۱۵۱۹ قیام مارونها (بردگان فراری) به رهبری هنریک، برضد اسپانیاییها در هیسپانیولا[۴] (هایتی امروز).
۱۵۲۲ قیام بردگان در جزیرهی هیسپانیولای اسپانیا.
۱۵۲۷ قیام در پورتوریکو
۱۵۲۹ قیام در پورتوریکو
۱۵۲۹ قیام در سانتاماریا[۵]
۱۵۳۰ قیام در مکزیکو
۱۵۳۱ قیام چهارم در پاناما
۱۵۵۰قیام در پاناما و پرو
۱۵۶۰ قیام بینو Byno در امریکای مرکزی
۱۶۰۰ شورش بردگان فراری (مارونها)
۱۶۳۹ شورش در جزیرهی پروپدنس[۶]، نخستین شورش در یک کلنی انگلیسی «هند غربی».
۱۶۵۵ قیام ۱۵۰۰ بردهی فراری در جاماییکا
۱۶۶۳ نخستین طغیان بردگان آفریقایی در جاماییکا
۱۷۳۸-۱۶۶۳ بردگان رفاری دائماً به بریتانیاییها حمله میکردند.
۱۶۶۵ بردگان جاماییکا در حالت دایمیشورش در جاماییکا بودند
۱۶۷۴ قیام درباربادو
۱۷۸۲-۱۶۷۹ بردگان فراری در هایتی متشکل شدهاند.
۱۶۸۵ آفریقاییها سربه شورش برمیدارند و بسیاری از آنها به کوهستانها میگریزند و به بردگان فراری میپیوندند. در نتیجه بردهداران مجبور میشوند مدت چند ماه حکومت نظامی برقرار کنند
۱۶۸۷ قیام بردگان در آنتیگا[۷]
۱۶۹۰ قیام بردگان در جاماییکا (یعنی بردگان فراری تره لاوانی)[۸]
۱۹۶۱ قیام درهایتی
۱۶۹۲ توطئه در جاماییکا که در آن گویا شش خدمتکار ایرلندی شرکت داشتند.
۱۶۹۲ شورش در باربادوس
۱۶۹۴ دو قیام در جاماییکا
۱۶۹۵ قیام در برزیل
۱۷۰۲ قیام در باربادوس
۱۷۱۱ جنگ سیاهان با فرانسویها در برزیل
۱۷۶۳-۱۷۱۵ شورشهای سوری نام Surinam
۱۷۱۸ شورش در برزیل
۱۷۱۸-۱۷۲۶ جنگ بیرحمانهی انگلیسها با بردگان فراری در جاماییکا
۱۷۲۸ فتنهی بردگان در جاماییکا با بیرحمی سرکوب شد
۱۷۳۰ بردگان فراری سربازان بریتانیایی را شکست دادند
۱۷۳۲ بریتانیا سکونتگاه بردگان فراری را گرفت ولی سال بعد مغلوب شد.
۱۷۳۳ قیام در سنتجان[۹] (یکی از جزایر ویرجینیا)
۱۷۳۷ قیام بردگان در آنتیگا که در آن گفته میشد که سیاهان آزاد شرکت داشتند.
۱۷۳۹ معاهدهی بریتانیا با بردگان فراری جاماییکا دایر بر تضمین آزادی و حق مالکیت آنها بر اراضی واقع بین شهر ترهلاونی و کوکپیتس[۱۰] که بالغ بر ۱۵۰۰ اکر میشد
۱۷۴۴ قیام بزرگ در توباگو Tobago
۱۷۴۵ توطئه میان بردگان در ترهلاونی (جاماییکا)
۱۷۵۴ طغیان بردگان در شهر کرافورد (جاماییکا)
۱۷۶۰ قیام در جاماییکا به رهبری تاکی
۱۷۶۲ طغیان «سیاهان وحشی»[۱۱] در شهر کرافورد (جاماییکا)
۱۷۶۳ قیام کارییهای سیاه[۱۲]
۱۷۶۵ شورش شدید بردگان سیاه در سورینام هلند
۱۷۶۵ سال شورشهای متعدد در جاماییکا
۱۷۶۵ نوامبر –کورومانتینها [۱۳] در جاماییکا سربه شورش برمیدارند.
۱۷۶۵ بردگان جاماییکا که در هندوراس[۱۴] کار میکردند سربه شورش برداشتند و اربابانشان را کشتند
۱۷۶۶ کورومانتینها وست مورلند شورش کردند
۱۷۶۸ تنبیه بیرحمانهی بردگانی که برای شورش در مونسترات[۱۵] همدست شدند.
