بند اول: تعریف لغوی مسئولیت مدنی
درتعریف واژه مسئولیت بیان شده است مسئولیت از «سأل یسال» به معنی «موظف بودن به انجام دادن امری» می باشد.[۱]
این احساس وظیفه ریشه در فطرت انسان دارد و هر چند اسباب تحریک (ایجاد) این حس متنوع هستند و گاه ریشه در اخلاقیات دارند و گاه ناشی از تعهدات هستند و در بعضی مواقع بر اثر قانون ایجاد می شوند.[۲] ولی به هرحال احساس مسئولیت از انسان جدا نمی گردد چرا که درنتیجه این احساس مسئولیت زندگی اجتماعی انسان ها منظم و مطابق قاعده می گردد.
در فقه به جای اصطلاح مسئولیت از واژه «ضمان» استفاده شده است. ضمان دراصطلاح اهل لغت درمعانی «۱- از کسی کفالت کردن ۲- خسارت چیزی را تحمل کردن ۳- قرار دادن چیزی در یک ظرف ۴- به دنبال آمدن چیزی از چیز دیگر بر تکمیل آن ۵- درد و پیری در جسم و جسد ۶- حب وعشق» به کار رفته است.[۳]
برخی عقیده دارند که معانی اساسی و اصلی ضمان «تضمین» است و معانی دیگر از آن اقتباس شده است.[۴]
بند دوم: تعریف اصطلاحی مسئولیت مدنی
در تعریف و تبیین مسئولیت مدنی حقوق دانان باتوجه به قلمرو این مسئولیت تعاریف متعدد و متنوعی ارائه نموده اند که ما در این بند درمقام ارائه تعریف جدید و یا جامعی از این اصطلاح پیچیده والبته نوپا درحقوق ایران نیستیم و به بیان نظرات صاحب نظران بسنده می کنیم.
در ترمینولوژی حقوق مجموع مسئولیت قراردادی ومسئولیت خارج ازقراردادمسئولیت مدنی اطلاق شده است و در ذیل واژه «مسئولیت قراردادی» می خوانیم که: «مسئولیت کسی است که درعقدی از عقود (اعم از معین و غیرمعین) تعهدی را پذیرفته باشد و به علت عدم انجام تعهد یا تاخیر درانجام تعهد و یا در حین انجام تعهد و یا سبب انجام تعهد خسارتی به متعهدله وارد کند»[۵] و هم چنین درتشریح «مسئولیت خارج از قرارداد» یا مسئولیت تقصیری بیان شده است که، «هرگونه مسئولیت قانونی که فاقد مشخصات مسئولیت قراردادی باشد مسئولیت خارج از قرارداد یا مسئولیت غیرقراردادی نامیده می شود که در فقه و قانون مدنی از آن به ضمان قهری یاد شده است».[۶] به هرحال به نظر این حقوقدان قدر مشترک دو شق مسئولیت مدنی که فوقاً به آن اشارتی شد، نقض تعهد و الزام است (که درنخستین آن، این نقض تعهد قراردادی و در دومین، نقض تعهد قانون است). ولی به هر تقدیر نتیجه و غایت این مسئولیت به نظر وی جبران خسارت از ناحیه زیان زننده است.[۷]
به تعبیر حقوقدان دیگری «در هر موردی که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری باشد، می گویند در برابر او «مسئولیت مدنی» دارد. برمبنای این مسئولیت، رابطه دینی ویژه ای بین زیان دیده و مسئول به وجود می آید، زیان دیده طلب کار ومسئول بدهکار می شود و موضوع بدهی جبران خسارت است که به طور معمول با دادن پول انجام می پذیرد.
در ایجاد این رابطه دینی اراده هیچ یک از آن دو حاکم نیست، حتی در موردی که مسئول به عمد به دیگری زیان می رساند، چون مقصود او اضرار است نه ایجاد دین برای خود، کار او را باید در زمره وقایع حقوقی شمرد. در واقع مسئولیت مدنی هیچ گاه نتیجه مستقیم عمل حقوق نیست».[۸]
مولف دیگری در تبیین مفهوم اصطلاحی مسئولیت مدنی چنین قلم زده که: «هرگاه در اثر واقعه ای، شخصی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی و بی مبالاتی، زیانی به دیگری وارد کند، به دستور قانون گذار، مسئول جبران خسارت شناخته می شود. اتفاقی که افتاده «واقعه حقوقی» و مسئولیت برای پرداخت خسارت را مسئولیت مدنی می گویند.»[۹]
حقوقدان دیگری مسئولیت مدنی را چنین تشریح نموده است که: «ضمان قهری عبارت است از مسئولیت به انجام امری و یا جبران زیانی که کسی در اثر عمل خود به دیگری وارد آورد چون مسئولیت مزبور در اثر عمل قضایی و بدون قرارداد حاصل می شود آن را قهری می گویند.»[۱۰]
خلاصتاً این که مسئولیت مدنی درمعنای وسیع آن مسئولیت های ناشی از نقض قرارداد و مسئولیت های غیرقراردادی یعنی مسئولیت ناشی از فعل زیان بار را در بر می گیرد. به عبارت دیگر در معنای خاص مسئولیت مدنی به مسئولیت غیرقراردادی اطلاق می شود و مسئولیت مدنی درمفهوم عام آن عبارت است از مسئولیت جبران خسارت ناشی از رفتار زیان بار.
هدف اصلی مسئولیت مدنی جبران ضرر و زیان دین به وجود آمده است و اهداف دیگر مانند تنبیه وارد کننده زیان یا بازدارندگی نسبت به سایر اقدامات زیان بار که در مسئولیت کیفری ازجمله اهداف اصلی می باشد در مسئولیت مدنی نقش فرعی ایفا می کنند. البته تمیز دقیق این نوع اهداف امکان پذیر نیست از آن جا که قراردادن مسئولیت ها در حوزه عمومی یا خصوصی نیز تا حدی نسبی می باشد از این جهت حقوق مسئولیت مدنی در قلمرو حقوق خصوصی جای می گیرد. اما جنبه هایی از حقوق عمومی در آن قابل مشاهده است به همین دلیل درمسئولیت مدنی باید اصل را بر تکمیلی بودن قواعد و مقررات قرار داد مگر آن که امری بودن یک قاعده یا قانون محرز گردد.
به هرحال باید پذیرفت که گسترش تخصص ها و روابط انسانی و پیشرفت های صنعتی که عموماً درجهت افزایش آسایش انسان ها قدم بر می دارند خود یکی از منابع ایجاد خطر تحقق ضرر برای جوامع هستند که با توجه به سرعت تغییرات در این حوزه ها بایستی درجهت تبیین مفهوم مسئولیت مدنی و قلمرو شمول مسئولیت های نو در این عرصه کوشید. خواه این تلاش با معرفی تعاریف و مبانی جدید در این خصوص باشد و خواه این تلاش با تغییر در قوانین و رویه های جاریه در دادگاه های ایران صورت پذیرد.
گفتار دوم : مسئولیت مدنی ومسئولیت اخلاقی
در این گفتار به طور خلاصه وار در دو بند وجوه تشابه و تمایز این دو مفهوم را بررسی خواهیم کرد.
بند اول: وجوه تشابه
قواعد اخلاقی آن قواعدی است که نیکوکاران برای رسیدن به سعادت بشری به کار می بندند و معیار خوبی است در محکمه وجدانی که معیار و میزان درستی و نادرستی و پاداش و عقاب اعمال و افکار است.[۱۱]به هرحال اکثر مسئولیت ها ریشه اخلاقی دارند و پربیراه نیست اگر گفته شود اخلاقیات اعم از فردی و اجتماعی خود سازنده قواعد مسئولیت می باشند چه این که به حکم عقل و اخلاق ضرر زدن به دیگران امری نکوهیده و ناپسند است و خطاکار مستحق مکافات گناهی است که مرتکب شده است. با این تعبیر «حقوق (و مسئولیت مدنی) در واقع قواعد اخلاقی است که ضمانت اجرای مادی و دولتی یافته است.»[۱۲]
به عبارت دیگر آن دسته از تعهدات اخلاقی که مسئولیت اخلاقی فردی و یا اجتماعی را به حکم عقل و وجدان بر فرد بار می نمودند به سبب وضع قوانین نمود خارجی پیدا کرده و موجد مسئولیت (مدنی) شده اند. بنابراین نقض قواعد اخلاقی مربوط به روابط فردی و اجتماعی با فرض حمایت قانون و دولت سبب تحقق مسئولیت است.[۱۳]
بند دوم: وجوه تمایز
هرچند بین مسئولیت مدنی و مسئولیت اخلاقی وجوه تشابه وجود دارد و اصولاً در مسئولیت مدنی اخلاقیات راه دارند ولی وجود تمایزات مابین این دو موضوع برکسی پوشیده نیست. به همین سبب ذیلاً به صورت گذرا به این وجوه تمایز اشارتی می گردد.
