و جز این ۶ مورد، دیگر مورد برای صدور دستور بایگانی کردن پرونده نداریم و صدور دستور بایگانی کردن پرونده جز در این ۶ مورد فاقد وجاهت قانونی است و از طرف دیگر این دستور چون قطعی است با حقوق شاکی خصوصی از جهت اعتراض و یا تجدید نظرخواهی صحیح به نظر نمیرسد.
ب- نسخ مجازات قانونی پس از اقدامات تعقیبی و قبل از صدور حکم
در این صورت موافق بند ۴ ماده ۶ ق.آ.د.د.ع.ا.ک مقام تحقیق مکلف به صدور قرار موقوفی تعقیب
میباشد.
ج- نسخ مجازات قانونی پس از صدور حکم
هرگاه حکم محکومیت متهم صادر شده باشد چه حکم قطعی شده باشد و چه نشده باشد و یا در جریان اجرا باشد به استناد ماده ۱۰ ق.م.ا مقام تحقیق مکلف به موقوفی اجرای حکم و بایگانی آن میباشد.
ذکر این نکته لازم است در اعمال بند ۴ ماده ۶ ق.آ.د.د.ع.ا.ک و صدور قرار موقوفی تعقیب و اجرای حکم به جهت نسخ قانون جزا، قانونگذار یک مورد را از شمول این حکم استثناء کرده و آن این است که به موجب تبصره ماده ۱۰ ق.م.ا مقررات بند مذکور در مورد قوانینی که برای مدت معین و یا موارد خاص وضع گردیده است اعمال نمیگردد.
گفتار دوم: عفو
عفو بزهکاران به عنوان یکی از ابزارهای سیاست جنایی از چند قرن گذشته مورد انتقاد بسیاری از حقوقدانان و فلاسفه قرار گرفته است. علت این امر تلقی نادرست نشأت گرفتن عدالت کیفری از سلاطین و به تبع آن تعلق حق عفو به آنان بوده است.
بند اول: تعریف عفو
عفو در لغت به معنای از کنار کسی در گذشتن، بخشودن و گذشت کردن آمده است (معین، ۱۳۷۱، ج ۲، ص ۲۳۱۹) و در اصطلاح حقوق کیفری به معنای اقدامی است که با تصویب نهادهای حکومتی اعم از نهاد رهبری یا مجلس قانونگذاری به منظور موقوف ماندن تعقیب متهمان و یا بخشودن تمام یا قسمتی از مجازات محکومان صورت میگیرد. این تعریف، تعریف عام عفو میباشد و شامل عفو خصوصی و عفو عمومی میباشد.
بند دوم: انواع عفو
به طور کلی دو نوع عفو است: ۱- عفو عام ۲- عفو خاص که در ادامه به توضیح و آثار این دو نوع عفو میپردازیم.
الف- عفو عام
عفوی است که به موجب قانون خاص اعطاء و تعقیب و دادرسی را موقوف و در صورت صدور حکم محکومیت به مجازات، اجرای آن متوقف و آثار محکومیت را زائل مینماید. عفو عمومی دو جنبه دارد بدین معنا که موضوع آن افعال مجرمانه گروهی از بزهکاران است بدون آن که شخصیت آنان درنظر گرفته شود. اختیار اعطای عفو عمومی با قوه مقننه است. عقیده حقوق دانان بر صلاحیت قوه مقننه در وضع و تصویب قوانین عفو مبتنی بر این اندیشه ها میباشد که هیچ مرجعی جز قانونگذار که خود واضع جرایم است نمیتواند وصف مجرمانه را از اعمالی که در گذشته جرم بوده است، سلب کند. عفو عمومی سیاستی است که قوه مقننه به منظور ممانعت از هرگونه اقدام قضایی نسبت به بزهکاران و یا زوال محکومیت آنان و آثار احتمالی آن را برمیگزیند. زیرا عفو عمومی از حقوق جامعه است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در باب اختیارات و صلاحیت مجلس شورای اسلامی از عفو عمومی سخنی به میان نیاورده است. با این همه صلاحیت قانونگذار از این حیث محدود نیست. زیرا اصل هفتاد و یکم قانون اساسی به مجلس شورای اسلامی اختیار داده که در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی قانون وضع کند و تنها شرط آن این است که قوانین مذکور با اصول و احکام مذهب رسمی کشور و قانون اساسی مغایرت نداشته باشد. از قوانینی که در آن از عفو عمومی استفاده شد قانون عفو و منع تعقیب دارندگان اسلحه غیرمجاز مصوب ۱۶/۱/۱۳۶۲ قابل ذکر است.
ب- عفو خاص
عفوی است که توسط رئیس نظام سیاسی کشور به مجرمین سیاسی یا عادی اعطا میشود (شاملو احمدی، ۱۳۸۱، ص ۳۱۳). در کشورهای سلطنتی این اختیار از آن پادشاه و در کشورهای جمهوری از آن رئیس جمهور و در کشور ما از آن مقام رهبری است. طبق بند ۱۱ اصل یکصد و دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یکی از وظایف و اختیارات رهبر: عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوه قضاییه است.
بند سوم: آثار عفو
عفو عمومی و عفو خاص هر کدام دارای آثار متفاوتی است که به ترتیب مورد بررسی قرار میگیرد.
الف. آثار عفو عام
آثار عفو عام از اندیشه فراموشی سرچشمه میگیرد، عفو عام در دو زمان پیش از محکومیت و پس از محکومیت آثار گوناگونی دارد که هر یک محتاج بررسی است که باتوجه به موضوع بحث ما به آثار عفو عمومی پیش از محکومیت قطعی میپردازیم که به شرح ذیل میباشد:
دعوای عمومی را ساقط میکند و اگر متهم تحت تعقیب قرار نگرفته شده تعقیب کیفری هیچگاه شروع نخواهد شد و در صورتی که ضابطین دادگستری اقداماتی را انجام داده باشند مقام تحقیق قرار موقوفی تعقیب صادر میکند و در صورت تعقیب متهم مقام تحقیق نسبت به امر پس از احراز عفو، قرار موقوفی تعقیب صادر خواهد کرد.
از سوی دیگر چون دعوای عمومی علیه فعل خاصی با تمام اوصاف گوناکون جزایی که متوجه آن است اقامه میگردد، پس از اعطای عفو عمومی دیگر نمیتوان همان فعل را با وصف جدیدی تعقیب کرد.
ب. آثار عفو خاص
عفو خصوصی اجرای مجازات را متوقف میسازد درنتیجه محکومٌ علیه از تحمل تمام یا بخشی از مجازات معاف میگردد. در پایان ذکر این نکته ضروری است که بگوییم جرایمی که رسیدگی به آنها در مرحله تعقیب کیفری است یا هنوز تعقیب آنان شروع نشده است عفو آن با تصویب مجلس شورای اسلامی و به موجب قانون خاص میتواند باشد، زیرا، عفو اعطایی توسط مقام رهبری طبق بند ۱۱ اصل ۱۱۰ قانون اساسی و ماده ۹۶ ق.م.ا فقط مخصوص محکومان است.
به عقیدهی ما «بند ۱۱ از اصل ۱۱۰ ق.ا و همچنین ماده ۲۴ ق.م.ا (ماده ۹۶ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲) ناظر بر عفو خصوصی است و ماده ۵۵ قانون مجازات عمومی سال ۱۳۵۲ راجع به عفو عمومی نسخ نشده و کماکان به قوت خود باقی است» (بهرامی، ۱۳۷۶، ص۱).
در حال حاضر به موجب مواد ۹۷ و ۹۸ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ نه تنها کلیه آثار محکومیت جزایی در حالت عفو عمومی زایل میشود بلکه آثار محکومیت جزایی نسبت به عفو خصوصی هم زایل میشود. باتوجه به این که کلمهی عفو در ماده ۹۸ ق.م.ا اطلاق دارد و اطلاق هم حجت است، بنابراین هم شامل عفو عمومی میشود و هم شامل عفو خصوصی. فلذا در صورت عفو محکومان اعم از عفو عمومی یا عفو خصوصی سابقه کیفری از سجل کیفری متهم حذف میشود. برخی معتقدند: «ماده ۹۸ ق.م.ا مربوط به عفو عمومی و تبصره ۳ ماده ۲۵ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ ناظر بر عفو خصوصی است» (خالقی، ۱۳۹۲، ص ۱۱۴).
فصل دوم- اعتبار امر مختومه، مرور زمان، جنون، توبه و قاعده درأ
این فصل دارای دو مبحث است. در مبحث اول اعتبار امر مختومه و مرور زمان مطرح است. چنانچه شکایت کیفری در چارچوب قانون، تشریفات دادرسی را طی کرده و به قطعیت برسد، رسیدگی مجدد همان دعوی در آن دادگاه یا دادگاه دیگر ممکن نیست. اگر ذینفعی چنین اقدامی را انجام دهد و مرجع قضایی از این امر مطلع باشد، باید قرار موقوفی تعقیب صادر کند.
درخصوص مرور زمان به موجب بند ۶ ماده ۶ ق.آ.د.د.ع.ا.ک جرایمی که مجازات آنها بازدارنده باشد با شرایط مقرر در مواد ۱۷۳ و ۱۷۴ قانون مذکور مشمول مرور زمان قرار میگیرند (گلدوست جویباری، ۱۳۹۲، ص ۵۸).
در مبحث دوم که مبحث پایانی این تحقیق نیز میباشد به جنون، توبه و قاعده درأ مفصلاً پرداخته شده است.