۲-متغیر پیش بینی شده استاندارد شده
۳-متغیر باقیما نده ها
۴-متغیر باقیمانده های استاندارد شده
متغیر های ایجاد شده جهت بررسی و آزمون پیش فرض های مدل مورد نیاز می باشد و برای استفاده از مدل رگرسیون لازم است پیش فرض های استفاده از آن مورد آزمون قرار گیرد .
۴-۴-۲) بررسی فرض نرمال بودن باقیمانده ها
برای بررسی نرمال باقیمانده ها می توان از آزمون کولموگروف – اسمیرنف استفاده نمود . علاوه بر این نمودارهای هیستوگرام و ناهمسانی واریانس برای بررسی نرمال بودن دادها به کاربرده می شود. در ذیل به هریک پرداخت می شود.
۱- هیستوگرام
در زیر نمودار هیستوگرام باقیمانده های محافظهکاری حسابداری شرکتها در روش اول و دوم مشاهده میشود. در این آزمون باید میانگین باقیمانده ها نزدیک صفر و انحراف معیار نزدیک ۱ باشد. همانطور که ملاحظه میگردد میانگین باقیماندهها در مدل اول برابر ۲۲/۰ و انحراف معیار آن برابر ۵۷۰/۰ و در مدل دوم میانگین باقیماندهها ۰۸/۰ و انحراف معیار آن ۱۴۳/۰ است. بنابراین دادههای ما از نوزیع نرمال پیروی میکنند و نرمال هستند.
قبل از نرمال سازی (محافظهکاری روش اول)
بعد از نرمال سازی(محافظهکاری روش اول)
قبل از نرمال سازی(محافظهکاری روش دوم)
بعد از نرمال سازی (محافظه کاری روش دوم)
۲-نمودار ساقه و برگ باقیماندهها
مدل اول
Standardized Residual Stem-and-Leaf Plot
Frequency Stem & Leaf
۱٫۰۰ Extremes (=<-1.1)
۱۲٫۰۰ -۰ . ۵۵۵۶۶۷۷۸۸۸۹۹
۱۵٫۰۰ -۰ . ۰۰۰۰۰۰۰۰۱۲۲۲۲۲۳
۳۱٫۰۰ ۰ . ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱۱۱۱۱۲۲۲۲۲۲۲۲۳۳۳۳۳۴۴۴
۱۸٫۰۰ ۰ . ۵۵۵۵۵۵۵۶۶۶۶۷۷۷۷۸۸۹
۱۲٫۰۰ ۱ . ۰۰۰۰۰۰۰۰۱۱۲۲
Stem width: ۱٫۰۰۰۰۰
Each leaf: ۱ case(s)
مدل دوم
Standardized Residual Stem-and-Leaf Plot
Frequency Stem & Leaf
۱٫۰۰ -۲ . ۲
۵٫۰۰ -۱ . ۱۳۴۷۷
۸٫۰۰ -۰ . ۰۱۱۲۳۴۵۸
۲۰٫۰۰ ۰ . ۰۱۱۱۲۳۳۴۴۴۴۵۵۵۶۶۷۸۸۹
۱۸٫۰۰ ۱ . ۰۰۱۱۱۱۲۲۲۴۴۴۶۶۷۸۹۹
۳۲٫۰۰ ۲ . ۰۰۱۱۱۱۱۱۲۲۲۲۲۲۲۳۳۳۳۳۳۴۴۴۵۵۶۶۷۸۹۹
۱٫۰۰ ۳ . ۱
Stem width: .۱۰۰۰۰
Each leaf: ۱ case(s)
از روی این نمودار می توان در مورد شکل توزیع باقیمانده ها و وجود مقادیر پرت قضاوت کرد . در نمودار فوق دلیلی وجود ندارد که این نمونه از یک توزیع غیر نرمال بدست آمده باشد .مشاهده می گردد که توزیع دارای یک قله است و نرمال می باشد .در این نمودار دادهها باید به صورت نرمال توزیع شده باشد و داده ها دارای یک قله داده باشند.