۱- عمده ترین تمایز بین مسئولیت مدنی و مسئولیت اخلاقی در ضمانت اجرای قضایی مسئولیت مدنی است. چرا که مسئولیت اخلاقی صرفاً مسئولیت درمقابل وجدان شخص خطاکار و خداوند است که آن هم جنبه های اخروی و درونی است درحالی که در مسئولیت مدنی، مسئولیت برای جبران زیان متضرر از فعل زیانبار پایه ریزی شده است.[۱۴]
۲- راه یافتن فکر ناشایسته و مقاصد سوء و نامشروع در مغز انسان از نظر اخلاقی مکروه است. ولی در مسئولیت مدنی تا فکری جنبه بیرونی نیابد و در انجام دادن یا خودداری از کاری تجسم پیدا نکند نه خطایی محقق می شود و نه مسئولیتی بار می شود.[۱۵] به عبارت دیگر نیت پاک و خالص، موجب عدم استقرار مسئولیت اخلاقی برفرد می گردد ولی نیت و قصد نیک در انجام یا ترک کار ها ضرورتاً موجب رفع مسئولیت مدنی نمی شود.
۳- در مسئولیت مدنی هدف اصلی جبران ضرر و زیان وارده است که به واقع عقوبتی بر زیان زننده و مرتکب فعل زیان بار است درحالی که مسئولیت اخلاقی شامل پاداش (در کنار عقوبت) اعمال و افکار می باشد. برای مثال وقتی که ما به تعهدات اخلاقی از قبیل وفای به عهد، صداقت و کمک به هم نوع پایبندیم از ناحیه وجدان ما پاداش درونی که همانا رضایت از فعل یا ترک فعل خویش است احساس می کنیم که خود نتیجه اجرای مسئولیت اخلاقی است.
۴- تحقق مسئولیت مدنی منوط به ورود ضرر ناشی از فعل زیان بار شخصی به دیگری است ولی در مسئولیت اخلاقی صرف عمل ناشایست سبب تحقق مسئولیت است اعم از آن که درنتیجه این فعل زیان بار زیانی به دیگری وارد شده باشد و یا این که ضرری به دیگری تحمیل نشده باشد.[۱۶]
۵- در مسئولیت اخلاقی ممکن است فرد هم نسبت به خود مسئولیت پیدا کند (مانند احترام به نفس و پرهیز از خودکشی) و هم نسبت به اجتماع (مانند کمک به افراد خانواده و جامعه) لیکن در مسئولیت مدنی هیچ گاه فرد در برابر خود مسئولیت مدنی ندارد چرا که جمع بین متضرر و مقصر امری بیهوده و بلا اثر است.
۶- در مسئولیت مدنی وقتی بین خسارت وارده و فعل زیان بار فاعل رابطه سببیت وجود داشته باشد و خسارت وارده به فاعل قابلیت انتساب را داشته باشد حقوق در مسئول شناختن مرتکب (حتی در فرضی که بین خطا و زیان تناسبی برقرار نیست) تردید به خود راه نمی دهد. امری که درمسئولیت اخلاقی خلاف قاعده و ناعادلانه می نماید و اخلاق تناسب بین درجه تقصیر و میزان مسئولیت را لازم می داند.[۱۷]
گفتار سوم: مسئولیت مدنی و مسئولیت کیفری
به سیاق گفتار قبل در این گفتار نیز در دو بند به صورت پی در پی و خلاصه وار وجوه تشابه و تمایز مسئولیت مدنی و مسئولیت کیفری بررسی خواهند شد.
بند اول: وجوه تشابه
در قدیم مسئولیت مدنی و کیفری با هم مخلوط بوده و مجازات شخصی که جرمی مرتکب می شد در بسیاری از جرایم پرداختن خسارات به قربانی خود بود.[۱۸] ولی بایستی پذیرفت نتیجه و خروجی این مسئولیت اصولاً یکسان است چرا که در واقع هدف مشترک مسئولیت مدنی و مسئولیت کیفری کاستن از رفتارهای ناشایست و مکافات مرتکب و جلوگیری از وقوع و ورود ضرر (به فرد یا اجتماع) می باشد که نتیجتاً این دو رشته از حقوق را به هم مربوط می کند.[۱۹]
بعضی از حقوقدانان مسئولیت کیفری و مدنی را تحت عنوان واحدی به نام «مسئولیت حقوقی» و درمقابل «مسئولیت اخلاقی» مورد بررسی قرار می دهند.[۲۰] از نظر منطقی بین این دو مسئولیت رابطه عموم وخصوص من وجه وجود دارد زیرا بعضی از اعمال جرم بوده ولی سبب تحقق مسئولیت مدنی نمی شود (مانند شروع به جرم سرقت، شروع به جرم کلاهبرداری، جرایم سیاسی و…) و برعکس بعضی اعمال سبب مسئولیت مدنی بوده ولی جرم نمی باشند (مانند ایراد خسارت غیرعمدی در اثر یک تصادف خسارتی و یا خساراتی که مالک یک ملک در اثر استفاده غیرمتعارف به ملک مجاور وارد می آورد). فصل مشترک این دو مسئولیت در جایی نمود پیدا می کند که عملی واحد واجد هر دو مسئولیت مدنی و کیفری است. به عبارتی از یک سو مسئولیت کیفری به حکم قانون بر آن بار می گردد و از سوی دیگر مرتکب فعل زیان بار در برابر زیان دیده مسئول جبران ضرر خواهد بود.[۲۱]برای مثال وقتی راننده مقصر به اتهام بی احتیاطی در امر رانندگی منتهی به ایراد صدمه بدنی غیرعمدی مورد تعقیب قرار می گیرد راننده غیر مقصر این حق را دارد که ضرر و زیان ناشی از جرم (خسارت وارده به وسیله نقلیه و…) را مطالبه کند. هم چنین وقتی سرقتی واقع می گردد دادگاه علاوه بر مجازات مرتکب حکم به جبران ضرر و زیان متضرر از جرم صادر خواهد کرد.[۲۲]
بند دوم: وجوه تمایز
از مجموع مباحث حقوق دانان می توان وجوه تمایز زیر را بین این دو مسئولیت مشاهده نمود.
۱- هدف از مسئولیت کیفری غالباً حفاظت و صیانت ازجامعه و برقراری نظم وحفظ آن درجامعه است در حالی که هدف اصلی مسئولیت مدنی احقاق حق و جبران ضرر و زیان است.
۲- در امور مدنی به ویژه مسئولیت مدنی، قانون گذار به بیان احکام کلی مسئولیت اشخاص اکتفا می کند و از احصاء و حصر آن برای حفظ حقوق افراد و زیان دیدگان خودداری می ورزد، درحالی که در مسئولیت کیفری به علت ارتباط آن با جان، مال، آبرو و حیثیت متهم اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها مجری است.[۲۳] به این معنی که در حقوق جزا اگر عملی هرچند نامطلوب، صورت پذیرد ولی قانون گذار آن را جرم تلقی ننموده باشد عامل این عمل، استحقاق مجازات را ندارد. هم چنین اگر عملی در قانون منع شده باشد ولی برای آن مجازات تعیین نشده باشد باز هم مرتکب قابل مجازات نیست.[۲۴]
۳- قلمرو این دو مسئولیت نیز چنان که معروض افتاده دارای تمایزاتی است به این معنی که پاره ای از جرایم چون برای اشخاص خسارتی ایجاد نمی کنند با مسئولیت مدنی همراه نیست مانند جرایم سیاسی و ولگردی، بر عکس بعضی از مسئولیت های مدنی نیز جرم محسوب نمی شوند چنان که هرگاه مالکی در ملک خود تصرفی خارج ازحدود متعارف بکند و از این راه زیانی به همسایه برسد از لحاظ مدنی مسئول است اما مجرم نیست.[۲۵]
۴- مسئولیت کیفری معمولاً بدون تقصیر یا سوء نیست محقق نمی شود ولی در مسئولیت مدنی تحمیل مسئولیت بر فاعل زیان کار هیمشه منوط به تقصیر مرتکب نیست.[۲۶]
هم چنین در مسئولیت کیفری مجازات متناسب با تقصیر ارتکابی است، در حالی که امکان دارد در مسئولیت مدنی خطایی ناچیز، ضرر و زیان بسیار زیادی را به بار آورد و عامل ورود ضرر به جبران کامل آن محکوم گردد.[۲۷]
مبحث دوم : قلمرو مسئولیت مدنی
غالب حقوق دانان مسئولیت مدنی را به دو شعبه ۱- قراردادی ۲- خارج از قرارداد، تقسیم و تحت این دو عنوان مورد بررسی قرار داده اند.[۲۸]
تقسیم مسئولیت مدنی به این دو شعبه دارای آثاری است که به برخی از آن ها در بخش دوم پایان نامه اشاره خواهیم کرد. منتهی بایستی گفت تشخیص این که خسارت وارده دارای ریشه قراردادی است یا ریشه در ضمان قهری دارد موضوعی مهم و حائز اهمیت در قلمرو مسئولیت مدنی است.
