واژه فشار روانی را اولین بار هانس سلیه۱، روانپزشک و روانشناس اتریشی در سال ۱۹۳۶ در دانش پزشکی به کار برد. بعد از سلیه دانشمندان دیگر از جمله « کانن»۲، «بن فین»۳ و«دلی»۴ آثار فشار روانی در حیوانات را نیز ثابت کردند، در حالی که هنوز هم شعور در حیوانات مسجل نشده بود. قبل از « کانن» ، « بن فین» و «دلی» ، هرچند که «فروید»۵ و « بلولر»۶ در اهمیت روان درمانی تأکید داشتند ولی تا آن زمان سبب همه بیماریها را ضایعات فیزیکی و جسمی میشناختند.
تحقیقات و بررسیهای «سلیه» این اصل را علمی تر و به زبان و بیان دانش امروزی بیان داشت. او ثابت کرد که ناراحتیهای روانی و هیجانی نیز موّلد ضایعات جسمی و عضوی هستند. در سالهای بعد از جنگ جهانی اول به خصوص جنگ جهانی دوم مطالعاتی در خصوص فشارهای عصبی و روانی نیز صورت گرفته است، که اکثر این مطالعات در ارتباط با جنگ جهانی و اثرات آن بر روی افراد، صورت گرفت. اما در سالهای بعد از ۱۹۶۰ گرایش بیشتری به مطالعات فشار عصبی در محیط کار و محیطهای صنعتی یافته است. محققی به نام فیلگی۱ در سال ۱۹۸۷ در بررسی دقیق که درباره سیر تغییرات در واژهگذاری آسیبهای عصبی و روانی ناشی از جنگ انجام داده است، چنین اظهار میدارد:« مجروحان جنگی را قبل از جنگ جهانی اول که غالباً دچار ضعف و یا نداشتن نظم و یا هردو بود به عنوان « آسیب دیدگان روانی» مینامیدند». به دنبال جنگ جهانی اول علائم همراه با فشارهای عصبی در مجروحان جنگی را « اختلالات عصبی روانی ناشی از جنگ » یا « اختلالات عصبی روانی ناشی از ضربه » نامیدند. در جنگ جهانی دوم و بعد از آن عوارضی که در مورد مجروحان روانی ناشی از جنگ وجود داشت تحت عنوان « افسردگی و فروماندگی» و سپس « فروماندگی جنگی » نامیده شد، که بعد از جنگ کره به خستگی ناشی از جنگ تبدیل گردید.
سلیه و همکارانش در سال ۱۹۵۲ میلادی یک نظریه تفضیلی برای نشان دادن چگونگی واکنش موجود زنده به استرس[۴] ارائه دادند. سلیه در این نظریه تشریح کرد که چگونه تعادل حیاتی از هم میپاشد و واکنش استرس[۵] تحت شرایط شدیدآشکار میگردد که به آن واکنش کلی سازگاری (G.A.S) میگویند. در اوایل دهه ۱۹۵۰ میلادی، روانپزشکی به نام توماس هلمز[۶]در پژوهشهای خود به این نتیجه رسید که تنها عامل مشترک در ایجاد هرنوع استرس، لزوم، ضرورت و اجبار در ایجاد تغییر و تحول مهم، در روند زندگی فرد است. به منظور نشان دادن تأثیر استرس ناشی از « تغییرات عمده زندگی» که گفتیم عامل مشترک بین تمام انواع استرسها است ، هلمز و ریهی در سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی از پنج هزار نفر پرسشهایی مبنی بر اولویت دادن به اتفاقات و تغییرات مهم زندگی پرسیدند، که بر اساس آن، مقیاس معروف هلمزـ ریهی برای اندازه گیری درجه اهمیت وقایع زندگی ساخته شد. که مرگ همسر بالاترین استرس (۱۰۰) و خرید خانه، کمترین استرس (۳۰) را به خود اختصاص داده بود. همچنین لئونارد سایم۱ نیز به سال ۱۹۷۸ در پژوهشی که به عمل آورد اهمیت « حمایتهای اجتماعی» را در سلامت جسم و روان تأکید کرد. در سالهای اخیر پژوهشگران عامل روانی دیگری را که سبب افزایش شدید آسیبپذیری در برابر حملات قلبی و سایر بیماریهای مربوط به استرس میشود، کشف کردهاند. این عامل روانی را رفتار نوع A2 نامیدهاند. این پدیده را دو متخصص قلب به نام « مییر فریدمن »۳و « روی روزمن»۴. اولین وجه مشخصه این گونه رفتار این است که شخص سعی میکند، در زمان بسیار محدود فعالیت زیاده از حد انجام دهد. دوم اینکه احساس خشم سیالی در وجود چنین فردی در جریان است. (شاملو، ۱۳۸۱)
تعاریف و نظریه های فشار روانی:
علیرغم تحقیقات وسیعی که در زمینه استرس انجام شده است و برخلاف استفاده گستردهای که در مکالمات روزمره از این مفهوم میشود، هنوز هم استرس دقیقاً تعریف نشده است. بعضی اشخاص وقتی در مورد استرس صحبت می کنند در واقع به یک محرک محیطی اشاره میکنند. بعضی آنرا به عنوان پاسخی به محرک محیطی میبینند. عدهای هم آنرا در تعامل بین محرک محیطی و پاسخ جستجو میکنند. نظریهپردازان و محققان مختلف نیز هرکدام استرس را از زاویه متفاوتی تحلیل کردهاند و در این میان دیدگاه های سلیه و لازاروس نقطه عطفی برای تمام نظریات پیش از خود محسوب می شود.[۷]
نظریه هانس سلیه:
هانس سلیه روانپزشک اطریشیالاصل مقیم کانادا که پایهگذار پژوهشهای علمی درباره پدیده استرس بوده، از اولین کسانی است که رابطه بین استرس و بیماریها را دقیقاً توجیه کرده است، او استرس را به « درجه سوز و ساز بدن»[۸] بر اثر فشارهای زندگی تعریف میکند. البته کلمه استرس تنها به روند این پدیده در بدن انسان اطلاق نمیشود بلکه محرکهای فشارآور [۹]نیز تحت همین نام خوانده میشود.[۱۰]
سلیه تحقیقات خود را از دهه ۱۹۳۰ آغاز کرد و تا زمان مرگ خود در سال ۱۹۸۲ مفهوم استرس را در سطح همگانی مطرح ساخت. او به بررسی تأثیرات استرس بر پاسخ های فیزیولوژیکی پرداخت و سعی کرد این واکنشها را به بروز بیماریها ربط دهد.[۱۱] (توکلی ، مهین ، شیوه های مقابله با استرس و ارتباط آن با سلامت روانی ، تهران ، نشر قو، ۱۳۸۰)
سلیه در سال ۱۹۵۶ میلادی روند ارتباط بین استرس و بیماریها را تشریح کرد. به نظر او هر محرک فشارزای بیرونی مانند زخم بدن، مسمومیت، خستگی عضلانی، سرما، گرما و عوامل روانی، اگر فشار کافی داشته باشد ممکن است منجر به ایجاد واکنش شود که او آن را « نشانگان کلی سازگاری » یا «G.A.S» نامیده است.
«G.A.S»بهتلاشهای عمومیتیافته بدن برایدفاع ازخود درقبال عواملمضراشارهدارد. این نشانگان شامل تمام تغییرات نامعین خاص است که به دستگاه زیستی القا شده و در سه مرحله قابل وقوع است.
۱- واکنش هشدار دهنده [۱۲]:
واکنش اولیه ارگانیزم است و مربوط به زمانی است که موجود به طور ناگهانی با محرکهای مختلف روبرو میشود و نمیتواند خودش را با آنها سازگار کند. این واکنش دارای دو مرحله است:
الف: ضربه:
واکنش فوری و ابتدایی نسبت به عامل آزار رساننده، افزایش بدن، از دست دادن انقباض طبیعی عضلانی، بالا رفتن فشار خون، تپش قلب از نشانههای عمومی آن به شمار میرود.[۱۳]( شاملو ، سعید ، بهداشت روانی ، تهران ، انتشارات رشد ، ۱۳۷۸)
ب: مواجهه با ضربه:
واکنش بازگشتی یا مرحله بسیج دفاعی که طی آن قشر غده فوق کلیوی بزرگ میشود و ترشح هورمونهای کورتیکوئید افزایش مییابد. اکثر بیماریهای حاد مرتبط با استرس به این دو مرحله مربوط میشوند
در اینجا اشاره به خصوصیات نشانگان یا سندرم کلی سازگاری میتواند به تبیین بیشتر مطالب فوق کمک کند. خصوصیات این نشانگان عبارتست از ازدیاد ترشحات هورمونهای بخش قشری غده فوق کلیه بر اثر تحریکات غده هیپوفیز مغز[۱۴] که موجب واکنشهای فیزیولوژیکی میشود و درجه مقاومت بدن را پایین می آورد و تعادل حیاتی بدن [۱۵] را به هم می زند و اگر طولانی شود منجر به ایجاد مرض میشود.[۱۶]
۲- مقاومت
ارگانیزم از طریق مکانیزمهای سودمند مقابله با استرس سازگار شده و تعادل خود را بازمییابد.