مبحث اول: اعتبار امر مختومه و مرور زمان
گفتار اول: اعتبار امر مختومه
هر گاه نسبت به اتهامی رسیدگی و درباره آن رأی قطعی، اعم از حکم یا قرار صادر شده باشد، نباید دوباره به آن اتهام رسیدگی کرد و به خاطر آن عمل، مرتکب را مورد تعقیب و مجازات قرار داد و درنتیجه طرح مجدد دعوا و تقاضای رسیدگی به آن فاقد مجوز قانونی است، مگر این که دلایل جدیدی دال بر اتهام محکومٌ علیه بدست آید که در این صورت برای این که با اشتباه قضایی مواجه نشویم، توسل به اعاده دادرسی تجویز شده است.
پایه و اساس اعتبار امر مختوم امارهی قانونی صحت احکام است که به موجب آن فرض میشود که احکام و قرارهای قطعی، صحیح و منطبق با واقعیتاند و به این سبب دعوا بار دیگر قابل طرح در مقابل دادگاهی دیگر و یا قابل تعقیب از سوی دادستان نیست (آشوری، ۱۳۷۶، ج ۱، ص ۱۸۵).
بند اول: تعریف اعتبار امر مختومه و استثنائات آن
الف- تعریف اعتبار امر مختومه
عدم امکان مجدد تعقیب متهم در صورتی که نسبت به اتهام وی رسیدگی و رأی قطعی صادر شده باشد اعتبار امر مختوم میگویند.
ب- استثنائات قاعده امر مختومه
بر حاکمیت اعتبار امر مختومه یک استثناء وارد است و آن قرار منع تعقیبی است که به جهت فقد دلیل یا عدم کفایت ادله صادر شده است.
بند دوم: شرایط حصول امر مختوم کیفری
الف- وحدت موضوع
منظور از وحدت موضوع چیست؟ آیا توصیف عمل مجرمانه ملاک است یا واقعه مادی جرم؟ چنانچه به هر کدام از این موارد قایل باشیم نتیجهگیری متفاوتی داریم. اگر بگوییم منظور از وحدت موضوع، وحدت توصیفی است که از عمل ارتکابی متهم بدست آمده و تحت آن عنوان تعقیب شده است نتیجه این میشود که چنانچه متهم به جهت ارتکاب همان جرم تحت عنوان دیگر تعقیب شود، مسئله اعتبار امر مختوم پیش نمیآید.
چنانچه معتقد به وحدت عمل مادی باشیم، نمیتوانیم یک عمل را که مشمول اعتبار امر مختوم قرار گرفته تحت توصیف جزایی دیگر تعقیب کرد.
۲-۱-۱٫ اسطوخودوس
اسطوخودوس با نام علمی Lavandula angustifolia که در عربی به لونده اصلیه و خزامی معروف است، گیاهی است دائمی با بوتهای به ارتفاع تا حدود یک متر و ساقههایی چهارگوش که در قسمتهای پایین، چوبی میشوند. برگهای این گیاه باریک، نوک تیز و به طور متقابل بر روی ساقه قرار میگیرند. گلهای اسطوخودوس آبی مایل به بنفش هستند که به صورت مجتمع در انتهای ساقه قرار میگیرند. (۱۱،۱۲) قسمت هوایی گیاه دارای بوی نافذی است که با له کردن برگها، لای انگشتان بیشتر استشمام میشود. قسمت مورد استفادهی گیاه، اندامهای هوایی، به خصوص گل و برگ آن است. با وجودی که این گیاه در بسیاری از نقاط جهان به حالت خودرو میروید، ولی چون اسانس آن از مصرف بالایی در صنایع داروسازی و آرایشی- بهداشتی برخوردار است، در سطوح وسیعی کشت میشود. در ایران نیز، همین گونه کشت میشود و در بسیاری از پارکها و مناطق سبز تهران، در سالهای اخیر توسعه داده شده است. این محصول شامل قطعات خرد شده از ساقههای چهارگوش کمی سفید رنگ، برگهای منشعب دندانهدار، کاسبرگ و گلبرگ آبی متمایل به قرمز گیاه میباشد. (۱۱،۱۲)
۲-۱-۲٫ تاریخچه اسطوخودوس
اسطوخودوس در طب عامیانه، از دیرباز به عنوان ضداسپاسم، ضدنفخ، مدر و تقویت کنندهی عمومی به کار میرفته است. از عصارهی گیاه برای درمان مشکلات متفاوتی نظیر: جوش (آکنه) و میگرن استفاده میشود. گرچه اسطوخودوس، تولید صفرا و جریان آن را درون روده افزایش میدهد، ولی مهمترین استفاده آن درمان بیماریهای صفراوی نیست. این گیاه در برخی از قسمتهای اسپانیا، به طور گستردهای به عنوان ضددیابت مصرف میشود، هم چنین در برخی از فراوردههای گیاهی ضددیابت به کار میرود. برگ و گل تازهی گیاه را برای درمان سردرد، روی پیشانی و به منظور مداوای دردهای روماتیسمی بر روی مفاصل میگذارند. برای معالجه سرماخوردگی گلهای گیاه را بخور میدهند. زنان کشور شیلی، برای به جریان انداختن قاعدگی یا افزایش خونریزی، چای آن را مینوشند. هم چنین این گیاه دارای خاصیت ضداضطراب و صفراآور نیز میباشد. در منابع جدید، اثر ضد دیابت برای آن نیز قائل شدهاند. (۱۱،۱۲،۱۵)
اسطوخودوس معمولاً به شکل دم کرده، جوشانده، و یا روغن آن برای درمان درد عصب، به طور خوراکی و یا موضعی استفاده میشود. امروزه روغن و عصارهی گیاه، در رایحههای دارویی و لوازم آرایشی به کار میرود. از آن جا که روغن سنبلهی اسطوخودوس ارزان است، در تولید صابون مصرف میشود؛ هر چند نسبت به روغن اصل اسطوخودوس از کیفیت پایینتری برخوردار است. اسانس اسطوخودوس و اسانس تقطیر و تصحیح شده (خالص) و اسانس سنبله اسطوخودوس در عطریات، تا غلظت ۲/۱ درصد به کار میرود. مقدار کمیاز روغن گیاه (۰۰۴/۰-۰۰۲/۰ درصد) برای طمع غذا مصرف میشود. چند منظورگی اسطوخودوس در فرآوردههای متنوع آن از جمله رایحهی عطرها، محصولات حمام، فرآورده مراقبت از مو، صابونهای بهداشتی، پاک کنندهها، فرمولاسیونهای موضعی، مشتقات سنتزی و اشکال تولیدی دیده میشود. (۱۱،۱۲،۱۵)
۲-١-٣. استفاده دارویی از انواع اسطوخودوس
در نقاط مختلف دنیا از گونههای مختلف اسطوخودوس، استفادهی دارویی به عمل میآید که مهمترین آنها شامل: Lavandula latifolia، Lavandula stoeches، Lavandula dentate، Lavandula pubescens میباشند.
این گونهها دارای اثرات مشابهی هستند. طبق شرح کتاب جناب آقای دکتر امین، گیاهی که در بازار سنتی ایران به نام اسطوخودوس معروف است، سر شاخههای گلدار گیاه Nepeta menthoides میباشد. این گیاه از خانوادهی نعناع بوده و دارای اسانس معطری است که به عنوان آرامبخش، برطرف کنندهی دردهای معده و تببر، استفاده میشود. اسطوخودوس، التیام بخش سوختگی، وقتی قسمتی از بدن دچار سوختگی میشود، به اسطوخودوس فکر کنید. دکتر کریستین سی یور ترانکا، دکتر داروساز میگوید: “روغن گیاه اسطوخودوس عملکرد قابل ملاحظهای در روند احیای پوستی دارد. از نظر ترکیب شیمیایی دارای اسانس روغنی فرار (بیش از ۳۰%) که حاوی بیش از ۴۰ ترکیب شامل استات لینالیل (۳۰%-۶۰%)، سینوئل (۱۰%)، لینالول، برنئول، فلانوئیدها، تاننها و کومارینها میباشد. (۱۱،۱۲،۱۵)
٢-١-۴. اسطوخودوس Lavendula angustifolia
اسطوخودوس یا اسطوقدوس (معرب واژه لاتین استوخاس)، گیاهی است از سرده لاواندولا که برگش شبیه برگ صعتر و از آن درازتر و باریکتر و گلش مایل به بنفش و ساقش واحد و باریک و بیشاخ و در قد کمتر از شبری و قبه او متراکم از اجزاء شبیه به جو و بیتخم و مایل به سرخی و تند طعم و با اندک تلخی نامهای دیگر آن: خرام، خیر دشتی، شاهسپرم رومی، آنس الارواح، لاوند، ممسک الارواح، ضُرم، زغلیل، رزالذهب، خیری، خرام، خرامی، آلاله تلخ، گللاوند، شاه اسپرم روی میباشد. (۱۱و۱۲)
٢-١-۴-١. خصوصیات مورفولوژی اسطوخودوس
اسطوخودوس گیاهی است چندین ساله، به ارتفاع حدود نیم متر با برگهای متقابل، باریک، دراز، سـبزرنگ و پوشیده از کرکهای سفید پنبهای- گلهای آن به رنگ بنفش و به صورت سنبله میباشد. اسطوخودوس گیاهی است از خاندان لوندر، طعم تلخ، تخمهایش شبیه ارزن، کوچک و زرد میباشد. قسمت مورد استفادهی این گیاه، گلها و سرشاخههای گلدار آن است. اسطوخودوس بوی بسیار مطبوعی دارد و به همین دلیل در عطرسازی مصرف میشود، ولی طعم آن تلخ است. اسانس اسطوخودوس که از تقطیر گل و سرشاخههای گلدار این گیاه به دست میآید مایعی است زرد رنگ یا زرد مایل به سبز که دارای بوی نامطبوعی است. اگر از قسمتهای مختلف آن گرفته توسط دست مالش داده شود، بوی مخصوص کافور به مشام میرسد، تقریباً از هر (۱۶۰) کیلوگرم آن یک کیلوگرم اسانس بدست میآید، اسانس آن برنگ زرد بوده بوی کافور میدهد. از قدیم تا امروزاستعمال عطر و محلول زیبائی اسطوخودوس رواج دارد. (۱۱و۱۲)
٢-١-۴-٢. شرایط آب و هوایی
پراکندگی آن به صورتی است که در سرتاسر قاره اروپا مانند منطقه مدیترانه، جنوب غربی آسیا، شمال آفریقا و جزایر قناری میروید. اسطوخودوس گیاه بومی حوزه مدیترانه به خصوص شرق مدیترانه میباشد. البته در جنوب آمریکا کشت آن را متداول کردهاند. اسطوخودوس در خاکهای مخلوط با شن و ماسه که به خوبی آبیاری بشوند و محل نیز آفتابگیر باشد، رشد می کند علاوه بر آن در برابر باد و سرما، بهترین محل رویش را برای گیاه فراهم میآورد. در جنوب فرانسه و بریتانیا این گیاه را به صورت انبوه کشت میکنند. همچنین در باغچه منزل هم میتوان اسطوخودوس را به عنوان یک گیاه تزئینی کاشت و از محاسن آن بهره برد. (۱۱،۱۲،۱۵)
اقلیم مورد نیاز: به هوای آفتابی و نور نیاز دارد. گیاه بومی مناطق معتدله است بنابراین مناطقی که زمستانهای سرد و تابستانهای خنک دارند را ترجیح میدهد. به دلیل داشتن سیستم ریشهای عمیق، به راحتی در شیبها رشد میکند. نسبت به سرما و خشکی مقاوم است و مناطق با ارتفاع زیاد را ترجیح میدهد. (۵،۱۱،۱۲،۱۵)
٢-١-۴-٣. شرایط خاک و مرحله کاشت
طول مدت جوانه زنی بذر: ۲۰-۱۵ روز
نیازهای اصلی غذایی: ۲۰-۳۰kg/ha ازت، ۳۰-۴۰kg/ha فسفر قبل از کاشت باید به زمین داده شود، ۶۰- ۸۰kg/ha ازت در دو نوبت در بهار سال اول و ۱۰۰-۱۲۰kg/ha ازت در سه نوبت برای سالهای بعد در بهار و تابستان مورد نیاز است.