چرا که در بسیاری از موارد انتخاب مبنای طرح دعوای مسئولیت مدنی متضرر را از تحمل بار اثبات ادعا می رهاند و چه بسا در مواردی در تحقق هدف اصلی و مشترک این دو مسئولیت که همانا جبران کامل زیان وارده است یاری دهنده دستگاه قضا باشد.
ما در این پژوهش قصد ورود به مسائل نظری (با اذعان به این موضوع که طرح این مسائل نظری آثار عملی نیز دارد) نداریم و صرفاً به طرح بحث بسنده می کنیم چرا که معتقدیم مقایسه تعدد یا وحدت مسئولیت قراردادی و مسئولیت خارج از قرارداد نیاز به رساله ای مجزا و در خور این موضوع دارد.
در این مبحث به پیروی از علمای حقوق به صورت خلاصه و در دو گفتار ابتدائاً مسئولیت قراردادی وشرایط تحقق آن را در چند بند بررسی و درگفتار دوم شعبه دیگر مسئولیت مدنی یعنی مسئولیت خارج از قرارداد و مصادیق آن در چند بند به اختصار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با توجه به اصول حاکم بر جبران خسارت که همانا جبران کامل زیان وارده و به تعبیردیگر اعاده وضعیت متضرر به وضع سابق است امروزه قلمرو مسئولیت غیرقراردادی با عنایت به پیشرفت های بشر و گسترش مسئولیت های محض رو به گسترش روز افزونی است و اصل بر مسئولیت قهری است که گرایش به آن دارد که جبران همه خسارت را به زیرچتر خود در آورد و تا زمانی که همه شرایط اجرای مسئولیت قراردادی فراهم نشوند به اجرا درآیند و به این ترتیب با مشخص شدن مفهوم و شرایط مسئولیت قراردادی خود به خود دامنه اجرای مسئولیت خارج از قرارداد مشخص و تبیین می گردد.[۲۹]
انتخاب ریشه دعوی بر مبنای مسئولیت قراردادی و یا مسئولیت خارج از قرارداد جدای از اهمیت در موضوع مسائل ماهوی از جمله ارکان دعوی و بار اثبات ادله از نقطه نظر شکلی نیز دارای اهمیت فراوان است. ازجمله این مسایل تعیین دادگاه صلاحیت دار است چه این که انتخاب (وجود) مسئولیت قراردادی بین دو شخص تاثیر مستقیم در قدرت انتخاب دادگاه صالح خواهد داشت. برای مثال وقتی بین دونفر قراردادی درخصوص تعمیر یک اتومبیل وجود دارد و نسبت به تعهدات قراردادی اختلافی پیش می آید به تجویز ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی مدنی خواهان می تواند به دادگاه محل وقوع عقد یا محل انجام تعهد مراجعه نماید هرچند به موجب رای وحدت رویه شماره ۹ مورخ ۲۸/۳/۵۹ خواهان حق مراجعه به دادگاه محل اقامت خوانده را وفق ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی مدنی نیز خواهد داشت. هم چنین به موجب رای وحدت رویه شماره ۳۱ مورخ ۵/۹/۶۳ مطالبه وجوه ناشی از اجرت المثل مال غیرمنقول (به عنوان مصداقی از مسئولیت خارج از قرارداد) که ناشی از عقود و قراردادها نباشد دعوی مربوط به مال غیرمنقول دانسته شده است. به عنوان مثال تعیین خواسته تحت عنوان، مطالبه اجاره بها و یا اجرت المثل ایام تصرف (به عنوان مسئولیت غیر قراردادی متصرف) درتعیین دادگاه صلاحیت دار موثر و مفید فایده است. موضوعی که دقت در انتخاب منشا دعوی را بیش از پیش مهم جلوه خواهد داد.
گفتار اول : مسئولیت قراردادی
به عنوان مقدمه، باید دانست که مسئولیت قراردادی یا آن چه در نتیجه عهد شکنی برعهده ی متخلف قرار می گیرد، با مفاد عقد یکی نیست، نه تنها موضوع دو تعهد یکی نیست، یکی به جای دیگری می نشیند و زمانی ایجاد می شود که تعهد نخستین از دست رفته و یا لااقل بخشی از آن به جا آورده نشد باشد.[۳۰] قصد انشاء طرفین یک قرارداد گاه سبب ایجاد تعهد بین دو شهروند یعنی دو طرف قرارداد می شود[۳۱]که به این تعهد «تعهد قراردادی» گویند. در صورت نقض این تعهد از جانب یکی از متعهدین و ورود خسارت وی ملزم به جبران ضرر می باشد که به آن مسئولیت مدنی قراردادی گویند.[۳۲]
به عبارتی دیگر مسولیت قراردادی در نتیجه اجرا نکردن تعهدی که از عقد ناشی شده بوجود می آید کسی که به عهد خود وفا نمی کند و به این وسیله باعث اضرار هم پیمانش می شود باید از عهده خسارتی که به بار می آورد برآید. چرا که در این مسئولیت فرد متخلف از مفاد قرارداد خصوصی تخلفی نموده که به سبب آن خسارتی به دیگری وارد شده که بایستی جبران گردد.[۳۳]
برای مثال، وقتی معماری در مقابل مالک زمینی طبق قراردادی تعهد نماید که درمقابل دستمزد معین در یک قطعه زمین مالک، آپارتمانی ظرف یک سال احداث نماید، تعهد مالک به پرداخت دستمزد و تعهد معمار به احداث بنا هر دو ثمره اقتضای این عقد و تعهد قراردادی هستند و نقض این تعهدات از جانب یکی از متعهدین و ورود خسارت به سبب این عهد شکنی موجب ایجاد مسئولیت مدنی قراردادی برای مقصر خواهد بود.
هم چنین مسئولیت قراردادی که ضمانت اجرای خسارت وارده درنتیجه عهد شکنی است با مساله الزام به انجام عین تعهد که ضمانت اجرای عدم وفای به عهد است متفاوت است: در اجبار به انجام عین تعهد چه بسا اصلاً خسارتی وارد نشده باشد و اجرای تعهد تنها خواسته متعهدله باشد و در مسئولیت قراردادی نیز متعهدله از محکمه جبران ضرر را مطالبه می کند و گاه نظر به انجام عین تعهد ندارد. در مثال فوق اگر مالک دستمزد را نپردازد می توان الزام وی به انجام تعهد را خواست یا اگر معمار به احداث بنا نپردازد می توان از طریق دادگاه وی را ملزم به وفای به عهد نمود. اما اگر براثر عدم انجام تعهد به مالک ضرر وارد آید به عنوان مثال بخشی از مصالح در فصل زمستان تلف شود می توان وی را ملزم به جبران ضرر نمود، که این الزام یعنی جبران ضرر، مسئولیت قراردادی است.[۳۴]
هـم دهـر نـامساعـد هـم روزگــار باعــث این تیــره روزی مـا دارد هـزار باعــث
(همان:۱۵۵)
در بیت دیگر مصوّت بلند “آ” و “ای"، تکرار شده که در حقیقت نوعی اوج و فرود را نشان میدهد:
بی رواجیها عجب مـا را رواجی داده است خویش را در ناروایی ناروا میخواستیم
(همان:۲۹۴)
در جایی دیگر مصوّت بلند “او"، چهار بار آمده که با خواندن آن، تصویر و صدای فروریختن دنیا در ذهن خواننده تداعی میشود:
چرخ و عناصر ای نکو، دیریست بی بن تو به تو بر فرق ما آخر فرو میآید این دیوارها
(همان:۹۱)
ب: تکرار مصوّت کوتاه:
در بیت زیر، تکرار فراوان مصوّتهای کوتاه –َ و –ِ ، در رساندن مفهوم مورد نظر شاعر که بیان احساس اضطراب و بیقراری است، به خواننده کمک میکند:
قـرار رفتــه ز دل رفتــه تـــا ز دل فیـــاض خوش آنـکه در دل زارم قـرار باز آیـد
(همان:۱۹۷)
در بیت زیر مصوت کوتاه –ِ پنج بار آمده است و موسیقی شعر را دلنشین و تأمّل برانگیز ساخته است:
قسمت ما بیدلان زین گرد خوان صبح و شام نعمت الوان خون دل مرتب میرسد
(همان:۲۰۵)
تکرار چهار بار مصوّت کوتاه –ُ ، کاملاً تأکید و تأییدی برای تداعی مفهوم جمع و همبستگی است:
دشت و بیآبـی و شـب کوتـاه و ره دور و دراز زود بر بندید ای جمازهداران بارهـا۲
(همان:۹۱)
۲- تکرار هجا
شگرد تکرار هجا یا هجا آرایی، گونه گستردهتری از واجآرایی است. «هجا آرایی، تکرار چند باره هجا است و مانند واجآرایی، بنیادی آوایی و شنیداری دارد. از این روی میتواند در سیمای املایی و نوشتاری آن، دوگانگی باشد و اگر از مرز یک هجا به دو یا چند هجا فراتر رود، بار موسیقیایی و گوشنوازی سخن را افزون میسازد. هجا آرایی به پنجگونه همآغازی (تکرار هجا در آغاز چند واژه)، هممیانی (تکرار هجا در میان واژهها)، همپایانی (تکرار هجا در پایان چند واژه)، همپاغازی (تکرار هجا در پایان و آغاز دو واژه پیاپی) و پراکنده (تکرار هجا در چند جای واژهها) قابل تقسیم است»(راستگو،۲۶:۱۳۸۴). در شعر فیاض لاهیجی این ترفند به صورت همآغازی، و به میزان ۹۵ بار (معادل ۵۲/۷%) مشاهده شد.