۳- نمودار box plots باقیماندههای مدل
این نمودار نیز داده های پرت را به صورت ستاره (*) نمایش می دهد که داده های پرت را به خوبی نشان میدهد. داده هایی که با ستاره مشخص شده اند داده هایی خیلی پرت و داده هایی که به دایره مشخص شده اند داده های پرت می باشند و باید آن ها کنار گذاشت. با توجه به اینکه در این قسمت متغیر باقیماندهها دارای دادت پرت نمیباشد از این رو هیچگونه علامت ستاره ای مبنی بر پرت بودن داده در آن مشاهده نمیگردد
محافظه کاری روش اول | |
قبل از نرمال سازی | بعد از نرمال سازی |
جهان درون اجزای فرا شناخت تشخیص مسئله
تعریف مساله
هوشمندی سازماندهی یک راهبرد و عرضه ذهنی راه حل
تجریه اجزای کسب دانش رمز گذاری انتخابی
ترکیب انتخابی
جهان بیرون مقایسه انتخابی
قانون گذاری
کارکرد اجرا
قضاوت
سلطنتی
نظریه سه وجهی خلاقیت سبکهای شناختی خود رهبری اشکال سلسله مراتبی
تنفذ سالاری
هرج و مرج
کل نگر
سطوح جزء نگر
تحمل ابهام درونی
تمایل به فایق آمدن بر موانع حوزه بیرونی
شخصیت تمایل به رشد محافظه کاری
انگیزش درونی یادگیری پیشرفت گرایی
خطر پذیری
آرزوی دست یابی به شناخت
شکل ۲-۱- (اقتباس از استرنبرگ، ۱۹۸۹)
۲-۳- الگوهای فرایند خلاقیت
فرایند خلاق چیست؟ راه حلهای خلاق طی چه فرایندی برای مسائل شکل میگیرد. آیا فرایند خلاق از الگوی خاصی پیروی می کند؟ (میرکمالی و خورشیدی، ۱۳۸۷).
بعضی نظریهپردازان مانند گشتالتیها اعتقاد دارند فرایند تفکر خلاق خط کاملی از تفکر است که به طرحی از یک الگو منجر نمیگردد (به نقل از پلسک[۳۲]، ۱۹۹۶). برخلاف این نظریه، اغلب نظریهپردازان وجود الگو را در تحلیل فرایند خلاقیت مفید و موثر میدانند اما این بدان معنی نیست که یک الگو و مراحل آن را باید بدون کم و کاست پذیرفت (حسینی، ۱۳۸۶).
۲-۳-۱- الگوی والاس[۳۳]
از قدیمیترین الگوهای فرایند خلاقیت، نظریه والاس است که خلاقیت را شامل چهار مرحله میداند (۱۹۸۶):
-
- آمادگی (تعریف موضوع، مشاهده و مطالعه) آمادگی از طریق بررسی، جستجو، مطالعه، جمع آوری مدارک درباره موضوع موردنظر، مطالعه عقاید و نظریات دیگران حاصل میگردد.
-
- نهفتگی (کنار گذاردن مطلب برای زمان مناسب) نهفتگی با توقف در کار برای آمادگی جهت حل مساله همراه است.
-
- اشراق (هنگام ظهور نظریه جدید) شکلگیری تفکر و حل مساله به صورت ناگهانی در این مرحله انجام میگیرد.
-
- اثبات (ارزیابی مطلب) سنجش شواهد و آزمون منطقی مطلب در مرحله اثبات تحقق مییابد.
۲-۳-۲- الگوی بارون[۳۴]
اساس الگوی بارون (۱۹۸۹) نشات گرفته از دیدگاهی است که خلاقیت را فرایند اسرارآمیز تفکرات ناخودآگاه تحت کنترل مخترع میداند وی به طور مشابهی الگوی خلق روانشناختی خود را بر فرایند نیمههشیار و تصادف در چهار مرحله طرح نمود:
۱- ادراک (در یک ذهن آماده)
۲- ترکیب (زمان، هماهنگی در هم پیچیده(
۳- زایش (تولد، تابیدن نور)
۴- پرورش (دوره طولانی تکامل)
۲-۳-۳- الگوی آمابیل[۳۵]
آمابیل (۱۹۹۳) الگوی جالبی از فرایند خلاق ارائه داد فرایندی که در این الگو خلاصه شده است در سطوح بالا و پایین خلاقیت به کار میرود. ارزش این الگو از لحاظ ارتباط مراحل با عناصر مخلتف خلاقیت است. در مرحله اول ارائه کار یا مساله، انگیزه تاثیر مهمی دارد، زیرا برای شروع فرایند خلاق، وجود انگیزه ضرورت دارد. دومین مرحله، آمادگی برای ارائه پاسخ یا راه حل است که به منابع اطلاعاتی درباره کار مراجعه میشود. مرحله سوم تازگی محصول یا پاسخ است. در این مرحله تمام پاسخهای ممکن با جستجوی راه های قابل دسترس و روشن کردن محیطی که با کار مربوط است، ارائه میشود. در مرحله چهارم تعیین میشود؛ آیا محصول یا پاسخ مناسب درست و ارزشمند است یا نه؟ آیا کار تازهای تحقق یافته است یا نه؟ مرحله پنجم بر مبنای مرحله چهارم تحقق مییابد چرخش فرایند با نتیجه کار ارتباط مستقیم دارد. اگر نتیجه موفقیتآمیز باشد فرد برای کار مشابه بعدی تقویت میشود. اگر با شکست همراه باشد، انگیزه کاهش مییابد و اگر قسمتی با موفقیت باشد نیز انگیزه تقویت میشود و شخص تلاش میکند برای رسیدن به هدف مجددا دست به فعالیت بزند. اما در صورت شکست احتمالا فعالیت متوقف میشود. اگر شخص به طور کامل به هدف برسد نیز کار پایان مییابد، اما به سبب افزایش انگیزه فعالیتهای مشابهی را آغاز میکند. نقطه قوت این الگو روشن نمودن رابطه فرایند خلاقیت با اجزا و عناصر آن است. بدین سبب میتوان از این الگو در زمینههای کاربردی آموزش و برنامهریزی بهره گرفت به خصوص از این جهت که سیر تقویت یا تضعیف خلاقیت را به خوبی نشان داده است.