آبیاری
اسطوخودوس بعد از اینکه خود را بگیرد و ریشهدار شود، در برابر خشکی مقاوم خواهد شد. اسطوخدوس جوان نیاز به بارش کافی یا آبیاری خوب دارد. آبیاری قطرهای بهترین شیوه آبیاری در شرایط آب و هوای هوایی مرطوب است.
دور آبیاری: اگرچه گیاه نسبت به خشکی مقاوم است اما بسته به بافت خاک، اقلیم و فصل رویش دور آبیاری بین ۱۰-۷ روز تغییر میکند.
کود
اسطوخدوس خاک ضعیف را ترجیح میدهد؛ کوددهی بیش از حد منجر به کاهش شکوفههای گل و کاهش کیفیت روغن خالص آن میشود. برای هر گیاه تنها افزودن یک مشت خاک کود آلی در بهار کافی است.
مالچ پاشی
توصیه میشود حلقهای از ماسه یا سنگهای سفید دور گیاه ایجاد شود تا گرمای خورشید زیر برگهای گیاه را باز تابانده و به خشک نگهداشتن گیاه کمک کند. در صورت مرطوب ماندن برگها، اسطوخودوس مستعد قارچ برگ خواهد بود.
فاصلهگذاری
توصیه میشود که این گیاهان از گردش خوب هوا برخوردار باشند. گیاهان باید بسته به گونه آنها در فاصله ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتری از هم کاشته شوند.
آفتها
از آفات مهم اسطوخودوس حشرهای به نام سوفورونیا هیومرلا است که لارو این حشره سبب نابودی پایههای اسطوخودوس میشود که برای مبارزه با آن از صابونهای نیکوتیندار استفاده میشود.
بیماریها: بیماری پوسیدگی ریشه (Root rot) در اثر آبیاری زیاد ایجاد میشود. همچنین بیماری لکه برگی (Septoria Lavandulae) در مناطق مرطوب شایع است.
٢-١-۴-۴٫ کشت و تکثیر
تکثیر این گیاه به روشهای گوناگون ممکن است که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
۱- گرفتن قلمه در تابستان یا پائیز، قلمهها را از شاخههای جانبی جوانی که رشد رویشی دارند گرفته و در شاسی سرد ریشهدار میکنند. بعد از ریشهدار کردن، آنها را در محلی خنک کشت میکنند.
۲- کاشت بذر در بهار و در هوای آزاد
۳- تقسیم بوته در پائیز
هرس کردن
هرس کردن اسطوخدوس را زمانی باید شروع کرد که گیاه جوان هنوز در گلدان قرار دارد و در طول عمر گیاه حداقل یک بار در سال باید انجام شود. ½ گیاه را ببرید تا وسط گیاه تبدیل به چوب نشود. اگر گیاه ۳ یا بیش از ۳ سال دارد و تا به حال هرس نشده است، هرس کردن آن در این مرحله فایدهای نخواهد داشت. گیاهان خود را اوایل پاییز و خیلی قبلتر از اولین احتمال یخبندان هرس کنید.
برداشت
زمان برداشت: در روزهای آفتابی، گرم و خشک هنگامی که ۵۰% گلچهها باز شده باشند، از ارتفاع حداکثر ۱۲cm از نوک ساقه گلدهنده باید برداشت شود.
مراقبهای ویژه در زمان برداشت: آبیاری منظم، تنک کردن، مبارزه با علفهای هرز، برگردان کردن خاک بین ردیفها و خاکدهی پای بوته بسیار مفید است. بعد از ۱۲-۱۰ سال مزرعه Lavand باید از ارتفاع ۵-۴ سانتیمتری سطح خاک قطع شود. هرس گیاه در پائیز بعد از گلدهی یا اوایل بهار باید صورت گیرد.
عملیات پس از برداشت: باید گیاه برداشت شده در سایه و در مجاورت هوا خشک شود و سپس در ظرفهای غیر قابل نفوذ توسط هوا ذخیره گردد. در صورت اسانسگیری از گلهای تازه، باید از روش Steam distillation استفاده کرد. (روش Hydro distillation مناسب نیست).
دقتهای لازم در عملیات برداشت: برداشت باید در روزهای خشک قبل از اوج گرما و در ساعات میانی روز انجام گیرد. (۱۱،۱۲،۵)
۲-١-۴-۵. ترکیب شیمیایی
این گیاه دارای ترکیباتی چون لینالول، سینئول، کامفن، روغن فرّار، تانن ۱۲%، کومارینها، فلاونوئیدها، تری ترپنوئید، پتاسیم، کلسیم، اسانس روغنی ۳% میباشد که در مجموع اسانسی که از این گیاه استخراج میکنند اسانس آسپیک میباشد که مرکب از نوعی ستن مانند لینالیلاستات (با بوی کافور و نعناع)، د-فنکون (d-Fenchone)، سینئول و یک الکل لوژیر (ژرانیول، بورنئول) میباشد.
د- فنکون (d-Fenchone)، به فرمول C10H16O و به وزن مولکولی ۲۳/۱۵۲ است و در اسانس گیاهان تیرههای مختلف گیاهی یافت میشود:
۱- Foniculum vulgareMill. از تیره Umbelliferae
۲- Lavandula stoechas L. از تیره Labiatae
استخراج آن از گیاهان مذکور توسط محققین مختلف و سنتز توتال آن توسط Royle و همکارانش صورت گرفته است.
د- فنکون (d-Fenchone)، حالت روغنی مایع و بویی شبیه کامفر دارد. وزن مخصوص آن در گرمای c18ْ، gr984/0 است. عملاً در آب حل نمیشود ولی در الکل به مقادیر زیاد محلول است.
د- فنکون (d-Fenchone) دارای نوعی اثر تحریک کننده سطحی جهت تسکین تحریکات دیگر است. (۱۱،۱۲،۵،۱۵)
٢-١-۴-۶. مشخصات اسانس
-
- درگیر شدن: مشارکتی فعال در فرایند تصمیمگیری،
-
- توضیح: افراد نسبت به اتخاذ تصمیمات نهایی متقاعد و توجیه میشوند.
-
- وضوح انتظارات- بایستی قبل، بعد و حین اتخاذ تصمیم شناخت و درک کاملی از انتظارات فرد و قوانین جدید حاصل گردد. (رحمان سرشت،۱۳۷۸).
گرین برگ عدالت رویهای را شامل دو بعد ساختاری و بینفردی میداند. ارگان و مورمن «۱۹۳۳» در تحقیقاتشان دریافتند که رابطهای معنادار بین رفتار شهروندی سازمان و ابعاد ساختاری و بین فردی عدلت رویهای وجود دارد. آنان این رابطه معنادار را در چهار بعد از ابعاد رفتار شهروندی سازمان دانسته و بیان میدارند که در ارتباط با بعد پنجم یعنی رفتار مدنی این ارتباط معنادار نیست. اما به طور کلی این که کدام یک از بعد ساختاری یا بینفردی پیشبینی کننده بهتری است هنوز به روشنی مخصوص نیست.