در ابیات زیر تکرار هجاهای “یا"، “در"، “به” و “گر"، نمونهای از آرایه هجا آرایی هستند.
یـا تو را یک پیرهن یـارانهتر بایسـت بود یـا مرا یـک پرده مشتاقانهتــر بایست بــود
(دیوان فیاض لاهیجی،۱۲۹:۱۳۷۳)
عشق در اوّل شراری بود در دامان حسن گشت آخر شعله و در کفر و در ایمان گرفت
(همان:۱۵۲)
نه بـه من باز گذارد نه بـه خود کار مرا بـه درنگــم بفرستــد بــه شتــابم نبــرد
(همان:۱۶۰)
گـر خود نگویم اینکه وفا بود یا نبــود گـر بود گـر نبــود فرامــوش کــردهانـــد
(همان:۱۶۱)۳
۳- تکرار واژه
مهمترین ابزار شعر واژه است. هر گاه لفظ و یا واژهای عیناً و یا با اندک تغییری تکرار شود، سبب زیبایی کلام میشود. در این زیبایی، قرینهسازی و ایجاد وحدت نقش مؤثری دارد. «اگر چه واژهها از پیش ساخته و مهیا هستند، اما گزینش و تألیف آنها بر عهده شاعر است و اتفاقاً یکی از عواملی که شعر را زیبا و دلنشین میسازد، انتخاب درست کلمات است»(عمرانپور،۱۶۷:۱۳۸۸). تکرار واژه، نواخته شدن دوباره و یا چند باره یک آهنگ است و همین نکته، گوش خواننده را نوازش میدهد. «شاعر آفرینشگر میتواند حروف و واژهها را کنار هم بنشاند و همآغوش سازد که موسیقی متناسب و همآهنگ با مضمون و حالات عاطفی پدید بیاید» (وحیدیان کامیار،۲۹:۱۳۷۹).
در این پژوهش تکرار واژه به صورت انواع جناس (تام، زاید، با اختلاف حرف، مکرر، خط، اشتقاق، شبهاشتقاق و محرّف)، تکریر (ردالصدر إلی العجز، ردالعجز إلی الصدر و عکس لفظی)، تکرار نحوی و انواع سجع (موازنه و مزدوج) آمده است.
۱-۳ جناس
جناس یکی از آرایههای لفظی بدیع است که شاعران و نویسندگان در طول عمر زبان پارسی دری از آن بهره جستهاند و بنابراین از اهمیّت به سزایی برخوردار است. از جناس تعاریف گوناگونی چه در ادب عربی و چه در زبان پارسی شده است.
برخی بر این باورند شمس قیس رازی (ف ۶۴۴ه.ق) که از دقیقترین و با ذوقترین دانشمندان علوم بلاغی است، از جناس تعریف کاملی ارائه میدهد و میگوید: «جناس، الفاظ به یکدیگر مانند کردن است و آن چند نوع باشد. تام، ناقص، زاید، مرکب، مزدوج، مطرّف، لفظ، خط و همه پسندیده و مستحسن باشد. جناس در نظم و نثر، سبب رونق سخن میشود و آن را دلیل فصاحت و گواه اقتدار شمارند بر تنسیق سخن، ولیکن به شرط آن که بسیار نگردد و بر هم افتاده نباشد و در بیتی دو لفظ یا چهار لفظ بیش نیاید به تقسیمی مُستوی»(قیس رازی،۲۶:۱۳۷۳).
حال آنکه جرجانی (ف ۴۷۴ه.ق) تعریفی دیگر ارائه میدهد که تا حدودی تعریف شمس را نقض میکند. «آنچه بر زیبایی جناس میافزاید، معنی است و لفظ به تنهایی در زیبایی جناس نقش تعیین کننده ندارد و بدین جهت است که زیاده روی و میل شدید در آوردن جناس ناپسند است. زیرا معانی همیشه به سویی که جناس آن را میکشاند، میروند و الفاظ، خدمتگذاران معانی و مفاهیم هستند و زبان، فرمانبردار آنها میباشند»(جرجانی،۳۵:۱۳۷۴). در تعریف شمس، تأکید روی لفظ است و در حالیکه در تعریف جرجانی، تأکید روی معنی است و جرجانی مقوله جناس را با توجه به معنی مجازی آن مورد توجه قرار داده است.
نکتهای که در تحلیل زیبایی جناس باید افزود، این است که جناس نمایشی از نوع کثرت در عین وحدت است. زیرا الفاظ آن از حیث صورت با یکدیگر وحدت دارند. در حالی که معانی تنوع و کثرت دارند و «شباهتهای لفظی و اختلاف معانی، لذّتی خاص پدید میآورد، لذّتی که از آن به زیبایی و یا درک زیبایی تعبیر میشود و هنرها و مسائل بلاغی، در واقع نمودی از پیوند عناصر متجانس یا غیر متجانس، در یک مجموعه کلامی است که از نیروی هوشمندی و استعداد خدادادی انسان نشئت گرفته است»(تجلیل،۱۴:۱۳۷۱).
۱-۱-۳ جناس تام
در تعریف جناس تام آمده است «جناس تام آن است که لفظ (مجموعه صامتها و مصوّتها) یکی باشد و معنی مختلف، یعنی اتّحاد در واک و اختلاف در معنی، فرق معنایی از جمله و فحوای کلام دانسته میشود. جناس تام همان سخن گفتن از لغات مشترک، یعنی لغات چند معنایی در بحث علم اصول و دلالت در منطق و معنیشناسی است و از آنجا که محل التقای مباحث معنایی و مباحث لفظی است، اهمیّت بسیار دارد»(شمیسا،۳۹:۱۳۷۸).
برخی بهترین نوع و هنریترین گونه جناس را جناس تام دانستهاند و درباره زیبایی جناس تام گفتهاند که در آن دو واژه جناس شکلی یکسان دارند و همگونیشان، موسیقی گوشنوازی ایجاد میکند و چون در عین یک شکل بودن، دو چیزند، لذّت کشف و شگفتی را نیز به خواننده میچشانند و سبب زیبایی بیشتر کلام میگردند(کزازی،۴۸:۱۳۸۵).
جناس تام در دیوان فیاض لاهیجی، نسبت به سایر جناسها، کمترین بسامد را دارا میباشد و به تعداد ۱۸مورد آمده است که معادل ۷۹/۲ درصد از بسامد انواع جناس در شعر او میباشد. فیاض از واژههایی نظیر “داد” و “گره"، به عنوان جناس تام در شعر خود آورده است.
در بیت زیر به صورت هنری، کلمه “داد” در دو معنی به کار رفته است. داد اول، فعل است از مصدر دادن و داد دوم، اسم به معنی حق و انصاف است:
کتــابت میتـوان داد، داد بیقـــراران را سحاب خشک حسرت میدهد مشتاق باران را
(فیاض لاهیجی،۷۵:۱۳۷۳)
در جایی دیگر دو لفظ “گره"، جناس تام است. خطا در مصراع نخست، به معنی مشکل است و گره در مصراع دوم، منظور پیچیدگی زلف یار میباشد:
خرید متمرکز
خرید تنها از یک نوع محصول
-
میانگین زمان بین خرید ها
فواصل زمانی که بین دو خرید متوالی فاصله می افتد.
/-
فعالیت های بازاریابی سازمان
تعداد دفعاتی که سازمان سعی در برقراری ارتباط با مشتری دارد.