۲-۴- تدریس
در بحث تدریس ابتدا به مفهوم تدریس و سپس به بحث الگوهای تدریس و روش های تدریس پرداخته میشود.
۲-۴-۱- مفهوم تدریس
از تدریس تعاریف متفاوتی به عمل آمده است. در گذشته تدریس را نوعی انتقال معلومات از معلم به فراگیرندگان میدانستند، امروزه این تعریف اعتبار خود را از دست داده است. لانجرن[۳۶] تدریس را فرایند پیچیده و از قبل برنامه ریزی شدهای میداند که توسط معلم در کلاس درس اجرا میشود و هدف عمدهاش ایجاد درگیری و تعامل ذهنی یادگیرنده با مطالب یادگرفتنی است (به نقل از نصر اصفهانی، ۱۳۷۱). فتحیآذر (۱۳۸۲) تدریس یک متغیر بیرونی است به شرطی که متغیر درونی (یادگیری) را به دنبال داشته باشد. تدریس عبارت است از تعامل متقابل معلم و شاگرد بر اساس طراحی منظم و هدف دار معلم برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد (شعبانی، ۱۳۹۰). هانتر[۳۷] تعریف وسیعی از تدریس را بکار برده است: فرایند تصمیمگیری و اجرای آن، قبل، در خلال و بعد از آموزش جهت افزایش احتمال یادگیری (به نقل از سلیور، جی گالن و همکاران[۳۸]، ۱۳۷۸).
(گیج[۳۹]، ۱۳۷۶) تدریس را این گونه تعریف کرده است: هر فعالیتی از جانب یک فرد که به منظور تسهیل یادگیری فرد دیگری انجام میپذیرد. عبدالهی (۱۳۸۷) فرایند کنش هدف دار و متقابل یاددهنده و یادگیرندگان بر اساس برنامه با بهره گرفتن از روشها و فنون موثر و نیز به کارگیری فناوری متناسب با محتوای یک موضوع درسی به منظور ایجاد یا تسهیل یادگیری در یادگیرندگان است.
۵-۵-۲- پیشنهاداتی برای پژوهشهای آینده ۱۰۹
منابع و مآخذ لاتین ۱۱۱
منابع و مآخذ فارسی ۱۱۵
فهرست جداول
جدول ۱‑۱- ریسکهای زنجیره تأمین ۷
جدول ۲‑۱- تعاریف اولیه مدیریت زنجیره تأمین ۱۷
جدول ۲‑۲- مقالات منتشر شده در زمینه زنجیره تأمین در مجلات تا پایان سال ۲۰۰۸ ۱۹
جدول ۲‑۳- تحقیقات اولیه پیرامون دسته بندی ریسکهای زنجیره تأمین ۲۷
جدول ۲‑۴- تفکیک حیطه مقالات پیرامون SCRM تا سال ۲۰۰۷ ۳۰
جدول ۲‑۵- تفکیک حیطه مقالات پیرامون SCRM از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ ۳۱
جدول ۲‑۶- طبقه بندی ریسکهای زنجیره تأمین بر اساس مقاله مانوج و منتزر ۳۳
جدول ۲‑۷- ریسکهای شناسایی شده توسط محققان مختلف ۳۵
جدول ۲‑۸- تأثیر منابع عدم قطعیت بر روی تصمیمات سازمان ۳۶
جدول ۲‑۹- تحقیقات اولیه کاهش ریسک در زنجیره تأمین ۳۸
جدول ۲‑۱۰- استراتژی های کاهش ریسک در زنجیره تأمین ۴۴
جدول ۳‑۱- سهم بازار هولدینگ های مورد مطالعه ۵۷
جدول ۳‑۲- تقسیم بندی متغیرهای اصلی پژوهش ۶۳
جدول ۳‑۳- ضریب آلفای کرونباخ بین شاخصها ۶۴
جدول ۳‑۴- ضریب آلفای کرونباخ بین گروه ها ۶۴
جدول ۳‑۵-جدول تبدیل معیارهای کیفی به پارامترهای کمی ۶۶
جدول ۴‑۱- طبقه بندی از نظر تحصیلات ۷۴
جدول ۴‑۲- طبقه بندی از نظر تجربه کاری ۷۵
جدول ۴‑۳- طبقه بندی از نظر سمت سازمانی ۷۶
جدول ۴‑۴-آمار توصیفی مربوط به کیفیت ۷۷
جدول ۴‑۵- آمار توصیفی مربوط به زیست محیطی ۷۸
جدول ۴‑۶- آمار توصیفی مربوط به انعطاف پذیری ۷۸
جدول ۴‑۷- آمار توصیفی مربوط به تحویل ۷۹
جدول ۴‑۸- آمار توصیفی مربوط به تکنولوژی ۷۹
جدول ۴‑۹- آمار توصیفی مربوط به سیستمهای ارتباطی و فناوری اطلاعات ۸۰