۲-۳-۱۶-۵ تعهد سازمانی[۹۳]
تعهد سازمانی یا همان تعلق عاطفی فرد به سازمان نگرشی است بیانگر این موضوع که اعضای سازمان، تا چه میزان خودشان را با سازمانی که در آن کار میکنند، تعیین هویت نموده و چقدر در آن درگیر هستند. فردی که دارای تعهد سازمانی بالایی است، در سازمان باقی مانده، اهداف آن را میپذیرد و برای رسیدن به آن اهداف از خود تلاش بیش از حد و یا حتی ایثار نشان میدهد (پین و اورگان، ۲۰۰۰).
کریتز[۹۴] (۲۰۰۳) رابطه ای مستقیم و قوی بین تعهد سازمانی و رضایت شغلی بیان می دارد.بنابراین می توان انتظار داشت که افزایش تعهد سازمانی موجب افزایش بروز رفتارهای شهروندی سازمانی گردد. یافتههای تجربی این موضوع را تأیید میکند، اما درعین حال میزان تأثیر و چگونگی عملکرد این عامل به فرهنگ نیز وابسته است.
مدلهای شال[۹۵] (۱۹۹۱) و وینر[۹۶] (۱۹۸۲) تأییدی تئوریک برای رابطه میان OCB و تعهد سازمانی فراهم کرده است. شال با بیان اینکه تعهد، تعیین کننده جهت های رفتاری است براین عقیده است که،وقتی انتظار از پاداشهای رسمی سازمانی برای عملکرد وجود دارد، تعهد احتمالاً تعیینکننده OCB خواهد بود. پیشنهاد وینر این است که تعهد مسؤول رفتارهایی است که مقدمتاً به تشویق و تنبیه ارتباط ندارد و بعضاً منعکسکننده رفتارهای پیش اجتماعی قبل از اشتغال فرد میباشند (Schappe, 1998) به هر حال علیرغم تأیید قوی از رابطه بین تعهد و OCB، تانسکی[۹۷] (۱۹۹۳) تأییدی برای این رابطه پیدا نکرد و نهایتاً تحقیقاتی که توسط ریان[۹۸] و ارگان (۱۹۹۵), انجام شد نشان داد که تعهد سازمانی،به شکل معناداری با هر دو بُعد ازباوجدان بودن و اطاعت از ابعاد OCB ارتباط پیدا کرده است.
ویلیامز (۱۹۹۱) با بیان این که بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی یک همپوشانی مفهومی وجود دارد،پیشنهاد میکند، بایستی توانایی پیشبینانه این دو متغیر به طور همزمان مطالعه گردد. مورمن و ارگان نیز بیان کردند، برای تشریح بهتر رابطه میان این متغیرها بایستی مفاهیم عدالت را موقعی که اثرات رضایت شغلی روی OCB مطالعه میشود نیز در نظر گرفت. باتوجه به نظریات ویلیامز زمانی که اثرات رضایت شغلی بر روی OCB مطالعه میشود، اگر به تعهد سازمانی به عنوان یک متغیر اثرگذار توجه شود، یافتهها از اعتبار بیشتری برخوردار خواهندبود.
۲-۳-۱۶-۶ حمایت سازمانی درک شده[۹۹]
سازمان های حمایتگر سازمان هایی هستند که آسایش کارکنان خود را در کانون توجه قرار داده، خدمات آنان را به طور عادلانه جبران نموده، به نیازهای آنها توجه داشته و به کارکنان خود افتخار مینمایند.به نظر میرسد که حمایت درکشده از طرف سازمان توسط کارمندان، تأثیری مستقیم بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی داشته باشد.. به این ترتیب اگر به کار کردن در یک سازمان به عنوان یک سرمایهگذاری نگاه کنیم، خطر سرمایهگذاری در سازمان های حمایتگر بسیار کمتر است. تحقیقات انجام شده توسط راندال و همکارانش (۱۹۹۹) نشان از وجود رابطهای مستقیم بین حمایت سازمانی و بروز رفتارهای شهروندی دارد.
۲-۳-۱۶-۷ اثرات حالت روحی مثبت
حالات روحی به وضعیتی روانی اطلاق میشود که در آن شخص به طور کلی مسایل مربوط به زندگی کاری و شخصی خود را مثبت و یا منفی ارزیابی میکند. این وضعیتها در بازه زمانی کوتاهمدت رخ داده و در طول زمان در نوسان میباشد، به نظر میرسد، حالات روحی پیشبینی کننده بهتری از تفاوتهای فردی مداوم و پایدار برای رفتار شهروندی سازمانی است. اثرات حالت روحی مثبت بر روی نیات کارکنان برای انجام اقداماتی که از نظر سازمانی مطلوب هستند ولی بخشی از ضروریات شغلی رسمی آنها نیستند (OCB) مؤثر است. چندین توضیح تئوریک برای اینکه چرا حالت روحی مثبت رفتار شهروندی سازمانی را افزایش میدهد ارائه شدهاند.ارگان (۱۹۸۸) بیان می نماید یک کارمند در حالت روحی مثبت ممکن است موقعیتها و افراد را مثبت درک کند، این کشش فزاینده نسبت به دیگران و چشمانداز مطلوب عمومیت یافته ممکن است باعث بروز رفتارهائی در کارکنان گردد که بهطورکلی به اعضای سازمان نفع رسانده و ستادههای سازمانی را ارتقاء دهد.
حالت روحی مثبت باعث میشود که کارکنان حالات خوب را تجربه کرده و رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان ابزاری برای حفاظت و طولانی کردن حالت روحی مثبتشان به کار گیرند(Schappe,1998). اما این نکته که همواره نیات مرجع رفتار هستند موضوعی است که هنوز هم مورد بحث قرار میگیرد. روانشناسان اجتماعی دریافتهاند که بسیاری از رفتارها از نیات رفتاری پیشبینی میشوند و تحقیقات سازمانی که رابطه بین نیات و اعمال را مورد آزمون قرار میدهند نشان دادهاند که نیات مرجع رفتار سازمانی واقعی هستند (Williams et al, 1999)
بهطورکلی آزمون ارتباط میان حالات روحی مثبت و رفتار شهروندی سازمانی نشان میدهد،چگونه یک وضعیت روحی ایجاد شده، و سپس تمایل به بروز رفتار شهروندی سازمانی در محیط کار مشاهده میشود. با این حال ارگان (۱۹۹۴) یادآوری نمود، هرچند حالات روحی ممکن است لحظهای بر رخدادهای خاص رفتار شهروندی سازمانی اثر بگذارد امااز آنجا که رفتار شهروندی سازمانی روندهای بلندمدت در رفتار را منعکس نموده در حالیکه موقعیتهای حالات روحی، کوتاهمدت هستند، مطالعه میدانی چنین رابطهای مشکل میباشد.
۲-۳-۱۶-۸ شخصیت
تحقیقات صورت گرفته در زمینه شخصیت بیانگر این است که این مقوله میتواند بر عملکرد شغلی تأثیر گذاشته و در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی موثر باشد. کریتنر (۲۰۰۳: ص ۱۴۸)معتقد به یک، همبستگی مثبت قابل توجه بین وظیفهشناسی، عملکرد شغلی و آموزشی از میان پنج بعد برجسته شخصیتی است. به این ترتیب برونگرایی یک ویژگی شخصیتی مثبت برای مدیران و فروشندگان ارزیابی میشود. بورمن و موتویدلو پیشنهاد کردند، ابعاد شخصیتی می تواننددر پیشبینی رفتارهای شهروندی سازمانی، حتی بهتر از پیشبینی عملکرد شغلی عمل نمایند (موتوویدلو، ۲۰۰۰). تحقیقات انجام شده در زمینه شخصیت و عملکرد شغلی را می توان به عنوان شواهدی دال بر این موضوع به حساب آورد نتایج این تحقیقات بیانگر این موضوع بود که، وظیفهشناسی، قویترین رابطه را با بروز رفتارهای شهروندی سازمانی دارد (ورنر، ۲۰۰۰).
از سویی دیگر برخی از محققان در زمینه بروز رفتارهای شهروندی سازمانی ویژگیهای شخصیتی دیگری را که به نسبت غیرانتزاعیتر از پنج ویژگی برجستهاند، بررسی نمودهاند. از این موارد میتوان به کارهای بتنکورت و همکارانش (۲۰۰۱) اشاره نمود. ایشان براساس شواهد تجربی نشان دادند که دو ویژگی خدمت گرایی[۱۰۰] و یکدلی[۱۰۱] با بروز رفتارهای شهروندی سازمانی خدمت گرایانه همبستگی مثبت دارند. در تحقیقی نسبتاً جامع که توسط اورگان در سال ۱۹۹۴ در زمینه چگونگی ارتباط بین شخصیت و بروز رفتارهای شهروندی سازمانی صورت گرفت، نتایج جالبی به دست آمد. هرچند تحقیق صورت گرفته نیز قویترین مولفه شخصیتی در زمینه پیشبینی رفتارهای شهروندی سازمانی در میان پنج ویژگی شخصیتی برجسته را عامل وجدان (وظیفهشناسی) معرفی مینمایند، اما اذعان دارد که اصولاً استفاده از مدلهای شخصیتیای مانند مدل پنج ویژگی برجسته جهت پیشبینی رفتارهای شهروندی سازمانی چندان مناسب نیست. براساس این تحقیق، بهتر است جهت برقراری ارتباط میان شخصیت و بروز رفتارهای شهروندی سازمانی از روشی که مجموعهای از خصوصیات شخصیتی یا به عبارتی یک پروفایل شخصیتی را درنظر می گیرد استفاده نمود. درمواردی که هدف برقراری رابطه میان یک ویژگی و بروز نوعی خاص از رفتارهای شهروندی سازمانی باشد، توصیه میشود خصوصیاتی مشابه آنچه که بتنکورت و همکارانشان استفاده نمودند، به کار گرفته شود.
