفهیم نشده است.
نتایج حاصل از این تحقیق با نتایج تحقیق اُسمان اکیاز (۱۳۸۵) مطابقت و با نتایج حاصل از تحقیق جواد فیضالهی (۱۳۸۹) تفاوت دارد.
فرضیه فرعی چهارم:
محقق فرضیه فرعی چهارم را اینچنین تعریف نموده است:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار نتایج کسب و کار بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM) در وضعیت مطلوبی نمیباشد.
براساس میانگین محاسباتی برای این گویهها، بیشترین میانگین مربوط به گویه ۴۰ (سازمان منطق و علت تغییرات مثبت و پایدار در حوزه نتایج کلیدی کسب و کار مالی و غیرمالی را درک مینماید؟) با میانگین ۲٫۶۹؛ و کمترین میانگین مربوط به گویههای ۳۵ (دستاوردهای کلیدی مالی و غیر مالی، نتایجی را به همراه دارد که قابل مقایسه یا بهتر از رقبای مستقیم یا سازمانهای همتراز باشد؟) با میانگین ۲٫۲۴ میباشد. ۶۲ نفر از پاسخ دهندگان به گویههای این متغیر عددی کوچکتر / مساوی ۳ داده و تنها ۵ نفر از پاسخدهندگان بیش از ۳ امتیاز داده اند.
نسبت مشاهده شده برای این فرضیه (۹۰ درصد) از نسبت آزمون (۶۰ درصد) بزرگتر است، لذا H0 که ادعای پژوهش است، رد نشده و با توجه به عدم رد H0 به صورت غیر مستقیم فرض H1 که نقیض ادعای پژوهش است؛ رد میشود. لذا نتایج تحقیق نشان داد ( در سطح خطای ۵ درصد) که عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار نتایج کسب و کار بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM) در وضعیت مطلوبی نمیباشد. این معیار نسبت به سایر معیارها کمترین امتیاز را کسب نموده و در رتبه چهارم قرار گرفت. که تفسیر نتایج حاصله را میتوان به شرح ذیل بیان نمود. همچنین بر اساس مدل امتیاز این معیار ۴۶٫۹۱ ( از ۱۵۰ امتیاز ) بدست آمد.
علت پایین بودن امتیاز این معیار را میتوان به شرح ذیل تفسیر نمود:
هدفگذاری مشخصی برای عملکرد و درک منطق هدفگذاری برای سازمان در خصوص این معیار روشن نشده است.
مقایسه بهینهای از بهترینهای صنعت و یا متوسط صنعت و یا شرکتهای مشابه جهت مقایسه نتایج حاصله صورت نپذیرفته است.
شرکت منطق و علت روندهای مثبت و پایدار خود را در خصوص فعالیتهای انجام شده مرتبط با این متغیر را درک مینماید ولی به علت محدودیتهایی ساختاری نتوانسته است به منظور برون رفت از این وضعیت و رساندن شرکت به نقطه سربسر اقدامی انجام دهد.
شواهدی اندکی ازتفکیک نتایج حاصل از این معیار مشاهده گردید.
اگرچه شرکت در سالهای اخیر دارای روند رو به رشدی در جهت تولید محصولات و رفع مشکلات فرایندی، داشته است که نتایج صورتهای مالی نیز این روند را نشان میدهد. ولی به علت قیمت بالای مواد اولی؛ پایین بودن ظرفیت تولید؛ مشکلات واحد پلی کربنات و … روند رو به رشد محدود بوده و نتوانسته زیان انباشته شرکت را جبران نماید.
عواملی چون زیان ناشی از تسعیر بدهیهای ارزی، دیماند یوتیلیتی، ضایعات غیر عادی، هزینه تسهیلات دریافتی از شرکت ملی صنایع پتروشیمی و پایین بودن ظرفیت تولید را میتوان از جمله عواملی برای پایین بودن نتایج این معیار برشمرد.
پایین بودن قیمت فروش محصول پلی کربنات نسبت به قیمت تمام شده از دلایل عدم رشد نتایج کسب و کار است.
زیان انباشته شرکت بالاست و این خود به عنوان محدویت بزرگ برای جبران است.
نتایج حاصل از این تحقیق با نتایج تحقیق مریم رحمتی (۱۳۸۵) از لحاظ نمره مکتسبه مطابقت و با نتایج حاصل از تحقیق جواد فیضالهی (۱۳۸۹) تفاوت دارد.
فرضیه اصلی تحقیق:
محقق فرضیه اصلی تحقیق را اینچنین تعریف نموده است:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالی سازمانی EFQM مطلوب نمیباشد.
نسبت مشاهده شده برای این فرضیه (۹۰ درصد) از نسبت آزمون (۶۰ درصد) بزرگتر است، لذا H0 که ادعای پژوهش است، رد نشده و با توجه به عدم رد H0 به صورت غیرمستقیم فرض H1 که نقیض ادعای پژوهش است؛ رد گردید. لذا میتوان ( با ۹۵ درصد اطمینان ) اذعان نمود که عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان ( از منظر نتایج مشتری، کارکنان، جامعه و کسب و کار) بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM) مطلوب نمیباشد. همچنین میزان امتیاز مکتسبه براساس مدل ۱۹۵ امتیاز ( از ۵۰۰ امتیاز ) تعیین گردید. که شرح تفسیر نتایج حاصله برای هریک از متغیرها/ معیارها در قسمتهای قبل تشریح گردید و تعداد پاسخ دهندگان به هر یک از مؤلفههای پرسشنامه نیز در جدول شماره ۴-۲۱ ذکر گردیده است.