درآمد
میزان عایدی ناشی از خرید های مشتری
۲٫۵٫۲ . کاربرد های ارزش دوره عمر مشتری
ارزش دوره عمر مشتری معیاری است، که می توان به عنوان پایه ای برای سرمایه گذاری زیر بنایی و توسعه استراتژی های بازاریابی بکار رود. سازمان ها می توانند در محیط کاری خود از ارزش دوره عمر مشتری جهت شناسایی مشتریان که در آینده مایل به رساندن ماکزیمم ارزش به شرکت هستند، استفاده نمایند، که باعث افزایش ارزش دوره عمر مشتری و سطح تخصیص بهینه منابع و میزان کارایی کانال های مختلف ارتباطی خواهد شد. از دیدگاه دیگر، مدیریت مشتریان به صورت پویا بر مبنای ارزش دوره عمر مشتری می تواند موجب بالا رفتن ارزش سهامداران گردد. مطالعات گذشته نشانگر این موضوع است، که ارزش دوره عمر مشتری می تواند برای ایجاد استراتژی های مشتری محور و بهبود عملکرد شرکت بکار گرفته شود، این استراتژی ها می تواند شامل:
انتخاب مشتری
گروه بندی مشتری
تخصیص بهینه منابع
تجزیه و تحلیل تناوب خرید مشتری و هدف گیری سودده ترین مشتری در آینده باشد. [۱۵]
ﯾﮑﯽ از ﻣﺪلﻫﺎی ﻣﻄﺮح در ﺗﺤﻠﯿﻞ ارزش ﻣﺸﺘﺮی، ﻣﺪل RFM اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ Hughes در ﺳﺎل ۱۹۹۴ اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺑﻪ ﺑﯿﺎن تفاوت مشتریان با بهره گرفتن از سه متغیر تازگی، ﺗﮑﺮار و ارزش پولی ﻣﯽﭘﺮدازد. ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻣﺪل RFM ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮاﺳﺖ:
ﺗﺎزﮔﯽ آﺧﺮﯾﻦ ﺧﺮﯾﺪ[۱۹] (R :(R ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه مدت زمان بین آخرین تعامل تجاری با زمان حال می باشد، هر چه این مدت کمتر باشد، R بیشتر است.
تکرار خرید[۲۰] (F) : F نشان دهنده تکرار است و تعداد تراکنش ها را در یک بازه مشخص نشان می دهد، برای مثال دو بار در سال، دو بار در یک فصل یا دو بار در یک ماه. ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﮑﺮار ﺑﯿﺸﺘﺮﺑﺎﺷﺪ، F ﺑﺰرگﺗﺮاﺳﺖ.
ارزش ﭘﻮﻟﯽ ﺧﺮﯾﺪ[۲۱] (M :(M ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ارزش ﭘﻮﻟﯽ اﺳﺖ و ارزش ﭘﻮﻟﯽ ﺗﻌﺎﻣﻼت را در ﺑﺎزه های ﺧﺎص ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ. ﻫﺮﭼﻪ ارزش ﭘﻮﻟﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﺑﺎﺷﺪ، M ﺑﺰرﮔﺘﺮاﺳﺖ.
ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت وو و لین [۲۲] ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ R وF ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ احتمال آنکه تراکنش جدیدی با مشتری صورت بگیرد، بیشتر است و همجنین اگر M بزرگتر باشد بازگشت مشتری برای خرید بیشتر است. [۲۸]
متغیر های مدل RFM برای بخش بندی مشتریان بسیار کارا هستند. از دیگر کاربردهای مدل RFM در بخش بندی مشتریان بر اساس متغیرهای تازگی، تکرار و ارزش پولی، می توان به بخش بندی مشتریان به منظور تعیین سیاست های بهینه بازاریابی برای هر بخش اشاره کرد. [۲۹]
۶٫۲ . سرانجام فصل
با مرور آنچه که گفته شد در می یابیم که با گسترش رقابت و اشباع شدن بسیاری از بازارها و تغییرات پیوسته در محیط و ترکیب جمعیت، شرکتها با این واقعیت روبرو شدند که امروزه دیگر مانند گذشته شرکتها با یک نظام اقتصادی رو به گسترش و بازارهای در حال رشد روبرو نیستند. امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و شرکتها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار ثابت یا رو به کاهش باید مبارزه کنند. بازاریابان تا دیروز تنها در اندیشه یافتن مشتری بودند و گروه های فروش در پی شکار رشد دادن مشتری یعنی توجه به مشتریان تازه بودند ولی در دیدگاه امروزی بازاریابی یعنی رضایتمندی و ارتباط موثر با مشتری و کیفیت از دیدگاه وی.
فصل سوم : متدولوژی استاندارد در فرایند داده کاوی
۱٫۳ . سرآغاز فصل
ابزارهای داده کاوی در راستای تحلیل داده های تحلیلی مشتری بسیار مرسوم هستند. بسیاری از سازمان ها داده هایی در مورد مشتریان جاری، مشتریان بالقوه، تامین کنندگان و شرکای تجاری جمع آوری و ذخیره می کنند. عدم توانایی کشف اطلاعات ارزشمند پنهان در میان این داده ها مانع می شود که سازمانها این داده ها را به دانش مفید و با ارزش تبدیل کنند. ابزارهای داده کاوی کمک می کنند تا سازمان ها این دانش نهفته را از میان حجم عظیم داده ها استخراج کنند. با وجود داده های جامع مشتریان، تکنولوژی داده کاوی می تواند هوش تجاری با قابلیت ایجاد فرصتهای جدید فراهم آورد. [۱۱]
آنالیز داده ها جزء لاینفک هر سیستم مدیریتی در یک سازمان، می باشد. به وسیله آنالیز داده هاست که سازمان می تواند بر اساس واقعیات به تصمیم گیری و سیاست گذاری بپردازد. علاوه بر این، ارزیابی میزان اثربخشی و موفقیت/ شکست برنامه های شناخت و دسته بندی مشتری تنها از طریق جمع آوری داده های مرتبط و تجزیه و تحلیل آنها میسر می باشد. در این فصل تلاش شده است تا یک رویه منطقی جهت آنالیز داده های مشتریان شرکت پخش و توزیع ارومیه، از شرکت های تابع گروه صنایع غذایی سولیکو ارائه شود.
در اکثر تحقیقاتی که تاکنون در خصوص مطالعات مدیریت رویگردانی مشتری از سازمان صورت گرفته است. اقدام به شناسایی و پیش بینی نرخ رویگردانی مشتری با کمک داده های تراکنشی موجود از تعاملات مشتری با سازمان شده و در حوزه شناسایی دلایل شکل گیری پدیده رویگردانی با کمک داده کاوی و تلاش در جهت رفع عوامل ایجاد کننده این پدیده مطالعه چندانی صورت نپذیرفته است. [۳۰] این در حالی است که مطالعه نرخ رویگردانی مشتری در میان گروه های مختلف مشتری، به تنهایی چیزی فراتر از یک دید کلی در خصوص کسب و کار و آینده آن به طور تقریبی ارائه نمی دهد و هر گونه تلاش سازمان در رفع علل ایجاد کننده این پدیده منوط به درک دلایل و شرایط بروز پدیده رویگردانی است. [۲۵]
در ادامه و طی فصل آتی رویه پیشنهادی بر اساس مدل استاندارد Crisp DM[23] بیان شده است. این رویه شامل شش مرحله می باشد. مراحل درک فضای کسب و کار، شناسایی داده ها، آماده سازی داده ها، مدل سازی، پایش و ارزشیابی و اجرا.
۲٫۳ . متدولوژی CRISP – DM
در طول سالیان گذشته حجم زیادی از داده ها در پایگاه های اطلاعاتی سازمان ها انباشته شده است. نتیجه این انباشتگی این است که سازمان ها با حجم عظیمی از داده ها مواجه هستند. در دنیای امروز داده ها و اطلاعات حاصل از آنها به منزله یکی از دارایی های سازمان جهت ایجاد ارزش افزوده و تولید ثروت به حساب می آیند. اما در فضای کنونی سازمان ها در کسب دانش از داده ها با چالش های عمده ای مواجه هستند. در واقع امروزه سازمان ها از حجم بسیار زیاد و روز افزون داده های خود استفاده چندانی نکرده و در بسیاری از موارد تنها به ذخیره سازی آنها می پردازند. برای بهره گیری درست از داده های سازمانی مراحل زیر به صورت عمومی و صرف نظر از نوع داده ها و هدف از پردازش، ضروری
می باشد:
جمع آوری و ذخیره سازی داده ها
تحلیل و استخراج اطلاعات از داده های بدست آمده
و در (۴-۲۱) تعریف شده اند.
و
(۵-۱۹)
بهره کنترل کننده استاتیکی از رابطه زیر بدست می آید:
(۵-۲۰)
-
- اثبات
اثبات این بخش دقیقا” مشابه اثبات تئوری ۴-۱ در فصل۴ میباشد.
مشابه مورد بدون تأخیر زمانی، یافتن قانون کنترلی استاتیکی خروجی بهینه برای نیل به تعقیب فازی بسیار مورد علاقه میباشد. کنترل کننده بهینه، کنترل کننده ای است که حداقل مقدار برای کران بالای در (۵-۴) را موجب میشود. خوشبختانه این مسأله حداقل سازی را میتوان بصورت یک فرایند حداقل سازی محدب بیان نمود. در این مورد کنترل کننده بهینه را میتوان بوسیله پیاده سازی مسأله مقدار ویژه LMI[48] یافت. بنابراین اقدام به حل مسأله کمینه سازی زیر می نماییم:
(۵-۲۱)
با توجه به و (۵-۱۲)- (۵-۹).