۳- فرسودگی
اگر عامل استرس تشدید شود یا ارگانیزم قادر به ارائه پاسخ مؤثری نباشد، مرحله سوم یعنی فرسودگی را به دنبال خواهدداشت، که برمبنای نظریه سلیه مکانیزم سازگاری مختل شده و کاملاً از بین میرود و در نتیجه ارگانیزم یا دچار صدمات غیر قابل جبران خواهدشد و یا خواهد مرد.[۱۷]
سلیه(۱۹۹۰)، معتقد است که : « استرس از نظر ماهیت اختصاصی، اما منشأ غیر اختصاصی دارد. اختصاصی بودن ماهیت آن یعنی اینکه دارای تغییرات قالبی و کلیشهای یکسان و ویژهای است که مهمترین آن عبارتند از: واکنش غده قشری فوق کلیه، بخش جلوی هیپوفیز، کاهش میزان ائوزنیوفیل در خون و رشد فرایندهای زخمی در دستگاه گوارش و اما غیر اختصاصی بودن آن از این نظر است که استرس بر اثر محرکهای گوناگون به وجود میآید.
در نهایت دیدگاه سلیه نسبت به استرس وارد چارچوب ادبیات روانشناسی شد، لیکن مرتباً در شیوههای تبیین آن تغییراتی به وجود آمد. د’رنود۳ ( به نقل از دسبون، ۱۹۸۲) طی ایجاد تغییراتی در الگوی زیست شیمیایی سلیه، آن را در زمینه مطالعات اختلالات روانی در محیط اجتماعی قابل استفاده نمود. او در واکنشهای استرس ۵ عامل عمده را پیشنهاد داد. اولین عامل، متغیرهای استرسزای بیرونی است که در جهت برهم زدن تعادل ارگانیزم عمل میکند. دومین عامل، عوامل میانجی مشخص است که می تواند تأثیرات عوامل استرسزا را کاهش دهد. سومین عامل، خود استرس است که نتیجه تعامل بین عوامل استرسزا و عوامل میانجی است. چهارم، نشانگان سازگاری است که ارگانیزم طی آن سعی می کند با عوامل استرسزا مقابله کند. پنجمین عامل، پاسخی است که ارگانیزم به موقعیت استرسزا میدهد. [۱۸]
نظریه لازاروس:
عده دیگری از دانشمندان از جمله روانشناس معروف ریچارد لازاروس۱ معتقد است که وقایع کوچک روزمره بیشتر باعث ایجاد استرسهای جسمی و روانی میشوند تا وقایع مهمی که هلمز از آنها یاد میکند. این نظریه را تعدادی از محققان مورد تأیید قرار میدهند. مثلاً در پژوهشی که به سال ۱۹۸۳ توسط دو روانشناس به نامهای چارلزاسپیگلر۲و کنت گرایر۳ ، بر روی ۲۰۰ تن از افراد پلیس انجام گرفت، چنین نتیجهگیری شد که استرس حاصل از دستگیری مجرمان بزرگ نسبت به کارهای کوچک و معمولی روزانه از قبیل بردن مجرمان به دادگاههایی که در صدور حکم تعلل میکنند، بسیار کمتر بود. (کلانتری، ۱۳۷۷)
لازاروس با طرح نظام شناختی ـ ارزیابی خود، که آغازگر دوران تفکر تعاملگرا بوده در حالیکه محرکهای محیطی و واکنشهای فردی را به عنوان دو عامل فعال مؤثر بر یکدیگر معرفی نمود، خاطر نشان کرد که هیچکدام آن دو به تنهایی مبین استرس نیستند، بلکه در این زمینه کیفیت و رابطه بین این دو عامل از اهمیت خاصی برخوردار است. وی معتقد بود استرس توسط ادراک شخص از موقعیت روانشناختی تعریف میشود این ادراک شامل تهدیدها، آسیبهای بالقوه، چالشها و ادراک شخص از توانایی مقابله خود با آنهاست . لازاروس همچنین بر مفاهیم تعارض، ناکامی و تهدید تأکید نمود. تعارض زمانی اتفاق می افتد که دو هدف ناسازگار وجود دارند.
ناکامی زمانی اتفاق میافتد دستیابی به یک هدف مانع تحقق هدف دیگر گردد. تهدید شامل پیش بینی و انتظار کشیدن برای ضرر ـ فقدانی است که هنوز اتفاق نیفتاده و براساس آنکه شخص فکر میکند تا چه حد توانایی مقابله با آن را دارد، میتواند خفیف یا شدید باشد.
علتهای استرس:
عوامل بسیاری هستند که فشار Stress را بر بافتها و بدن انسانی افزایش میدهند. عواملی مثل شوک الکتریکی، سرما و گرمای شدید، جراحات جسمانی، صداهای بلند و دلخراش، سوء هاضمه، بیخوابی، خستگی شدید جسمانی، مواد مخدر، اختلالات و تنازعات خانوادگی، از این جملهاند که خطر تهدید هر یک از این عوامل در سطح روانی یک فشار روانی محسوب میشود[۱۹]
میسون لوین [۲۰]و دیگران شواهدی گردآوردهاند که ثابت میکرد مانند پاسخهای خودکار، پاسخهای غدد درونریز به استرس نیز به بهترین وجه به صورت الگوها و نه به صورت پاسخهای یکپارچه توصیف میشوند. فشارهای روانی ممکن است هنجاری یا غیر هنجاری باشند. فشارهای روانی هنجاری ناشی از رویدادهای غیرمنتظره نیستند. مانند پیدا کردن شغل جدید، ازدواج، جدایی از همسر، مرگ یکی از اعضای خانواده، فشارهای روانی غیرهنجاری ناشی از رویدادهای کاملاً غیرپیشبینی هستند. مانند گرفتار زلزه شدن یا در موقعیت سرقت از بانک قرار گرفتن. در مطالعات «میدو تاون منهاتان»[۲۱] ، استرسهای زندگی در طبقات زیر در نظر گرفته شده؛ محدودیتهای اقتصادی، خانوادههای تک سرپرستی، بیماری جنسی، انزوای اجتماعی و نگرانی در مورد شغل.
به طور کلی، استرس حاصل نیاز ما به سازگاری فیزیکی، ذهنی و احساسی در مقابل تغییر است. مقدار جزئی استرس میتواند مفید باشد، چرا که به زندگی جذابیت و تحرک می بخشد و ما را روی پای خودمان نگهمی دارد. تغییرات جزئی و ملایم نه تنها مضر نیستند بلکه مفید و سازندهاند و در پرورش حس سازشپذیری ما نقش عمده ای ایفا میکنند. اما وقتی که تغییرات از حد مجاز فراتر روند و در طول دورهای از زمان بر زندگی ما اثر منفی بگذارند، در این جاست که ظرفیت سازشپذیری ما اشباعمیشود و تحملآن غیرممکن می کند[۲۲]
با توجه به مطالب فوق، میتوان نتیجه گرفت که استرس تنها تحت تأثیر عوامل زیانآور روی ارگانیسم ایجاد نمیشود به گونهای که سلیه به هنگام طرح تاریخی این موضوع میگوید: « استرس عبارتست از مجموعه واکنش غیراختصاصی که تحت تأثیر محرکهای گوناگون در ارگانیسم ایجاد میشود.» برخلاف تصوراتی که ایجاد شده بود، باید گفت که سلیه نیز ابتدا چنین تصور میکرد استرس تنها تحت تأثیر عوامل زیان آور ایجاد نمیشود. سلیه میگوید: هرچیز خوشایند یا ناخوشایند باعث استرس میشود، یک ضربه درداور به همان میزان می تواند علت یک استرس گردد که یک بوسه صمیمانه.
عواقب استرس:
طبق نظر هلمز و راهه (۱۹۷۶) مواجه شدن با تعداد زیادی از موقعیتهای استرسزا در یک زمان کوتاه میتواند برای بهداشت روانی پیامدهای نامساعد داشته باشد. همه تغییرات زندگی از جمله ازدواج، تغییرات در ساعات کار روزانه و حتی تغییر در ساعات حرکت وسایل نقلیه، استرسزا است و اگر میزان استرس از توانائی سازگاری ارگانیسم فراتر رود میتواند بهداشت روانی فرد را به خطر اندازد و حتی به بیماری جسمی منجر شود.
اگر تنها استرسهای مفید وجود میداشت نتایج خوشحال کننده و سودمندی نیز دربرداشت و انرژی لازم برای فعال بودن و زندگی موفق داشتن در همه زمینهها را فراهم میکرد متأسفانه عکس قضیه بیشتر اتفاق میافتد و اثر آن نیز به مراتب بیشتر در ذهن ما باقی میماند به طور مثال یک واقعه غمانگیز لذت اتفاقات خوشایند قبل از آن را از بین میبرد و با یک حادثه رانندگی هنگام بازگشت هرقدرهم کوچکتر باشد، خوشی تعطیلات را تحتالشعاع قرار میدهد بنابراین از آنجا که استرسهای بد با شدت و تأثیرگذاری بیشتری بر انسان وارد می شوند نتایج و پیامدهای آن مشهودتر و تأسفانگیزتر است. استرس اغلب تلخ و خشن است و پیامدهای آن نیز ناهنجار و دردناک میباشد این پیامدها برحسب مدت اثر استرس و استرس انباشته شده و میزان انرژی سازگاری فرد متغیرند
استرس در حد کم بسیار مفید است چون نه تنها باعث بوجودآمدن علاقه و انگیزه در زندگی ما میشود، بلکه باعث ایجاد اعتماد به نفس در ما نیز میگردد.