جدول شماره ۵-۱ : محاسبه امتیاز چهار معیار حوزه نتایج براساس مدل تعالی و با رویکرد پرسشنامهای
شماره معیار | حوزه های اصلی مدل | عنوان معیار | میتوانیم ثابت کنیم که در این زمیته بهترین هستیم | همه ما اعتقاد داریم که در این زمینه بسیار خوب هستیم | در این زمینه سازمان خوب عمل میکند اما جای بهبود دارد | سازمان نیاز به بهبود قابل ملاحظهای دارد | عدم اقدام توسط سازمان | |||
۶ | نتایج | نتایج مشتریان | ۰ | ۸ | ۲۸ | ۲۶ | ۵ |
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. روش شناسی تحقیق، توصیفی و به لحاظ تعیین ارتباط بین متغیرها، از نوع همبستگی است و به لحاظ بازده زمانی، مقطعی است. تحقیق حاضر ترکیبی از تحقیق کتابخانهای و میدانی میباشد. در ابتدا با بهره گیری از منابع کتابخانهای (کتب، مقالات فارسی و لاتین) مبانی نظری تحقیق تدوین گردید و در ادامه بر اساس ادبیات تحقیق، پرسشنامه توزیع گردید. سرانجام با جمعآوری پرسشنامه دادههای مربوط به آن با بهره گرفتن از نرمافزار های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ارتباط بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت.
۱-۱۰-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
۱-۱۰-۱- مدیریت دانش
تعریف مفهومی
اغلب کتاب های مربوط به حوزهی تکنولوژی با تعدادی تعریف شروع می شود، اما تعریف مدیریت دانش کار آسانی نیست. نویسندگان مختلف از دیدگاه های مختلف و با رویکرد های متفاوت و انگیزه های گوناگون، به تعریف مدیریت دانش پرداختهاند. اغلب، مدیریت دانش به طور کلی تعریف شده و آن را به عنوان هر آنچه که سازمان برای داشتن نحوه انجام وظایف و فعالیت هایش نیاز دارد، تعریف کردهاند. این تعریف از مدیریت دانش، شامل دانش رسمی، قوانین برنامه ها و رویه ها و دانش فنی ناملموس، مهارت ها و تجارب افراد است. همچنین تعریف بالا از مدیریت دانش، شامل روش انجام کار توسط سازمان ها، ارتباط، تجزیه و تحلیل موقعیت، ارائه راه حل های جدید برای مسائل و توسعه روش های جدید انجام کسب و کار است. علاوه بر آن، تعریف بالا شامل مباحث فرهنگی، قومی و ارزش ها و روابط با تامین کنندگان و مشتریان نیز هست.
فرایند خاص سازمانی و سیستمی برای کسب، سازماندهی، نگهداری، کاربرد، پخش و خلق دوباره دانش صریح و ضمنی کارکنان برای افزایش عملکرد سازمان و ارزش آفرینی (Gibbert & et al , 2002).
تعریف عملیاتی
در ضرورت بهره گیری سازمان ها از شاخص عملکرد مدیریت دانش به عنوان یک کارکرد منطقی تأکید شده است. منظور از نوآوری سازمانی در این تحقیق، میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱ تا ۳۳ پرسشنامه می باشد.شامل ابعاد کسب دانش- حفظ دانش- انتقال دانش- خلق دانش و کاربرد دانش می باشد. که توسط پنج گانه لیکرت اندازه گیری می شود.
۱-۱۰-۱-۱-خلق دانش
اولین مرحله از مراحل وسیع فرایند مدیریت دانش است، دانش در سازمان در دو چرخه متمایز شخصی و گروهی خلق می شود. دانش شخصی وقتی در بافت سازمانی به کار می رود دانش جدیدی خلق می کند که می توان آن را دانش سازمانی نامید. چرخه دانش جمعی از کاربرد دانش شخصی در بافت سازمان به وجود می آید که می توان آنرا دانش سازمانی نیز نامید. دانش سازمانی شامل انواع دانش فر آیندی، دانش رقابتی، دانش تکنیکی و… می باشد.
۱-۱۰-۱-۲- حفظ دانش
در مقابل فرایند حفظ که اجازه ورود هر دانشی را به سازمان می دهد فرایند پالایش قراردارد. سازمان باید با بهره گرفتن از مکانیزم های منطقی از ورود دانش غیر ضروری جلوگیری کند و فقط دانش مفید و قابل کاربرد اجازه ورود به سازمان را داشته باشد. برای تحقق این هدف تیم مدیریت سازمان می تواند با بهره گرفتن از بصیرت ها، ماموریت ها و هدف های سازمان چارچوبی برای ارزیابی دانش فراهم کند.
۱-۱۰-۱-۳-انتقال دانش
این فرایند عبارت است از توزیع دانش تا نقاط فعالیت و حتی فراتر از آن، به بیرون سازمان است. عوامل متعددی از جمله تسهیلات ارتباطی و فرهنگ سازمانی می توانند به این فرایند کمک کنند.در مورد تسهیلات ارتباطی باکمن(۱۹۹۸ ) بیان می کند که یکی از مقاصد اصلی مدیریت دانش تسهیل ارتباطات در تمام قلمرو های سازمان است تا اعضای سازمان با همکاری هم، چالش ها وفرصت های پنهان را شناسایی کنند. در خصوص اهمیت فرهنگ در دانش سازمانی و اشاعه آن می توان گفت فرهنگ منجر به خلق محیط های هماهنگ ساز می شود. اگر در سازمانی ارزش ها و فرهنگ به تشویق یادگیری ودانش سازی بپردازد، تمام کارکردهای سازمان تغییر می کند.
۱-۱۰-۱-۴-کاربرد دانش
از دیدگاه اکثر پژوهشگران از جمله فیفر و سوتن مهمترین فرایند است. آن ها بیان می کنند که مزیت رقابتی متعلق به سازمان هایی که بهترین دارایی های دانش را دارند نیست بلکه متعلق به سازمان هایی است که به بهترین صورت از دانش خود در عمل استفاده می نمایند. اگردانش تبدیل به عمل نشود و فعالیت های سازمانی براساس دانش سازمان نباشد همه فعالیت ها و فرایند های مدیریت دانش عقیم و بی اثر است. کاربرد دانش باعث می شود شکاف بین دانستن با عمل کردن از بین برود و حلقه مهم بازخورد، یادگیری با انجام دادن و کاربرد به وجود آید. همچنین فرایند کاربرد دانش، خلق سناریوی یادگیری زمینه ای از کاربرد دانش را ممکن می کند، برخلاف این که یادگیری به این روش بسیار مشکل است اما در خلق دانش بسیار مهم است، زیرا مستلزم فرا تحلیل و ارزیابی فرایند ها است و به همین علت اغلب در سازمان ها فراموش می شود.