۲-۳-۱۶-۹ تفاوتهای فردی
عده ای بر این عقیده اند که بروز رفتارهای شهروندی سازمان به علت برخی از ویژگی های فردی خاص افراد است. ارگان (۱۹۹۰) طی مطالعهای عنوان نمود، مفاهیم اصلی رفتار شهروندی سازمانی از توصیف بارنارد (۱۹۳۸) در مورد تمایل به همکاری رشد پیدا کرده است. بارنارد بر این نکته تأکید داشت که تفاوتهای فردی ممکن است تمایل به همکاری را تحریک نماید.در آن زمان واقعیت برجسته این بود که دامنه وسیعی از تنوع در شدت آن بین افراد مختلف وجود دارد. چنین تنوعی نشان دهنده این موضوع بود که تفاوتهای فردی نقش مهمی در پیشبینی اینکه یک فرد از خود تمایل به همکاری را نشان دهد، بازی میکنند.
تلاشهایی که در زمینه اندازهگیری رابطه میان تفاوتهای فردی و رفتار شهروندی سازمانی انجام شده، بسیار محدود میباشد (Moorman et al, 1995)
یکی از تلاشهای صورت گرفته در این مورد توسط بلیک لی و مورمن(۱۹۹۵) انجام شد.این دو به بررسی نقش دو ویژگی فردگرایی[۱۰۲] و جمعگرایی[۱۰۳] در پیشبینی رفتار شهروندی سازمانی پرداختند. آنها باتوجه به نظر پارسونز و شیلز[۱۰۴] (۱۹۵۱ فردگرایی و جمعگرایی را راهی برای تمایز میان افرادی دانستند که مایل به دست یابی به علایق و اهداف شخصی خود بوده و در مقابل افرادی که مایل به جمع بوده و بیشتر روی سیستم اجتماعی تمرکز میکنند.
این مفهوم یک واژه دوقطبی است به این صورت که یک فردگرا دستیابی به اهداف شخصی خود را در اولویت قرار داده و ۱) علایق شخصی خودش را مهمتر از علایق گروه در نظر میگیرد، ۲) هافستد (۱۹۸۰) نشان داد که این بُعد یک تمایز اساسی بین فرهنگی است. برخی فرهنگها مثل آمریکا فردگرا و برخی دیگر مثل چین جمعگراهستند.
یک جامعه جمعگرا بوسیله شهروندانی شناخته میشود که میخواهند از اهداف گروه حمایت کرده و رفاه گروه را حفظ کنند در حالیکه یک جامعه فردگرا بوسیله شهروندانی که منافع خودشان را مقدم میشمارند شناخته میشود،فرهنگهایی که برچسب فردگرایی و جمعگرایی خوردهاند بیشتر فرهنگهای سادهای هستند که اکثریت افراد در آن دارای تفاوتهای فردی در جمعگرایی یا فردگرایی میباشند.
واگنر[۱۰۵] (۱۹۹۲) در مطالعهای در مورد از زیر کار در رفتن دانشآموزان آمریکایی تأثیر تفاوتهای فردی بر روی متغیر فردگرایی – جمعگرایی را بیش از نفوذ فرهنگی عنوان نمود. این موضوع نشان داد، هرچند روندهای کلی ممکن است در فرهنگها وجود داشته باشد، باز ممکن است شاهد وجود انحراف در یک فرهنگ برای پیشبینی این متغیرها باشیم. باتوجه به اینکه جمعگراها دارای هدف ارتقاء رفاه گروه میباشند به نظر میرسد، جمعگرایی تا حد زیادی با رفتار شهروندی سازمانی نیز که دارای این ویژگی است در ارتباط باشد.
یک نیروی جهت دهنده در داخل یک فرهنگ جمعگرا همکاریست نظیر دستیابی به اهداف گروه لذااز آنجا که رفتار شهروندی سازمانی نیز شامل رفتارها یی حامی رفاه جمع است می توان انتظار داشت که کارکنان متمایل به جمعگرایی، OCB بیشتری را نیز از خود نشان دهند(Moorman et al,1995).
مورمن و بلیک لی (۱۹۹۵) بیان کردند که بُعد گراهام ازاهتمام فردی با بُعد باوجدان بودن موازی است، آنها در ادامه بیان نمودند که سه بعد دیگر بیان شده از جانب گراهام به عواملی خارج از علایق شخصی فرد وابسته میباشند، بنابراین احتمال بیشتری دارد که افراد جمعگرا نسبت به افراد فردگرا این رفتارها را تشخیص داده و نسبت به انجام آن تمایل نشان دهند. آنها با انجام مطالعاتی که هدف آن شناسایی ارتباط میان جمعگرایی – فردگرایی و رفتار شهروندی سازمانی بود به این نتیجه رسیدند که افراد جمعگرا به شکل مثبتی با ابعاد رفتار شهروندی سازمانی شامل کمک بین فردی، ابتکار فردی و طرفداری وفادارانه مرتبط میشوند در حالیکه اهتمام فردی، رفتاری درون نقش است که افراد جمعگرا و یا فردگرا هر دو دلایلی برای انجام آن دارند (Comeau et al,2005).
به جز رابطه عمومی میان فردگرایی… جمع گرایی و رفتار شهروندی سازمانی میتوان پیشنهاد کرد که ارتباطاتی خاصتر میان آنها وجود دارد چرا که به نظر میرسد برخی از ابعاد رفتار شهروندی سازمانی ممکن است بیشتر از سایر ابعاد آن با فردگرایی – جمع گرایی ارتباط داشته باشند (Moorman et al,1995).
۲-۳-۱۷ پیامدهای فردی و سازمانی رفتارهای شهروندی سازمانی
پیامدهای فردی و سازمانی نسبتاً زیادی برای رفتارهای شهروندی سازمانی بیان گردیده است. در سطح سازمانی آنچه به طور عمده مطرح میشودافزایش عملکرد و اثربخشی است. (پادساکف[۱۰۶] و همکاران، ۲۰۰۰). باید توجه داشت که با توجه به مفاهیم جدید ارائه شده درباره عملکرد، این نکته چندان دور از ذهن و غیرمنطقی به نظر نمیرسد. اما تحقیقاتی نیز در راستای شناسایی چگونگی افزایش عملکرد و اثربخشی سازمانی، از طریق افزایش بروز رفتارهای شهروندی سازمانی، صورت گرفته است.
در تحقیق صورت گرفته توسط چن[۱۰۷] و همکارانش (۱۹۹۸)، مشخص شد که بروز رفتارهای شهروندی سازمانی با ترک خدمت رابطه معکوس دارد. به عبارت دیگر مشاهده شد، افرادی که رفتارهای شهروندی سازمانی بیشتری از خود بروز میدهند، کمتر سازمان را ترک میکنند. از سوی دیگر طبیعی است که کاهش نرخ ترک خدمت در هر سازمانی میتواند باعث عملکرد بهتر و اثربخشتر سازمان باشد و به این ترتیب میتوان یکی از مکانیسمهای عمل رفتارهای شهروندی سازمانی در افزایش عملکرد و اثربخشی سازمان را، کاهش نرخ ترک خدمت دانست.
مسئله دیگری که برخی از محققین (از جمله پادساکف، ۲۰۰۰)، به عنوان یک پیامد مهم رفتارهای شهروندی سازمانی به آن اشاره میکنند، افزایش توان سازمان در جذب و نگهداری نیروهای خبره و کارآمد است. بالابودن سطح رفتارهای شهروندی در یک سازمان باعث میشود تا سازمان به محیطی جذاب جهت کار و فعالیت تبدیل شود و از این رو سازمان هایی که سطح رفتارهای شهروندی در آنها بالاست، با جذب نیروهای کارامدتر، عملکرد بهتری خواهند داشت.
شاید یکی از مهمترین دستاوردها،تأثیر رفتار شهروندی سازمانی بر تعهد سازمانی افراد است که از رابطه میان رفتار شهروندی سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده (POS) [۱۰۸] ناشی شده و توسط هانچیسون[۱۰۹] (۱۹۹۷) بیان شد. وی بیان کرد که حمایت سازمانی ادراک شده با تعهد و رفتارهای ارزشمند برای سازمان از سوی کارکنان مقابله به مثل میشود.
حمایت سازمانی ادراک شده، اعتقاد کارکنان به تمایل سازمان به پاداش دادن تلاشهایشان است و اعتقاد به این که سازمان به رفاه کارکنان توجه میکند. اعطای اختیار از سوی سازمان به کارکنان در انجام وظایفشان یکی از ریشههای توجه سازمان به رفاه کارکنان میباشد و محققین نشان دادهاند که منافع کلی سازمان میتواند از طریق ادراک مثبت کارکنان از حمایت سازمانی، ارتقا یابد (Hung et al 2004) واینر[۱۱۰] (۱۹۸۲) بیان کرد نگرش به تعهد منجر به برآورده شدن منافع سازمان حتی به هزینه فرد میشود که در قبال آن بوسیله سازمان پاداشی داده نمیشود. شل (۱۹۸۱) بیان کرد که رفتارهای شهروندی سازمانی میتوانند به عنوان نتیجه تعهد سازمانی دیده شوند. چت من[۱۱۱] (۱۹۸۶) نشان داد که انواع خاصی از تعهد به رفتارهایی منجر میشوند که میتوان آنها را رفتارهای شهروندی سازمانی در نظر گرفت.