عوامل مؤثر در تشدید فشار روانی:
اثرات فشار روانی، مانند میزان اضطرابی که برمیانگیزد و میزان اخلال آن در توانائیهای شخص برای کار و کوشش، به چند عامل بستگی دارد که از آن جمله است برخی ویژگیهای خود فشار روانی مانند موقعیتی که فشار روانی در آن روی میدهد، و برآورد و ارزیابی آدمی از موقعیت فشارزا و منابعیکه وی برای کنارآمدن با آن دردسترس دارد.[۲۳]
۱- دوام و امکان کنترل طول دوره فشار روانی:
کنترل داشتن بر طول دوره یک رویداد فشارزا نیز از شدت فشار روانی میکاهد، در یک پژوهش به آزمودنیها عکسهای رنگی صحنههای فجیع مرگ آدمیان نشان داده میشد. افراد گروه آزمایشی میتوانستند با فشار دادن یک تکمه به نمایش عکسها پایان دهند. آزمودنیهای گروهگواه میبایستی همان عکسها را برای مدت زمانی که افراد گروه آزمایشی به اختیار خود، تماشا میکردند، تماشا کنند، اما خودشان نمیتوانستند به نمایش عکسها پایاندهند. از راه پاسخ گالوانیکی پوست(GSR) معلوم شد که میزان اضطراب گروه آزمایشی بسیار کمتر از اضطراب گروهی بود که هیچ کنترلی بر طول دوره تماشای عکسها نداشت.
۲- قابلیت پیش بینی:
گاهی اوقات میتوانیم وقوع حادثهای را پیشبینی کنیم ولی گاهی چنین نیست اگرحوادث قابل پیشبینی باشند افراد فشارروانی کمتری را احساس میکنند.حتی وقتی آدمی نمیتواند کنترلی بر فشار روانی داشته باشد اگر بتواند آن را پیشبینی کند از شدت آن کاسته میشود. آزمایشهای آزمایشگاهی نشان میدهد که هم آدمیان و هم حیوانها رویدادهای آزارنده پیشبینیپذیر را به رویدادهای آزارنده پیشبینیناپذیر ترجیح میدهند.[۲۴]
۳- ارزیابی شناختی:
ادراک شخص از یک رویداد فشارزا، در شدت و ضعف استرس تأثیر میگذارد. اینکه شخص از یک رویداد فشارزا ، چه ادراکی داشته باشد، به برآورد او از درجه تهدیدآمیز بودن آن رویداد نیز بستگی دارد. موقعیتهایی که شخص آنها را به صورت تهدیدی برای زنده ماندن خود (اطلاع از ابتلا به سرطان) یا به صورت تهدیدی برای اعتبار و ارزش خود (شکست در شغلی که خودش برگزیده) ادراک کند، بیشترین فشار روانی را ایجاد میکند.[۲۵]
۴- شدت:
فشارهای روانی با شدت ناراحتی که شخص با آن مواجه میشود در رابطه است مثلاً تأثیر آسیبدیدگی ناشی از یک حاثه رانندگی کمتر از فقدان یک شخص مورد علاقه می باشد
۵- میزان اعتمادبه نفس و احساس کارآیی:
اطمینان خاطر آدمی به اینکه میتواند یک موقعیت فشارزا را به خوبی اداره کند نیز عامل عمدهای در تعیین شدت فشار روانی به شمار میرود. برای بیشتر مردم سخنرانی در برابر یک جمعیت، رویدادفاجعهآمیزی به شمار میرود. اما مردمانی که در این کار مهارتی بدست آورده اند به توانایی خود اطمینان دارند، در چنین موقعیتی اضطراب ناچیزی را تحمل میکنند. مخصوصاً موقعیتهای اضطراری فشارزا هستند. چون در این مواقع است که شیوههای معمول آدمی برای کنار آمدن با رویدادها کارایی ندارد.(براهنی، نقل از هیلگارد واتکینسون، ۱۳۷۲)
۶- نقش محیط و حمایتهای اجتماعی:
بسیاری از محققان ( کاسل۱،گانستر۲ و ویکتور۳) استدلال کردهاند افرادی که عضو شبکه اجتماعی گستردهای هستند، کمتر تحت تأثیر منفی رویدادهای فشارزای زندگی قرار میگیرند و احتمالاً کمتر دچار مشکلات سلامتی ناشی از فشار روانی میشوند. همچنین کاملاً معلوم شده است که به طور طبیعی وجود سیستمهای حمایتی نظیر خانوادههای گسترده، گروه های شغلی، انجمنها، موجب تسهیل مقابله با مشکلات، توانبخشی و بهبودی میشوند. چنین فرض شده است که حمایتهای اجتماعی به عنوان یک سپر۴ یا حائلی۵ میان فشارهای زندگی و به خطر افتادن سلامتی عمل میکند. (
روش های پیشگیری از ایجاد استرس:
سلیه پدر تحقیقات در زمینه استرس، اهداف، قواعد و معیارهایی را که برای رفتار سالم و پیشگیری از ایجاد استرس لازم است، به شدت تقسیم میکند.
هدفهای کوتاه مدت:
ویژگی اصلی تمام قراردادهای ازدواج اسلامی که با ازدواجهای مدل غربی متفاوت است، شرط مربوط به مهریه (مهر) است. مهریه یا صداق، مالی است که به وسیله عقد ازدواج بطور متزلزل به ملکیت زن (همسر) در می آید. مطابق ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی:
«به مجرد عقد ، زن مالک مهر می شود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد درآن بنماید .»
مهر، نوعی الزام قانونی است که بر مرد تحمیل می شود و فقط زوجین میتوانند هنگام بستن عقد یا پس از آن، مقدار مهر را به تراضی معین سازند. (مواد ۱۰۸۰-۱۰۸۷قانون مدنی).[۹۳]
احکام اسلامی در زمینه خانواده تصریح دارند که تمام قراردادهای ازدواج باید شامل انتقال مال از داماد به عروس باشند، و حتی اگر مهریهای در قرارداد تعیین نشده باشد، زن مستحق دریافت مهرالمثل یعنی مبلغی معقول است که بر حسب مهریه زنان همسطح وی تعیین میشود.
اولین امتیازی که مهریه به زن میدهد، مشروط به اینکه مهریه حال باشد یا از طرف زن مطالبه شده باشد، این است که زن میتواند از برقراری رابطه جنسی با شوهر برای بار نخست تا زمانی که تمام مهریه را دریافت نکرده خودداری کند. ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی بیان میدارد:
«زن میتواند تا مهر به اوتسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.»
در نظام حقوق خانواده در اسلام، تنها مردان حق یک طرفه و نامشروط برای طلاق دارند. در نتیجه یک زن متأهل مسلمان، طبق قوانین سنتی همیشه در معرض تهدید طلاق داده شدن است بدون آن که خودش حق تضمین شدهای برای طلاق گرفتن داشته باشد. گرچه طبق احکام اسلامی زنان توانایی تأثیرگذاری کمی بر نتایج عقد ازدواج به طور مستقیم دارند، ولی مهریه را به عنوان یک عامل بازدارنده برای طلاق از ناحیه شوهر و همینطور به عنوان ابزاری برای طلاق گرفتن از شوهر میبینند. از آنجا که در اکثر موارد مهریه به صورت عندالمطالبه است، هر زمان که زن بخواهد میتواند به دادگاه مراجعه کند و الزام شوهرش به پرداخت مهریه را بخواهد. اگر شوهر از پرداخت مهریه امتناع کند ممکن است به زندان فرستاده شود.
با گذشت زمان، این کشمکشها پیرامون پرداخت مهریه موجب شد مجلس ایران به دنبال یافتن راهحلی برآید. به دلیل آنکه تعیین میزان مهریه حق زوجین است و به دلیل اصل آزادی قراردادی، قانونگزاران نتوانستند حداکثری برای میزان مهریه تعیین کنند؛ در عوض سقفی برای میزان مهریه قابل اجرا تعیین کردند که برای مبالغ بیش از آن نمیتوان شوهر را ملزم به پرداخت کرد یا او را به زندان فرستاد، مگر این که ثابت شود از توانایی مالی کافی برای پرداخت برخوردار است. در ۱۴ فروردین ۱۳۹۱، مجلس ایران مادهای از لایحه حمایت خانواده را تصویب کرد که سقف مهریه قابل اجرا را ۱۱۰ سکه طلا تعیین میکند.[۹۴] لازم به ذکر است زندانی کردن افراد به دلیل ناتوانی آنها در پرداخت بدهیهای مالی بر خلاف موازین حقوق بشر است. ماده ۱۱ میثاق حقوق مدنی و سیاسی بیان میدارد: «هیچکس را نمیتوان تنها به این علت که قادر به اجرای تعهدات قراردادی خود نیست زندانی کرد». با این حال حقوق مردان در این رابطه نمیتواند بدون توجه به حقوق زنان در رابطه با مهریه در نظر گرفته شود. اگر قانونگزار به مردان این اختیار را میدهد که تعهدهای توخالی نسبت به پرداخت مهریههای هنگفت کنند و سپس ضمانت اجراهای قانونی را بر میدارد، در مقابل باید حقوق برابر زنان در ازدواج را هم تضمین نماید.