۱-۱۰-۱-۵-کسب دانش
فرایند برداشت یا اکتساب دانش برای پاسخگویی به نیازهای فعلی و قابل پیش بینی آینده و تحقق اثر بخش هدف ها ضروری است. دانش را می توان از طریق مکانیزم های مختلفی کسب کرد. به منظور شناسایی مکانیزم اکتساب دانش می توان آن را در دو طبقه قرار داد: منبع درون سازمان و منبع بیرون از سازمان منبع درونی اکتساب دانش، ذهن کارکنان )دانش تلویحی و مستتر( یا پایگاه داده های سازمان که به شکل اطلاعات کدگذاری شده است.
۱-۱۱-۲- نوآوری سازمانی
تعریف مفهومی
مفهوم نوآوری به عنوان یک ابزار حیاتی توانمندسازی برای خلق ارزش و پایداری مزیت رقابتی سازمانها در محیط بسیار متغیر با پیچیدگی های روزافزون شناخته می شود(صادقی و محتشمی، ۱۳۹۰، ۹۸). نوآوری سازمانی را می توان به این صورت تعریف کرد؛ توسعه یا پذیرش یک ایده یا رفتار در کارهای تجاری که برای کل سازمان جدید است. به عبارت دیگر خلاقیت سازمانی فرایند تولید ایده های نوین سازمانی و یافتن راههای جدید حل مسئله سازمان است (Wong and Chin, 2007).
تعریف عملیاتی
منظور از نوآوری سازمانی در این تحقیق، میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۳۴ تا ۵۱ پرسشنامه می باشد.شامل ابعاد اظهار نظر افراد- انگیزه برای حل مشکل –مطرح کردن ایدههای جدید و حل مسائل و مشکلات می باشد. که توسط پنج گانه لیکرت اندازه گیری می شود.
۱-۱۱- قلمرو پژوهش
۱-۱۱-۱-قلمروزمانی
قلمرو زمانی این پژوهش نیمه دوم سال ۱۳۹۳ می باشد.
۱-۱۱-۲-قلمرو مکانی
قلمرو مکانی پژوهش، شامل کارکنان سازمان تامین اجتماعی در سطح استان گیلان می باشد.
۱-۱۱-۳- قلمرو موضوعی پژوهش
قلمرو موضوعی پژوهش ، در حوزه مدیریت دانش و نوآوری سازمانی می باشد.
فصـل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱-مقدمه
فصل دوم شامل دو قسمت است، قسمت اول شامل ادبیات موضوع و قسمت دوم شامل پیشینه تحقیق است. هدف از ارائه ادبیات موضوع، تبیین مبانی نظری پژوهش است و در پیشینه تحقیق، مروری بر مطالعات انجام شده و مقالات ارائه شده در داخل و خارج از کشور داشته ایم.
در مورد ادبیات موضوع باید بدانیم که امروزه با پیچیدگی رقابت، نوآوری به عنوان یکی از مزیت های اصلی برای حیات شرکت ها محسوب می شود. همه سازمان ها برای بقا نیازمند ایده های نو و بدیع هستند. ایده های نو و بدیع همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آن را از نیستی و فنا نجات می دهد. ظهور نوآوری دانش نه تنها سازمان ها را قادر می سازد نسبت به رقبا مزیت رقابتی.به دست آورند بلکه ابزار سودمندی را برای ارتقای عملکردسازمانی ارائه می کند. دانش به عنوان منبع عمده برای نوآوری وبهره وری سازمانی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. هدف عمده مدیریت دانش ایجاد و سازماندهی محیطی است که در آن افراد دانش خود را توسعه داده، با یکدیگر تبادل نموده، دانش دیگران را با دانش خود ترکیب کرده ونهایتاً آن را به کار بندند. کاربرد دانش به نوبه خود به نوآوری در سازمان منجر خواهد شد، از این رو است که مدیریت دانش غالباً به عنوان منبع و مرجع اصلی نوآوری شناخته شده است و از الزامات اساسی فرایند نوآوری در سازمان محسوب می شود (دهقان نجم، ۱۳۸۸).
بخش اول: مدیریت دانش
۲-۲-تعاریفی از دانش
دانش، شامل حقایق و باورها، مفاهیم و اندیشه ها، قضاوت ها و انتظارات، متدولوژی (روش شناسی) یا علم اصول و نحوه انجام فنون است (افرازه، ۱۳۸۶).
دانش ایدهها، فهمها و درسهای آموخته شده ما در طول زمان است. درسها و ایدههایی که باکنار هم نهادن اطلاعات دریافتی از منابع مختلف و درگذر زمان به آن دست یافتهایم (امامی و کیهانی،۱۳۸۶).
اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات، موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات میگردد. خلاصه سازی هر چه بیشتر (انباشت) اطلاعات اولیه به دانش منجر میشود. دانش را در این حالت می توان بینشهای حاصل از اطلاعات و داده هایی تعریف کرد که میتواند به روش های مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد. دانش به حداقل رساندن جمع آوری وخواندن اطلاعات است، نه افزایش دسترسی به اطلاعات. دانش کارآمد کمک میکند تا اطلاعات و داده های ناخواسته حذف شوند. دانش یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل میشود (نوروزیان ،۱۳۸۷).
۲-۳-مفاهیم مدیریت دانش
در راستای تعریف مدیریت دانش تاکنون تعاریف زیادی صورت گرفته است که مختصراً در ذیل به آن ها اشاره میگردد.
پرز (۱۹۹۹) معتقد است: مدیریت دانش عبارت است از گردآوری دانش، قابلیت های عقلانی وتجربیات افراد یک سازمان وایجاد قابلیت بازیابی برای آن ها به عنوان یک سرمایه سازمانیPerez,1999) (.
سازمانها با توسعه و تجدید ساختار دانش قبلی و کنونی با روش های مختلف به خلق واقعیتها و مفاهیم جدید میپردازند. ایجاد دانش فرایند مهمی است که در آن انگیزه، تلقین، تجربه و شانس، نقش مهمی ایفا میکنند(افرازه،۱۳۸۶).
معیار ارزیابی در مفید بودن دانش معمولا مشخص نیست. در عین حال، اگر سازمانی دانش را در کارها و فعالیتهای رایج خود مفید دانست، باید ترتیبی اتخاذ نماید که گروههای کاری بتوانند به سنجش و ارزیابی دانش بپردازند (علاقه بند، ۱۳۹۱).