در برخی از تحقیقات نیز به مواردی از پیامدهای منفی رفتارهای شهروندی در سطح سازمان، اشاره شده است. بولینو[۱۱۲] و همکارانش (۲۰۰۴) بیان میدارند که رفتارهای شهروندی سازمانی میتوانند در اثر انگیزههای فردی شکل بگیرند و یا به نوعی رفتار سیاسی جهت بد نشان دادن دیگران تبدیل شوند و یا حتی به دلیل فرار از مشکلات زندگی شخصی کارکنان باشند. دراین صورت این رفتارها پیامدهایی منفی برای سازمان به دنبال خواهند داشت. یکی از پیامدهای منفی این رفتارها در سطح سازمانی زمانی ایجاد میشود که این رفتارها جایگزین رفتارهای دروننقشی (وظیفهای) افراد شوند، دراین صورت بروز این رفتارها نه تنها به بهبود عملکرد نمیانجامد، بلکه باعث کاهش آن نیز خواهد شد. از سوی دیگر، ممکن است بروز رفتارهایی مانند تلاش بیش از حد و کارکردن تا دیروقت در سازمان نشان از کمبود نیرو در سازمان و مشکلات مدیریت منابع انسانی داشته باشد. بنابراین، نکته مهم در بررسی و پیشبینی پیامدهای رفتارهای شهروندی سازمانی این است که بدانیم این رفتارها در چه شرایطی بروز میکنند و دلایل اصلی بروز رفتارها در هر شرایط خاص چه هستند؟ به این ترتیب نمیتوان گفت که رفتارهای شهروندی همواره با انگیزههای غیرشخصی صورت میگیرند و تحت هر شرایطی به عملکرد سازمان کمک میکنند.
در سطح فردی نیز پیامدهای مختلفی برای رفتارهای شهروندی سازمانی ارائه شده است. نکته جالب توجه در این مورد وجود برخی پیامدهای منفی فردی میباشد. به عبارت دیگر تعدادی از محققین معتقدند که رفتارهای شهروندی سازمانی، برای فردی که این رفتارها را از خود بروز میدهد، هزینههایی به دنبال خواهد داشت. از جمله این هزینهها میتوان به افزایش تنشهای شغلی، تعارض میان کار و زندگی خانوادگی و همچنین گرانبار شدن نقش[۱۱۳] اشاره نمود. در تحقیق انجام شده توسط بولینو و ترنلی[۱۱۴] (۲۰۰۵)، رابطه میان یکی از جنبههای رفتارهای شهروندی سازمانی، قریحه فردی، با افزایش تنشهای شغلی، تعارض میان کار و زندگی خانوادگی و همچنین گرانبار شدن نقش بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان از وجود همبستگی مثبت میان رفتارهای شهروندی سازمانی و موارد اشاره شده دارد.
درعین حال تحقیقات دیگری آثار مثبت فردی رفتارهای شهروندی سازمانی را نشان دادهاند. به عنوان مثال ون اسکاتر[۱۱۵] (۲۰۰۰) بحث میکندکه اگر بروز رفتارهای عملکرد زمینهای در سازمانی ارزش تلقی شود، دراین صورت افرادی که این رفتارها را از خود بروز میدهند، احتمالاً پاداشهای بیشتری دریافت خواهند داشت و به همین دلیل سطوح بالاتری از رضایت شغلی و تعهد سازمانی را تجربه میکنند. با کمی تأمل میتوان دریافت که اصولاًٌ تناقضی میان این آثار مثبت و موارد منفی مطرح شده توسط بولینو و ترنلی وجود ندارد، چرا که شرایط ظهور و بروز هر دسته از این آثار متفاوت است.
۲-۳-۱۸ مروری بر تحقیقات مربوط به رفتار شهروندی سازمانی
تاکنون تحقیقات متعددی در خصوص تأثیر رفتار شهروندی سازمانی بر روی شماری از مولفه ها و متغیرهای سازمانی انجام شده است که درجدول ۲-۳ به آنها اشاره میشود، اما تأثیر احتمالی این متغیر بر تقویت میل افراد برای تسهیم دانش خود با سایر افراد سازمان مورد کم توجهی قرار گرفته است که در این تحقیق به آن می پردازیم.
جدول( ۲-۸ ) نقشه ادبیات رفتار شهروندی سازمانی
محققین | عوامل تأثیر پذیر از رفتار شهروندی سازمانی |
Podsakoff, MacKenzie, Lee, & Podsakoff, (2003) Erez, Kiker, & Motowidlo( 2002) ; Lefkowitz, (2000) Lovell, S. E., Kahn, A. S., Anton, J., Davidson, A., Dowling, E., Post, D., & Mason, C. (1999) Allen & Rush, (1998) Shore, Barksdale, & Shore, (1995) Werner, (1994) Podsakoff, MacKenzie, & Hui, (1993) مکنزی، پودساکوف و همکاران(۲۰۰۰)؛ گولدنر (۱۹۶۴)؛ دنیسی،کافرتی و مگلینو (۱۹۸۴) |
ارزیابی عملکرد |
ارگان(۱۹۸۸)؛ پودساکف و مکنزی (۱۹۹۷)؛ زارع، حمید (۱۳۸۳)؛ توره، ناصر(۱۳۸۵) | عملکرد سازمان |
تبصره۲. در صورتی که فرار با بهره گرفتن از وسایل نقلیه انجام گیرد مامورین موظف هستند برابر ماده ۶ قانون بکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری اقدام نمایند.
تبصره ۳. دستورالعمل اجرایی چگونگی برخورد با ناآرامیهای داخل زندان و زندانیان و بازداشتی های متواری از لایه های درونی زندان و بازداشت گاه ها توسط سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور و نیروی انتظامی تدوین و به تایید رئیس قوه قضاییه خواهد رسید.
تبصره ۴.در صورتی که نقل و انتقال افراد زندانی یا بازداشتی توسط گروهی از مامورین صورت گیرد تشخیص تیراندازی بر عهده فرمانده گروه مامورین مراقب می باشد.
۹-قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب ۹/۱۰/۱۳۸۲
ماده ۴۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲ مقرر می دارد: هر نظامی که در حین خدمت یا ماموریت بر خلاف مقررات و ضوابط عمداً مبادرت به تیراندازی نماید علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از سه ماه تا یکسال محکوم می شود و چنانچه از مصادیق مواد ۶۱۲ و ۶۱۴ ق.م.ا مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ باشد به مجازات مندرج در مواد مذکور محکوم خواهد شد.
تبصره ۱. چنانچه تیراندازی مطابق مقررات صورت گرفته باشد مرتکب از مجازات و پرداخت دیه و خسارت معاف خواهد بود و اگر مقتول یا مجروح مقصر نبوده و بی گناه باشد دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد.
تبصره ۲. مقررات مربوط به تیراندازی و نحوه پرداخت دیه و خسارت به موجب قانون بکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب ۱۸/۱۰/۱۳۷۳ و آیین نامه مربوط خواهد بود.
۱۰- آیین نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب ۱۳۸۴ ریاست قوه قضاییه
ماده ۳۳ آیین نامه مذکور مقرر می دارد: «… هنگامی که نگهبانان ، زندانی را طبق دستور رسمی و کتبی مقامات صلاحیتدار قانونی برای محاکمه یا بازپرسی یا انتقال به زندان یا محل دیگر از زندان خارج می نمایند باید مسلح باشند اگر زندانی مبادرت به فرار نماید نگهبان موظف است ضمن استمداد از اطرافیان با تمام توان او را تعقیب نموده و چنانچه با به کاربردن تلاش های ممکن ، موفق به دستگیری او نشود ۳ مرتبه با صدای بلند و رسا ایست داده هر گاه باز هم توقف ننمود با رعایت جوانب و اطراف و توجه به اینکه باعث قتل یا جرح کسی نگردد، با بهره گرفتن از اسلحه و خالی کردن تیر هوایی و درمقام ناچاری با نشانه گیری ساق پای زندانی، از فرار او جلوگیری نمایند.»
در جمع بندی آنچه که گذشت می توان گفت که همه قوانین و مقررات ناظر بکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در حال حاضر منسوخ هستند ، به جز قوانین و مقررات زیر:
-
- ماده ۳۳۲ ق.م.ا مصوب ۱۳۷۰؛که درحال حاضرمنسوخ شده است وماده۴۷۳قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲جایگزین آن گردیده است.
-
- ماد ۴۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲؛
-
- ماده ۳۳ آیین نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب ۱۳۸۴؛
-
- قانون بکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب ۱۳۷۳ و آیین نامه ها و دستورالعمل های اجرایی آن؛
-
- دستورالعمل خدمتی گارد محیط زیست مصوب ۱۳۷۵؛
-
- آیین نامه پاسداری نیروهای مسلح مصوب ۱۳۶۰؛
گفتار سوم:مقررات و اصول حاکم بر تیراندازی
مأمورین مسلح طبق ضوابط و مقررات خاص مجاز به استفاده از سلاح و تیراندازی می باشند و به طور مطلق به سوی هر متهمی که به ایست و اخطار آنان توجه نکند حق تیراندازی ندارند و مقررات و اصول را در تیراندازی باید رعایت کنند که به شرح ذیل مورد بررسی قرار می گیرد:
۱-اصل ضرورت تیراندازی
ضروری در لغت به معنای بدیهی و واجب و آنچه که مورد لزوم و احتیاج می باشد، کاری که انسان ناگزیر از انجام آن باشد،آمده است و در اصطلاح می توان موارد ضروری را مواردی دانست که نیاز الزامی و اجتناب ناپذیر به امری وجود داشته باشد. مطابق تبصره ۳ ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح«مامورین مسلح در کل موارد مندرج در این قانون در صورتی مجازند از سلاح استفاده نمایند که اولاً چاره ای جز بکارگیری سلاح نداشته باشند ،ثانیا درصورت امکان مراتب : الف) تیرهوایی ب) تیراندازی کمر به پایین ج)تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند.»