۲-۸-۲-۶- نفقه
دیگر اثر مالی قرارداد ازدواج، تعهد مرد و حق زن بر نفقه است. مطابق احکام اسلامی، شوهر موظف به تأمین نفقه همسرش است (ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی). مطابق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی:
«نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینههای درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض»
حتی زن میتواند به دادگاه مراجعه کرده و از شوهرش برای عدم پرداخت نفقه شکایت کند. در چنین مواردی دادگاه میزان نفقه را تعیین میکند و شوهر را ملزم به پرداخت آن میکند[۹۵]. به علاوه، برای شوهری که با وجود توانایی مالی از پرداخت نفقه همسرش خودداری میکند از ۹۱ روز تا ۵ ماه حبس در نظر گرفته شدهاست.[۹۶]
با این وجود، حق زن بر نفقه مشروط است. زن تا زمانی مستحق نفقه است که از شوهرش اطاعت و تمکین میکند. به محض اینکه زن علائم نافرمانی و نشوز را نشان دهد، دیگر حقی برای مطالبه نفقه ندارد. اگر زن از ایفای وظایف زناشویی بدون دلیل موجه خودداری کند، مستحق نفقه نخواهد بود[۹۷].
۲-۸-۲-۷- تمکین
یکی از اجزای اصلی ازدواج، تمکین زن ( به معنای خاص) است که عبارت است از اینکه زن برای رابطه جنسی در دسترس شوهر باشد و مانعی برای این کار ایجاد نکند. این حق مرد و وظیفه زن محسوب می شود. در ازای مهریه، که بیشباهت به بهای کالا در قرارداد خرید و فروش نیست، شوهر نوعی حق مالکیت، به صورت دسترسی جنسی، نسبت به زن خود پیدا میکند. خودداری زن از برآوردن خواستهای مشروع شوهرش بدون هیچ عذر موجهی «نشوز» محسوب میشود و بدین معنی است که او حقش را بر نفقه از دست میدهد. نشوز زن به علاوه میتواند دلیلی برای ازدواج مجدد، طلاق، یا خشونت خانگی (کتک زدن زن) باشد.
گفته شده است که تمکین وظیفه متقابل هر دو طرف است؛ ولی تمکین شوهر به ندرت در منابع اسلامی مورد بحث قرار گرفته است. یکی از موارد نادری که در برخی منابع مورد اشاره قرار گرفته این است که «شوهر نمیتواند بیش از چهار ماه نزدیکی با عیال دائمی خود را ترک کند»[۹۸]. این بدین معنی است که، در حالی که زن موظف است هر زمان که شوهر بخواهد با او رابطه جنسی داشته باشد، ولی نیازهای جنسی زنان در احکام مربوط به خانواده در اسلام نادیده گرفته شده و آنچه مهم است لذت و رضایت مردان است. به علاوه اعطای چنین اقتداری به مردان نسبت به زنان به نحوی که تنها مرد میتواند زمان و مکان رابطه جنسی را انتخاب کند، ممکن است منجر به تجاوز زناشویی شود که در بسیاری از کشورها جرم و قابل مجازات است[۹۹]. به علاوه مطابق اعلامیه سازمان ملل درباره محو خشونت علیه زنان، تجاوز زناشویی به عنوان خشونت علیه زنان و نقض حقوق بشر محسوب شده است[۱۰۰].
۲-۸-۲-۸- حق خروج از کشور
اقتدار سنتی مردان (پدران و شوهران) نسبت به دختران و زنان گاهی اشکال مدرنی نیز به خود میگیرد. مطابق قوانین ایران، زن شوهردار برای دریافت گذرنامه و سفر به خارج از کشور محتاج رضایت همسرش است. شوهرها میتوانند با خودداری از امضای اوراق رضایتنامه برای دریافت گذرنامه و سفر به خارج از کشور، زنانشان را از ترک کشور منع کنند. ماده ۱۸ قانون گذرنامه ۱۹۷۳ مقرر داشته است:
«برای اشخاص زیر با رعایت شرایط مندرج در این ماده گذرنامه صادر میشود: …
۳- زنان شوهردار ولو کمتر از ۱۸ سال تمام با موافقت کتبی شوهر…»
طبق ماده ۱۹ همان قانون، شوهرها حتی میتوانند با مقامات مربوطه مکاتبه کنند و مانع خروج همسرانشان از کشور شوند. در چنین مواردی گذرنامه این زنان توقیف خواهد شد. در واقع، حتی اگر شوهر در ابتدا رضایت خود را با دریافت گذرنامه و خروج همسرش از کشور اعلام کند، ملزم به پایبندی به این اجازه نیست و میتواند آزادانه هر زمان که بخواهد از تصمیم خود برگردد. این حق انحصاری شوهر میتواند مشکلات فراوانی برای همسران آنها ایجاد کند و قابلیت سوء استفاده توسط شوهر را نیز دارد. به خصوص در موارد اختلافات خانوادگی، ممکن است شوهر از این حق برای مجازات یا انتقام از همسرش استفاده کند. پدر نیز به عنوان ولی قهری میتواند فرزندان زیر ۱۸ سال خود را از ترک کشور منع کند در حالیکه زنان و مادران چنین اختیاری ندارند.
در جدیدترین تحول در این زمینه، در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۹۱ کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی پیشنهاد اصلاحیهای بر ماده ۱۵ لایحه گذرنامه را مطرح کرد که به موجب آن تمام زنان مجرد زیر ۴۰ سال برای درخواست صدور گذرنامه محتاج رضایت ولی قهریشان باشند. کمیسیون امنیت ملی از طرف مجلس مأمور بررسی و تهیه لایحه گذرنامه شده است که در اصل از سوی دولت پیشنهاد شده بود.
۲-۸-۲-۹- حق کار کردن
همانطور که گفته شد، کار کردن و کسب درآمد و پرداخت نفقه برای خانواده بر عهده شوهر است و زن چنین وظیفهای ندارد. با این حال اگر زن تصمیم به کار کردن بگیرد، خواه به دلیل تمایل شخصی یا به دلیل ناکافی بودن درآمد خانواده، حق کار کردن خواهد داشت. اما این حق مشروط است و ممکن است توسط شوهر محدود شود.
«شوهرمیتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.»[۱۰۱]
این ماده حق کلی زن برای کار کردن را انکار یا منع نمیکند، ولی به شوهر این حق را میدهد که زن را از حرفه یا شغل خاصی منع کند.
۲-۸-۲-۱۰- طلاق
قاعده کلی در شریعت اسلامی این است که طلاق حق یک جانبه شوهر است و او میتواند با انجام یک تشریفات ساده به ازدواجش خاتمه دهد: بیان صیغه طلاق در حضور دو شاهد عادل. شوهر به هیچ دلیلی برای طلاق احتیاج ندارد و میتواند زنش را بدون رضایت او و یا حتی در غیاب او طلاق دهد. ماده ۱۱۳۳ سابق قانون مدنی (مصوب ۱۳۱۴) از همین قاعده پیروی میکرد و مقرر کرده بود: «مرد میتواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد». اما این قاعده با گذشت زمان تعدیل شد و قوانینی که در دهه چهل و پنجاه شمسی تصویب شدند تلاش کردند این حق بی حد و حصر را محدود کنند. علیرغم تلاشها برای محدود کردن این حق، اصلاحات به عمل آمده هنوز نتوانستهاند نابرابری ذاتی شوهر و زن در زمینه حق طلاق را از بین ببرند.
قوانین خانواده ۱۳۴۶ و ۱۳۵۳ مراجعه به دادگاه را برای طلاق اجباری کردند و طلاقهای خصوصی را غیرقانونی ساختند. از آن زمان، زوجینی که قصد طلاق دارند ملزم هستند به دادگاه مراجعه کنند و تقاضای صدور گواهیای کنند که برای طلاق ضروری است. اگر دادگاه یا داورها در برقراری صلح و سازش بین طرفین ناموفق باشند یا اگر طرفین بر طلاق توافق داشته باشند، دادگاه مبادرت به صدور «گواهی عدم امکان سازش» مینماید. ولی پیش از صدور گواهی، در خصوص موضوعاتی چون حقوق زن (برای مثال نفقه) و نیز حضانت فرزندان باید تعیین تکلیف شود. آنگاه خواهان طلاق میتواند گواهی مزبور را به دفتر ثبت طلاق ببرد و طلاق را نهایی کند. با این حال، همانطور که مشخص است نظام فعلی حقوق خانواده در ایران در حمایت از حقوق زنان ناکارآمد است و برابری حقوقی برای آنها در نظر نمیگیرد. بر همین اساس اصلاحات جزئی و نادر که گهگاه صورت میگیرد، اگرچه مطلوب است، ولی نمیتواند به نابرابری زن و شوهر خاتمه دهد. بنابراین نیاز به یک تغییر بنیادین وجود دارد.