مدیریت دانش ارتقای یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، داده ها، اسناد، خط مشی و رویه ها باشد. در کل مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد (موحد زاده،۱۳۸۷).
مدیریت دانش با تبدیل سرمایه های انسانی خود به داراییهای فکری سازمان یافته، برای سازمان ایجاد ارزش می کند (بقایی نیا، ۱۳۸۶).
مدیریت دانش، به کارگیری سرمایه فکری برای تفوق سازمان در رقابت با سازمان های همتا، همچنین پاسخ های نوآورانه ای برای چالشهای جدید و اهرمی برای عمل و یک میانجی است (علاقه بند، ۱۳۹۱).
۲-۴-عناصر مدیریت دانش
عناصر مدیریت دانش عبارتند از:
شکل۴-۲۴ نمودار تغییرمکان وسط دال شماره ۵ با آرایش ۲۰deg به ازای جهات مختلف فیبر………………..۱۲۴
چکیده :
مقاومسازی ساختمانهای دولتی مهم، تأسیسات زیربنایی و شریانهای حیاتی با توجه به افزایش حملات تروریستی در سراسر دنیا و امکان بمب گذاری در نزدیکی ساختمان ها و اماکن شهری، از مهمترین بحثهای پیش رو در علم مهندسی عمران خصوصاً در کشور ما میباشد. یکی از پرکاربردترین مصالح جهت تقویت سازه ها استفاده الیاف های پلیمری کربنی معروف به(FRP) می باشد.
در این پایان نامه روش های مختلف مقاوم سازی دالهای بتن مسلح در برابر بارگذاری انفجار بررسی شده است. در این راستا با هدف دستیابی به یک هندسه مناسب و بهینه از مصالح(FRP) جهت ارتقای عملکرد دالهای بتن مسلح در برابر بارهای ضربه ای، راهکارهایی ساده و در عین حال موثر برای نصب و اجرای لایه های مختلف کامپوزیت(FRP) ارائه شده است. با انجام مجموعه ای از مطالعات پارامتریک با ایجاد بیش از ۱۰۰ مدل اجزا محدود به کمک نرمافزار آباکوس (ورژن ۶٫۱۰٫۱) و با در نظرگرفتن پارامترهای مختلف مانند آرایش گوناگون ورقه های(FRP) ، تعداد لایه ها، امتداد فیبر ها در یک لایه و نیز بهره گیری از محدوده وسیعی از دال ها با ابعاد گوناگون رفتار این اعضا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که نحوه آرایش لایه های(FRP) تاثیر زیادی بر عملکرد دالها تحت بار انفجاری دارد. با بررسی هندسه های گوناگونی از لایه چینی(FRP) جهت مقاومسازی معلوم شد بهترین عملکرد مربوط به استفاده از لایه چینی با زاویه ۲۰ درجه نسبت به محور طولی دال می باشد. همچنین لایه چینی بصورت طولی و عرضی یعنی زاویه ۰ و ۹۰ درجه نیز نتایج مناسبی را در پی خواهد داشت. تحلیل ها نشان داد با افزایش تعداد لایه از ۱ به ۲ و از ۲ به ۳ لایه به ترتیب تا ۵۰% و ۲۳% کاهش تغییرمکان را شاهد هستیم. اما پس از ۳ لایه، افزایش تعداد لایه ها کارایی چندانی ندارد. همچنین امتداد فیبرها در نوار(FRP) تاثیر زیادی روی پاسخ دال ها دارد. بهتر است امتداد فیبرها در راستای باربری دال باشد.
کلمات کلیدی: : مقاوم سازی،دال بتن مسلح، بار انفجار،کامپوزیت(FRP)،تغییرمکان حداکثر
فصل اول:
کلیات تحقیق
۱-۱ مقدمه
به منظور تقویت ساختمان در برابر انفجار، باید با بهره گرفتن از مصالح ساختمانی باعملکرد بالا مثل الیاف مسلح پلیمری(FRP) تغییر مکان و مقاومت کافی فراهم شود. برای اینکه مصالح ساختمانی اصلاح شده، اثربخش باشد، لازم است طراحی به طور دقیق مبتنی بر پاسخ های دینامیکی مصالح تحت بارهای انفجار مورد ارزیابی قرارگیرد [۱۷].
عموما بتن در مقایسه با دیگر مصالح، به عنوان مصالح ساختمانی با مقاومت بالا در برابر بارگذاری انفجار در نظرگرفته می شود. با وجود این سازه های بتنی برای بارهای بهره برداری با کرنش نرمال طراحی می شود که به اصلاح ویژه نیاز دارد تا مقاومت سازه ها را در برابر بارگذاری انفجار افزایش دهد. روش تقویت ساختمان به صورت اتصال اجزاء سازه ای یا تکیه گاه های زیاد برای افزایش مقاومت در برابر انفجار، به دلیل افزایش هزینه و از بین رفتن فضای قابل استفاده غیرمطلوب است. همچنین اینکار معمولا مقاومت کلی سازه را در برابر بار انفجار خیلی افزایش نمی دهد. بنابراین ورقه ها و صفحه ای پلیمر مسلح شده که ارزان تر و مناسب تر هستند به عنوان اتصالات سطحی برای اصلاح مناطق ویژه ی اجرای سازه ای استفاده می شود. اتصالات سطحی بدون از بین بردن فضای قابل استفاده و بدون نیاز به زمان طولانی برای ساخت و ساز که در نتیجه باعث صرفه جویی پول می شود، مقاومت سازه را در برابر بار انفجار به طور قابل توجهی افزایش می هد. برای اصلاح سازه های بتنی برای مقاومت در برابر انفجار انتخاب نوع(FRP) ، از اهمیت برخوردار است. (FRP) انتخاب شده باید سخت شدگی، مقاومت و تغییر شکل پذیری سازه ی اصلاح شده را بهبود بخشد تا مقاومت قابل اطمینان مورد نیاز در برابر انفجار را فراهم کند و انرژی انفجار را جذب کند که به موجب آن مود گسیختگی سازه ای تغییرکرده و به جای اینکه سازه بشکند، تغییر شکل می دهد [۱۷].