جدول ۴‑۱۰- آمار توصیفی مربوط به هزینه ۸۱
جدول ۴‑۱۱- آمار توصیفی مربوط به سابقه ۸۲
جدول ۴‑۱۲- آمار توصیفی مربوط به ریسکهای محیطی ۸۳
جدول ۴‑۱۳- آرمون T بر روی گروه ها ۸۴
جدول ۴‑۱۴- آزمون پیرسون مربوط به گروه کیفیت ۸۵
جدول ۴‑۱۵- آزمون پیرسون مربوط به گروه زیست محیطی ۸۶
جدول ۴‑۱۶- آزمون پیرسون مربوط به گروه انعطاف پذیری ۸۶
جدول ۴‑۱۷- آزمون پیرسون مربوط به گروه تحویل ۸۶
جدول ۴‑۱۸- آزمون پیرسون مربوط به گروه تکنولوژی ۸۶
جدول ۴‑۱۹- آزمون پیرسون مربوط به گروه سیستمهای ارتباطی و IT 87
جدول ۴‑۲۰- آزمون پیرسون مربوط به گروه هزینه ۸۷
جدول ۴‑۲۱- آزمون پیرسون مربوط به گروه سابقه ۸۷
جدول ۴‑۲۲- متغیرهای زبانی ۸۸
جدول ۴‑۲۳- الویت بندی ریسکهای تأمین کننده بر اساس تکنیک تاپسیس فازی ۸۹
جدول ۴‑۲۴- الویت بندی ریسکهای محیطی بر اساس تکنیک تاپسیس فازی ۹۰
جدول ۴‑۲۵- آزمون فریدمن برای مؤلفه ها ۹۰
جدول ۴‑۲۶-الویت بندی ریسکهای تأمین کننده بر اساس فریدمن ۹۱
جدول ۴‑۲۷- الویت بندی ریسکهای محیطی بر اساس فریدمن ۹۲
جدول ۴‑۲۸- آزمون فریدمن برای گروه ها ۹۲
جدول ۴‑۲۹- الویت بندی گروه ها بر اساس فریدمن ۹۳
وسیله ای برای کسب منافع آینده هستند که موجودیت مالی یا فیزیکی ندارند.
نامشهودها
لو[94] 2001
منابع غیر مالی که منافع اقتصادی احتمالی را در آینده به همراه دارند ، دارای موجودیت فیزیکی نیستند و قابل مبادله می باشند.
نامشهودها
مریتوم[95] 2002
2ـ 2ـ 4) مدیریت دانش[96] :
مدیریت دانش فعالیت مربوط به استراتژی و تاکتیک هایی است که از طریق آن ها می توان دارایی های فکری که در انسان متمرکز شده است را مدیریت کرد.مدیریت دانش شامل فرایند ایجاد، سازماندهی و توزیع دانش در داخل سازمان های پیچیده می باشد.( رفیعی ، 1390،ص 20). مار[97] ، فرآیندهای زیر را برای مدیریت دانش شناسایی کرده است: ( Mar,2004,p561 (
1-تولید دانش
2-کدگذاری ( تدوین ) دانش
3-کاربرد دانش
4-ذخیره دانش
5-نقشه برداری یا جایابی دانش
6-تسهیم دانش
7-انتقال دانش
موج اول مدیریت دانش ، یعنی ایجاد دانش توسط کارکنان نقش مهمی در مباحث سرمایه فکری ایفا می کند اما برخی تعاریف ، موج دوم مدیریت دانش یا سرمایه فکری را در مبحث مدیریت دانش معرفی می کنند.سرمایه فکری بر مبنای دانش ضمنی کارکنان بنا شده است و دانش ضمنی ، آن ها را بر مبنای تمام سرمایه های سازمانی به حساب می آورد.در موج دوم مدیریت دانش ، تغییر از سطح فردی مربوط به موج اول مدیریت دانش به سطح منابع دانش ، صورت می پذیرد ، یعنی اینکه در مدیریت دانش ، تمرکز بر دانش فردی کارکنان بود اما در مبحث سرمایه فکری ، تمام منابع مانند عرضه کنندگان ، سهامداران ، مشتریان و غیره مورد توجه قرار می گیرد.زمانی که شرکت ها اطلاعاتی در مورد سرمایع فکری فراهم می کنند ، توجه خود را به مفهوم مدیریت دانش نشان می دهند و این کار لزوم توجه به گزارش دهی در مورد دانش را ایجاب می کند. در فرایند ایجاد و استفاده از گزارشات سرمایه فکری ، شرکت ها به مجموعه ای از منابع دانشی ناهمگن ، مانند کارکنان ، فرایند ها ، مشتریان و فناوری ها توجه دارند که هر کدام از آن ها ابزاری برای تصمیم گیری است ( کهن ،1390،صص40-30).