۲-۸-۲-۱۱- حضانت و سرپرستی فرزندان
مطابق احکام اسلامی و قوانین ایران، حضانت و سرپرستی (قیمومت) فرزندان به طور جداگانه تعیین میشود. در حالیکه سرپرستی بیشتر به مسائل حقوقی و مالی میپردازد و علیالاصول بر عهده ولی قهری یعنی پدر یا جد پدری است، حضانت فیزیکی و پرورش فرزندان حق و تکلیف هر دوی والدین است[۱۰۲]. اما در صورت طلاق، تنها یکی از والدین میتواند این حق و تکلیف را داشته باشد. مطابق قوانین حمایت خانواده ۱۳۴۶ و ۱۳۵۳ دادگاه باید با در نظر گرفتن وضعیت اخلاقی و مالی والدین و نیز مصلحت طفل، درباره نحوه حضانت فرزندان تصمیم گیری کند.[۱۰۳] به علاوه، به واسطه نیازهای خاص کودکان، قانون اولویت در حضانت را تا سن خاصی به مادر داده است و پس از رسیدن به این سن حضانت به پدر منتقل میشود. قانون مدنی (۱۳۱۴) حضانت فرزند دختر را تا سن هفت سالگی و فرزند پسر را تا سن دو سالگی به مادر میداد.[۱۰۴] در اصلاحات جزئی که در سال ۱۳۸۲ در قانون مدنی صورت گرفت، علیرغم مخالفت شورای نگهبان، تفاوت در حضانت دختر و پسر برداشته شد و سن اولویت مادر در حضانت فرزندان به هفت سال افزایش یافت:
ماده ۱۱۶۹ - «برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی میکنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.
تبصره - بعد از هفت سالگی درصورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایتمصلحت کودک به تشخیص دادگاه میباشد.»
با این حال، حتی در حین دوره اولویت مادر (قبل از رسیدن سن کودک به هفت سال)، اگر مادر ازدواج کند حضانت به پدر میرسد. به عبارت دیگر، اگر مادری میخواهد حضانت فرزندش را بعد از طلاق حفظ کند باید از ازدواج مجدد خودداری کند، در غیر این صورت حضانت را از دست خواهد داد. ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی در این خصوص مقرر میدارد:
«اگر مادر در مدتی که حضانت طفل به او است مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود.»
چنین محدودیتی برای پدر وجود ندارد. زمانی که پدر حضانت طفل را به عهده میگیرد، حتی اگر مجددا ازدواج کند، همچنان حضانت طفل را بر عهده خواهد داشت و مادر نمیتواند بدین سبب حضانت کودک را پس بگیرد.
به علاوه، در صورت فوت شوهر، زن به طور اتوماتیک حضانت فرزندش را به دست میآورد[۱۰۵]؛ ولی همانطور که پیشتر گفتیم، اگر ازدواج کند حضانت را از دست میدهد.[۱۰۶] همچنین، حتی هنگامی که پدر کودک میمیرد، مادر نمیتواند ولی قهری کودک شود. بلکه در چنین حالتی جد پدری کودک ولی قهری او خواهد شد. در واقع مطابق احکام اسلامی و قوانین فعلی ایران یک زن نمیتواند ولی قهری فرزندانش باشد. ماده ۱۱۸۰ بیان میدارد: «طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری خود میباشد …». این بدین معنی است که حتی زمانی که زن حضانت فرزند خود را برعهده دارد، همچنان اختیار تصمیم گیری درباره مسائل مهم که نیازمند رضایت ولی است بر عهده ولی قهری است، مثلا اجازه برای درخواست گذرنامه و خروج از کشور، انجام جراحی، اجازه ازدواج دختر باکره، تصمیم گیری راجع به مسائل مالی مانند مالکیت و انتقال اموال متعلق به کودک، و غیره.
۲-۸-۲-۱۲- لایحه حمایت خانواده
لایحه پنجاه مادهای حمایت خانواده ابتدا در سال ۱۳۸۶ مطرح شد و در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۸۷ به تصویب کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس رسید. مخالفت شدید گروه های مختلف مدافع حقوق زنان تاکنون مانع تصویب نهایی این لایحه شده است. به علاوه شورای نگهبان در چند مرحله و آخرین بار در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ با بعضی مواد لایحه مخالفت کرده و آن را برای بازنگری به مجلس برگشت داده است. گرچه، تمام لایحه و روح حاکم بر آن مورد انتقاد گروه های مدافع حقوق زنان قرار گرفته، برخی مواد آن توجه و انتقاد بیشتری را برانگیخته است.
روح حاکم بر لایحه و ماهیت ارتجاعی آن مورد انتقاد برخی فعالان قرار گرفت. میتوان گفت این لایحه بازتولید نظام مردسالار است که در آن مرد رئیس خانواده است و زن از حق برابر در طلاق برخوردار نیست. به علاوه این لایحه اهداف تاریخی زنان که یک قرن برای آن تلاش کردهاند را نادیده گرفته و بیارزش میسازد. این لایحه نه تنها آرمانهای زنان را نادیده گرفته بلکه موقعیت زنان را عقبتر نیز میبرد. این لایحه همچنین به عنوان بخشی از پروژه نوبنیادگرایی تعبیر شده که قصد تحت کنترل گرفتن ذهن و جسم زنان را دارد.[۱۰۷]
۲-۸-۳- ارث و حق مالکیت
قبل از هر چیز باید گفت، سنت تبعیضآمیزی که ارزش زن را نصف مرد میداند یا زن را «نیمه انسان» میداند، و بر میزان دیه زنان و ارزش شهادت آنها اثر گذاشته که در قسمتهای قبل بدان پرداخته شد، بر قوانین ارث نیز حکمفرمایی میکند. با این حال نمیتوان نقش مسائل مالی و ساختار خاص جوامع قبیلهای و تلاش آنها برای نگه داشتن ثروت در داخل قبیله را نیز در این باره نادیده گرفت. آیه ۱۱ سوره نساء تصریح کرده است : «سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر است». بهعلاوه مطابق ماده ۹۰۷ قانون مدنی، در صورت فوت پدر، پسر(ان) او دو برابر دختر(ان) ارث میبرند:
ماده ۹۰۷- «اگرمتوفی ابوین نداشته و یک یا چند نفر اولاد داشته باشد ترکه بطریق ذیل تقسیم میشود… اگر اولاد متعدد باشند و بعضی از آنها پسر و بعضی دختر، پسر دو برابر دختر میبرد.»
دوم اینکه، سهم زن به عنوان همسر متوفی، علاوه بر اینکه نصف سهم مرد به عنوان شوهر متوفی است، بسیار ناچیز است:
الف) در صورت فوت شوهر، اگر حتی یک فرزند داشته باشد، زن او تنها یک هشتم اموال شوهر را به ارث میبرد، و در صورتی که مرد فرزند نداشته باشد، زن مستحق ربع (یک چهارم) است:
ماده ۹۱۳- «درتمام صور مذکوره در این مبحث هریک از زوجین که زنده باشد فرض خود را میبرد و این فرض عبارت است از نصف ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه درصورتی که میت اولاد یا اولاد اولاد نداشته باشد و از ربع ترکه برای زوج و ثمن آن برای زوجه درصورتی که میت اولاد یا اولاد اولاد داشته باشد و مابقی ترکه برطبق مقررات مواد قبل مابین سایر وراث تقسیم میشود.»
ب) این سهم ناچیز زن در صورتی که شوهر وی بیش از یک همسر داشته باشد حتی ممکن است کمتر هم بشود. مطابق ماده ۹۴۲ قانون مدنی:
«در صورت تعدد زوجات ربع یا ثمن ترکه که تعلق به زوجه دارد بین همه آنان بالسویه تقسیم می شود.»
پ) به علاوه زن هیچگاه نمیتواند بیش از یک چهارم اموال شوهرش را به ارث ببرد، حتی اگر فرزند و یا هیچ وارث دیگری وجود نداشته باشد. در واقع اگر وارث دیگری وجود نداشته باشد، شوهر تمام اموال زن متوفایش را به ارث میبرد، ولی زنی که شوهرش فوت کرده و تنها وارث محسوب میشود، تنها یک چهارم اموال را به ارث میبرد و باقیمانده اموال به دولت میرسد.
تحت کلاس اراضی
۹۳.۹۷
۸۵.۲۴
۱۳۳۱۷.۰۵
۱۲۰۸۰.۸۵
۷۵-۱۰۰
S2-f
۸.۷۲
۱۲۳۶.۲
۷۵-۱۰۰
S2-sf
۶.۰۳
۳.۴۴
۸۵۵.۰۰
۴۸۶.۸۳
۵۰-۷۵
S3-nf
۲.۶۰
۳۶۸.۱۷
۵۰-۷۵
S3-sf
۱۰۰
۱۴۱۷۲
۴-۲-۱-۳مقایسه روش های استوری، ریشه دوم و کالوگیرو در تعیین تناسب اراضی برای کشت ذرت علوفه ای در دشت ایذه
اراضی مورد مطالعه از نظر تناسب کیفی تناسب اراضی به روش استوری، برای کشت ذرت علوفه ای در زیر کلاس های S3- cf، S3-fc، N1-fc، N1-scf، N2-ncf و N2-sfc قرار دارد. در زیر کلاس S3-cf مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب اقلیم و درصد آهک می باشد. در زیر کلاس S3-fc مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب درصد آهک و اقلیم می باشد. در زیر کلاس N1-fc مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب اقلیم و درصد آهک می باشد. در زیر کلاس N1-scf مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب عمق خاک، اقلیم و درصد آهک می باشد. در زیر کلاس N2-ncf مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب ESP، اقلیم و درصد آهک می باشد. در زیر کلاس N2-sfc مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب عمق خاک، درصد آهک و اقلیم می باشد.