به منظور تحلیل و طراحی سازه های مسلح شده با(FRP) تحت بارهای انفجار، هم مطالعات آزمایشگاهی لازم است و هم مطالعات عددی، اخیرا به منظور بهبود روش های تحلیلی ساده شده، مطالعاتی در زمینه روش های تحلیل دقیق انفجار به کمک مدل های مصالح صحیح و مدل های المان محدود برای برآورد رفتار سازه بتنی، درستی نتایج تحلیل را پیگیری می کند [۲۹]. تحلیل ها اگر معتبرباشد، به عنوان جایگزینی برای آزمایشات پرهزینه ی انفجار سازه استفاده می شود. به علاوه حتی وقتی تسهیلات آزمایش ویژه و منابع مرتبط در دسترس باشد، از طریق چنین آزمایشات عملی برخی شرایط و آمار آسانتر به دست می آید. به همین دلایل ایجاد ابزارهای اثربخش تحلیل برای سازه های بتنی اصلاح شده و نوساز تحت بارگذاری انفجار برای پیش بینی رفتارهای سازه ای، انتخاب مصالح اصلاح شده بهینه و اطمینان ازمکانیسم های گسیختگی مطلوب، ضروری می باشد [۲۹].
شکل ۱-۱ نمای خارجی گسیختگی دیوار خارجی ساختمان federal [30].
۱-۲ سازه های مقاوم در برابر انفجار
سازه های بتنی معمولا به عنوان ساختمان های محافظ مورد استفاده قرار می گیرند یکی از بحث های مهمی که در سازه های بتنی وجود دارد، چگونگی تاثیر امواج انفجاری بر روی این سازه ها، حجم تخریب آن ها بر اثر انفجار و مقدار نفوذ موج انفجاری در سازه می باشد.
ساختمان ها و سازه ها در برابر انفجاری به شکل های مختلفی تخریب و فرو می ریزد. که این امر بستگی به ویژگی های بارگذاری دارد، که مهمترین این ویژگی ها شامل:
الف) شدت و قدرت انفجار ب) میزان فاصله انفجار تا هدف است.
این دو مشخصه تا حدود زیادی شکل مودفروپاشی و تخریب سازه را برای طراح ساختمان امن معین می کند.
معمولا انفجار های نزدیک و مماس به هدف موجب ایجاد حفره و سوراخ بر روی عنصر مربوطه و حالت تورق را دراطراف آن ایجاد می کند. این دو مکانیسم تخریب، موجب تضعیف آن قسمت شده و ناحیه مشارکت بین تورق و حفره به راحتی فرو می ریزد. قابلیت مواد و مصالح مختلف در برابر سوراخ شدن و یا حالت تورق، و در نهایت نفوذ موجب تعیین ضخامت مورد نیاز برای حفظ یکپارچگی آن المان می شود.
معمولا نوع و شکل رفتار مواد و مصالح، روش و حالت تغییر شکل و درنتیجه مود فروپاشی را تعیین می کند. برخی از مصالح و مواد از نظر مقاومت کششی بسیار ضعیف هستند و در هنگام قرارگرفتن در برابر نیروی کششی شدید که بیش از حد توان آن آماده باشد گسیخته می شود. نمونه ای از این مصالح که دارای کاربرد بسیار فراوان در ساختمان است مصالح بتنی می باشد. مقاومت کششی بتن بسیار کمتر از مقاومت فشاری آنهاست و برای رفع این نقیضه و افزایش مقاومت بتن در برابر انفجار، از آرماتور در بتن استفاده می شود. آرماتورهای فولادی باعث افزایش مقاومت برشی و مقاومت کششی بتن می شود. حال اگر میزان و قدرت انفجار بیش ازمقاومت عضو بتن مسلح شود آنگاه گسیختگی بوجود می آید.
طراحی یک قسمت برای مقاومت در برابر آثار انفجارمحلی و شدید شاید همواره کاری معقول نباشد، به خصوص وقتیکه محل دقیق انفجار مشخص نیست. بدین ترتیب باید مفهوم تخریب محدود و محلی مورد توجه قرار گیرد.
شکل ۱-۲ نمای خارجی گسیختگی دیوار خارجی برج ها khobar[30]
۱-۳ مقاوم سازی با بهره گرفتن از الیاف مسلح پلیمری(FRP)
استفاده از(FRP) در مقاوم سازی سازه های بتنی طی چند سال اخیر توسعه بسیاری یافته است. مقاوم سازی به منظورهای مختلف از جمله تقویت خشمی، تقویت برشی، افزایش محصور شدگی، ترمیم آسیب های ناشی از خوردگی و مانند آن ها با بهره گرفتن از این مصالح صورت می گیرد. (FRP) به دلیل وزن کم، سهولت اجرا، مقاومت کششی بالا در برابر شرایط محیطی سخت، تا حدود زیادی جایگزین فولاد که دارای مشکلات زیادی از جمله سنگینی، سختی اجرا و خوردگی می باشد، شده است. در مقاوم سازی دال های بتن آرمه، استفاده از(FRP) بیشتر به منظور تقویت خشمی صورت می گیرد. این تقویت با چسباندن(FRP) به وجه کششی دال در ناحیه دارای لنگر ماکزیمم صورت می گیرد، که باعث افزایش چشم گیری در ظرفیت جذب انرژی دال می شود. لیکن استفاده از(FRP) در تقویت برشی دال ها کمتر مورد توجه قرار گرفته و به تحقیقات محدودی منحصر شده است. امروز استفاده از(FRP) جهت افزایش ظرفیت خشمی سازه ها بسیار مورد توجه قرار گرفته است و تحقیقات بر روی آن ادامه دارد. با توجه به محدودیتها و مشکلات مربوط به انجام مطالعات آزمایشگاهی از جمله محدودیت مربوط به ابعاد نمونه ها، مشکلات نصب و اجرا، هزینه و زمان بالا و …، با انجام تحلیل های عددی صحیح می توان نتایج آزمایشگاهی را به محدوده صحیحی از سازه ها که امکان آزمایش عملی برای آنها وجود ندارد تعمیم داد. لذا در این پایان نامه، سعی خواهد شد با انجام مطالعات پارامتریک عددی با بهره گرفتن از مدلهای اجزامحدود، تأثیر(FRP) بر رفتار خمشی دالها با ابعاد هندسی مختلف ارزیابی و با ارائه راهکارهایی جهت ارتقای عملکرد این کامپوزیتها اطلاعات وسیعتری نسبت به آنچه که تاکنون از آزمایشهای انجام گرفته حاصل شده بدست آورد. با بهره گرفتن از لایه چینیهای مختلف و بررسی وضعیت سازه تحت بارگذای انفجاری در نهایت، یک هندسه مناسب برای بکارگیری این ورقهها پیشنهاد میگردد.