در موج دوم، مدیریت دانش تنها به دانش به عنوان دارایی کارکنان نگریسته نمی شود، بلکه مدیریت دانش، مرتبط با ترکیب، اجرا و توسعه منابع دانشی شرکت در مقیاس عمده است. موج اول مدیریت دانش اینگونه میپنداشت که کارکنان تمایل دارند چیزهایی که برای دانستن مناسب است را یاد بگیرند، اما موج دوم
میگوید دغدغه سازمان این است که چیزی که باید توسط کارکنان سازمان دانسته شود را تشخیص دهد (رفیعی، 1390، ص40).
2ـ 2ـ 5) تشریح سرمایه فکری :
تعریف پذیرفته شده جامعی که همه محققان و نویسندگان در مورد آن ، توافق نظر داشته باشند در مورد سرمایه فکری وجود ندارد. مار و چاتزکل[98] ( 2004) بر این باورند : ” درباره سرمایه فکری ، تعاریف زیادی وجود دارد".یکی از دلایل عدم توافق بر سر تعریف دقیق سرمایه فکری ، ماهیت میان رشته ای آن است که به طور عمده ریشه در رشته های مدیریت ، حسابداری ، اقتصاد و حقوق دارد.از منظر اقتصادی ، سرمایه فکری مانند نمایی از ارزش اقتصادی ، نقدینگی ، پتانسیل پول سازی و سرمایه گذاری است.سرمایه فکری از نگاه مدیریتی ، مجموع سرمایه انسانی و ساختاری نظیر دانش ، تجربه کاربردی ، فناوری سازمانی ، روابط و مهارت های تخصصی است که با خلق مزیت رقابتی ، حیات سازمان در بازار را به ارمغان می آورد. سرانجام بروکینگ از منظر حسابداری ، تفاوت میان ارزش دفتر و بازار شرکت ها را ناشی از سرمایه فکری می داند ( شهایی و خائف الهی ، 1389، ص75).از آغاز نخستین امواج در مورد تعریف دارایی های نامشهود در میانه دهه 1990، اغلب نویسندگان ، دارایی های نامشهود را مطابق معادله زیر که مربوط به سرمایه فکری است تعریف کرده اند که عبارتست از :
( ارزش دفتری شرکت – ارزش بازار شرکت = سرمایه فکری )
طبق گفته آپتون ، این تعریف دارای نقص است. چرا که این تفاوت ، به غیر از سرمایه فکری به فاکتورهای دیگر نیز وابسته است ، به طور مثال ، نوسان قیمت اجناس ممکن است به علت مسایلی باشد که اصلا ارتباطی به منابع نامشهود ندارد.واژه سرمایه فکری و سرمایه نامشهود به جای یکدیگر به کار می روند و هردوی آن ها نشان دهنده یک منبع بدون وجود فیزیکی هستند که منافعی را برای آینده فراهم می آورند. اقتصاددانان ، این سرمایه را سرمایه دانشی نامیده اند ، مدیران آن را سرمایه فکری می خوانند و حسابداران آن را سرمایه نامشهود یا سرمایه فکری می نامند.تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری یا دارایی های نامشهود وجود دارد اما به طور کلی ، اغلب تعاریف بیانگر این است که سرمایه فکری یا دارایی نامشهود ، یک دارایی غیر مالی و بدون وجود فیزیکی اما دارای ارزش است و یا اینکه می تواند منافعی را در آینده فراهم آورد. ( رفیعی ، 1390، صص 44-43).سرمایه فکری یک دارایی نامشهود است که به عنوان یک منبع مزیت رقابتی به حساب می آید.اساس سرمایه فکری شامل تجریبات و مهارت های کارکنان ، قابلیت تیم های کاری کارکنان ، سیستم اطلاعات داخلی و جامع و دقیق شرکت ، عملیات داخلی اثربخش ، و روش های مدیریت اجرایی می باشد. ( Li et al,2011,p9241 ). سرمایه فکری عبارت است از مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت ( دارایی ) معنوی و تجربه که باعث ایجاد ثروت می شود ( آشنا و همکاران ، 1388 ، ص141 ).کمبود سرمایه فکری در ترازنامه های سنتی احساس می شود.(Ahmadi et al,2012,p896 ) امروزه در شرکت های مبتنی بر دانش سرمایه فکری بیشترین اهمیت را دارد و در تمامی جنبه ها بر عملکرد سازمان تاثیرگذار می باشد..