اراضی مورد مطالعه از نظر تناسب کیفی تناسب اراضی به روش ریشه دوم، برای کشت ذرت علوفه ای در زیر کلاس های S3-cf، S3-fc، S3-scf، N1-nfc و N1-sfc قرار دارند. در زیر کلاس S3-cf مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب اقلیم و درصد آهک می باشد. در زیر کلاس S3-fc مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب درصد آهک و اقلیم می باشد. در زیر کلاس S3-scf مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب عمق خاک، اقلیم و درصد آهک می باشد. در زیر کلاس N1-nfc مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب ESP، درصد آهک و اقلیم می باشد. در زیر کلاس N1-sfc مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب عمق خاک، درصد آهک و اقلیم می باشد.
اراضی مورد مطالعه از نظر تناسب کیفی تناسب اراضی به روش کالوگیرو، برای کشت ذرت علوفه ای در زیر کلاس های S2-f، S2-sf، S3-nf و S3-sf قرار دارند. در زیر کلاس S2-f مهم ترین عامل محدود کننده درصد آهک می باشد. در زیر کلاس S2-sf مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب عمق خاک، درصد آهک می باشد. در زیر کلاس S3-nf مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب ESP و درصد آهک می باشد. در زیر کلاس S3-sf مهم ترین عوامل محدود کننده به ترتیب عمق خاک و درصد آهک می باشد.
نتایج بدست آمده شاخص سرزمین به تفکیک سری های خاک در منطقه مورد مطالعه نشان داد که دامنه تغییرات درجه تناسب سرزمین برای محصول ذرت علوفه ای آبی در دشت ایذه به روش استوری از ۷ تا ۳۲ معادل با کلاس نامناسب همیشگی(N2) تا تناسب کم(S3) می باشد(شکل۴-۲). دامنه تغییرات مزبور در روش ریشه دوم از ۱۷ تا ۵۰ و به عبارتی از کلاس نامناسب کنونی(N1) تا تناسب کم (S3) متغییر می باشد(شکل۴-۳). و در روش کالوگیرو دامنه تغییرات شاخص سرزمین از ۴۱ تا ۶۴ یعنی از کلاس تناسب کم(S3) تا نسبتا مناسب(S2) گزارش می شود(شکل۴-۴). نتایج درجه تناسب سرزمین در هر سه روش استوری، ریشه دوم و کالوگیرو در جدول ۴-۲ ارائه شده است. بر این اساس در روش ریشه دوم ۹۳.۹۷ درصد و در روش کالوگیرو ۰۳/۶ درصد برای کشت ذرت علوفه ای دانه ای در دشت ایذه دارای تناسب S3 است. کلاس تناسب S2 فقط در روش کالوگیرو طبقه بندی شده و ۹۷/۹۳ درصد از اراضی دشت مذکور در این کلاس قرار گرفته اند، در روش استوری ۵۱/۶۶ درصد و در روش ریشه دوم ۰۳/۶ درصد از اراضی دشت ایذه در کلاس نامناسب کنونی قرار گرفته اند. و کلاس نامناسب همیشگی فقط در روش استوری با مقدار ۶.۰۳ درصد از کل اراضی دشت طبقه بندی شده است.
در ارزیابی پارامتریک دشت ایذه برای زراعت ذرت علوفه ای محدودیت عمده ناشی از فاکتور درصد آهک بوده است و با توجه به تحقیقات میدانی و بازدیدهای صحرایی از مزارع ذرت علوفه ای می توان نتیجه گرفت که جداول سایز و کالوگیرو اثر محدودیت آهک را برای مناطق ایران بیش از اندازه اعمال می کنند و برای رفع چنین مشکلی این جداول باید کالیبره گردند (بازگیر ۱۳۷۶، محسنی ۱۳۸۴، دادگر و همکاران ۱۳۸۸). دشت ایذه از لحاظ کشت ذزت علوفه ای مساعد است ولی به دلیل اینکه این گیاه یک گیاه تابستانه می باشد و نیاز آبی بالایی دارد پیش بینی می شود مردم و دولت تمایل چندانی به کشت آن نداشته باشند و گیاهان زراعی با نیاز آبی کم جهت زراعت تابستانه کشت شوند.این تحقیق نشان داد سری خاک پرچستان و خنگ اژدر که در شمال دشت ایذه و در دامنه کوه قرار دارند به دلیل محدودیت عمق خاک سطح کلاس تناسب اراضی پایینی در هر سه روش خود گرفته اند. پروفیل شماره ۱۲ در شمال غربی دشت ایذه در اثر محدودیت درصد سدیم تبادلی PSE در تمامی سه روش پارامتریک کلاس تناسب اراضی پایینی به واحد مربوطه اختصاص داده اند و آن واحد اراضی را در تحت کلاس n جای داده اند. پارامتر اقلیمی محاسبه شده در هر سه روش استوری ، ریشه دوم و کالوگیرو در کلاس تناسب S2 برای دشت ایذه طبقه بندی شده است و می توان گفت که گیاه ذرت علوفه ای برای کشت در منطقه ایذه در کلاس نسبتا مناسب قرار دارد و اقلیم تا حدودی سبب محدودیت درروش های استوری و ریشه دوم شده است (ملکیان و جعفرزاده ۱۳۸۸، سرمدیان و همکاران ۱۳۸۲، محنت کش ۱۳۷۸). pH در پروفیل های ۱۸،۱۷،۱۶،۱۵و۱۹ محدودیت ایجاد کرده و سبب شده است تا این اراضی شاخص سرزمین پایینی داشته باشند. CEC یکی دیگر از پارامترهای خاک می باشد که سبب محدودیت و قرار گرفتن اراضی منطقه در تحت کلاس f شده است محدودیت این پارامتر در پروفیل های ۳ و ۱۴ بیشتر از بقیه بوده است.
۴-۲-۲ گندم
۴-۲-۲-۱ تعیین و محاسبه شاخص و درجه اقلیمی گندم
- میانگین دما در چرخه رشد: ℃۹/۱۴
شاخص محاسبه شده میانگین دما در چرخه رشد ۹۵
- میانگین دما در مرحله سبزینگی: ℃۵/۱۱
مدل توسعه وفاداری و تبلیغات شفاهی مثبت فلاویان و همکاران فلاویان و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیقی با عنوان نقش رضایت و قابلیت استفاده از وب سایت در توسعه وفاداری مشتری و تبلیغات شفاهی در خدمات بانکداری الکترونیکی سعی در مشخص کردن مفاهیم مهم وفاداری مصرف کنندگان و تبلیغات شفاهی مثبت در زمینه بانکداری الکترونیکی داشته اند.مدل مفهومی این تحقیق در شکل زیر مشخص شده است.
شکل ۲-۱- مدل توسعه وفاداری و تبلیغات شفاهی مثبت فلاویان و همکاران(۲۰۰۸)
داده های این تحقیق از ۱۴۲ پرسشنامه معتبر که توسط کاربران بانکداری الکترونیکی در اسپانیا کامل شده به دست آمده است. فرضیه های تحقیق نیز با به کار گیری مدل معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. محقیقن دریافتند که رضایت با یک تاثیرپذیری متقابل از قابلیت استفاده از وب سایت اثر مثبت بر وفاداری مشتری و تبلیغات شفاهی دارد. به علاوه قابلیت استفاده از وب سایت اثر مثبت بر رضایت مشتری دارد. وفاداری به صورت معناداری بر تبلیغات شفاهی مثبت موثر است (فلاویان و همکاران[۱۱۸] ۲۰۰۸).
۲-۸-۲- مدل توسعه تبلیغات شفاهی مثبت مولیناری
مولیناری و همکاران ( ۲۰۰۸) در تحقیقی با عنوان رضایت ، کیفیت و ارزش و تاثیر آن بر روی خرید مجدد و تبلیغات شفاهی مثبت در خدمات به بررسی ارتباط میان رضایت ، کیفیت و ارزش و تاثیر آن بر روی خرید مجدد و تبلیغات شفاهی مثبت در خدمات حمل هوایی می پردازد. در این تحقیق توصیفی همبستگی از معادلات ساختاری برای ارزیابی ارتباط میان متغیرها و آزمایش مدل نظری استفاده شده است. مدل نظری تحقیق در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل ۲-۲- مدل توسعه تبلیغات شفاهی مثبت مولیناری و همکاران ۲۰۰۸
در این تحقیق جامعه آماری تعداد ۳۸۲ کارمندی هستند که از خدمات حمل هوایی استفاده کرده اند. ارتباط مثبت میان عدم تطابق مثبت با رضایت و کیفیت ادراک شده اثبات شد در حالی که این ارتباط با ارزش اثبات نگردید. از طرفی دیگر مشخص گردید که بین رضایت و کیفیت با خرید مجدد و تبلیغات شفاهی مثبت ارتباط مثبتی وجود دارد ولی این ارتباط مثبت میان ارزش با این دو مردود گردید( مولیناری و همکاری[۱۱۹] ۲۰۰۸).