فصل دوم
مروری بر تحقیقات انجام شده
۲-۱ خلاصه ای از تحقیقات پیشین
در مورد تاثیر امواج ناشی از انفجارات بر سازه ها در مقابل آن تحقیقات وسیعی انجام شده که در اینجا با توجه به موضوع این پایان نامه تنها به مواردی که بررفتار سازه های بتنی و به ویژه دال های بتن مسلح اشاره خواهد شد.
Low و همکاران [۲۲] در سال(۱۹۹۸) به بررسی عددی پاسخ دال های بتن مسلح تحت بار های انفجار پرداختند. نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد استفاده از ورق های کامپوزیتی باعث بهبود عملکرد دال و کاهش تغییر شکل ها و همچنین کاهش بروز ترک در دال می گردد.
Low و Hao [23]در سال(۲۰۰۱) قابلیت اطمینان دال های بتن مسلح در برابر بارهای انفجاری را با بهره گرفتن از مدل سازی عددی بررسی نمودند و نشان دادند که تاثیر انفجار بر روی عضو سازه ای پهنه وسیعی از شرایط را در بر می گیرد و قابلیت پیش بینی چندانی ندارد. با این وجود در محدوده های خاصی از بار انفجار می توان وضعیت رفتار دال را پیش بینی نمود.
Luccioniiو Luege [24] در سال(۲۰۰۶) به بررسی رفتار دال های روسازی بتنی تحت بارهای انفجار پرداختند. هدف از انجام ازمایش سنجش میزان خرابی و ترک های احتمالی در روسازی های بتنی بر اثر بار شوک ناشی از انفجار در بالای آن بود. همچنین دو روش برای تحلیل مساله انفجار بر روی دال های بتنی عرضه گردید.
Pedro F.silva,binggeng Lu[25] امکان استفاده از مصالح کامپوزیت جدید را برای بهبود ظرفیت مقاومت در برابر انفجاردال های بتن مسلح یک طرفه مورد بررسی قرار دادند. به منظور دستیابی به این هدف ۵ دال تحت بارهای انفجار واقعی مورد آزمایش قرار می گیرند(شکل ۲-۱).
یکی از دال ها به عنوان واحد کنترل در نظر گرفته می شود. تا خط مبنایی را برای مقایسه ۴ دال دیگر ایجاد کند. این ۴ دال با الیاف کربن و پلیمر های مسلح شده با الیاف فولاد مقاوم می شوند که ۲ دال ازیک طرف اصلاح شده و۲ دال دیگر از هر دو طرف اصلاح شده اند. نتایج آزمایش نشان می دهد زمانی که دال ها از یک طرف اصلاح شوند افزایش قابل توجه مقاومت در برابر انفجار مشاهده نمی شود با وجود این در دال هایی که از دو طرف اصلاح می شوند افزایش قابل توجهی در مقاومت در برابر انفجار مشاهده می شود.
شکل۲-۱ الگوی خرابی نمونه های آزمایش شده
Mosalam و Ayman S. Mosallam [18] مدل های عددی با بهره گرفتن از روش المان محدود برای تحلیل اجمالی غیرخطی دال های بتن مسلح شده که در معرض بارگذاری انفجار قرار می گیرند، مطرح کردند. این مدل ها استفاده می شود تا پارامترهای متفاوت از جمله مدت زمان بارگذاری و اثر اصلاح(CFRP) را بر تراکم آسیب، مورد بررسی قرارگیرد. نمایش محلی آسیب برحسب کرنشهای فولاد تقویتی مورد بحث قرار می گیرد. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که در زمانی که از سیستم اصلاح با کامپوزیت(CFRP) استفاده می شود. ظرفیت تحمل بار تا ۲۰۰درصد افزایش می یابد به علاوه، حداکثر جابجایی با اصلاح(CFRP) ، در مقایسه با دال ساخته شده تا ۴۰ تا ۷۰ درصد، کاهش می یابد. رفتار دال اصلاح شده با(CFRP) زمانی که هر دو طرف دال اصلاح می شود، بهترین وضعیت را دارد.
Jin-Won Na و همکارانش [۱۷] مقاومت در برابر انفجار دال های بتن مسلح اصلاح شده(GFRP) را با بهره گرفتن از برنامه(LS-DYNA) مورد تحلیل قراردادند. همچنین کارآیی سیستم اصلاح شده با(GFRP) به وسیله مقایسه نتایج تحلیل برای دال های اصلاح شده و اصلاح نشده، مورد ارزیابی قرار گرفت و کارایی دال اصلاح شده با الیاف مسلح پلیمری را اثبات کردند(شکل ۲ـ۲).
شکل۲-۲ نمونه آزمایشی [۱۷]
توسطC.Wu و همکارانش [۱۱]، ۶ دال مورد آزمایش قرارگرفت تاواکنش آنها در مقابل بارگذاری انفجارتعیین کنند. ۶دال شامل این موارد می شوند: دو دال مسلح متداول(RC) برای نمونه های کنترل، دو دال بتن مسلح با الیاف مسلح پلیمری تقویت شده روی سطح فشار با یک دال ساخته شده با بتن بسیار مقاوم بدون فولاد گذاری و یک دال ساخته شده با بتن بسیار مقاوم با فولاد گذاری. اندازه بارهای انفجاری محدود به ۱ تا۲۰ کیلوگرمTNT با مسافت های فرضی(که در مورد آن توافقی وجود ندارد ) می باشد. شکل(۲-۳) تاریخ های فشار انفجاری روی سطوح دال و تاریخ های جابه جایی دال ها ثبت می شود. توزیع فشار مورد تحلیل قرار می گیرد. واکنش دال ها مشاهده می شود و جذب انرژی آنها با پیش بینی انجام شده با بهره گرفتن از تحلیل مقایسه می شود.