مسأله کمینه سازی فوق یک مسأله بهینه سازی محدب است. پاسخ این مسأله قانون کنترلی استاتیکی خروجی بهینه برای نیل به تعقیب فازی برای سیستم فازی تأخیر زمانی T-S (5-2)، مدل مرجع (۵-۳) و عملکرد تعقیبی (۵-۴) میباشد.
اکنون به یک مثال جهت نشان دادن کارآمدی نتایج بدست آمده میپردازیم:
-
- مثال ۵-۱
سیستم غیرخطی دارای تأخیر زمانی زیر را در نظر بگیرید:
دوباره فرض بر آنست که . سیستم غیرخطی فوق را میتوان توسط مدل فازی T-S زیر نشان داد:
-
- قانون شماره ۱: اگر در حدود باشد، آنگاه:
که در آن:
-
- قانون شماره ۲: اگر در حدود یا باشد، آنگاه:
که در آن:
تأخیر زمانی متغیر با زمان در سیستم غیرخطی فوق برابر است با:
دلالت بر این دارد که: و . همچنین برای مدل مرجع (۵-۳) مقادیر زیر را در نظر میگیریم:
برای ماتریس وزن دهی در (۵-۴) داریم: . با در نظر گرفتن شرایط اولیه صفر برای سیستم غیرخطی فوق، چنانچه کنترل کننده بهینه را بوسیله اعمال مسأله مقدار ویژه LMI-LME (5-14) محاسبه کنیم، نتایج زیر حاصل خواهند شد:
و برای ماتریس معین مثبت مشترک بدست می آوریم:
مقادیر فوق بهره های زیر را برای کنترل کننده استاتیکی خروجی نتیجه میدهند:
همچنین مقدار بهینه برای برابر است با:
به منظور نشان دادن عملکرد سیستم حلقه بسته یک شبیه سازی در محیط Simulink انجام پذیرفته است. در این شبیه سازی اغتشاشات ورودی و نویز اندازه گیری بصورت زیر در نظر گرفته شده اند:
تصاویر زیر نتایج شبیه سازی را به نمایش میگذارند:
شکل(۵-۱): دنبال نمودن خروجی مرجع توسط کنترل کننده طراحی شده برای مثال ۵-۱
شکل (۵-۲): تغییرات سیگنال کنترلی ورودی مثال ۵-۱ در گذر زمان
شکل(۵-۳): تغییرات ضریب تضعیف تعیین شده برای مثال ۵-۱ در گذر زمان
دکتر حسین کریمان، نویسندهی کتاب قصران مینویسد:
“نام تهران بهصورت نسبت تهرانی، نخستین بار در احوال حافظ ابوعبدالله محمد بن حامد تهرانی رازی از عالمان بهنام نیمهی نخستین سدهی (۳ ه.ق) پهنهی قصران و متوفی به سال (۲۶۱ یا ۲۷۱ ه.ق.) درج آمده". یاقوت حموی در معجمالبدان، تهران را توصیف کرده، مینویسد:
“طهران به کسر طاء و سکونها و را و نون در آخر، واژهای است عجمی و ایشان تهران تلفظ کنند چون در زبان ایشان طاء وجود ندارد. این آبادی از دیههای ری است و بناهای آن در زیر زمین بنیان یافتهاست، و هیچکس جز به ارادهی مردم به آنجا راه نمییابد و در بیشتر اوقات ایشان نسبت به سلطان وقت راه خلاف و سرپیچی میپیمایند.
تهران در گذشتههای دور بر خلاف تهران کنونی فرشی بود سبزفام از باغها و بستانهای نفوذ ناپذیر که مأوای ساکنان غریبش در میان آنها قرار داشت بنابراین تهران بیگذشته نیست. آثاری که در قلب تهران قدیم بر وجود ساکنان نخستین آن در اعصار ما قبل تاریخ شهادت دهند، به فرض وجود، بر اثر توسعه شهر از میان رفته است. متأسفانه وقتی تصادفی نشانههایی از وجود این آثار پیدا شد به دلیل عدم آگاهی نسبت به اهمیت آنها و نگرانی از کند شدن روند شهرسازی از میان رفت. با وجود این میتوان گفت که زمینهای واقع در بین کوه توچال در شمال تهران و چشمه علی در ری باستان در اعصار ماقبل تاریخ مسکونی بوده است. این سخن به دلایل باستان شناختی و شواهد توپوگرافیکی و اقلیمی متکی است. کشفیات انجام شده در چشمه علی، دروس و به ویژه قیطریه، واقع در شمال تهران قدیم، از وجود گروههایی در این منطقه حکایت میکنند. اولین گروههایی که در قیطریه زندگی میکردند. شبیه کسانی بودند که حدود هشت هزار سال پیش در چشمه علی به سر میبردند. بعد از آنها، اقوام دیگری آمدند و همین منطقه و منطقه مجاور را در دروس اشغال کردند. این گروه آریایی بودند و از پایان هزاره دوم قبل از میلاد مسیح به این منطقه کوچ کردند. بنابراین نخستین گروه، حدود هشت هزار سال پیش، بر تپهای واقع در کنار چشمهای دایمی زندگی میکردند که در دوران اسلام، به نام اولین امام شیعه، چشمه علی نام گرفت. تقریباً در همین دوران گروه دیگری در طول همین رشته زمینهای قابل کشت که در پای البرز بین کویر و کوه واقع شده، اسکان یافتند. البته، استقرار در شهرری به مراتب بیش از دیگر مکانها و به گونهای پایدار توسعه یافت. زیرا این شهر از موقعیت استراتژیکی خاصی برخوردار است. نحوه قرار گرفتن کوهها و کویر، وجود آب و نیز پهنه گستردهای از زمینهای حاصلخیز موجب پیدایش شهر شدند و سرنوشت آن و سرنوشت فرزند آن؛ یعنی تهران آبی را رقم زدند. با وجود این هنوز نمیدانیم که هسته این شهر چه وقت به وجود آمد و از چه دورانی تهران نام گرفت. در هیچ یک از منابع، دوره قبل از اسلام، ذکری از تهران نشده است. چنین می کند که این نام برای نخستین بار در نسبت محمدبن خماد ابوعبداله حافظ تهرانی رازی که محدث بوده پدیدار شده است. خطیب بغدادی متوفی به سال ۴۶۳ ه.ق، به این شخص به عنوان نخستین تهرانی مشهور استناد کرده است. تأثیر این نسبت در قرن سوم قمری، میرساند که هسته اولیه شهر حاضر و نام آن دست کم از آغاز دوران اسلامی وجود داشته است. بنابراین، این امکان وجود دارد که هسته اصلی شهر و همچنین نام آن به دورانهای بسیار قبل از اسلام برسد؛ به زمانی که بر ما معلوم نیست. اگر محمد حافظ تهرانی رازی نخستین تهرانی شناخته شده است. نخستین محصولی که در گفتگو درباره پایتخت آتی ایران به آن اشاره شده است آثار یاقوت حموی به سال ۶۱۷ ه.ق، زکریای قزوینی به سال ۶۷۴ ه.ق، که این آثار مرغوب را آثار تهران دانسته و از آن تعریف کردهاند. قوت به استناد یکی از ساکنان ری که مردی مورد اعتماد بوده تهران را اینگونه توصیف نموده است. تهران قریهای در فاصله یک فرسخی ری و متشکل از دوازده محله میباشد که خانههای آن در زیرزمین و در میان باغهای میوه و سبزی کاری محصور و تو در تو ساخته شده است. “کربوتر” جهانگرد انگلیسی نیز به سال ۱۸۱۸م، مینویسد: « در داخل شهر و به فاصله ۲۰۰ تا ۳۰۰ باردی دروازه قزوین فضای وسیعی وجود دارد که در سطح آن چاههایی به چشم میخورد که به خانههای زیرزمینی منتهی میشود.» این خانههای مسکونی که در میان مزارع در زمینهای آبیاری شده حفر میشدند. بدون تردید مرطوب بودند و این یکی از دلایل ابتلای مردم تهران به انواع تبها بوده است از طریق نوشتههای کلاوبخو سفیر پادشاه کاستیل و لئون (اسپانیا) در دربار تیمور لنگ میدانیم که در تهران دست کم خانههایی بوده که بخشی از آن در سطح زمین بوده است و اقامتگاهی وجود داشته که وقتی شاه از تهران میگذشته در آن اقامت میکرده است. شهرسازی خاص تهران که از آرایش باغهای محصور و ترتیب خانههای زیرزمینی یا دهلیزهای متعدد ناشی میشده است، علت اصلی به حصار بودن شهر را در آن زمان به دست میدهد. اگر میبینیم که این قرارگاه انسانی قرنها و تا سال ۹۶۱ ه.ق، که شاه طهماسب نخستین حصار و بازار آن را ساخت. بیبرج و بارو بوده، به این سبب است که نیازی به آن نداشته زیرا تسخیر ناپذیر بوده است. امنیت خانههای زیرزمینی و نفوذ ناپذیر بودن باغهای محصور در دل تهرانیها اطمینانی به وجود میآورد که به آنها امکان میداد اغلب بر ضد حکام سر به شورش بردارند. حکام هم که کاری از دستشان ساخته نبود با آنها مدارا میکردند و به تفاهم میرسیدند و چون ضمانت اجرایی وجود نداشت تهرانیها از پرداخت هرگونه مالیاتی عملاً سرباز میزدند. ساکنان دوازده محله تهران هم بیشتر با یکدیگر منازعه داشتند. پس تعجبی نداشت که هر محله شیخ خود را داشت و حتی اگر شیوخ دوازده محله و حاکم در مورد پرداخت مبلغی به عنوان مالیات به توافق میرسیدند. بازهم تهرانیها با اموالی که خودشان قیمت آنها را تعیین میکردند و همیشه بیش از میزان واقعی بود، مالیات خود را میپرداختند. تغییر تدریجی شیوه خانهسازی و ایجاد خانههایی در روی زمین که به حمایت و مراقبت قدرت حاکم نیاز داشت باعث شد به هنگام حمله مغول سال ۶۱۷ ه. ق، به شهرری و اضمحلال آن طی دوران ایلخانان و تیموریان که با سرکوب قیام ورامین در قرن ششم قمری بود. جمعیت روز افزونی که دارای ذوق و سلیقه بومیان غارنشین نبودند را پذیرا شود. در کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که تهران در دورههای قبل از اسلام ، از مناطق مذهبی و پیرو آیین زرتشت بوده است. آنان مانند اهالی مازندران، دامغان، قم و کاشان پیش از به قدرت رسیدن صفویان به مذهب شیعه گرویدند که البته قبل از تشیع، مانند اهالی ری بخشی پیرو مذهب شافعی و برخی پیرو مذهب حنفی بودهاند. قدیمیترین آثار اسلامیشهر تهران که به قرن نهم ه.ق، تعلق دارد متعلق به مذهب شیعه است. در هر حال، میتوان گفت که در سال ۷۴۰ ه.ق، اهالی تهران تماماً شیعه مذهب شده بودند.