گرچه روش های حسابداری سنتی نقش مهمی در اندازه گیری و گزارش دهی دارایی های ملموس دارد ، اما این روش در سازمان های مبتنی بر دانش که دانش بخش مهمی از دارایی های آن را تشکیل می دهد ، دانش موجود قابل اندازه گیری و گزارش دهی نیست ، بنابراین این سازمان ها به تغییرات چشم گیر نیاز دارند. سرمایه فکری مجموعه دارایی های ناملموس، دانش و قابلیت های یک شرکت که برای شرکت ایجاد ارزش یا مزیت رقابتی می کند در نتیجه شرکت به اهداف عالی خود دست می یابد (chen,2007,p273). استوارت[99] ( 1994) سرمایه فکری را به عنوان مجموع ذخایر دانش ، اطلاعات ، فناوری ، حق مالکیت فکری ، تجربه ، شایستگی ها و یادگیری سازمانی ، سیستم ارتباطی تیم ها ، ارتباط با مشتریان و برندها می باشد که
قادر هستند برای شرکت ها ایجاد ارزش کنند.دو نوع مطالعه در مورد سرمایه فکری وجود دارد: مدیریت سرمایه فکری و اندازه گیری سرمایه فکری.مطالعات درباره مدیریت سرمایه فکری متمرکز هستند بر اینکه چگونه دارایی های ناملموس ، ذخایر دانش و شایستگی های یک شرکت که می توانند ایجاد ارزش یا مزیت رقابتی کنند اداره شوند.مطالعات مربوط به اندازه گیری سرمایه فکری بر جمع آوری ، تجزیه و تحلیل و ارزیابی اطلاعات غیر مالی به منظور اندازه گیری دارایی های ناملموس شرکت متمرکز شده اند. (roos and roos ,1997) سرمایه فکری انقلابی در سیستم حسابداری سنتی است.سرمایه فکری ماهیت فرار و سیال دارد و زمانی که کشف شود و توسط سازمان استفاده شود ، سازمان را در ورود به محیط رقابتی یاری می رساند.سرمایه فکری عبارتست از دانشی سازمانی وسیع که برای هر شرکت ، منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول ، انطباق دهد. سرمایه فکری ماهیت نامشهودی دارد و به طور همه جانبه ( فراگیر)، به عنوان دارایی راهبردی در سازمان ها شناخته شده است .اثر وجودی سرمایه فکری در سازمان ها موجبات بهبود عملکرد مالی و مزیت رقابتی سازمان را در بر خواهد داشت.نایت سرمایه فکری را مجموع دارایی های نامشهود یک شرکت معرفی می کند. برنال و کانل[100] بیان می کند که مدیریت سرمایه فکری ، نقش مهمی در موفقیت بلند مدت شرکت ها داشته اند .برخی دیگر سرمایه فکری را به صورت شایستگی های یک شرکت در نظر گرفته اند که این شایستگی ها عمدتا با تجربه و تخصص افراد داخل یک سازمان مرتبط است.دانش و تجربه افراد داخل شرکت است که می تواند ارزش ایجاد کند که این کار از طریق فرآیندهای مبادله دانش و خلق دانش جدید ایجاد می شود.باید توجه داشت که این شایستگی ها فقط به وسیله افراد و در داخل سازمان ایجاد نمی شود ، بلکه گاهی اوقات به واسطه محیطی که سازمان در آن قرار دارد ، خلق می شود .به عنوان نمونه ، می توان به شبکه همکاری بین شرکت ها در یک منطقه خاص اشاره کرد) رضایی و همکاران ، 1389، صص63-62 ) لیف ادوینسون[101] که یک متفکر در زمینه سرمایه فکری و مدیر ارشد شبکه جهانی سرمایه فکری است سه جز برای سرمایه فکری ارائه کرده است که عبارتند از : سرمایه انسانی ، سرمایه سازمانی و سرمایه مشتری . با توجه به آن چه گفته شد ، تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری گفته شده است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
سرمایه فکری از دیدگاه استوارت- استوارت اعتقاد دارد ، سرمایه فکری مجموعه از دانش ، اطلاعات ، داراییهای فکری ، تجربه ، رقابت و یادگیری سازمانی است که می تواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان ، دانش سازمانی و توانایی های آن را برای ایجاد ارزش افزوده دربرمی گیرد و باعث منافع رقابتی مستمر می شود ( قلیچ لی ، 1385، ص 128 ).