شکل۲-۳ دال بتنی مسلح شده با الیاف پلیمر مسلح پلیمری مقابل بار انفجار[۱۱]
C.F.Zhao , J.Y. Chen[31] به بررسی رفتار دینامیکی و آسیب دال بتن مسلح تحت بار دینامیکی انفجار پرداختند، و در این زمینه به تا ثیرات نرخ کرنش و فاکتور افزایش دینامیکی و معادلاتی برای بتن برای مکانیزم آسیب و پاسخ دینامیکی رسیدند.
محسن نجمی وزنه و ایرج محمود زاده کنی [۸] به تحلیل دینامیکی غیرخطی دو سازه متفاوت مقاوم در برابر حملات هوایی توسط برنامه کامپیوتری(ANSYS) پرداخته اند که در تحلیل های متفاوت با تغییرات در مدل سازی درصدهای فولاد و ضخامت های بتن مناسب را پیشنهاد کردند.
سیدجمال الدین موسوی و علی علوی نیا] ۷] به بررسی پارامترهای موثر بر ناحیه تخریب بتن بدلیل بارگذاری انفجاری پرداخته اند بهمین منظور از نرم افزار(LS-DYNA ) برای شیبه سازی عددی بارگذاری انفجاری شده است. نشان داده شده که افزایش استحکام فشاری، در صد میلگردهای تقویتی و چگالی بتن موجب کاهش حجم تخریب می شود و نیز تنش ها با افزایش استحکام فشاری بتن و درصد میلگردهای تقویتی بیشتر می شود در حالیکه تغییر چگالی بتن اثری بر تنش ها ندارد. تغییر ضریب پواسون بتن نیز برحجم ناحیه تخریب و تنش ها اثری ندارد.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
۳-۱ مبانی مدل سازی عددی
استراتژی: استراتژی عبارت است از فرایند تعیین اهداف بلندمدت، اتخاذ شیوه کار و تخصیص منابع لازم برای تحقق این اهداف (رابینز،۱۱۲:۱۳۸۵).
گردشگری شهری: سفرها و بازدیدهایی که به مقصدهای شهری انجام میگیرد. سفرهایی که با انگیزه بازدید از جاذبههای تاریخی و فرهنگی، تجاری، خرید و شرکت در رویدادها انجام میگیرد. این گونه گردشگری رشد سریعی دارد و این امر فرصت بیشتری برای بازسازی بافتهای شهری فراهم می آورد (ضیایی و میرزایی،۱۳۱:۱۳۸۶).
مقصد: مقصدها ترکیبی[۲۱] از محصولات گردشگری هستند، برای ارائه یک تجربه یکپارچه به مصرف کنندگان. به عنوان مثال ترکیبی از چندین عنصر که بازدید از مکان را برای غیربومیان با هدف تفریح، تجارت، سرگرمی و غیره میسر میسازد (هارتل[۲۲]،۲۰۰۲).
مقصد نوظهور: یک مقصد گردشگری نوظهور یک منطقه ژئوپولیتکی است که گردشگری را به عنوان ابزار توسعه اقتصادی اجتماعی پذیرفته است و جامعه به پتانسیلهای گردشگری به عنوان اهرمی برای افزایش رفاه اقتصادی اجتماعی مینگرد. هر مقصد چرخهای با ویژگیها و مراحل منحصر به فرد دارد، با استنباط از مدل باتلر بعضی مفروضات اساسی در مورد مقصدهای نوظهور ساخته می شود؛ دریک مقصد گردشگری نوظهور در سمت عرضه، گردشگری از طرف دولت و جامعه محلی به عنوان ابزار توسعه اقتصادی پذیرفته شده است و استراتژیهایی برای تحقق این دیدگاه (توسعه و طراحی محصول) معرفی می شود. اما در سمت تقاضا ، بازار آگاهی کمی از مقصد دارد و این تصور وجود دارد که مقصد فاقد محصول منحصر به فرد برای جذب گردشگر باشد (باتلر[۲۳]،۱۹۸۰).
۱۱-۱) فرایند انجام تحقیق
نمودار۱-۱- فرایند انجام تحقیق
تحلیل سوات و تدوین استراتژی های توسعه مقصد نوظهور مورد مطالعه
تعیین موقعیت شهر بوکان در ماتریس داخلی و خارجی و الویت بندی استراتژی های متناسب با آن
نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
پرسشنامه از خبرگان جهت تعیین میزان مطلوبیت و وضعیت شاخص ها در مقصد مورد مطالعه
آشنایی با مفهوم و ویژگیهای مقصدهای نوظهور با بهره گرفتن از مدل باتلر
مراجعه به طرح جامع شهر بوکان و استخراج اطلاعات در مورد وضعیت موجود آن
بررسی پیشینه تحقیق و معرفی مدل مفهومی
تعیین نهایی عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر استراتژی های مربوط به توسعه مقصد نوظهور بوکان
ارزیابی عوامل استراتژیک داخلی و خارجی و تشکیل ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی
مطالعات اسنادی و کتابخانهای
آشنایی با مفاهیم و رویکردهای برنامه ریزی گردشگری و مدیریت استراتژیک
آشنایی با مباحث مربوط به گردشگری شهری و استراتژی های توسعه آن
آشنایی با مفهوم چرخۀ عمر مقصد و استراتژی های مراحل مختلف چرخه عمر مقصد
مطالعات میدانی و پیمایشی
بررسی شرایط و وضعیت موجود شهربوکان و تطبیق آن با مدل باتلر
تعیین موقعیت شهر بوکان در چرخۀ عمر مقصد باتلر و استراتژی های متناسب با آن
تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر تدوین استراتژیها در مقصدهای نوظهور
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱) مقدمه
امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا و دارای ویژگیهای بارز و منحصر به فرد در جهان توسعه فراوانی یافته است و بسیاری از کشورها از این رهیافت توانسته اند وضعیت خویش را تا حد درخور توجهی بهبود بخشیده و بسیاری از مشکلات خود را از قبیل بیکاری، پایین بودن سطح درآمد سرانه و کمبود درآمد ارزی را پوشش دهند. به دلیل اثرات چشمگیری که فعالیتهای گردشگری در اقتصاد مناطق پذیرنده گردشگران بر جای می گذارد، توجه فراوانی به این زمینه از فعالیت معطوف میگردد. این صنعت در بردارنده تمامی پدیده ها و روابط حاصل از تعامل گردشگران، عرضهکنندگان و فروشندگان محصولات گردشگری، دولتها و جوامع میزبان، در فرایند جذب و پذیرایی از گردشگران است (ابراهیم زاده و همکاران،۱۳۸۸). رشد و توسعه صنعت گردشگری ارتباط بسیار نزدیک و ناگسستنی با شمار زیادی از سازمانها و تشکیلات دولتی و غیر دولتی کشور دارد. بنابراین هرگونه هدفگذاری، تعیین استراتژیها، خط مشیها و سایر برنامه های مرتبط بایستی با همکاری و هماهنگی دیگر سازمانها و تشکیلات انجام شود (شریفی نیا و همکاران،۱۳۹۱). گردشگری به عنوان یکی از عناصر جدایی ناپذیر راهبرد توسعه مقصد مطرح است و شهرها به عنوان مقصد گردشگری، نقش بنیادی در توسعه صنعت گردشگری دارند. هر مقصد ترکیبی از محصولات و خدمات گردشگری را فراهم می کند که وجود این محصولات جهت ارتقا و توسعه مقصد ضروری بوده است.