از جمله ارتفاعات که در شمال آن قله توچال به ارتفاع ۳۹۳۳ متر مشاهده میگردد. همچنین، کوههایی چون دماوند شمیرانات و امامزاده داوود در اطراف آن اقلیم این بخش را تحت تأثیر قرار میدهند. منابع آب فیزیکی نیز از فاکتورهای مهم در شکلگیری اقلیم تهران است. از جمله این منابع میتوان رودخانه جاجرود و کرج و سدهایی چون امیرکبیر، لبنان و لار را نام برد. عامل و فاکتور دیگری که میتوان از آن نام برد دشت است. به استثناء نواحی شمالی استان که به دلیل واقع شدن در کوهپایههای البرز اندکی معتدل و مرطوب است. بقیه نقاط دارای تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای معتدل و گاهی سرد میباشد که نشانه و خصوصیت مناطق دشتی را نشان میدهد. برای مشخصههای کلی آب و هوای تهران، میتوان به آمار و ارقام زیر رجوع کرد. طی یک دوره ۳۰ ساله، متوسط میزان بارندگی سالانه آن ۲۲۰ میلیمتر و میزان بارندگی سالانه آن بین ۲۰۰ الی ۴۰۰ میلیمتر گزارش گردیده است. به علت وسعت و ارتفاعات تهران، سه ایستگاه سینوپتیک در محله آباد و شمیران و ژئوفیزیک، وظیفه ثبت و درج دمای هوای شهر تهران را به عهده دارند که از سال ۱۳۳۰، ( طی یک دوره ۴۵ ساله ) حداکثر دمای هوای تهران ۴۳+ درجه و حداقل ۱۵- درجه سانتیگراد اعلام شده است. به این ترتیب تهران دارای تابستان گرم به ویژه در مناطق جنوب و مرکز شهر و هوای معتدل در شمال شهر میباشد. در زمستان نیز مرکز شهر تهران معتدل است ولی بخشهای شمالی شهر سرد است و دما بارها به زیر صفر میرسد. تهران در فصول سرد سال تحت تأثیر سیستمهای پرفشار شمالی (سیبری) قرار گرفته و دارای زمستان سرد و خشک و عموماً آلوده است و در ماههای گرم سال متأثر از سیستمهای کم فشار حرارتی کویر مرکزی واقع شده و دارای تابستانی گرم و خشک است. بیشترین مقدار بارندگی ماهیانه درطی دوره آماری تهران برابر ۹/۳۸ میلیمتر در اسفندماه و کمترین بارندگی به مقدار یک میلیمتر در شهریور ماه اتفاق افتاده است. متوسط سالیانه رطوبت نسبی هوا در تهران ۴۰ درصد و در شمیرانات ۴۶ درصد میباشد. جهت وزش باد غالب در تهران غربی (۲۷۰ درجه) و متوسط سرعت وزش باد ۵/۵ متر بر ثانیه است. نسیمیاز درههای خنک کوهستان شمال در شب (بادکوه) و از بیابانهای جنوب در روز (باد دشت) به طور آهسته هر شبانهروز در شهر تهران میوزد. یکی دیگر از مشخصههای قابل ذکر شهر تهران زلزله خیز بودن آن است. این شهر بر روی خط زلزله قرار دارد و احتمال وقوع زلزله در آن بسیار میباشد. شهر تهران از نظر زمین لرزه جزء مناطق پر زیان (۸ تا ۱۰ درجه مرکالی) بشمار میآید.
عمارتها و کاخهای زیادی در تهران وجود دارد که بیشترین آنها به دورههای صفویه و قاجاریه تعلق دارد، مدرسههای تاریخی و قدیمیکه، اغلب دارای مسجد نیز هستند، امام زادهها و کلیساهای مختلف که هر یک از ارزشهای خاصی برخوردارند، عمارتها و برجهای معروف به همراه بازارهای قدیمی بخشی از دیدنیهای تاریخی شهرستان تهران است. سر در باغ ملی، باغ فردوس، کاخ شمس العماره، کلیسای آشوریان، مسجد امام-بازار تهران، گورستان ظهیرالدوله و دهها اثر مشهور دیگر را میتوان در این شهر مشاهده نمود.
بنای مشهور شمس العماره که در دوره قاجاریه و به دستور ناصرالدین شاه ساخته شده، در شهر تهران واقع شده و علاوه بر شهرت خاص خود از جاذبههای منحصر به فرد معماری نیز به شمار میآید.
مدرسه و مسجد سپهسالار از مدارس بزرگ و زیبای قرن سیزدهم هـجری قمری است که در مرکز شهر تهران واقع شده است. کلیسای طاطاووس از قدیمیترین کلیساهای تهران بوده و به یقین اولین نشانه حضور متشکل ارامنــه در شهر تهــران است. برج میدان آزادی یکی از بناهای معروف تهران است که نماد سیاسی ایران در جهان بوده و تصویر آن معرف پایتخت جمهوری اسلامیایران است. عمارت دارالفنون که از بناهای به یادگار مانده امیرکبیر( وزیر با کفایت ناصرالدین شاه قاجار) است و بنای بلند و باشکوه سردرب باغ ملی در مدخل میدان مشق سابق و بازار تهران که در زمان فتح علی شاه قاجار شکل گرفته از دیگر جاذبههای گردشگری شهر تهران است.
موزههای ایران باستان، ایران اسلامی، مردم شناسی، فرش، هنرهای معاصر، صنایع دستی، آبگینه، کتابخانه و موزه ملک و حیات وحش و بسیاری از موزههای دیگر تهران از جذابیتهای آن به شمار میآیند. از تماشاگههای تاریخ، پول، و زمان نیز میتوان به عنوان دیدنیهای تهران یاد کرد.
همچنین از نظر مذهبی آرامگاه حضرت عبدالعظیم در شهر ری امامزاده صالح در تجریش، امامزاده داوود در شمال کن وهمچنین مقبره روحالله خمینی مورد توجه بسیاری از بازدیدکنندگان قرار دارد.
مسیر خیابان پردرخت ولیعصر که از طولانیترین خیابانهای تهران است به عنوان یکی از معابر دیدنی شهر بهشمار میآید. شهرداری تهران در سال ۱۳۸۶ پیادهروهای این خیابان را از پل تجریش تا میدان راه آهن بازسازی کرده تا جایی برای قدم زدن باشد.
تهران در پهن های بین دو وادی کوه و کویر و در دامنههای جنوبی البرز گسترده شدهاست. از سمت جنوب به کوههای ری و بیبیشهربانو و دشتهای هموار شهریار و ورامین و از شمال به واسطه کوهستان محصور شدهاست. تهران را میتوان به سه منطقه طبیعی تقسیم کرد:
_ کوهستانهای شمالی تهران؛ که بلندترین قله این کوهستان - توچال - با ۳۹۳۳ متر بر تمام فضای شهر مشرف است.