با توجه به مراتب فوق می توان گفت منظور از موارد ضروری در قانون بکار گیری سلاح مواردی است که:
۱-استفاده از سلاح برای مهار مرتکب جرم به موجب قانون مجاز شمرده باشد.
۲-استفاده از سلاح بعنوان تنها راه و آخرین چاره برای مهار مرتکب باشد.
۳-قدمت و اهمیت جرم ارتکابی با پاسخ مسلحانه تناسب داشته باشد.
مامورین مسلح مجاز نیستند که در هر شرایطی و بطور مطلق بسوی هر متهمی که به فرمان مامورین توجهی نمی کند و اقدام به فرار می نماید تیراندازی کنند، لذا در مجموع اصول ذیل را برای انجام یک تیراندازی قانونی و اصولی می توان مد نظر قرار داد:
۱-اصل بر عدم بکار گیری سلاح است. مگر در مواردی که قانون بطور مشخص و خاص اجازه داده است.
۲-اصل رعایت تناسب بین بکارگیری سلاح و رعایت مراتب تیراندازی جهت دستگیری متهم.
۳-اصل تقدم قانون بر امر مافوق.
۴-اصل آموزش دادن کارکنان قبل از تحویل دادن سلاح به آنان توسط روسا و فرماندهان.
۵-اصل مسئولیت سازمان در آموزش و تجهیز به سلاح مناسب.
۶-اصل تحذیر یا دادن هشدار لازم.
۷-اصل توقف و دستگیری و امتناع از قتل و جرح.
تیراندازی یک اقدام مخاطره آمیز است، فلذا مامورین باید زمانی مبادرت به تیراندازی نمایند که چاره ای جز این کار نداشته باشند و اصل ضرورت تیراندازی از عنوان قانون«بکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری»نیز مشخص است، اگر متهمی فرار کند اولین اقدام مامور نباید این باشد که بلافاصله اقدام به تیراندازی نماید و بدین وسیله بخواهد با مجروح ساختن و یا قتل وی باعث توقیف او گردد.برای مثال. اگر در داخل شهر به خودروی حامل اموال مسروقه یا مواد مخدر بر خورد می کند در ابتداء باید با ایست و اخطار و اطلاع به سایر گشتی ها و عوامل سطح شهر اطلاع دهد تا راه ها را مسدود و بدینوسیله ضمن تعقیب آنان در جهت توقف خودرو اقدام نمایند یا برای کنترل شورش و ناآرامی غیر مسلحانه ، در مراحل اولیه باید به طرق دیگر از جمله: گاز اشک آور، آب پاشی ،آتش نشانی و غیره.. استفاده نموده و در نهایت در صورتی که این اقدامات تاثیری نداشت نوبت به تیراندازی می رسد و حتی در صورت تیراندازی نیز حتی الامکان اول از تیرهای مشقی و پلاستیکی استفاده نموده و آخرین اقدام که هیچ چاره ای جز تیراندازی با گلوله جنگی نباشد و پس از طی تمامی راه ها جهت توقف و دستگیری مبادرت به تیراندازی با گلوله جنگی به این منظور نماید.که دراینصورت نیز بایدبارعایت قانون بکارگیری سلاح مبادرت به تیراندازی نماید.
درخصوص اصل ضرورت از تبصره ۳ ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح مصوب ۱۳۷۳ نیز استنباط می شود برابر این تبصره«مامورین مسلح در کلیه موارد مندرج در این قانون، در صورتی مجازند ازسلاح استفاده نمایند که اولاً چاره ای جز بکارگیری سلاح نداشته باشند…»در بندهای ۲و۵ ماده ۳ و نیز صدر ماده ۴ این اصل مورد تاکید قانون گذار قرار گرفته است.شرط ضرو.رت یکی از شرایط اساسی است که درهمه مواردتیراندازی برای معافیت مامور از مجازات دادگاه باید آنرا احراز کند.
۲-اصل تحذیر یا دادن هشدار لازم
مامورین مکلفند قبل از تیراندازی هشدار لازم را بدهند و به طرف مقابل در مورد بکارگیری سلاح اتمام حجت نمایند و مبنای این شرط از قواعد فقهی بنام قاعده تحذیر(قد اعذر من حذر)است.بدین معنی که کسی هشدار می دهد معذور است.علامه محقق حلی(قرن هشتم) در کتاب شرایع الاسلام فرموده اند:«اگر تیرانداز گفته باشد (حذار =بپرهیز) ضامن نخواهد بود.» و در کتابهای قواعد الاحکام و نیز تحذیر الاحکام افزوده است: اگر ثابت گردد که رامی گفته است(حذار =بپرهیز) و مصدوم شنیده است و با فرض امکان فرار ، اقدام به فرار ننموده است، ضامن نمی باشد[۲۴] و اگر ثابت شود که حذار گفته است چنانچه خسارت دیده استماع نموده باشد ضمان ندارد.شیخ طوسی (قرن پنجم) در مبسوط بدین شرح مطرح کرده است، هر گاه شخصی در محل مسابقه تیراندازی از فاصله میان مسیر تیر و هدف عبور کند و مورد اصابت تیر قرار گیرد و کشته شود[۲۵] این قتل خطئی محسوب می گردد. زیرا تیرانداز قصد او را نکرده بلکه مقصود او، هدف بوده است.
تبصره ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح نیز بر هشدار لازم قبل از تیراندازی تاکید داشته و مقرر نموده«مامورین مسلح در کلیه موارد مندرج در این قانون در صورتی مجازند از سلاح استفاده نمایند که اولاً چاره ای جز بکارگیری سلاح نداشته باشند. ثانیاً در صورت امکان مراتب الف)تیرهوایی ب) تیراندازی کمر به پایین ج)تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند.»
همچنین در بند ب ماده ۴ مقرر گردیده است« قبل از بکارگیری سلاح با اخلال گران و شورشیان، نسبت به بکارگیری سلاح اتمام حجت شده باشد» علاوه بر آن در ماده ۶ این قانون در مورد تیراندازی به خودرو هشدار بصری(استفاده از علایم هشدار دهنده، تابلوی ایست و …) و هشدار سمعی ایست با صدای بلند و رسا)مورد تاکید قرار گرفته است و بند ب ماده ۲ آیین نامه بند ۵ ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح در صورت فرار بازداشتی یا زندانی قبل از تیراندازی مقرر داشته«که باصدای بلند و رسا ۳ مرتبه به فرد یا افراد متواری ایست بدهند»در صورتی که مامور هشدار لازم را داده باشد و طرف مقابل به آن توجه نکند و در نتیجه بر اثر تیراندازی مامور مجروح یا کشته شود، برابر قاعده اقدام که بر اساس آن هر شخصی که جان و مال خود را در معرض تلف قرار دهد به ضرر خود اقدام نموده است و مسئولیتی متوجه مامور نخواهد بود.
اما سوالی که مطرح می گردد این است که آیا تیراندازی مامورین از داخل کمین به متهمین قانونی است؟
آنچه مسلم است کمین تکی است توام با غافل گیری و حجم آتش زیاد از یک موضع پوشیده علیه ستونهای موتوری ،پیاده متحرک یا موقتاً ثابت دشمن.[۲۶]
که با توجه به تعریف مذکور کمین با غافل گیری بصورت پنهانی صورت می گیرد و مامورین مسلح در این گونه موارد در مواضع استتار شده و پوشیده بطوری که از سوی دشمن قابل مشاهده نباشند، موضع گرفته و یکباره به دشمن هجوم می آورند در حالی که هدف از قاعده تحذیر این است که به طرف باید هشدار داد و او را آگاه نمود که مامور قصد تیراندازی دارد و در صورتی که به دستور او مبنی بر توقف توجه ننماید اقدام به تیراندازی خواهند نمود و با تیراندازی از کمین نمی توان گفت که متهم متوجه مامور شده است مگر در بعضی از موارد و از جمله در مناطق ممنوعه مرزی که یک یا چند نفر از مامورین در خارج از کمین اقدام به ایست و اخطار نمایند،سپس افراد کمین در صورت عدم توجه متهم به ایست و اخطار اقدام به تیراندازی می نمایند و تبصره ۱ ماده ۶ قانون بکارگیری سلاح مقرر می دارد.«مامورین مذکور موظفند در ایستگاه های ایست و بازرسی وسایل هشداردهنده به اندازه لازم(اعم از موانع، تابلو، چراغ گردان) تعبیه نماید» و تبصره ۲ ماده قانونی مذکور مقرر داشته«مامورین مذکور در صورتی می توانند به وسایل نقلیه تیراندازی نمایند که علاوه بر انجام امور تبصره ۱ با صدای بلند و رسا به راننده وسیله نقلیه ایست داده و راننده به اخطار ایست توجهی ننموده باشد.»
و تبصره ۳ ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح مقرر داشته«مامورین مسلح در کلیه موارد مندرج در این قانون در صورتی مجازند از سلاح استفاده نمایند که اولاً چاره ای جز بکارگیری سلاح نداشته باشند. ثانیاً در صورت امکان مراتب: الف) تیر هوایی ب) تیراندازی کمر به پایین ج) تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند» و موارد مزبور از جمله تیراندازی هوایی نیز هشداری برای آگاهی فرد از حضور مامور و خواسته او در جهت توقف می باشد که در صورت عدم توجه به دستور و اخطار(تیر هوایی) اقدام بعدی تیراندازی به طرف او از کمر به پایین و باز هم در صورت عدم توجه به اقدام مامور تیراندازی از کمر به بالا صورت خواهد گرفت.