سرمایه فکری از دیدگاه بنتیس[102]-بنتیس سرمایه فکری را به عنوان مجموعه ای از دارایی های نامشهود ( منابع ، توانایی ها ، رقابت ) تعریف می کند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می آیند ( قلیچ لی ، 1385، ص 127 ).
سرمایه فکری از دیدگاه ادوینسون و مالون[103] -ادوینسون و مالون ، سرمایه فکری را ” اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن ، جهت ایجاد ارزش ” تعریف می کند ( دستگیر ،1388، ص 29 ).
سرمایه فکری از دیدگاه بنتیس و هالند[104]-بنتیس و هالند سرمایه فکری را اینگونه تعریف می کنند : سرمایه فکری ذخیره ای از دانش را که در نقطه از زمان در یک سازمان وجو دارد ، نشان می دهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است ( دستگیر ، 1388، ص 30 ).
سرمایه فکری از دیدگاه روس[105] و همکاران -سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه گیری می کند.این دارایی ماهیتی عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری دارایی های مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است.همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان می شود و این ارزش به دست آمده به دلیل این که یک پدیده کاملا داخلی است ، قابلیت خرید و فروش ندارد ( دستگیر ، 1388، ص30 ).
2ـ 2ـ 6) مدل های مختلف سرمایه فکری
در انتهای سال 1990 ، نویسندگان متعددی مانند بروکینگ[106] ( 1996 )، ادوینسون و مالون[107] ( 1997 ) ، استیوارت[108] ( 1997 ) ،اسویبی[109] ( 1998 ) شروع به ارائه چهارچوب هایی کردند که به ما در درک سرمایه های فکری و به همان اندازه در اجرای آسانتر مباحث مربوط به سرمایه فکری ( مانند اندازه گیری ، افشا و گزارش دهی ) کمک می کرد. با آن که اختلاف کوچکی در میان چهارچوب ها مشاهده می شود ، اما همین نوسان باعث ایجاد انحراف های زیادی در زمینه مباحث سرمایه های فکری گردیده است. همین مطالعات صورت گرفته در رابطه با IC در سطوح مختلفی قرار می گیرد ( فردی ، درون سازمانی و برون سازمانی ) . در نتیجه IC تنها محدود به دانش در دسترس افراد نمی شود ، بلکه شامل دانش ذخیره شده در درون پایگاه داده های سازمانی ، فرآیندهای کسب و کار و ارتباطات نیز می گردد ( عالم تبریزی ، 1388، صص96-79).
مدل ادوینسون و مالون- این دو پژوهش گر اجزا متشکله سرمایه های فکری را اینگونه تعریف کرده اند(خیرخواه، 1390، صص70-69)
سرمایه انسانی : به میزان ارزش ، مهارت ها و تجاربی که افراد در سازمان ها دارا می باشند اطلاق می گردد.
سرمایه مشتری : در ارزش ارتباطات سازمان با مشتریانشان نمایانگر می شود.
سرمایه ساختاری : شامل فرهنگ ، توانمندیها ، سخت افزارها و نرم افزارهای حامی سرمایه انسانی می باشد.
سرمایه سازمانی : شامل فلسفه سازمانی و سیستم هایی برای بالا بردن قدرت نفوذ و توانمندی های سازمانی است.
سرمایه نوآوری : شامل دارایی های معنوی است که توسط قوانین حمایت از حقوق مالکیت معنوی شامل کپی رایت ، نام تجاری و دارایی های نامشهود مورد پشتیبانی قرار می گیرد.
سرمایه فرآیندی : شامل تکنیک ها ، شیوه ها و برنامه هایی است که مواردی مانند تحویل محصول یا خدمات را تسهیل می کند.
شکل(2-4) مدل سرمایه فکری ادوینسون و مالون را نشان میدهد.
شکل (2-4) مدل سرمایه فکری ادوینسون و مالون ( خیرخواه ،1390،ص 59 )
مدل بروکینگ- بروکینگ تلاش ها و تحقیقات ادوینسون و مالون را برای تعریف سرمایه فکری در نظر گرفت و چهار بعد مجزا را در زمینه سرمایه فکری معرفی کرد ( خیرخواه ، 1390، ص70) :
دارایی بازار : به دارایی هایی اطلاق می شود که یک شرکت به خاطر نامشهودی های بازارگرایانه اش مانند تجاری ، مشتریان و کانال های توزیع دارا می باشد.
دارایی انسان محور : شامل میزان تخصص های گروهی ، خلاقیت و حل مسایل ، رهبری ، مهارت ها و توانمندی های موجود در کارکنان یک شرکت می باشد.
زیرساخت ها : شامل تکنولوژی ها ، متدولوژی ها و کلیه فرآیندهایی که باعث می شود صحت ، کیفیت و ایمنی در سازمان حفظ شود.