_ دومین منطقه، دامنههای البرز است؛ که به تپه ماهورها و درههای اوین، درکه، نیاوران، حصارک و سوهانک منتهی میشود و همواره خیل عظیمی از جمعیت را بسوی خود فرا میخواند.
_ منطقه سوم دشتی است که قسمت اعظم شهر تهران بر آن گسترده شده و دارای شیب ملایمی با جهت شمالی- جنوبی است.
تهران، بین کوههای البرز و حاشیه شمالی کویر مرکزی ایران، در دشتی نسبتاً هموار واقع شده است. پهنه استقرار این دشت نسبتاً هموار از جنوب و جنوب غربی به کوههای ری و بیبیشهربانو و دشتهای شهریار و ورامین منتهی میشود و از شمال به واسطه کوهستان محصور شدهاست، فضای جغرافیایی شهر تهران در کوه و دشت به وسیله دو رود کرج در غرب و جاجرود در شرق مشخص میشود که در نزدیکی کویر نمک در جنوب شرقی تهران به یکدیگر میپیوندند.
۴-۲-۲ طول و عرض جغرافیایی
شهر تهران از نظر جغرافیایی در ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقه طول خاوری و ۳۵ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۴ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.
۴-۲-۳ ارتفاع از سطح دریا
ارتفاع کنونی تهران از سطح دریا در حدود ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متر است. در میدان تجریش ارتفاع حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راهآهن ۱۱۰۰ متر بالاتر از سطح دریا میباشد. لازم ذکر است که این اختلاف سطح به علت گستردگی و وسعت زیاد این شهر میباشد.
۴-۲-۴ شیب زمین
از شمال به جنوب در دامنه کوهستان شمیرانات ۱۰ % تا ۱۵ % از تجریش تا تپههای عباسآباد با شیب متوسط ۳ % تا ۵ % از عباسآباد تا خیابان انقلاب ۲ % و از مرکز شهر تهران تا کناره ۱ % است.
۴-۲-۵ جمعیت
شهر تهران تا قبل از بنیانگذاری سلسله قاجار و برگزیدهشدن به عنوان پایتخت ایران، شهری کوچک بود. اما از آن زمان به بعد، رو به پیشرفت نهاد و در اواسط دوره قاجار به بزرگترین شهر ایران تبدیل شد. بر اساس نخستین سرشماری رسمی که در سال ۱۳۳۵ انجام گرفت، این شهر با ۱۵۶۰۹۳۴ نفر جمعیت، پرجمعیت ترین شهر ایران بودهاست. همچنین بر اساس آخرین سرشماری رسمیکه در سال ۱۳۸۵ انجام گرفت، جمعیت تهران، ۷۷۰۵۰۳۶ نفر بودهاست.
۴-۲-۶ نژاد
نژاد مردم شهرری از جمله تهران که در قدیم تابع شهرری بود، صرفنظر از ورود گروهی از قومهای دیگر، دنبالهی ساکنان نخستین، یکی از شاخههای ۱۶ گانهی قوم آریا میباشد که بیشترین را دریردارند.
۴-۲-۷ زبان
تهران در روزگاران کهن از توابع ری بوده است، و ری از سرزمین ماد بهشمار میآمده است، از اینرو زبان مردم تهران و ری در آغاز شاخهای از زبان مادی بوده که با پارسیقدیم نزدیکی داشته است.
زبان مردم این سامان، در دورهی اشکانیان، زبان پهلوی اشکانی بود که از پارسی باستان گرفته شده است، در زمان این خاندان خط و زبان پهلوی در ایران رایج گردید، در دانش و ادب بهکار رفت. در ری و ناحیههای آن از جمله تهران، قصران و… در سدههای ۳و۴ ه.ق. به روزگار علویان، آلزیار و آلبویه، دیالمه راه داشتند و بدین سبب، زبان تبری یا مازندرانی نیز در تهران نفوذ یافت. زبان مازندرانی و گیلکی نیز از ریشه و بن زبانهای دیرین ایرانی است. و پس از انقراض ساسانیان تا دیرزمانی زبان پهلوی در تبرستان رایج بود. امروزه نیز واژههای پهلوی در این حدود بهویژه در تهران بسیار است.
پس از چیرگی عرب، زبان پهلوی در«ری، تهران، اصفهان، همدان، نهاوند» رایج بود، و پس از اسلام این ناحیهها را سرزمین پهلوی نامیدند، و زبان فصیح پارسی را پهلوانی زبان و پهلوی زبان خواندند. مرحوم عباساقبال در مقالههای تحقیقی خود، با نام لهجهی تهرانی، گویش مردم تهران باستان را چنین تعریف کرده:
“لهجهی تهرانی که پیش از خراب شدن و از رونق افتادن شهرری، به آن زبان رازی میگفتند، از لهجههای زبان پهلوی یعنی شعبهایی از زبان پارسی است که در بخش شمال و شمال غربی و مغرب و جنوب ایران رواج داشته، و لهجههای مازندرانی، گیلکی، تاتی، لری، کردی، شیرازی، آشتیانی و… از بازماندگان همان زبانند. این زبان چنان که روشن است بهکلی غیر از پارسی دری بوده که نخست در ماوراءالنهر، سپس در خراسان و سیستان، زبان رسمیو شعر و ادب شده است".
بههر حال، لهجهی امروز تهرانی، یکی از اصیل ترین گویشهای ایرانی بوده و کمتر دستخوش دگرگونی شده و واژههای بیگانه نتوانستند به آن راه یابند، اما این واژههای بیگانه را در گویشهای محلی، بیشتر میتوان دید.
۴-۲-۸ مذهب
منطقه تاریخی ری به علت موقعیت خاص جغرافیایی، محل برخورد اندیشهها و عقاید و باورهای گوناگون مذهبی بوده است، زیرا با قرار داشتن در مسیر جاده ابریشم که شرقیترین تا غربیترین نقطه جهان آن روزگار را به هم پیوند میداد، هر نوع دیانتی از این دیار گذر میکرد و در نتیجه، نا آشنایی و بیگانگی پدید نمیآمد.
آثار پیدا شده از عهد قدیم در ری و پهنه تهران بزرگ و نیز نوشتههای مورخان گذشته نشان دهند اعتقادات مزدا پرستی و زردشتیگری ساکنان منطقه و آداب و رسوم رایج در میان آنها است. یهودیان بسیاری به دلیل اجتماعی و اقتصادی و نیز به سبب قرار گرفتن ری در مسیر راه ابریشم در این شهر سکونت داشته و دارای کنیسهها و محلات و دکانهای خاص خود بودند. همچنین نشانههایی از سکونت مسیحیان و به احتمال نسطوریان در منطقه موجود است.
با ظهور اسلام و فتح ری در سال ۲۲ ه.ق اندک اندک مردم منطقه به دیانت اسلام گرایش یافتند و از همان آغاز با پیدایش فرق و مذاهب گوناگون در اسلام، شیعه و سنی در کنار هم زندگی کردهاند.
۴-۲-۹ آداب و رسوم مردم تهران
نوروز
جشن نوروز با آداب و رسوم ویژهای همراه است:
حاجی فیروز
بر اساس نوشته عبدالله مستوفی، حاجی فیروز با خاک زغال و با دوده بخاری چهره خود را سیاه میکرد و کلاه شیپوری و یا استوانهای بلند که از کاغذ یا مقوا بود بر سر میگذاشت و جامه رنگین چهل تکه که زنگولههایی به آن دوخته شده بود، میپوشید.
چهارشنبه سوری
در این روز مردم آتش بازی میکنند و آش رشته یا به اصطلاح اهالی منطقه دماوند «کته را» میخورند. در این روز آتش افروخته میشود و از روی آن میپرند و میخوانند: زردی من از تو –سرخی تو از من.
پنجک یا پنجه
پنج روز آخر سال را که هوا سرد بود. پنجک یا خمسه مسترقه میگفتند. خطر یخ زدن محصولات در این چند روز وجود داشت. از این رو مردم به کوه میرفتند و جشن میگرفتند تا هوا بدتر نشود.
عید نوروز
در روز عید مردم به دید و بازدید میپردازند و لباسهای نو و تمیز به تن میکنند. در گذشته بزرگترها به کوچکترها عیدی و تخم مرغ رنگی میدادند و عموماً شیرینی و تنقلاتی چون کشمش، مویز و نقل برای بازدید کنندگان ایام عید میآوردند. در روستاها مراسم عید دیدنی از خانه کدخدا یا سالخوردگان و بزرگان شروع میشد.
سیزده به در
در سیزدهمین روز فروردین، مردم سبزهای را که پیش از فرا رسیدن عید در خانه سبز کردهاند. به صحرا میبرند و آن را به آب روان میسپارند. غذای اصلی روز سیزدهبهدر کوکوسبزی است. در این روز بازیهای متنوع همراه با اشعار مناسب اجرا میشود.
تیرما سیزده