۲-۸-۳- مدل ارزش ادراک شده توسط مصرف کنندگان گیل و همکاران
گیل و همکاران ( ۲۰۰۷) در مقاله ای تحت عنوان ارزش ادراک شده توسط مصرف کنندگان در خدمات توریستی به بررسی تاثیر ارزش ادراک شده توسط مصرف کنندگان بر نتایج رفتاری حاصل از آن دو بعد خرید مجدد و تبلیغات شفاهی مثبت نمودند. در این تحقیق توصیفی – همبستگی از الگوی SERV- PERVAL برای ارزیابی ارزش ادراک شده استفاده شده و برای ارزیابی فرضیه ها نیز از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است(گیل و همکاران ۲۰۰۷[۱۲۰])
شکل ۲-۳: مدل ارزش ادراک شده توسط مصرف کنندگان گیل و همکاران ( ۲۰۰۷)
۲-۹- مروری بر تحقیقات پیشین
برخی از مطالعات انجام شده بر روی اثر تبلیغات شفاهی پیشنهاد می کنند که تبلیغات دهان به دهان قوی و مثبت با سطح اعتماد مشتری (بانسال و همکاران[۱۲۱] ، ۲۰۰۱) با کیفیت خدمات (پاراسورامن ، زیتمال و بری[۱۲۲] ، ۱۹۸۸) ، رضایت (آندرسون ، ۱۹۹۸) ، ارزش درک شده (هارتلاین و جونز ، ۱۹۹۶) ، کیفیت رابطه (بلز ، بارکسدال و جانسون[۱۲۳] ، ۱۹۹۷) و در نهایت با قصد مشتریان برای خرید (کروکر[۱۲۴] ، ۱۹۸۶) ارتباط دارد. مطالعات دیگر بر تاثیر تبلیغات شفاهی تمرکز دارد اما از تغییر در انتظارات دیگران (وبستر[۱۲۵] ، ۱۹۹۱ ؛ زیتهامل ، ۱۹۸۱) و دیدگاه نگرش حکایت دارد (سودرلاند و روزنگرن[۱۲۶] ، ۲۰۰۷).
در واقع ، ادبیات موجود بر درک بهتر سوابق و نتایجی که تبلیغات دهان به دهان را مشخص می کند تمرکز دارد ، در حالی که سه جریان را تعریف می کند (دی بروین و لیلین[۱۲۷] ، ۲۰۰۸) :
-
- جریان اول بر دلایلی تمرکز دارد که چرا مصرف کنندگان فعالانه به گسترش نظر خود در سطح جهان در مورد برخی از خدمات و یا محصولاتی که آنها را تجربه کرده اند می پردازند ، حال چه ازین محصولات رضایت یا نارضایتی داشته اند (آندرسون ، ۱۹۹۸ ، ریچینز ، ۱۹۸۳).
-
- جریان دوم به طور عمیق تمرکز بر درک جست و جوی اطلاعات رفتار مصرف کنندگان دارد و سعی دارد ببیند چه زمانی و تحت چه شرایطی آنها به ارتباطات دهان به دهان بیشتر از منابع اطلاعاتی دیگر اعتماد می کنند. تحقیقات انجام شده در این زمینه تاکید می کند که مصرف کنندگان کم تخصص و یا بدون تخصص در یک طبقه محصول (فیوز ، پیونج و استوارت[۱۲۸] ، ۱۹۸۴ ؛ جیلی ، گراهام ، وُلفینبرگر و یال ، ۱۹۹۸) ، که مشاهده می کنند (بنسال و ویر ، ۲۰۰۰) و عمیقا درگیر تصمیم گیری و خرید می شوند (بیتی و اسمیت[۱۲۹] ، ۱۹۸۷) تصور می شود بیشتر به دنبال نظرات دیگران می روند ؛
-
- جریان سوم تجزیه به تحلیل دلایل به این مطلب می پردازد که چرا برخی از منابع مسلم شخصی اطلاعات اعمال نفوذ بیشتری نسبت به دیگر منابع دارند. محققان عوامل زیر که بر ارتباطات دهان به هان تاثیر می گذارند را شناسایی کرده اند : روابط قوی (براون و رینگن ، ۱۹۸۷) ، شباهت های فردی (همان) یا وابستگی ادراکی و منبع تخصص یا منبع اعتماد (بنسال و ویر ، ۲۰۰۰).
یون هسی لو در سال ۲۰۱۲ در پژوهشی تحت عنوان ” آیا واقعا تبلیغات شفاهی مهم هستند؟” میزان تاثیر تبلیغات شفاهی را بر ارزش ادراک شده ، ریسک ادراک شده و رضایت گردشگران سنجید.روش آماری مورد استفاده در این تحقیق معادلات ساختاری بود که یافته ها از طریق پرسشنامه ایی که بین گردشگران چینی در تایوان توزیع گردید.یافته های پژوهش نشان داد که تبلیغات شفاهی بر ارزش ادراک شده و ریسک ادراک شده از مقصد تاثیر می گذارد اما تاثیری بر رضایت گردشگران ندارد.
فخاریان و همکاران در سال ۲۰۱۲ مطالعه ایی را تحت عنوان ” تاثیر تبلیغات شفاهی الکترونیکی بر تمایل گردشگران به بازدید از ایران ” انجام دادند . آن ها در این پژوهش به بررسی ارتباط بین تبلیغات شفاهی الکترونیکی ، گرایشات گردشگران در سفر به اصفهان و تمایلات به سفر پرداختند. جامعه آماری آن ها گردشگران بین المللی که به اصفهان سفر کرده بودند. آن ها برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده کردند و برای تحلیل داده ها از میانگین واریانس و معادلات ساختاری استفاده کردند.نتایج تحقیق نشان داد که گرایش گردشگران به بازدید از مقاصد اسلامی مرتبط با تمایل آن ها به سفر است.
سونی و همکاران ( ۲۰۰۷) در تحقیقی تحت عنوان ” عوامل تاثیرگذار بر تبلیغات شفاهی” به بررسی عواملی که موجب افزایش تاثیرگداری تبلیغات شفاهی می شود پرداختند.متدلوژی مورد استفاده در این تحقیق طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که تاثیر تبلیغات شفاهی وابسته به ماهیت پیام ، ویژگی های فرستنده ، عوامل شخصی و موقعیتی می باشد.
شانکا و همکارانش در سال ۲۰۰۲ در تحقیقی تحت عنوان ” تجربیات سفرهای بین ایالتی در بین دانشجویان بین المللی و ادراک آن ها از مقاصد غربی استرالیا” نشان دادند که بسیاری از تصمیمات مربوط به انتخاب مقصد گردشگری براساس توصیه های شفاهی صورت می گیرد. این تحقیق بین ۳۹۴۶ دانشجو در بزرگترین دانشگاه استرالیا انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه ایی بود که بین این افراد توزیع گردید.
در تحقیق دیگری که توسط کریک در سال ۲۰۰۲ تحت عنوان ” نگرش بازاریابی داخلی در گردشگری کاراییب” انجام شد نگرش افراد منطقه و میزان تاثیر آن ها بر موفقیت صنعت مورد بررسی قرار گرفت.یافته های پژوهش نشان داد که هنگامی که افراد محلی روابط و احساسات متخاصمانه ای نسبت به گردشگران نشان دهند ، نتیجه این کار ایجاد تبلیغات شفاهی منفی خواهد بود و احتمالا موجب رکود این صنعت در آن محل خواهد شد.
مورگان و همکاران در سال ۲۰۰۲ تحقیقی تحت عنوان ” بازاریابی در ولز” به این نتیجه رسیدند که تبلیغات دهان به دهان منفی می تواند دارای یک تاثیر مخرب بر تصور افراد دیگر از مقاصد گردشگری باشد و موجب خواهد شد که افراد به اصطلاح رهبران عقیده به ارائه اطلاعات نامناسب و تخریب کننده در مورد این مقاصد گردشگری بپردازند.
رضا رادمهر و همکاران در سال ۱۳۹۰ در پژوهشی تحت عنوان ” بررسی تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی در مدیریت گردشگری” به بررسی تاثیرات بین شخصی آن لاین یا همان تبلیغات دهان به هان الکترونیکی به عنوان یک ابزار کم هزینه بالقوه برای بازاریابی و جذب گردشگران می پردازد.این تحقیق از نوع تحقیقات کیفی بود.
نوری و همکاران ( ۱۳۹۱) در مطالعه ایی تحت عنوان ” بررسی تبلیغات شفاهی و تحلیل تاثیر آن بر جذب گردشگران روستایی ؛ مطالعه موردی روستاهای هدف گردشگری شهرستان پاوه ” به لزوم توجه به تبلیغات شفاهی بعنوان یک عامل اصلی در بازاریابی گردشگری روستایی پرداختند. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی هستند که در زمان پژوهش در روستاهای هدف گردشگری پاوه حضور داشته اند. حجم نمونه ۳۸۴ نفر و روش تحقیق پیمایش میدانی و از نوع تحلیل – همبستگی و کاربردی می باشد.نتایج تحقیق نشان می دهد که گردشگران سفر کرده به شهرستان پاوه تا حدود زیادی از تبلیغات شفاهی به عنوان منبع اصلی اطلاعات سفر خود استفاده کرده اند.
جلیلوند و ابراهیمی (۱۳۹۰) تأثیر ارتباطات دهان به دهان مشتریان بر خرید خودروهای داخلی را بررسی کردند. این پژوهش در شهر اصفهان و در مورد خودروی سمند انجام شده است. نتایج بیانگر آن است که ارتباطات دهان به دهان مشتریان یکی از منابع اصلی تأمین اطلاعات مورد نیاز خریداران خودروی سمند بوده است .همچنین ، استنباط از تخصص منبع اطلاعات و شباهت او با گیرنده اطلاعات ، میزان تأثیر این اطلاعات را تحت الشعاع قرار می دهد. در این رابطه ریسک کارکردی محصول ، اهمیت تخصص و ریسک روانشناختی ، اهمیت تشابه منبع با گیرنده پیام را تعدیل می کنند.