در این فصل به مفاهیم و ابعاد برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک گردشگری، گردشگری شهری و استراتژی های توسعه آن، چرخۀ عمر مقصد و استراتژی های مراحل مختلف چرخۀ عمر مقصد، مقصدهای نوظهور و مفاهیم و ویژگیهای آنها و پیشینه تحقیق و بررسی مراحل توسعه گردشگری مالزی براساس مدل چرخه عمر مقصد باتلر پرداخته شده است.
بخش اول: مفاهیم و ابعاد برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک گردشگری
۲-۲) برنامه ریزی گردشگری
برنامه ریزی عبارتست از فرایند تصمیم گیری که آینده مقصد، جاذبهها و خدمات گردشگری را بیان می کند (گان[۲۴]، ۲۲:۱۹۸۸). هدف از برنامه ریزی گردشگری ایجاد بستر مناسب جهت عرضه محصولات و فعالیتهایی با کیفیت برای گردشگران است. محصولات گردشگری؛ فعالیتها و خدماتی است که توسط بخش خصوصی و عمومی ارائه میگردد. این اجزاء گردشگری به عنوان عوامل اساسی در توسعه و برنامه ریزی گردشگری تلقی میگردد و دسترسی به اطلاعات جامع در مورد این اجزاء جهت مدیریت و برنامه ریزی و جهتدهی لازم به توسعه محصولات و خدمات گردشگری مقصد ضرورت دارد (ازهری،۱۳۹۱).
۱-۲-۲) اهداف برنامه ریزی گردشگری
در دوره های گذشته هدف کلیدی برنامه ریزی استراتژیک، حصول اطمینان از ایجاد تجارب دلنشین و رضایتبخش برای گردشگران بوده و همچنین برنامه ریزی ابزاری جهت ارتقای سطح زندگی ساکنین مقصد گردشگری محسوب میگردید (ماتیسون و وال[۲۵]،۱۸۶:۱۹۸۲). ویلیامز[۲۶] (۱۹۹۸) مجموعه ای از اهداف کلی را برای برنامه ریزی گردشگری ارائه داد که عبارت بود از:
شکلدهی و کنترل الگوهای فیزیکی توسعه؛
حفاظت و نگهداری از منابع کمیاب؛
ایجاد چارچوب جهت ارتقا و بازاریابی مقصدها؛
ایجاد مکانیزمی ساختاریافته برای تسهیلات گردشگری در سرتاسر یک منطقۀ جغرافیایی؛
اقدامات و مداخلات قطعی جهت حفاظت از منابع و بیشینهسازی منافع برای جوامع محلی جهت دستیابی به پایداری (معمولاً از طریق توسعۀ گردشگری یا طرحهای مدیریتی) و
توزیع مجدد منافع حاصل از توسعۀ گردشگری.
۲-۲-۲) اهمیت برنامه ریزی گردشگری
برنامه ریزی گردشگری در کلیه سطوح برای دستیابی به توسعه و مدیریت موفق آن امری اساسی است. تجربه بسیاری از نواحی گردشگری در جهان این امر را به اثبات رسانده است که در بلندمدت روش برنامه ریزی برای توسعه گردشگری می تواند بدون ایجاد مشکلات عمده منافعی را در برداشته و به حفظ رضایت بازار منجر شود (سازمان جهانی جهانگردی،۱۱:۱۳۷۹). برنامه ریزی گردشگری همچنان که اینسکیپ اشاره می کند به دلایل زیر برای یک مقصد ضروری میباشد (اینسکیپ[۲۷]، ۱۷:۱۹۹۱-۱۶).
گردشگری مدرن یک فعالیت جدید در بسیاری از نواحی میباشد و بعضی از دولتها و بخش خصوصی تجربه اندکی در توسعه مناسب گردشگری دارند. یک طرح توسعه و برنامه ریزی گردشگری می تواند به منزلهی اصولی راهنما جهت توسعه این مناطق تلقی گردد.
گردشگری یک فعالیت چند بخشی و پراکنده است که مشتمل بر سایر بخشها نظیر بخش تولید، مکانهای تاریخی، مکانهای تفریحی و فراغتی، تسهیلات و خدمات محلی گوناگون و حمل و نقل و سایر بخشها میباشد. بنابراین برنامه ریزی و هماهنگی در توسعه پروژه، برای اطمینان یافتن از توسعه منسجم تمامی این عناصر به منظور ارائه خدمات به گردشگران و جامعه محلی ضروری میباشد.
گردشگری منافع و مسائل اجتماعی فرهنگی گوناگونی ایجاد مینماید. از برنامه ریزی میتوان برای بهینهسازی منافع و کاهش مشکلات استفاده نمود.
اصولاً توسعه جاذبهها، تسهیلات و زیرساختهای گردشگری و روندهای گردشگران دارای اثرات مثبت و منفی بر محیط فیزیکی خواهد بود. برنامه ریزی دقیق، به منظور تعیین نوع و سطح بهینهای از گردشگری که موجب تخریب محیط زیست نشده و به عنوان ابزاری جهت حصول به اهداف زیست محیطی مورد نیاز میباشد.