۳-اصل تناسب در تیراندازی درحین انجام وظیفه
در هنگام تیراندازی مامورین باید تناسب بین تیراندازی و فرد مهاجم یا وسیله نقلیه و یا زندانی فراری و یا مرتکب جرم را رعایت نمایند در تبصره ۳ ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح تاکید شده که ماموران در صورت امکان مراتب باید ابتداء تیر هوایی،تیراندازی کمر به پایین و تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند.البته همان گونه که مقرر گردیده در صورت امکان،رعایت این موارد برای مامور لازم دانسته شده، ولی گاهی اوقات رعایت این موارد غیر ممکن است.مثلاً برابر بند ۸ ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح یکی از مواردی که مامور حق بکارگیری سلاح را دارد حفظ اماکن طبقه بندی شده بویژه اماکن حیاتی و حساس در مقابل هر گونه هجوم و حمله جهت ترور، تخریب و آتش سوزی،غارت اسناد و اموال، گروگان گیری و اشغال می باشد آیا در صورتی که گروهی از اشرار مسلح که قصد حمله به یک پاسگاه در استان های مرزی را به منظور ترور و گروگان گیری مامورین داشته و با یک هجوم ناگهانی با انواع سلاح های سبک و نیمه سبک از قبیل تفنگ و تیربار و آرپی جی و موشک انداز و خمپاره انداز و … به آنان حمله نمایند آیا باز هم مامورین باید رعایت موارد مذکور در تبصره ۳ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح را کرده و همانند توقیف یک بازداشتی و یا توقیف یک خودرو عمل نمایند یا اینکه از همه ساز و برگ جنگی که در اختیار دارند باید استفاده کنند بدیهی است که اصل تناسب در تیراندازی و اصل تناسب دفاع با تجاوز ایجاب می نماید تا مامورین با بهره گرفتن از همه ساز و برگی که در اختیار دارند بدون رعایت موارد مذکور در تبصره ۳ ماده ۳ به منظور جلوگیری ازهجوم اشرار مسلح می بایست در مقابل آنان دفاع نموده و حمله آنان را دفع نمایند و الا تلفات سنگینی را متحمل خواهند شد.
فصل دوم:مباحث و ویژگی های مربوط به سلاح و مامورین تیرانداز
لازمه شناخت مسئولیت مأمورین تیرانداز شناخت مباحث و ویژگی های مربوط به سلاح و مأمورین تیرانداز می باشد و علم و اطلاع از سلاحی که مأمور در اجرای مأموریت خود باید استفاده کند کمک موثر و شایانی را در جهت اجرای بهتر مأموریت می نماید.
مبحث اول:انواع سلاح،ویژگی و شرایط استفاده از آن
هر مامور متناسب با نوع ماموریتی که دارد می بایست سلاح مناسب را دریافت دارد و ویژگی و شرایط استفاده از آن را بداند.لذا به بررسی انواع سلاح و ویژگی و شرایط استفاده ازآن می پردازیم.
گفتار اول:انواع سلاح
۱-سلاح گرم: سلاحی است که به کمک نیروی حاصله از احتراق باروت، گلوله را به طرف هدف پرتاب می کند مثل سلاح هایی که نیروهای مسلح در اختیار دارند و به انواع زیر تقسیم می شوند.[۲۷]
۱-۱.سلاح گرم سبک:سلاحی است که کالیبر(قطر دهانه لوله سلاح گرم) آن ۲۰ میلی متر و یا کمتر باشد.اسلحه های سازمانی نیروی انتظامی از قبیل کلت، زیگزانو P225 و P226 و رولورها از مصادیق بارز سلاح های سبک می باشد.
۱-۲.سلاح های گرم نیمه سنگین: سلاح هایی هستند که کالیبر آنها بین ۲۰ تا ۳۰ میلی متر باشد.
۱-۳.سلاح گرم سنگین: سلاح هایی هستند که از لحاظ فیزیکی کاملاً متمایز از سلاح های سبک و نیمه سنگین می باشند و از خصوصیات ویژه ای بر خوردارند.به نحوی که ساختار اینگونه سلاح ها در هنگام جابجایی نیازمند وسایل و تجهیزات خاص است.
۲-سلاح سرد (سلاح غیر آتشین): سلاحی است که از لحاظ فیزیکی دارای ساختار فیزیکی خاص بوده و معمولاً این گونه سلاح ها برنده یا سوراخ کننده و یا له کننده می باشند.
تبصره بند ۳ ماده ۶۵۱ ق.م.ا الحاقی ۱۳۸۷ مصادیق سلاح را به شرح ذیل دانسته است.
- . حسین انصاریان، ص ۶۴-۶۵. ↑
- . صدرالدین محمد شیرازی، الشواهد الربوبیه، (ترجمه: جواد مصلح)ص۳۶۱. ↑
- . همو، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص ۲۷۸. ↑
- . همو، المظاهر الالهیه، (محقق: محمد خامنه ای)، ص۱۴۷ـ۱۴۶ ↑
- . همو، الشواهدالربوبیه، (ترجمه: جواد مصلح)، ص ۴۷۴. ↑
- . همو، شرح اصول کافی، ج۲، ص۵۰۵. ↑
- . سید جلال الدین آشتیانی، شرح مقدمه ی قیصری، چاپ دوم، (قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم،۱۳۷۰)، ص ۲۷۹. ↑
- ۱. عبدالحسین طیب، کلم الطیب، (تهران: بنیادفرهنگ، بی تا)، صص۳۲۷-۳۲۹. ↑
- . سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن (دفترانتشارات اسلامی)، ج۱، ص ۴۱۴. ↑
- . صدرالدین محمد شیرازی، تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۶۵. ↑
- ۲. مرتضی مطهری، مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج۳، ص۳۴۵. ↑
- . صدرالدین محمد شیرازی، تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۶۵. ↑
- ۴. مرتضی مطهری، مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج۳، ص۳۴۵. ↑
- . حسن حسن زاده ی آملی، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص۳۰۱. ↑
- . اعراف، ۱۵۶. «و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است». ↑
- . سبأ، ۱۳.«و از بندگان من اندکى سپاس گزارند». ↑
- . صدرالدین محمد شیرازی، کسر اصنام الجاهلیه، (ترجمه: کتاب عرفان و عارف نمایان)، (ترجمه: محسن بیدارفر)، چاپ سوم، (تهران: انتشارات الزهرا(س)،۱۳۷۱)، ج۱، صص۱۳۶-۱۳۷. ↑
- . همو، شرح بر زاد المسافر،ص ۲۳۲ . ↑
- .حسین انصاریان، ص۴۱. ↑
- .علق، ۵. ↑
- . اعراف، ۱۵۶. ↑
- . مرتضی مطهری، مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج۳، ص: ۴۱۲. ↑
- . همان، ج ۲۶، ص۸۵. ↑
- . صدرالدین محمد شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الأسفارالعقلیه الأربعه، (حاشیه نویسی: محمدحسین طباطبایی)، ج۵، ص۱۹۵. ↑
- . حجر، آیه۱۹. «زمین را مدد و یاری بخشیدیم». ↑
-
- . بقره، آیه ۲۲. «زمین را برای شما فرشی کرد». ↑
- . نوح، ۱۹و۲۰.«خداوند زمین را برای شما بگسترانید تا در راه های مختلف آن راه روید». ↑
- . ملک، آیه۴. «ما آسمان نزدیک را با چراغ هایی آراسته ایم». ↑
- . نوح، آیه۱۶. «و هم چنین ماه را در ان نورانی قرار داد». ↑
- . همان. « و خورشید را در آن چراغی قرار داده و فرموده». ↑
- . صدرالدین محمد شیرازی، کسر اصنام الجاهلیه، (ترجمه: کتاب عرفان و عارف نمایان)، ص۱۱۸-۱۱۹. ↑
- . همو، تفسیر القرآن الکریم، ج ۵، ص ۲۹۹. ↑
- . همان ، ج۶ ،ص۱۰۳. ↑
- . همو، المبدأ والمعاد، (تصحیح: سید جلال الدین آشتیانی)، صص ۲۵۱ - ۲۵۲؛ همو، تعلیقه بر شرح حکمه الاشراق ، چاپ دوم ({بی جا}، {بی نا}، {بی تا}) ، ص۴۹۸. ↑
- . حسین انصاریان، ص۷۸. ↑
- . همان، ص۷۹. ↑
- . انسان، ۳.«ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس». ↑
- . حسین انصاریان، ص۸۰. ↑
- ۱. صدرالدین محمد شیرازی، الشواهد الربوبیه، (ترجمه: جواد مصلح)، ص۳۰۹؛ همو، المبدأ و المعاد، (ترجمه: جعفر شانظری)، ص۱۰۶. ↑
- . حسین انصاریان، ص۸۲. ↑
- . اعراف، ۲۰۴.«و چون قرآن خوانده شود گوش بدان فرا دارید و خاموش مانید امید که بر شما رحمت آید». ↑
- . اسراء، ۸۲. « و ما آن چه را براى مؤمنان مایهی درمان و رحمت است از قرآن نازل مىکنیم.». ↑
- . بقره، ۶۴. «و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، البته از زیان کاران مى شدید» . ↑
- . نساء، ۸۳. و اگر فضل و رحمت خدا برشما نبود ،یقیناً همه شما جز اندکى از شیطان پیروى مى کردید» ↑
- . نساء، ۱۷۵. امّا کسانى که به خدا ایمان آوردند و به او تمسّک جستند، به زودى آنان را در رحمت و فضلى از سوى خود درآورد و به راهى راست به سوى خود راهنمایى مى کند.». ↑
- . نور، ۲۱. «و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هرگز احدى از شما از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند پاک نمى شد، ولى خدا هرکه را بخواهد پاک مى کند و خدا شنوا و دانا است». ↑