۲-۱۰- مدل پیشنهادی تحقیق
ارتباط شفاهی
ارتباط چهره به چهره
کلام
گفتار
شکل ۲-۴- مدل مفهومی تحقیق
فصل سوم |
۳-۱- مقدمه
هدف تمام علوم، شناخت و درک دنیای پیرامون ما است. به منظور آگاهی از مسایل و مشکلات دنیای اجتماعی، روش های علمی، تغییرات قابل ملاحظهای پیدا کردهاند.این روندها و حرکتها سبب شده است که برای بررسی رشتههای مختلف بشری، از روش علمی استفاده شود. (ایران نژاد پاریزی، ۱۳۷۹)
از جمله ویژگیهای مطالعه علمی که هدفش حقیقتیابی است استفاده از یک روش تحقیق مناسب میباشد و انتخاب روش تحقیق مناسب به هدفها، ماهیت وموضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از تحقیق دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسشهای تحقیق است. (خاکی،۱۳۷۹ )
۳-۲- روش تحقیق
به طور کلی روشهای تحقیق در علوم رفتاری را میتوان با توجه به دو ملاک تقسیم کرد.
الف) هدف تحقیق
ب) نحوه گردآوری دادهها
بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است.
۳-۳- متغیرهای تحقیق
در این پژوهش متغیر تبلیغات شفاهی(مستقل) و متغیرهای ارزش ادراک شده، رضایت گردشگران، تمایلات رفتاری و ریسک ادراک شده (وابسته) درونزا میباشند.
نتایج برآورد این معادله رشد برای هر دو گروه از کشورها نشان میدهد که کشورها با نوسان بالاتر رشد پایینتری دارند، همچنین سرمایهگذاری نقش اندکی به عنوان کانال ارتباطی بین نوسان و رشد ایفا میکند و همچنین نوسانات مخارج دولتی اثر منفی بزرگی بر رشد اقتصادی کشورها دارد.
-سانچز(۱۹۹۷)
سانچز در مطالعۀ خود با تکنیکهای همجمعی و تصحیح خطا با بهره گرفتن از آمارهای سالانه دورۀ ۱۹۹۵-۱۹۶۲ به بررسی رابطۀ بین ثبات اقتصادی و آزادسازی بازار و رشد اقتصادی اسپانیا میپردازد. سانچز با اشاره به این نکته که ثبات اقتصاد کلان و آزادی بازار شرط اولیه رشد محسوب میشود، شاخصهای بیثباتی اقتصادی را نرخ تورم، نسبت کسری بودجه بهGDP، نسبت اجزای مختلف هزینه های دولت بهGDP ،درصد تفاوت نرخ ارز بازار سیاه از نرخ ارز بازار آزاد معرفی میکند. وی بیان میکند که نقشی که دولت در اقتصاد ایفا میکند طی سالهای اخیر به یک موضوع بحث برانگیز تبدیل شده است و اشاره میکند که دولت باید فعالیتهای خود را در سه حوزه محدود کند.
-
- تولید کالاهای عمومی
-
- ایجاد یک محیط باثبات اقتصادی
-
- افزایش رقابت و محیط آزاد برای شرکتهای خصوصی
در این مقاله نقش دولت در اقتصاد با سه معیار نسبت کسری بودجه، مخارج مصرفی دولت و مخارج عمرانی دولت به GDPنشان داده شده است. ابتدا پایایی متغیر ها بررسی شده و با بهره گرفتن از آزمون های دیکی فولر و دیکی فولر تعمیم یافته نشان می دهند که تمام متغیرهاI(1) هستند، برای بررسی رابطۀ بین متغیرها هشت معادله رگرسیونی جدا تخمین زده شده است که در هر معادله شاخصهای بیثباتی اشاره شده به صورت مجزا وارد مدل رشد شدهاند. نتایج نشان دهندۀ اثر منفی تورم و مخارج دولتی و کسری بودجه بر رشد اقتصادی میباشد. همچنین بیثباتی اقتصاد کلان در بلندمدت به علت ایجاد نااطمینانی نسبت به کوتاهمدت اثر بیشتری بر رشد اقتصادی دارد.
- لنسینک و المار(۲۰۰۲)
این مقاله با عنوان “آیا نااطمینانی رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد؟” با سایر مقالات در این زمینه از دو جنبه متفاوت است، اولاً اینکه شاخص نااطمینانی مورد نظر یک شاخص جانشین بوده که اندازههایی از نااطمینانی صادرات، نااطمینانی سیاست دولت و نااطمینانی قیمت را در برمیگیرد. ثانیاٌ اثر مستقیم نااطمینانی بر رشد را بررسی میکند. در این مطالعه نااطمینانی مرتبط با سیاست مالی، بازارهای مالی و قیمت کالاها مدنظر است.
لنسینک و المار بیان میکنند که از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار بر رشد اقتصادی مسئلۀ نااطمینانی است که در کارهای تجربی یا به آن توجه نشده است و یا به صورت غیرمستقیم ابتدا اثر آن بر سرمایهگذاری وسپس بر رشد اقتصادی بررسی شده است(برای مثال لوکاس پرسکات،ارو،ابل،ابل و ابرلی)[۲۹].
در بررسی اثر نااطمینانی بر رشد اقتصادی ابتدا باید اندازۀ نااطمینانی کمی شود. در مطالعات تجربی روش های متفاوتی برای کمی کردن این مقوله وجود دارد که از آن جمله میتوان به واریانس آماری یک متغیر مرتبط، واریانس جمله اختلال، واریانس تخمینی از روش GARCH و روش های مختلف دیگر اشاره کرد.
لنسینک و المار ضمن اشاره به این نکته که برای داده های گسسته مدل GARCH اندازۀ دقیقتری از نااطمینانی ارائه میدهد و از این جهت بر روش های دیگر ترجیح دارد؛ مراحل استفاده از روش GARCH رابه صورت زیر تشریح میکنند:
-
- تنظیم یک معادله پیشبینی برای متغیر مورد نظر
-
- تخمین معادلۀ پیشبینی برای به دست آوردن جمله اختلال از نوسانات متغیر، یعنی پسماندهای تخمینی
-
- محاسبۀ انحراف معیار شرطی پسماندهای تخمینی به عنوان مقیاس نااطمینانی مربوط به متغیر وابسته
این روش توسط آیزمان و مارین،گسال و پیتر[۳۰] اعمال شده است.
لنسینک و المار برای معادله پیشبینی از فرم درجه دوم یک فرایند آتورگرسیو[۳۱] به صورت زیر استفاده کردهاند: (۳-۶)
در معادلۀ بالا متغیر مورد نظر مثلاً مخارج دولت و Tروند زمانی و پارامتر و نوفه سفید است.
معادلۀ (۳-۶) برای هر کشور طی دورۀ (۱۹۹۵-۱۹۷۰) تخمین زده شده و برای هر کشور شاخص نااطمینانی با انحراف معیار پس ماندهای متغیر توضیحی محاسبه شده است.
در قسمت دوم این مقاله ۶ نوع نااطمینانی محاسبه شده است که عبارتند از:
-
- EBUD نااطمینانی مربوط به کسری بودجه(متغیر= کسری بودجه)
-
- ETAX نااطمینانی مربوط به مالیات(متغیر= مالیات)
-
- EGOVC نااطمینانی مربوط به مخارج دولت(متغیر= مخارج دولت)
-
- EEXP نااطمینانی مربوط به صادرات(متغیر= صادرات)
-
- ERINTR نااطمینانی مربوط به نرخ بهرۀ واقعی(متغیر= نرخ بهرۀ واقعی)
-
- EINF نااطمینانی مربوط به نرخ تورم(متغیر= نرخ تورم سالانه)
این شاخصها جانشینی[۳۲] برای نااطمینانی صادرات(EEXP)، نااطمینانی سیاست مالی دولت(EBUD,ETAX,EGOVC) و نااطمینانی قیمتی(ERINTR,EINF) میباشند.
این مقیاسها برای هر کشور محاسبه شده است. ممکن است برای هر کشور معادله پیشبینی موردنظر برای محاسبه شاخص نااطمینانی متفاوت باشد. مثلاً ممکن است برای یک کشور معادله پیشبینی از درجه متفاوت و بدون روند زمانی مناسبتر باشد ولی در این جا به دلیل پیچیده شدن محاسبات برای همۀ کشورها معادله پیشبینی یکسان در نظر گرفته شده است.
هر چند که لنسینک و المار حالتهای متفاوت معادله پیشبینی( فرم درجه اول فرایند آتورگرسیو با روند زمانی، فرم درجه سوم آتورگرسیو با روند زمانی و فرم درجه دوم بدون روند زمانی)را بررسی کردهاند و به این نتیجه جالب دست یافتهاند که نتایج برآورد بسیار مشابه هستند و لذا میتوان گفت که نتایج مستقل از درجه دقیق فرایند آتورگرسیو و روند زمانی است. نتایج مرتبط با مشخص نمایی[۳۳] متفاوت متغیر EGOVC در جدول(۳-۱) نمایش داده شده است.
۴ | ۳ | ۲ | ۱ | Variables | متغیرمستقل |